eitaa logo
کانال سردار شهید علی حاجبی
183 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
78 فایل
سلام ضمن خوش آمد گویی خدمت عزیزان منتظر راهنمایی و همکاری شما هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال سردار شهید علی حاجبی
آنقدر عاشق شده بود، که در راه رسیدن به هم می‌دوید هم آهسته می‌رفت! ‌می‌دویدچون قرار بود به معشوق برسد، ‌آهسته می‌رفت چون قرار نبود هِیمنه عاشق به هم بریزد،‌ معشوق باید از عاشق خوشش بیاید. این طور مواقع پاها می‌خورند،‌ انسان با سر زمین می‌خورد،‌ سر زودتر به معشوق می‌رسد، ‌ حتی ... حکایت این شهید همین است،‌ عکسی که خوب است خوب به آن نگاه کنند، ،‌ ،‌ آنان که با رای مردم رفتند و چشم مردم به کلام و عمل آنها دوخته شده است! این عکس مربوط است به عملیات کربلای یک (در عملیات کربلای1 شهر مهران آزاد شد) و خاطره آن بدین ترتیب است که: «سنگرسازان بی سنگر جهاد تهران به فرماندهی و تهرانی اومدند کمک رزمندگان لشکر حضرت رسول(ص). و جلوتر از نیروها برای زدن خاکریز حرکت می‌کردند. هوا روشن و پاتک دشمن شروع شده بود. فاصله تانک‌ها با دستگاه‌های مهندسی شاید 100 متر بیشتر نبود که باد شدید هم شروع شد و تانک ها هم مستقیم به سمت لودر و بلدوزرها شلیک می‌کردند. با هر جابجایی خاک گرد و غبار بلندی ایجاد می‌شد. روی لودر سینه به سینه تانک‌ها خاکریز می‌زد که ناگهان گلوله مستقیم تانک، لودر او رو نشانه رفت و به لودر اصابت و همزمان ترکشی، بازوهای لودر را پاره کرد و روغن داغ با حرارت مرگبار روی لودر ریخت. لودر شد یک پارچه آتش. خسرو صبوری هم پشت فرمان لودر؛ روضه رو باز نکنم . تا بچه ها رسیدند خسرو دیگر پشت فرمان نبود. فقط پاهای خسرو بود که روی پدالها قرار داشت. دو همسنگر بهت زده به باقی مانده رفیقشون نگاه می‌کنند. از سنگرساز بی سنگر شهید خسرو صبوری دو تا پای سوخته ماند که در گلزار شهدای امام زاده عقیل(ع) اسلامشهر در کنار به خاک رفت.» 🌷 🌷 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا