eitaa logo
"بیداری مــردم "
2.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
درقنوت نمازش ازخداجزشهادت نخواست ❤️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
11.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عصر دیروز | اجرای سرود سلام فرمانده با حضور دهه نودی‌های زائر گلزار شهدای کرمان ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🔰 شهید حاج قاسم سلیمانی: ما جهادی را به یاد نداریم که شهید ناظری در آن شریک نبوده باشند و بنده که از سال ۵۸ که نیروی آموزشی ایشان بودم، تا کنون تغییر یا خستگی در ایشان ندیدم 🌷 به مناسبت سالروز شهادت شهید حاج محمد ناظری ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
"بیداری مــردم "
داستان سریالی "ط" ( #داعشی_که_شیعه_شد ) (خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...) -مدارک؟ - بفرم
داستان سریالی "ط" ( ) (خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...) - خدا بزرگه... - تنها چیزی که برام اهمیت داره رسوندن تو به مقصدته، گوشتو تیز کن و با دقت به حرفام گوش کن - حواسم پیش شماست، بگو - تا دو ساعت دیگه امیدوارم بدون دردسر برسونمت به نقطه A بلافاصله مبادله میشی و میری، احتمال خیلی زیاد می دم که با دوربین ماهواره ای ما رو رصد می کنند. - از کجا می دونی؟ - احساسم اینو بهم میگه، این اطلاعاتی رو که سرهنگ بهم داده رو بگیر و مخفی کن، فاز دوم عملیات وابسته به این اطلاعاته. - چرا ماهواره ای با هم ارتباط برقرار نمی کنید؟ - چند بار این اتفاق توسط دوستای خودم افتاد و تو همشون لو رفتن و عملیات ناکام موند، سیستم wordradar اجازه انتقال اطلاعات تعریف شده و بی تعریف رو نمی ده، نمی گم اصلا امکان نداره ولی نمیشه ریسک کرد، به دلم گذاشته شده این آخرین عملیاتمه و اجلم خیلی نزدیکه، نزدیک تر از صدای نفسم به گوشم. - داری منو نگران می کنی! ان شاء الله چیزی نمیشه. - شروع کرد به ذکر یا علی گفتن، از پهنای صورت اشک می ریخت. از ایست بازرسی دوم بدون اینکه بهمون ایست بدن رد شدیم، از ایست سوم هم رد شدیم، موند آخرین ایستگاه که اگر رد می شدیم خطر رفع می شد. نویسنده: ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
آقای بی‌بی‌سی! کیلویی لقب میدی با کارشناسات؟ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | شعرخوانی شهید حاج قاسم سلیمانی قبل از عزیمت شهید بدرالدین به میدان نبرد 🌷 به مناسبت سالروز شهادت شهید مصطفی بدرالدین ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
او رود جنون بود که دریا می شد با بیرق آفتاب بر پا می شد پرواز اگر نبود، معلوم نبود این مرد چگونه در زمین جا می شد. 🌹 شهید سید منوچهر مدق 🌹 "شهــ گمنام ــیـد"
! 🌷گاهی اوقات مناظر دل‌خراشی را شاهد بودم كه واقعاً دلهره‌آور و ناراحت كننده بود. بار اولی كه برای صدور گواهی فوت به من مراجعه كردند را هرگز فراموش نمی‌كنم، چند كیسه آوردند جلویم گذاشتند. سئوال كردم اینا چیه؟ گفتند: تكه‌های بدن رزمندگان. 🌷قلبم به یك‌باره فرو ریخت و در نهایت ناراحتی از روی پلاك، نام و مشخصات‌شان را نوشتم. توی هر تابوتی قطعه‌ای از بدن شهید گذاشته شد و به شهرها‌یشان انتقال یافت.... این منظره برای من دل‌‌خراش و غم‌آور بود. 📚 كتاب "پرسه در دیار غریب" (خاطرات پزشكان) ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا فکه س محله شهدا اینجا فکه س قدمگاه زهرا اینجا فکه س جائی مثل کرببلا اینجا میده بوی حسین بوی یارای پیر خمین میده بوی کرببلا بوی یاس مولا اینجا فقط بگو یا حسین با مدد از شاه نشعتین اینجا بگو با شهدا جونم فدات یا زهرا هر شهیدی که افتاد پای این پرچم واسه زخمای فاطمه شده مرهم هر شهیدی که جون داد چشاشو بسته به چادر مادرش زهرا یه دخیل بسته "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 فیتیله‌ پیچ شدن خنده دار یک وهابی توسط بچه شیعه در چند ثانیه...😂 چرا نام امام علی علیه السلام در اذان وهابیت پخش نمی شود؟؟🤔 😂 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
😃بیگودی های خواهر کاتبی!😌😐 ✍🏻 حدودا 18.19ساله بودم که مســــــ🕌ــــجد محل یک شب حاج اقا،خانما رو جمع کرد و گفت: رزمنده ها لباس ندارند و یه سری کارای تدارکاتی رو خواست که انجام بدیم! من و چند از خواهرا✋🏻 که پزشـ🔬ـکی میخوندیم پیشنهاد دادیم برای جبران نیروی پرستاری بریم بیمارستان های صحرایی🏩 و ما چمدون رو بستیم و راهی جنوب شدیم🚌 من تصور درستی از واقیعت جنگ نداشتم و کسی هم برای من توضیح نداده بود🤐 و این باعث شد که یک ساک دخترونه ببندم شبیه مسافرت های دیگه،و عضو جدانشدنی از خودم رو بذارم تو ســ🛍ـــاک یعنی بیگودی هام😲 و چند دست لباس👗 و کرم دست و کلی وسایل دیگه😶 ... غافل از اینکه جنگ، خشن تر از اینه که به من فرصت بده موهامو تو بیگودی بپیچم❗️ یا دستمو کرم بزنم...🤚 به منطقه جنگی و نزدیک بیمارستان رسیدیم... نمیدونم چطور شد که😰 ساک من و بقیه خواهرا از بالای ماشین افتاد و باز شد و به دلیل باد شدیدی که تو منطقه بود، محتویاتش خارج شد و لباسا و بیگودی های من پخش شد تو منطقه😰 ما مبهوت به لباسامون که با باد این ور و اون ور میرفتن نگاه میکردیم...🌬 و برادرا افتادن دنبال لباسا😱 ما خجالت زده 😥. برادرا بعد از جمع کردن یه کپه لباس اومدن به سمت ما😅 دلمون میخواست انکار کنیم😣 اما اونجا جنس مونثی نبود جز ما سه نفر که تو اون بیابون واساده بودیم😑😐😶 . و بعد . بیگودی هام دست یه برادر دیگه بود و خانما اشاره کردند که اینا بیگودی های خواهر کاتبیه😂 از اون لحظه که بیگودی ها رو گرفتم، تصمیم گرفتم اونا رو منهدم کنم...❌ شب تو کیسه انداختم و پرت کردم پشت بیمارستان☺ صبح یکی از برادرا اومد سمتم با کیسه بیگودی گفت در حال کیشیک بودن، این بسته مشکوک رو پیدا کردند،گفتن بیگودی های خواهر کاتبیه😮 شب که همه خوابیدن ، تصمیم گرفتم چال کنم پشت بیمارستان صحرایی😊 چال کردم و چند روز بعد یکی از برادرا گفت ما پشت بیمارستان خواستیم سنگر بسازیم ،زمین رو کندیم،اینا اومده بالا گفتن اینا بیگودی های خواهر کاتبیه 😐😒 و من هر جور این بیگودی های لعنتی رو سر به نیست میکردم😡 دوباره چند روز بعد دست یکی از برادرا میدیدم که داره میاد سمتم🏃 خواهر کاتبی🗣 خواهر کاتبی🗣 بیگودی هاتون…😩🤣 🧷داستان فوق بر اساس خاطرات بانو کاتبی هم رزم شهید متوسلیان میباشد🧷 😂 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
.... 🌷درس خواندنش برای رسیدن به امکانات و حقوق بالا و جایگاه و مقام نبود، تنها چیزی که برایش مهم بود خدمت به مردم بود. زمانی که دانشجوی ممتاز دانشگاه شیراز بود، از آلمان براش دعوت‌نامه‌ی تحصیلی آمده بود. اساتیدش پیشنهاد دادند که برود تا بهترین امکانات، خانه، ماشین و حقوق در اختیارش قرار گیرد. ولی الله گفته بود: «نه! من می‌خوام بمونم و برای مملکت خودم خدمت کنم.» 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ولی‌الله نیکبخت ‌ "شهــ گمنام ــیـد"