eitaa logo
"بیداری مــردم "
2.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چشمشان ڪه به مهدے افتاد، از خوشحالے بال درآوردند... دوره‌اش ڪردند و شروع ڪردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آماده‌ایم آماده!» هر ڪسی هم ڪه دستش به مهدے مے ‌رسید، امان نمے ‌داد؛ شروع مے ڪرد به بوسیدن... مخمصه‌اے بود براے خودش... خلاصه به هر سختے ‌اے ڪه بود از چنگ بچه‌هاے بسیجے خلاص شد، اما به جاے اینڪه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانے پر از اشڪ به خودش نهیب می‌زد : «مهدے! خیال نڪنے ڪسی شدے ڪه اینا این‌قدر بهت اهمیت میدن، تو هیچے نیستے ; تو خاڪ پاے این بسیجے ‌هایے...». 📚ڪتــاب 14 سردار، ص30-29 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
مردترین مردان از همین خاک ، بال در آسمان‌ها گشودند .. این خاک ‌ها معبری به آسمان دارند؛ و تنها مخلصین اند که از این معبر حق عبور دارند .. ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
°🍃 رَهْبَرے ❤️ دارمـ زِ جنسـ ِ آسـ🌙ـمانـْ، رَهْبَرے از جنسِ خوبانِ زَمـ⏰ـان؛ 😍 سلامتیشون صلوات ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ باز شود‼️ مدافع حرمی که حاج قاسم هر شب برای سلامتی او صدقه کنار میگذاشت😳☝️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
✌️ ما باید بجنگیــم؛ حســــین‌وار جــنگیــدن یعنــے مقــاومــت تــا آخــرین لحــظہ؛ حسین‌وار جنگیدن یعنے دست ازهمہ چیز ڪشیدن در زندگے ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
ویـن دلـ هـمه شـب هـواے دلـ😍ـبر دارد از شـوقـ حـ🕊ـرم شـور مکـرر دارد گـفـتا بـه پـدر طـبیـب دلـسوخته اے فـرزنـد شـما جـنون زیـنـ💚ـب(س) دارد ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
...🌸 ✨یکی از روزها در کمدش را بازکرد نگاهی به عکس شهدا کرد و بایک نگاه معصومانه به من زل زد و گفت: مــامــان جـــان! گفتم : جانــــم! گفت دوست داری مادر شهید بشی؟ جواب این سوال خیلی برام سخت بود علاقه شدیدی به او داشتم نمی توانستم خودم را قانع کنم و به او جواب مثبت بدم. گفتم ای وای بر من این چه حرفیه پسر من! تحمل فراغ تو رو ندارم و نمی توانم، اما او در جوابش مرا شرمنده کرد و گفت : مادر من ! مادر شهید بودن لیاقت می خواهد، خداوند به کسانی که لایق باشند این افتخار را می دهد... ☺️✋🏻 ❤️" شهـــ گمنام ــــید "❤️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
یک فرقی حسین مشتاقی دارد با بقیه شهدا .... 🤔 اسم هر یک از شهدای مدافع حرم را پیش همرزمانشان بیاورید ، بارقه اندوه را می توانید در عمق نگاهشان ببینید ؛ ....😔 اما تا بگویید حسین مشتاق ، اولین واکنش همرزمانش لبخند است ! 😊😐 جمعی که دور حسین شکل می گرفت ، یکپارچه شادی و خنده بود . سربه سر همه می گذاشت و با شسطنت هایش فضا را عوض می کرد ... 😅😁😌 گاهی می دیدی دارد به سرعت می دود ، لحظه ای بعد چشمت به جماعتی می افتاد که با همه توان تلاش داشتند به او رسیده و یقه اش را بگیرند که مثلا چرا خرج توپ را یواشکی داخل منقلی ریخته که بچه ها برای گرم کردن خودشان روشن کرده بودند !! ..... 😂😑😬🤦‍♂ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🌹❤️ پشتِ سر ولایت فقیه باشید حجابها بوےِ حضرتِ زهرا ( س ) نمیدهند ، آن را زهرایـے کنید . 🌹 🌹 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
"پلاڪش" را براے ما جا گذاشت، تا روزے بدانیـم، از جنس ما بود... "هویتـش" خاڪے بود! اما "دلش" را به "آسمـان" زد راز عجیبے است در صف انتظار إن شاءالله😍 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
‍ ‍ ‍ 🔻من مظلومترین هستم 🔻 منافقین من و فرزندانم را کردند من تنها مادر شهیدم که منافقین بچه ام را جلویم سر بریده اند شکم بچه ام را پاره کردند و را درآوردند با ساتور بدن بچم را قطعه قطعه کردند و من 24 ساعت با این بدن تنها ماندم و خودم با دستم کندم و کفن کردم و کردم ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
صَبرم از پای درآمد، تـو مَرا دست بگیر ... ♦رزمنده ای با 11سال سن،از ایلام♦ ❤بزرگمردان کوچک دفاع مقدس❤ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
☺️ لبخند بزن رزمنده ☺️ خاطره ای زیبا و خنده دار از جبهه ...👌 👤بین ما یڪی بود ڪه چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛ توی یه عملیات ترڪش به پایش خورد و فرستادنش عقب بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش ... 🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی ڪه توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا ڪمپوت رفتیم سراغش . پرستار گفت : توی اتاق 110 بستری شده ؛ اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود . دوستم گفت : اینجا ڪه نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه ! یهو مجروح باندپیچی شده شروع ڪرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن! گفتم : بچه ها این چرا اینجوری میڪنه؟ نڪنه موجیه؟!!! یڪی از بچه ها با دلسوزی گفت : بنده خدا حتما زیر تانڪ مونده ڪه اینقدر درب و داغون شده ! پرستار از راه رسید و گفت : عزیز رو دیدین؟!!! همگی گفتیم : نه! ڪجاست؟ :پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره ڪرد و گفت : مگه دنبال ایشون نمی گردین؟ همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟! رفتیم ڪنار تختش ؛ عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر وڪله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود ! با صدای گرفته و غصه دار گفت : خاڪ توی سرتان ! حالا دیگه منو نمی شناسین؟ یهو همه زدیم زیر خنده گفتم : تو چرا اینجوری شدی؟ یڪ ترکش به پا خوردن ڪه اینقدر دستڪ و دمبڪ نمی خواد ! عزیز سر تڪان داد و گفت : ترڪش خوردن پیشڪش . بعدش چنان بلایی سرم اومد ڪه ترڪش خوردن پیش اون ناز ڪشیدنه !! بچه ها خندیدند . 😁 اونقدر اصرار ڪه عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف ڪرد : - وقتی ترڪش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر ڪمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر ڪنند . توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و گذاشتند توی سنگر . سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم ڪرد . راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو ڪیسه ڪردم . یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد : عراقی پَست فطرت می ڪشمت . چشمتان روز بد نبینه . تا جان داشت ڪتڪم زد . به خدا جوری ڪتڪم زد ڪه تا عمر دارم فراموش نمی ڪنم. حالا من هر چه نعره می زدم و ڪمڪ می خواستم ، ڪسی نمی یومد . اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت . من هم فقط گریه می ڪردم ... بس ڪه خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😂😂😂 دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند . عزیز ناله ڪنان گفت : ڪوفت و زهر مار هرهر ڪنان !!! خنده داره ؟ تازه بعدش رو بگم: - یڪ ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش . تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم ڪه دوباره قاطی نڪنه ... 😂😂 رسیدیم بیمارستان اهواز . گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند . دوباره حال سرباز خراب شد . یهو نعره زد : آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو ڪشته . و باز افتاد به جونم . این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند ڪمڪش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم ڪنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت : ای بی پدر ! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا . حالا هم ڪه حال و روزم رو می بینید ! صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂 پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت : چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر ڪردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون خواستیم از عزیز خدافظی ڪنیم ڪه یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد : عراقی مزدور ! می ڪشمت !!! عزیز ضجه زد : یا امام حسین ! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ... 😂😂😂😂 📚منبع : ڪتاب رفاقت به سبڪ تانڪ ‌ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
✌️🇮🇷❤️ هفته بسیج به همه شما بسیجیان خوب و پای کار، سربازان صدیق و دلسوز امام خامنه ای تبریک، تبریک، تبریک.😍 خستگیا باشه تا با درکنیم ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🕊 شهادت یعنی: به خود آمدن❤️....همین است مرز میان شهید و ما بیدار شدند🍃....و بهای شهادت دادند و رفتند.. و حال ماییم که مدت هاست خواب دنیا مارا برده است😭 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
ای به قربان بارگاهت ارباب همه را مست بوی گل یاس نمود اولین سلام صبحگاهم خدمت شما السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین بازهم از سلام اربابم ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃درمان ⇦✨تقویت حافظه 📚:حکیم آیت الله تبریزیان ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
دلتنگ ڪہ میشوی بهترین مأوا مقبره شهدای گمنام است... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
یاد مردان خطرڪرده بخیر یاد یاران سفرڪرده بخیر یاد مردانی ڪه چون شیران روز حمله فتح و ظفر ڪرده بخیر "شهــ گمنام ــیـد"
🔸" حدیـــــث روز "... پيامبر صلے ا‏لله‏ عليه ‏و ‏آله : مِن سَعـادَةِ ابنِ آدَمَ اسْتِخـارَةُ اللّه‏ِ و رِضاهُ بِما قَضَى اللّه‏ُ و مِن شِقْوَةِ ابن آدَمَ تَركُهُ اسْتِخارَةَ اللّه‏ِ و سَخَطُهُ بِما قَضَى اللّه‏ُ ؛ از خوشبختے انسان درخواست خير از خداوند و خشنودے بہ خواست اوست و از بدبختے انسـان است كہ از خدا درخواست خير نکند و بہ خواست او ناخشنـود باشد. 📚 تحف العقول ص 55 " شهـــ پیام ــــید " ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
پرچم سه رنگ، بر این جعبۀ چوبے، چه مےڪند با دلِ تنگت؟؟ ڪه ندیدیم جز بر تابوت شـ‌هید، بوسۀ تو را بر تابوتے دیگر... و دریافتیم: حقیقتاً شـ‌هید، حقیقتے است شگفت‌آور! ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
چه زیباست...اسمت را می گویم می درخشد میان تمام سیاهی های این دنیا... وقتی می آیم کنارت توسل می کنم تا شاید دعایم کنی و مستجاب شود شهادتم... ❤️" شهـــ گمنام ــــید "❤️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
بار اولم بود که مجروح می‌شدم و زیاد بی‌تابی می‌کردم...😖 یکی از برادران امدادگر بالاخره آمد بالای سرم و با خونسردی گفت:«چیه، چه خبره؟»🤔 تو که چیزیت نشده بابا!😐 تو الان باید به بچه‌های دیگر هم روحیه بدهی آن وقت داری گریه می‌کنی؟!🙄😶 تو فقط یک پایت قطع شده!ببین بغل دستیت سر نداره ، هیچی هم نمی‌گه.🤐 برای سلامتیش صلوات. 💙 این را که گفت بی‌اختیار برگشتم و چشمم افتاد 👀 به بنده خدایی که شهید شده بود!🌷 بعد توی همان حال که درد مجال نفس‌کشیدن هم نمی‌داد کلی خندیدم وبا خودم گفتم: عجب عتیقه‌هایی هستند این امدادگرا.😑😂 (به نقل از وبلاگ امدادگر شهید مجید رضایی) 🌷 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
یکی سهمش از سفره انقلاب میشه ماهی 60 میلیون پول یکی هم میشه 35 سال اسارت دنـبـالـــــت نمی آیند! تا سهــــم شان؛ از کم نشود... حاج احمد شرمنده ایم... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🌹هر روز با یک خاطره از شهدای تفحص🌹 🌹این قسمت:پس از دوازده سال...😔🌹 سال 73 بود كه همراه بچه ها در منطقه والفجر مقدماتى فكه كار مى كرديم. ده روزى بود كه براى كار، از وسط يك ميدان مين وسيع رد مى شديم. ميان آن ميدان، يك درخت بود كه اطراف آن را مين هاى زيادى گرفته بودند. روز يازدهم بود كه هنگام گذشتن از آنجا، متوجه شدم يك چيزى مثل توپ از كنار درخت غلت خورد و در سراشيبى افتاد پايين. تعجب كردم. مين هاى جلوى پا را خنثى كرديم و رفتيم جلو. نزديك كه رفتيم، متوجه شديم جمجمه يك شهيد است آن را كه برداشتيم، در كمال حيرت ديديم پيكر اسكلت شده دو شهيد پشت درخت افتاده و اين جمجمه متعلق به يكى از آنهاست. دوازده سال از شهادت آنان مى گذشت و اين جمجمه در كنارشان بود ولى آن روز كه ما آمدیم از كنارش رد شويم و نگاهمان به آنجا بود، غلت خورد و آمد پايين كه به ما نشان دهد آنجا، وسط ميدان مين، دو شهيد كنار هم افتاده اند. ❤️" شهـــ گمنام ــــید "❤️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
‍ ⛔️ ⛔️ 🍁بهش گفتم : « توی راه ڪه بر میگردی ، یه خورده ڪاهو و سبزی بخر . » گفت : « من سرم خیلی شلوغه ، می ترسم یادم بره . روی یه تیڪه ڪاغذ هر چی می خواهی بنویس بهم بده . » همون موقع داشت جیبـش رو خالی میڪرد . یه دفترچه یادداشت و یه خودڪار در آورد گذاشت زمین ؛ برداشتمشون تا چیزهایی ڪه می خواستم ، براش بنویسم ، یڪ دفعه بهم گفت : « ننویسـی ها ! » جا خوردم ، نگاش ڪه ڪردم به نظرم عصبانـی شده بود ! گفتم : « مگه چی شده ؟!» گفت : « اون خودڪاری ڪه دستته ، مال بیت الماله .» گفتم : « من ڪه نمی خوام ڪتاب باهاش بنویسم ! دو-سه تا ڪلمه ڪه بیش تر نیست .» گفت : « نـه...!!» 🍁 🌹سردار شهید مهندس مهدی باڪری ، فرمانده لشڪر 31 عاشورا ‍ 🕊 ❤️" شهـــ گمنام ــــید "❤️ ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
✨ برای شهــ🌷ـــادت باید چکار کرد؟! - نفس خود را سر بِبُر... دنیا را برای دنیا جدی نگیریم دنیا را برای آخرت جدی بگیریم ... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
خیلی ها می پرسن: "کی گفته محجبه ها فرشته اند؟؟! امیرالمومنین علی علیه السلام : ◄ همانا عفیف و پاکدامن،فرشته ای ازفرشته هاست. *حکمت 476 نهج البلاغه ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
❤️ نگاه‌کن‌که‌بمیرم ! ... شنیده‌ام‌گفته‌اند: در‌عِشقْ هرکه‌بمیرد، شهید‌خواهَد‌‌بود ... 🍃 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"