جلسه چهارم ایده داستان اندوه.MP3
11.94M
✍آموزش داستاننویسی / جلسه چهارم
مباحث این جلسه:
ایده و مضمون داستان اندوه، اثر چخوف
#داستاننویسی
#بغض_قلم
#جمع_دوستداران_کتاب
🆔 @bibliophil
بغض قلم
✍آموزش داستاننویسی / جلسه چهارم مباحث این جلسه: ایده و مضمون داستان اندوه، اثر چخوف #داستان
زاویه دید داستان اندوه سوم شخص
در صوت به اشتباه اول شخص گفته شده است که به علت حواسپرتی بوده، ببخشید
به این عنصر که برسیم کامل توضیح میدم.
اسلام پرچم دار کتابخوانی
من هر زمان که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعهی خودمان میافتم،
*غالبا غمگین و متاسف میشوم.*
این به خاطر آن است که در کشور ما به هر دلیلی که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلا ده برابر این میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد.
اگر ایران پرچمداری تفکر اسلامی و حاکمیت اسلام به حساب بیاید، بنظرتان آیا به کتاب و کتابخوانی و نوشتن اهمیت میدهد؟
#بغض_قلم
#جمع_دوستداران_کتاب
📒 من و کتاب از سیدعلی خامنهای
🆔 @bibliophil
02.Baqara.049.mp3
1.84M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت چهل و نهم | سوره بقره |وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ
🎤 آیتالله قرائتی
👇هر روز تفسیر قرآن: 10mint
#قرآن
#تفسیر_قرآن_صوتی
#کتاب
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 @bibliophil
زمین درست از همانجایی، پهن شدن را،
خشک شدن را، زمین شدن را ... آغاز کرد؛
که روزی قدمهای کسی، ریشهی همهی تاریکیها را، از همانجا خواهد خشکاند...
و آنوقت است که؛ زمین، زمین خواهد شد!
أنّ الأرضَ یرثها عبادیَ الصّالحون(انبیا، ۱۰۵)
#دحوالأرض
#اللهمعجللولیکالفرج
🆔 @bibliophil
چند ماهی است که نوشتن شده جزئی از زندگیم، دنبال سوژهام. دو هفته پیش با چند نفر از دوستان جایی دعوت شدیم.(مجلس روضه رفته بودیم.)
مداح شروع کرد به خواندن. وسط روضه گفت:(امام رضا خیلی دوست دارم)
اسم امام رضا آمد، صدای چند نفری بلند شد. جمع امام رضاییها بود!
گره که به کار هرکدام از ماها میافتد، سراغ این آقا میرویم. منم که حسابی دلم پر بود.
موقع برگشت که کوچه و خیابانها خلوت بود، دیدیم چند نفری عکس میگیرند و دو تا خادم هم سمت ماشین ون میروند و پرچم حرم را با احترام توی دست گرفتند.
سریع از ماشین پیاده شدیم و رفتیم سمت پرچم حرم و زیارت کردیم! آن لحظه یکی از خادمها تبرکی جانماز و مهر داد.
بعداز گذشت ۶ روز که دنبال کارهای ویژه برنامه ولادت امام رضا که یک برنامه جمعی بود، رفتیم فردیس برای هماهنگی وسایل.
زهرا دوستم گفت:(مزار شهدای گمنام قراره پرچم حرم بیارن، بیا با هم بریم مزار)
چقدر حس قشنگی بود؛ پرچم را بوسیدم.
بازهم خادم حرم تبرکی داد. یک و ان یکاد آبی بانوشتههای طلایی! نگه داشتمش برای روز مبادا که آن روز دیرنیست!
باخودم فکر میکنم، بااینکه خیلی جاها خراب کردم، ولی امام رضا همچنان هوامو دارد! و اما جا دارد بنویسم:
خوبیا تو نمیبرم از یاد
به آبروی پنجره فولاد
گفتم امام رضا خونت آباد...
📒 به قلم خانم الهام احمدی / همراه عزیز کانال
#امام_رضا
#خیلی _دوست دارم❤️
#بغض_قلم
#جمع_دوستداران_کتاب
🆔 @bibliophil
📒 کتابی که پنجبار خواندم و بازهم باید بخوانم! چون خودم به بچهها معرفی کردم و همان مصداق خودم کردم که...
کتابی که برای خواهرزادههایم بیشتر از پنجبار آن را خواندم و باز هم وقتی حرف کتاب میشود به اتفاق میگویند:(خاله! آدی رو بخون!)
داستان دربارهی عید غدیر است ولی از زبان (بچه) که یک شتر خاطره جمع کن است و دوست بچه که پسری است به نام (آدی) .
نوع حرف زدن بچه طنز زیبایی به کتاب داده و داستان به خاطر همین طنز، بسیار خواندنی است.
دوست دارم عیدغدیر همین کتاب را به بچهها هدیه بدهم. برای کودک و نوجوان جذابیت دارد.
داستان اینطوری شروع میشود:
من یک شتر یک ساله هستم. اسمم هم بچه است. من خیلی تر از خیلی دوست دارم خاطره جمع کنم. اما شترها خیلی کمتر از کم خاطره جمع میکنند. مگر اینکه مثل من به سفر بروند. سفر به شهری خوب و به خانه ای خوبتر از خوب. سفری که در آن با یک آدم خیلی خیلی خوبتر از خوب آشنا شدم.
بعد خواندن این کتاب تا چند وقت تکه کلامهای بچه روی زبان خودم و بچهها ماند؛ آدی یک پسر درست مراقبتنکن، گناهش را به گردن دیگران بینداز، لجدار است.
📒لذت بخشترین کتاب کودک و نوجوانی که این مدت خواندم.
#بغض_قلم
#کتاب_کودک_و_نوجوان
#عید_غدیر
🆔 @bibliophil