🔴 #آیت_الله_مجتبی_تهرانی:
💠 اگر میخواهی #صدقه بدی همینطور صدقه نده! صدقه را از طرف امام رضا علیهالسلام برای سلامتی آقا امام زمان علیهالسلام بده! برای دو معصوم که #صدقه بدهی ممکن نیست خداوند این صدقه را رد کند.
🔴 #کلمات_فندکی
💠 پخش شدن #گاز در یک محیط بسته، فضا را مسموم میکند و یکی از توصیههای مهم این است وقتی بوی زیاد گاز را در خانه استشمام کردید حتی #کلید لامپ را نزنید چرا که یک جرقه، باعث #انفجار خواهد شد.
💠 گاهی بین زن و شوهرها حرفهایی رد و بدل میشود که فضای زندگی را #مسموم میکند. حرفهایی از #جنس تهمت، تمسخر، نیش و کنایه، گلایهها و توقعات بیجا، دروغ، بددهنی کردن، زورگویی، داد و بیداد و ...
💠 تقابل و یکی به دو کردن در این مواقع، باعث انفجار و #تشنّجی خواهد شد که زن و شوهر و فرزندان را قربانی خواهد کرد.
💠 در این هنگام برخی کلمات و حرفهایی که به نیّت #جواب دادن به همسرِ مقصّر به کار برده میشود نقش #فندکی دارد که آن را در فضای گازدار، روشن میکنیم لذا مسموم بودن بهتر از انفجار مخرّب و ویرانگر است.
💠 و البته میتوان با تکنیکهای #کلامی و رفتاری، فضای مسموم را از بین بُرد. با باز کردن #پنجرههای صبوری، خونسردی، سکوت، تغافل، مهربانی، تایید #مصنوعی همسر در برخی مواقع، تغییر فضای گفتگو، مدارا و دهها پنجره دیگر میتوانید هوای #سالم و آرامش را به زندگی برگردانید و یا از درجهی #مسمومیت فضا بکاهید.
6.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 در زندگی مشترک #قهـــر ممنـــوع
🔴 #استاد_پناهیان
@rafiei110.mp3
زمان:
حجم:
3.04M
🎙نشاط و شادابی در زندگی
🔴 #استاد_رفیعی
@Panahian_irقضاوت ممنوع!.mp3
زمان:
حجم:
2.34M
🎙قضاوت ممنوع!
🔻آدمها باهم متفاوتند!
🔴 #استاد_پناهیان
🌸داستان شب
در یک دهکده کوچک نزدیک نورنبرگ خانواده ای با 18 فرزند زندگی می کردند. برای امرار معاش این خانواده بزرگ، پدر می بایستی ساعتهای طولانی در روز، به هر کار سختی که در آن حوالی پیدا می شد تن می داد.
در همان وضعیت اسفباک آلبرشت دورر و برادرش آلبرت (دو تا از 18 فرزند) رویایی را در سر می پروراندند. هر دوشان آرزو می کردند نقاش چیره دستی شوند، اما خیلی خوب می دانستند که پدرشان هرگز نمی تواند آن ها را برای ادامه تحصیل به نورنبرگ بفرستد.
یک شب پس از مدت زمان درازی بحث در رختخواب، دو برادر تصمیمی گرفتند. با سکه قرعه انداختند و بازنده می بایست برای کار در معدن به جنوب می رفت و برادر دیگرش را حمایت مالی می کرد تا در آکادمی به فراگیری هنر بپردازد، و پس از آن برادری که تحصیلش تمام شد باید در چهار سال بعد برادرش را از طریق فروختن نقاشی هایش حمایت مالی می کرد تا او هم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهد.
آن ها در صبح روز یک شنبه در یک کلیسا سکه انداختند. آلبرشت دورر برنده شد و به نورنبرگ رفت و آلبرت به معدن های خطرناک جنوب رفت و برای چهار سال به طور شبانه روزی کار کرد تا برادرش را که در آکادمی تحصیل می کرد و جزء بهترین هنرجویان بود حمایت کند.
نقاشی های آلبرشت حتی بهتر از اکثر استادانش بود. در زمان فارغ التحصیلی او درآمد زیادی از نقاشی های حرفه ای خودش به دست آورده بود.
وقتی هنرمند جوان به دهکده اش برگشت، خانواده دورر برای موفقیت های آلبرشت و برگشت او به کانون خانواده پس از چهار سال یک ضیافت شام برپا کردند. بعد از صرف شام آلبرشت ایستاد و یک نوشیدنی به برادر دوست داشتنی اش برای قدردانی از سال هایی که او را حمایت مالی کرده بود تا آرزویش برآورده شود، تعارف کرد و چنین گفت:
آلبرت، برادر بزرگوارم!
حالا نوبت توست، تو حالا می توانی به نورنبرگ بروی و آرزویت را تحقق بخشی و من از تو حمایت می کنم.
تمام سرها به انتهای میز که آلبرت نشسته بود برگشت. اشک از چشمان او سرازیر شد. سرش را پایین انداخت و به آرامی گفت:
نه!
از جا برخاست و در حالی که اشک هایش را پاک می کرد به انتهای میز و به چهره هایی که دوستشان داشت، خیره شد و به آرامی گفت:
نه برادر، من نمی توانم به نورنبرگ بروم، دیگر خیلی دیر شده، ببین چهار سال کار در معدن چه بر سر دستانم آورده، استخوان انگشتانم چندین بار شکسته و در دست راستم درد شدیدی را حس می کنم، به طوری که حتی نمی توانم یک لیوان را در دستم نگه دارم.
من نمی توانم با مداد یا قلم مو کار کنم، نه برادر، برای من دیگر خیلی دیر شده.
*
بیش از 450 سال از آن قضیه می گذرد. هم اکنون صدها نقاشی ماهرانه آلبرشت دورر قلمکاری ها و آبرنگ ها و کنده کاری های چوبی او در هر موزه بزرگی در سراسر جهان نگهداری می شود.
یک روز "آلبرشت دورر" برای قدردانی از همه سختی هایی که برادرش به خاطر او متحمل شده بود، دستان پینه بسته برادرش را که به هم چسبیده و انگشتان لاغرش به سمت آسمان بود، به تصویر کشید.
او نقاشی استادانه اش را صرفاً دست ها نام گذاری کرد اما جهانیان احساساتش را متوجه این شاهکار کردند و کار بزرگ هنرمندانه او را "دستان دعا کننده" نامیدند.
🌸یاصاحب الزمان🌸
🌹اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري
من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟
در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟🌹
#قرارگاه_حضرت_مهدی
@mahdaviuon313
💕 به جمع هزاران نفری #محبان_مهدی (عج) بپیوندید💕
✅ با هدفِ آمادگی و #زمینه_سازی برای #ظهورِ آقا امام زمان(عج)
شماهم اگه امام زمان (عج) رو دوست دارید و منتظرش هستید، صلوات ختم کنید
2.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 بشارتی بزرگ از سردار حاج قاسم سلیمانی:
♦️ به شما اطمینان میدهم روزهایی را پیشرو خواهیم داشت که شهدا به حال آن حسرت میخورند...
کانال جوانان انقلابی
5.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا غرب وحشی است!
جنگ بر سرماسک
اینجوری کرونا روی دیگر غرب را نمایان کرده و رسوا کرده غربگدا های کذاب و خائن
@AntiBBC
6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویژگیهای کیت ایرانی تشخیص کرونا و راهاندازی خط تولید آن؛ ایران صادرکننده این محصول مهم خواهد شد
@AntiBBC
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگه غربی ها ثروتمند نبودن!؟
صفوف طولانی مردم لسآنجلس برای دریافت خوراکی رایگان از بانک غذایی
بی شرف هایی که تا دیروز میگفتن غربی ها همه ثروتمند هستن !هیچ فقیری نداره! و خود تحقیری ومسخره میکردن کسانی که در صف غذای نذری می ایستادن در ایران ، الان که رسوا شدن چه توجیحی برای این دارن؟!
البته اینقدر وقیح هستن که این همه فعالیت بسیجی ها ،طلاب ،جهادی ها چه در وضعیت بحرانی یا غیر بحرانی وکمک به نیازمندن را نادیده میگیرن بعد این صحنه های فاجعه بار غربشون تیتر میکنن که اونجا غذای رایگان میدن!!!...بحث اصلی اینه که میگفتن در غرب همه ثروتمند هستن که نیاز به ایستادن در صف نیست که حال رسوا شدن😏
@AntiBBC