📒مطالعه با چراغ توالت!
زمانی در حجرها با سه نفر دیگر در مدرسه نوریه اصفهان زندگی میکردم. بسیاری از روزها نه چای داشتم نه نفت و نه قند.
برای مطالعه در شب از نور چراغ نفتی توالتهای مدرسه استفاده میکردم.
در روزهای جمعه به یکی از مساجد دور افتاده اصفهان میرفتم و از صبح تا عصر در آن مسجد درسهای یک هفته را دوره میکردم در مدت دوازده ساعتی که آنجا مطالعه میکردم غذای من فقط مقداری دانه ذرت برشته بود.
😱 اگه گفتید، این داستان شرح حال کدام شخصیت؟!
🆔 @bibliophil_a
🆔 @bibliophil
تا سه نشه شهید نشه!
سه بار توسط منافقین ترور شدند.
آخرین بار ۲۳ مهر ۶۱ در سجده
نماز جمعه به شهادت رسیدند.
متوجه شدید؟!
🆔 @bibliophil
دانشگاه که میرفتم، از بزرگراه
شهید آیتالله اشرفی اصفهانی رد میشدم!
و از خودم میپرسیدم ایشون کی؟!
دربارهشون که تحقیق کردم، فهمیدم فقط هفتهای یکبار غذای گرم میخوردند آن هم یه حلوای رقیق به اسم شل شلی که یک غذای اصفهانی.
اما با وجود همهی مشکلات در چهل سالگی به درجه اجتهاد رسیدند.
از دهه چهل شمسی از یاران امامخمینی بودند و بارها توسط ساواک دستگیر و تعقیب شدند. در دوران جنگ هم به جبهه رفتند. امامت جمعه کرمانشاه را نیز بر عهده داشتند. و شهادت ثمره مجاهدت مردان بزرگ. و هرکس شهید زندگی کرد، شهید شد. امروز سالروز شهادتشون، انشالله دستگیر ما هم باشند.
کاش یکم شبیه ایشون
درس جدی میگرفتم!
#شهید_اشرفی_اصفهانی
#بغض_قلم
🆔 @bibliophil
«به نام خدا»
کلام گوهربار
سلام و عرض ادب خدمت دنبال کنندگان عزیز کانال بغض قلم🖋
در رابطه با کلام گوهربار امروز میخوام از شما کمک بگیرم. کلام گوهربار امروز این هستش :
«آینده مانند صندلی🪑 است که پایه هایش گذشته است.»
حالا میخوام ببینم نظر شما در این باره چیه اگر موافق بودید و یا مخالف نظر خودتون رو به آیدی زیر ارسال کنید :
@bibliophil_a
#کلام_گوهربار
🆔 @bibliophil
حکایات طنز 😂 بهلول
این قسمت : بهلول و وزیر
روزی وزیر به بهلول گفت : خلیفه تو را امیر و حاکم🤴 بر سگ🐶 و خروس🐔 و خوک🐷 نموده است.
بهلول جواب داد پس از این ساعت⏰ به بعد بدون دستور🗣 من قدم از قدم🚶 بر نمی داری زیرا رعیت منی، همراهان وزیر همه به خنده😂 افتادند و وزیر از جواب بهلول منفعل و خجل😞 گردید.
#حکایت_طنز
🆔 @bibliophil