eitaa logo
بغض قلم
649 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
325 ویدیو
35 فایل
هیچ چیز جای کتاب را پر نمی‌کند! هر روز اینجا دورهم چند صفحه کتاب می‌خونیم، اصلا هم درد نداره💉 📘 محدثه قاسم‌پور/کتاب‌‌ها: _پشت‌پرچم‌قرمز _شب‌آبستن _نمیری‌دختر ❌ارسال مطالب کانال بدون لینک، حلال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 زنان را کتابخوان کنید 🔸حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: از جمله‌ی کارهای بسیار اساسی، باسواد کردن زنان است. از جمله‌ی کارهای بسیار مهم، کتابخوان کردن زنان است. یک شیوه‌های ابتکاری پیدا کنید، برای این‌که خانمهای داخل خانه را کتابخوان کنید. متأسفانه زنان ما با کتابخوانی خیلی انسی ندارند. هزاران کتاب در بازار می‌آید و میرود، اما اینها مطلع نمیشوند. این کتابها معارف بشری است که ذهنها را برای بهتر فهمیدن، بهتر اندیشیدن، بهتر ابتکار کردن، و در موضع بهتر و صحیحتری قرار گرفتن، آماده میکند. ⬅️ از مجموعه‌ی توصیه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به شورای فرهنگی‌اجتماعی زنان و خانواده طی دیدارهای سال ۱۳۶۹ و  ۱۳۷۰ . دیدن این مجموعه از اینجا 📚  ۱۳۷۰/۱۰/۰۴ 🌱  @Khamenei_Reyhaneh
امروز شال و کلاه کردم بتونم این دوتا رو شرکت کنم
بغض قلم
هم جلسه‌ی نقد خیلی خوب بود هم کلاس تاریخ بیهقی کتاب پرنده باز تهران شامل ۸ مجموعه‌ داستان درباره افرادی که زندگی‌شون در جنگ تحت تاثیر قرار گرفته.‌ اما خیلی هنرمندانه و داستانی به تصویر کشیده شده.
فردا به شرط حیات براتون یکی از بهترین داستان‌هاش قرار میدم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیروز یه داستانک درباره فلسطین نوشتم فرستادم برای دوست داستانک نویسم و کلا کوبید از اول نوشت، و اینجاست که میگن کار هر....خرمن کوفتن حالا شما بخونید و نظر بدید.
داستانک از پشت عینک زیتونی زن چشم ریز کرد. نگاهی به نوشته‌ی روی تابلو انداخت و وارد مغازه شد. _دیگه نمیشه لنز گذاشت! _چه خونی افتاده! دکتر قاب‌های عینک‌ را روی میز قرار داد. زن دست کشید، قابی را جلوی چشم گرفت. بیعانه را از جیبش بیرون آورد. لحظه‌ای توی فکر رفت و گفت:(اگه قبل اینکه پولش کامل بدم، عینک رو بزنم، حلال می‌کنی؟!) دکتر پول را کنار قاب گذاشت و گفت:(تو هم اگه اومدی دیدی مغازه نبود، بیعانه‌ت حلال میکنی؟) زن نفس عمیقی کشید و گفت:(خدا بخواد، فردا میام!) دکتر از پشت قاب زیتونی داد زد:(اگه شهید نشدم، می‌سازمش!) 🆔 @bibliophil
داستانک فردا مغازه‌ای هنوز توی خیابان محمد فاتح سرپا بود. زن نفس خسته‌اش را بیرون داد و وارد شد. چشم‌هایش از زور ریز کردن به اشک افتاد بود. عینک شکسته را روی میز گذاشت و گفت: _برادر میشه از روی نمره این شیشه، یه عینک سالم به من بدی؟ مرد نگاهی به صورت چروک و لب‌های خشک زن انداخت. _فردا آماده میشه. زن پول چروکی از گوشه شالش بیرون کشیدو روی میز گذاشت. مرد بیعانه را پس زد. _شاید فردا این جا را میون آوار پیدا نکنی. مدیون پیش خدا نمی روم. زن پول را روی میز هل داد و گفت: _شاید خونه من آوار شد و عینک روی دست تو موند. حلالیت، این روزها زیباترین هدیه مردم غزه به هم دیگر است. 🆔 @bibliophil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
03.Ale.imran.008.mp3
2.36M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم 🌺 قسمت ۸ | سوره آل‌عمران | رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ 🎤 آیت‌الله قرائتی 👇هر روز تفسیر قرآن: ۶min ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ 🆔 @bibliophil