✅ نقطه عطف بشریت
🔸 طبیعت را با فطرت نباید اشتباه كرد
طبیعت اختلاف پذیر است، فطرت سالم است و اختلاف پذیر نیست. فطرت فراطبیعت است، مربوط به جان آدم است، مربوط به روح آدم است. انسانیت_انسان در شرق و غرب یكسان است، در شمال و جنوب یكسان است. فطرت یكسان است، می تواند منبع اصول_مشترك باشد و آن اصول مشترك می تواند مبدأ و ریشه برای مواد مشترك باشد. الآن شما می بینید كشتن مردم بی گناه فلسطین را عدل می دانند، نه اینكه ظلم بدانند و بگویند ما ظالم و رهزنیم، این را عدل می دانند و این را به محاكم قانونی می برند! [آنها] تفسیر عدل را كه از عقل نمی گیرند، از فطرت نمی گیرند، از وحی نمی گیرند، [بلكه] از خواسته برخاسته از جهلشان می گیرند، از خواسته سیاسی خودشان می گیرند، اینها منبع اساسی ندارند، وقتی منبع نداشتند این اصول ارزشی بی منبع می شود. این اصولی كه فعلاً در رسانه های بین المللی رایج است، همه اینها مورد احترام ماست، ولی باید از یك منبعی گرفت؛ مبارزه با تروریسم، حقوق بشر، مساوات، مواسات، عدالت، آزادی، استقلال اینها همه #اصول_ارزشی است؛ امّا وقتی بخواهید تفسیر بكنید می بینید او عدل را طوری تفسیر می كند كه صهیونیست می شود عادل، فلسطینی مظلوم می شود ظالم! تروریست را طرزی معنا می كنند كه فلسطینی مدافع می شود تروریست و صهیونیست مهاجم اشغالگر می شود عادل! العدل ما هو؟ العقل ما هو؟ حریت ما هی؟ امنیت ما هی؟ اینها را باید از #منبع_مشترك گرفت، اینها چون منبع مشترك ندارند حقوق مشترك هم نخواهند داشت. مبانی مشترك كه نبود حقوق مشتركی هم ندارند.
🔸 علی بن ابی طالب (سلام الله علیه) عدل را به استناد وحی الهی تفسیر كرده است، عقل را مشابه همان عدل تفسیر كرد، قهراً این معانی نزدیك هم می شوند؛ یعنی عدل، عقل، حق، صدق، حُسن و حَسن اینها یكسان خواهند بود؛ ظلم، باطل، كذب، منكر، قبیح، جهل اینها هم كنار هم قرار می گیرند. هر كاری كه #معماری شده باشد عدل است و عقل، هر كاری كه معماری نشده باشد ظلم است و قبیح. تعبیر قرآن كریم این است كه اینها ﴿فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ﴾[1]، اینها در #هرج_و_مرج زندگی می كنند؛ یعنی چیزی را در جای خود قرار نمی دهند. اگر اصول از یك منابع گرفته نشود، میشود هرج و مرج. وجود مبارك امیر بیان علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) همین معنا را به عنوان پوستین وارونه معرفی كرد فرمود: اینها اسلام را یا آن معارف را وارونه پوشیدند: «لُبِسَ الإِسْلاَمُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً»؛[2] یعنی پوستین وارونه.
🔸 انبیا (سلام الله علیهم) آمدند تا هم #عدل را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، #عقل را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، #حق را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، #صدق را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، #حسن را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند. سالیان متمادی زحمت انبیا (علیهمالسلام) این بود كه بگویند عدالت یعنی چه. وجود مبارك رسول گرامی آن طوری كه در سورهٴ «شوریٰ» آمده است فرمود: ﴿وَ أُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَكُمُ﴾[3] من مأموریت یافتم كه عدالت را اجرا كنم همه بشر #مأمور_اجرای_عدل هستند.
🔸 پیام نهضت حسینی (سلام الله علیه) این است كه ﴿وَ أُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَكُمُ﴾، نهضت آن حضرت از اینجا شروع شده كه فرمود: «أ لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یعمَلُ بهِ ، و أنَّ الباطِلَ لا یتَناهى عَنهُ»[4] مگر نمی بینید به حق عمل نمی شود؟ مگر نمی بینید از باطل صرف نظر نمی شود؟ مگر نمی بینید عدل دفن شده؟ مگر نمی بینید ظلم حاكم است؟ من مأمورم كه عدل را معنا كنم و احیا كنم، مأمورم كه حق را معنا كنم و احیا كنم.
🔸 آنهایی كه مأموریت ویژه دارند نقطه عطفی در تاریخ ایجاد می كنند. این #نقطه_عطف یعنی ورق را بر می گردانند؛ عده ای كه بیراهه می روند را منعطف می كنند [و] سر راه می آورند. وجود مبارك ولی عصر #نقطه_عطف_جهان_بشریت و تاریخ است. تعبیر نورانی علی بن ابی طالب (سلام الله علیه) دربارهٴ ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) این است كه «یَعْطِفُ الْهَوى عَلَى الْهُدَى، إذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى»؛[5] فرمود وقتی ولی عصر (ارواحنا فداه) ظهور كرد آن #نقطه_عطف_تاریخ است؛ یعنی اوراق را بر می گرداند جامعه ای كه بیراهه رفتند و هوامدار شدند آنها را #هدایت_محور می كند آنها را بر می گرداند. جامعه آمدند هدایت را بر هوا و هوس منعطف كردند، ولی ولیّ عصر (ارواحنا فداه) كه ظهور می كند هوای مردم را منعطف می كند به #هدایت_الهی.
[1]. سوره ق، آیه 5 .
[2]. نهج البلاغه ، خطبه 108 .
[3]. سوره شوریٰ، آیه 15.
[4]. تحف العقول، ص245.
[5]. نهجالبلاغه، خطبه 138.
☀️ #بیداری_درسبک_زندگی
#bidari_dar_sabkezendegi
عضـویت در کــانال ایتا و سروش👇
@bidari_dar_sabkezendegi