❇️#سیره_شهدا
🟠شهید مدافعحرم #مهدی_بختیاری
♻️احترام به پدر و مادر
یکی از خصوصیّات آقا مهدی☝️
اینبودکهدرهرحالیکهتویخونهبود🏡
پدر و مادر که وارد منزل میشدند💞
مهدی به پاشون بلند میشد🙋♂
چه در حال استراحت😴
چه وقتی که مشغول کار مهمی بود🧮
حتی یادمه آقامهدی یکبار توی💥
چتربازی پاش آسیب شدید دیده بود🤒
برای هر کاری با عصا جابهجا میشد👨🦯
حتی توی اون حال هم🌪
به پای پدر و مادر بلند میشد♥️
📀راوے: برادر شهید
"شهــ گمنام ــیـد"
❇️#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #منصور_عباسی
♻️محبت به والدین
🌻فرزند شهید نقل میکند: مادر و پدرم عاشق هم بودند. پدرم در کارهای خانه خیلی به مادرم کمک میکرد. در خانه غذا درست میکرد و ظرف میشست. عموی من هم در دوران هشتسال دفاعمقدس شهید شده است. مادربزرگم که پیش از این هم مادر شهید بود، طبقهی بالای خانهی پدرم زندگی میکرد. صبح به صبح، پدرم میرفت بالا، برایش نان داغ میبرد. گاهی خم میشد روی پای مادرش و پای مادربزرگم را میبوسید.
🌻دست همه را میگرفت. هر کسی به او بدی میکرد میگفت: «اشکالی ندارد، شما خوب باشید». هرکسی زنگ میزد و میگفت: «آقای عباسی! گره به کارمان افتاده»، پدرم دستش را میگرفت و هر کمکی از دستش برمیآمد، انجام میداد. پدر در فکرِ رفتن به سوریه نبود اما یک خواب باعث شد برود. خواب دیده بود که یک راه سبزیاست و همه دارند میروند که انتهایش به حرم حضرت زینب میرسد. آنجا دوستانش را که شهید شده بودند، دیده بود که به او گفته بودند "حاج منصور جا نمانی"!
"شهــ گمنام ــیـد"
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #قدرت_الله_عبودی
♻️برگزاری جشن نیمهی شعبان
🎙راوے:همسرشهید
☂قدرت الله،15سال بود که در نیمهشعبان، جشن باشکوهی برپا میکرد.جلوی مغازهاش آذین میبست و شربت و شیرینی پخش میکرد. شام مفصّلی هم به میهمانان میداد.خیلی خالصانه به ائمه عشق میورزید.
☘پیش از اعزامش به سوریه در اسفند۹۵، تدارک جشن نیمهی شعبان سال۹۶را دیده بود. با مدّاح قرارگذاشته بود که برای مراسم سنگ تمام بگذارد.برنج خریده بود و کنارگذاشته بود. به منم تاکید کرد که جشن حتما برگزار شود؛ حتی اگر من شهید شده باشم.
☂گفت مبادا جشن میلاد مولایمان،مهدی(عج) را بر رفتنِ بیمقداری چون من ترجیح دهی که تمام جان و مال و فرزندانم فدای یک تار موی دلبر!نکند رخت عزا بپوشی و مصیبت مرا بزرگتر ازمیلاد مولایم ببینی!مرا ناراحت و سرافکنده نسازی همسرمهربانم!
☘همیشه تعجب میکردم که او چگونه میتواند به تمام مشغلههایش برسد؟در تمام اُمورش موفق و درکسب و کارش بینظیر بود. هم کارگاه پرورش مرغ داشت و هم فروشگاه لوازم خانگی.مغازهی فروش آهنآلات هم داشت.آنقدر منظّم و کاربلد بود که وقت کم نمیآورد
"شهــ گمنام ــیـد"
❇️#سیره_شهدا
🔵شهید مدافعحرم #محسن_ماندنی
♻️سرهنگ مردمدار
💙همرزم شهید نقل میکند: آقامحسن انصافاً شخص مردمداری بود و نسبت به گرفتاری و مشکلات آشنایان و اطرافیان هرگز بیتفاوت نبود. حُسن خُلقش، زبانزدِ تمام آنانی است که ایشان را دیدهاند. کمکهای مالیای که به گرفتارها میکرد، بعد از شهادتش نمایان شد؛ خصوصاً در منطقه سیستان و بلوچستان که چندوقت در آنجا مأموریت بود.
💙وقتی برای شهید محسن مراسم گرفته بودیم، یک مردی از سیستان و بلوچستان آمده بود و میگفت شهید ماندنی به مردم منطقهی ما، کمک زیادی کرده است. ما اوضاع مالی خوبی نداشتیم اما این شهید خیلی به مردم ما کمک میکرد.
"شهــ گمنام ــیـد"
#سیره_شهدا🌷
شهیدی که بوسه زدن بر دست #مادر را افتخار خود میدانست😢
پدر شهید #علی_ماهانی میگوید:
آنچه علی را به اوج عزت و عرفان و ایمان رساند
عشق و احترام و علاقه او به مادرش بود.
علی از در منزل كه وارد یا خارج میشد اول دست و پیشانی مادرش را میبوسید و این بوسه را افتخار خود میدانست.😉☺️
علی آقا ماهانی❤️
عارف گلزار شهدای کرمان
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
"شهــ گمنام ــیـد"