eitaa logo
روشنگری‌ آخرالزمان
5.3هزار دنبال‌کننده
47.2هزار عکس
43.5هزار ویدیو
633 فایل
هرآنچه که یک منتظر ظهور باید بداند سئوال ، پیشنهاد ، انتقاد خودرا در گروه هایمان مطرح فرمائید: https://eitaa.com/joinchat/2167734418C3f5169aabe گروه جهاد تبیین و افشاگری☝ نشر مطالب کانال ما بدون قیدوشرطی آزاد است(درراستای جهادتبیین)
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 تلاش برای بلند کردن علامه طباطبایی از زمین با نیروی روحی 💠 آیت‌الله سید موسی شبیری نقل می‌کند مرتاضی از هند به قم آمده بود و ادعاهای عجیبی داشت؛ می‌گفت می‌تواند انسان را با نیروی روحی‌اش از زمین بلند کند. آیة الله سید موسی صدر به او گفت: «اگر می‌توانی مرا از زمین بلند کن.» مرتاض کمی تلاش کرد و آقا موسی را با سینی حدود یک متر به هوا برد. بعداً به سید موسی گفتیم چرا آبروی ما را بردی؟! سید موسی گفت: «می‌خواستم طلسمش را بشکنم اما نمی‌توانستم از سینی بپرم.» مرتاض را نزد علّامه طباطبائی بردیم. گفتیم: «این مرتاض از هند آمده و کارهای خارق‌العاده می‌کند.» علّامه فرمود «خب نشان بدهد من مشغول نوشتن هستم و او هم کار خودش را بکند.» مرتاض هندی وردهایی خواند و مدتی کارهایش طول کشید. علّامه نیز سرش روی کاغذ بود و کنار دیوار نشسته بود. مدتی گذشت؛ فقط علامه سه دفعه بین نوشتن خود به مرتاض نگاه کردند و به نوشتن خود ادامه دادند. ناگهان مرتاض برخاست و وسائل خود را جمع کرد و با آشفتگی بیرون رفت! برخی از ما در پی او رفتیم و از او پرسیدیم: «چه شد؟! چرا نتوانستی؟!» او با عصبانیت گفت:«من همه نیروی خود را به کار گرفتم تا روح او را تسخیر کنم و او را از زمین بلند کنم، ایشان نگاهی به من کردند و همه وردهایم باطل شد؛ به علاوه نفوذ نگاهش به گونه‌ای بود که کم مانده بود قبض روح شوم؛ مانند این که کسی گلوی مرا گرفته و کم مانده بود، خفه شوم! دفعه دوم تلاش بیشتری کردم. اما او با یک نگاه کوتاه، دوباره کم مانده بود جان مرا بگیرد! دفعه سوم همه تلاشم را برای تسخیر او به کار انداختم اما او طوری نگاهم کرد که احساس خفگی و فشار گلویم از دو دفعه پیش، بیشتر بود. این بود که فهمیدم این فرد را نمی‌توان تسخیر کرد و او خیلی عظمت دارد.» آن مرتاض هندی که از شکست خود ناراحت بود همان شب از قم رفت. 📙زِمهر افروخته، سید علی تهرانی،ص۲۰۷ کانال جوانان انقلابی @Javananenghelabi