🔆 از شکستهای مقطعی مأیوس نشوید
🍀رهبر فرزانه انقلاب: در جنگ، بارها آن چیزی که ما تصوّر میکردیم تحقّق پیدا نکرد، مثلاً عملیّات کربلای ۴ شکست خورد. اگر بنا بود انسان با شکست مأیوس بشود هیچچیز به سامان نمیرسید. نخیر! #یأس بهخاطر ناکامیهای مقطعی، مطلقاً در زندگیتان راه نداشته باشد.» ۱۳۹۶/۰۳/۱۷
🗓 ۳ تا ۵ دی ۱۳۶۵ سالگرد عملیات
کربلای ۴
🌷فرمـانده گفت :👇
✨اگر مطـمین نیستـی میتـونی برگردی ...✨غواص جواب داد نـــه !
✨پای حرف امـام #ایستاده_ام،
✨فقط می ترسم دلـم گیر خـواهـر کوچولوم باشه... ✨ آخـه تو یه حـادثه اقـوامم رو از دست دادم و الان هم خـواهـرم رو سپردم به همسایه ها تا تو #عـملیـات شرکت کنم. 📣 کربلای چهار، ارونـد وحشی، فرمانـده داد زد #یا_زهـــــرا (س) غواص قصه ی ما اولین نفری بود که تو آب پرید... او اولین نفری بود که به شهادت رسید....
✨به احـترام شهـدای غواص پنج دقیقه "نـفست" رو حبس کن... سختته؟؟ ✨نمیدونم "نفست" رو با کـدوم اعراب گذاری میخونی👈 "نَفَسِت" یا 👈 "نَفسِت"!!؟ ✨اما یادت باشه و بمونه که..اونایی که رفتن.."نفسشون"رو با کدوم اعراب حبس کردند و رفتند... بخاطر تو... بخاطر من...✨عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست✿ تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست😰
#دمی_با_شهدای_کربلای_چهار
تا حالا سگ دنبالت کرده ؟🤔 نکرده؟😥 خب خداروشکر که تجربشو نداری...😥 اما بزار برات بگم...😪وقتی سگ دنبالت میکنه...🤕 مخصوصا اگه شکاری باشه...😰 خیلیا میگن نباید فرار کنی ازش ...🙄اما نمیشه... یه ترسی ورت میداره که فقط باید بدویی...😨 امـا...خدا واست نیاره اگه پات درد کنه... یا یه جا گیر کنی...😰 عملیات... کربلای_چهار بود...😣 وقتی منافقین لعنتی عملیاتو لو دادن... مجبور شدیم عقب نشینی کنیم...😩 نتونستیم زخمیا رو بیاریم...😔 بچه های زخمیه غواص تو نیزارهای ام الرصاص, بوارین, ابوالخضیب و... جاموندن... چون نه زمان داشتیم و نه شرایط نیزارها نمیذاشت برشونگردونیم.🙁 هنوز خیلی دور نشده بودیم از نیزارا که یهو صدای ناله ی زخمیا بلند و بلند تر شد...😨 آخ 😖 نمیدونم چنتا بودن سگ بودن ... از آن سگهای شکاری 🐶 ریخته بودن تو نیزار... بعثیا به سگ های شکاری شون یه ماده ائی تزریق کرده بودن که سگا رو هار کرده بود 😓 هنوز صدای ناله های بچه ها تو گوشمه...😭 زنده زنده رفیقامو که دیگه پای فرار کردن نداشتن رو...😥😭 داشتن تیکه تیکـ ....💔 کاری از دست ما بر نمیومد.😩 شنیدی رفیق؟😔 دیگه باید چی کار می کردن واسه ما آنقد...😭مردم و خصوصا عزیزان مسئول در هر رده ائی که هستید... راحت پا روی خونشون نزاریم... معذرت بابت تلخی_ روایت...🙏🏻 شرمنده_شهدا😞💫
#حزب_ الله رابهتر بشناسیم:👇
🌷ناگهان صداي عطسهاي خفيفی در زير آب، توجه بغل دستي هاي غواص راجلب كرد... نگهبان عراقي، مشكوك و مضطرب از سنگر كمينِ روي خاكريزكنار آب خارج شد، اطراف را پائيد ولي متوجه نشد و مجدداً به سنگر خودبرگشت... يكي از غواصها با اشاره به همرزم خود فهماند كه هر طوري هست بايد از عطسه خود جلوگيري كند و گر نه عمليات لو ميرود، نيروها قتل عامميشوند.... رزمنده كم سن و سال كرماني، سعي كرد جلوي عطسة ناخواسته خود را بگيرد.... رمز يا 🌹فاطمه زهرا(س) صادر شد و خط دفاعي مستحكم دشمن درشلمچه به دست غواصان بسيجي شكسته شد... صبح روز بعد، وقتي كه بچهها براي بيرون آوردن پيكر غواصاني كه شبقبل بر اثر اصابت گلوله و تركش به شهادت رسيده بودند، رفتند، در نهايتتعجب به صحنهاي تكان دهنده برخورد كردند.... جوانك كرماني، براي اينكه بتواند جلوي عطسه خود را بگيرد و از لو رفتن عمليات جلوگيري كند، با دو دست بيني و دهان خود را محكم گرفته و آنقدر در زير آب در اين حالت مانده بود كه جان از بدن بيرون شده و مظلومانه بهشهادت رسيده بود...با احترام خاص پيكر او را كه مچاله شده و در خود پيچيده بود، از آب درآورديم و تنها كاري كه توانستيم در زير بارش خمپاره و گلوله برايش انجام دهيم، اين بود كه گرداگردش بنشينيم و بر مظلوميتش اشك بريزيم...🌷
#کناب_خاطرات_دردناک #ناصرکاوه
راوی: حاج حسين الله كرم
بسم رب الشهدا و الصدیقین
چند بیتی تقدیم به شهدای مظلوم
عملیات کربلای چهار
نهرِ خیّن ؛سکوتِ نیمهٔ شب
لشگری صف کشیده از غوّاص
پشتِ بیسیم؛ پیام فرمانده
همگی روبه سویِ اُمِّ رصاص
ماه ِ دی با وجودِ سرمایش
گرم شبهای فاطمیه بود
چشمِ سربندهای یازهرا
در تماشای فاطمیه بود
در مسیر ِ عبورِ غواصان
عطرِ وصلِ حبیب می آمد
همچنان کوچهٔ بنی هاشم
هرنفس بوی سیب می آمد
پشت بیسیم صدای فرمانده
گفت آهسته :«یارسول الله»
عملیات گفته شد رمزش
راه افتاد قافله ،آنگاه
رفته رفته در آن شبِ تاریک
راه، باریک و تنگ تر می شد
دلِ در اضطرابِ خیّن هم
مثل ِ کوچه چه پُر خطر می شد
لحظاتی گذشت وهر تصویر
در دل ِ نهر ،مثلِ خاطره شد
لحظهٔ تابشِ منوّرها
خبر آمد... حرم محاصره شد
مثل ِ کفتار، لشگرِ بعثی
جمع را تار و مار می کردند
مثلِ ماهی میان ِ تُنگِ آب
بچه ها را شکار می کردند
بخدا یادمان نخواهد رفت
کربلای چهار و امّا رصاص
آن بدنهای سوخته برخاک
خنده ها وقت تیرهای ِ خلاص
لشگری رفت و دسته ای برگشت
دفن شد زیر خاک آیهٔ نور
چه جوانها که بی نشان رفتند
چه جوانها شدند زنده به گور
بار ِ مسئولیت به شانهٔ ما
تا زمان ظهور سنگین است
اوجب واجبات ای مردم
چون شهیدان صیانت از دین است
✍قاسم_نعمتی
#عملیات کربلای_چهار
کانال سردار شهید حاج علی حاجبی
https://eitaa.com/bidaravelayat1
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••