eitaa logo
بیداری ملت
710.7هزار دنبال‌کننده
75.5هزار عکس
42.6هزار ویدیو
354 فایل
"به بیداری ملّت عزیزمان خیلی خوش‌بین و امیدوار هستم." #امام_خامنه_ای این رسانه مردمی است و متعلق به هیچ نهاد یا گروه سیاسی نمی‌باشد. مدیر بیداری ملت👇 @Admin4bidari تبلیغات👇 @t_bidariymelat @t_news @s_solouk @gharbsetiz @bidari_media @nabardeakhar
مشاهده در ایتا
دانلود
مملکتداری با کمپین، خواهش، توصیه و تعطیلی پیش نمی‌رود! حکمرانی باید قاطع، بُرنده و حلال مساله باشد. انباشت مساله روی مساله معضل یک حکمرانی است. لااقل دو نفر از دولت فعلی و دو نفر از دولت قبل را اگر کم کاری کرده اند عزل و محاکمه کنید تا سایر مسولان بدانند "ترک فعل" عقوبت سنگین دارد. 🔴 👇 @bidariymelat
دم خروس 🐓 بیرون زد فوری | سازمان رادیو و تلویزیون اسرائیل به نقل از دو منبع امنیتی: ارتش اسرائیل کار بر روی طرح هایی را برای آوردن سوری ها از جنوب سوریه برای کار در بلندی های جولان آغاز کرده است. جولانی جولان داره دو دستی تقدیم میکنه 🔴 👇 @bidariymelat
🖼 مدارس و اداره‌های کدام استان‌ها سه‌شنبه تعطیل است؟ 🔴 👇 @bidariymelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه سال تلخی بود ، شهادت دوسید مقاومت، یکی در ایران و یکی در لبنان 🔴 👇 @bidariymelat
📌جریان شناسی سیاسی فرقه های مهم ✔️جریان شناسی سیاسی انجمن حجتیه ✔️جریان شناسی سیاسی شیعه انگلیسی ✔️ جریان شناسی سیاسی بهائیت ✔️ جریان شناسی سیاسی شیطان پرستی ✔️ جریان شناسی سیاسی تصوف 💥برای اولین بار در کشور👆 ✅ناگفته‌های مهم از جریانات حساس و مهم👌 © دکتر محمد سجاد شیرودی ...👇 (استاد دانشگاه و پژوهشگر) 💯📮 @drshiroody 💯📮 @drshiroody 💯📮 @drshiroody
هدایت شده از مسجد حضرت قائم(عج)
🎴کمک به خانواده‌ای بی سرپرست در مناطق محروم که شرایط سخت و غیر عادی دارن! این مادر و دختر بی‌سرپرست در یکی از محلات حاشیه نشین زندگی می‌کنن و متاسفانه یخچال، تلویزیون و شرایط اولیه زندگی رو ندارن! سقف خونه در حال خراب شدنه و دختر ۱۳ ساله به‌علت سوء تغذیه رشد جسمی خیلی کمی داشته و سلامتیشون در خطر هست! با هر مبلغی که توان دارید می‌تونید کمک کنید تا شرایط این خانواده رو بهتر کنیم؛ حساب امور خیریه مسجد حضرت قائم(عج)👇 ● 6037997599856011 ● 900170000000107026251004 مبالغ اضافه صرف سایر امور خیر و فرهنگی می‌شود. 🏮اطلاعات بیشتر👈 @mehr_baraan
🏮به نیت شادی روح شهدا علی الخصوص سید حسن نصرالله و شهدای مقاومت همت کنید تا در کنار هم بخشی از مشکلات این خانواده محروم رو حل کنیم. یکی از معتبرترین خیریه‌های مناطق محروم کشور؛ مجموعه‌ و مسجد حضرت قائم(عج) هست؛ حتما فعالیت‌هاشون رو دنبال کنید. اطلاعات بیشتر و ارتباط با خیریه👇 https://eitaa.com/joinchat/2846883849Cbf3af7a7e9
❄️بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم❄️
❣️❣️ سلام اے همه ، تمام دلم سلام اے ڪه به ،سرشته آب و گلم سلام دلبر، بیا و رحمے ڪن به پاسخے بنوازے تو قلب مشتعلم.. امام خوب هر ڪجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 🟢 بسمت خدا | @s_solouk
مداحی آنلاین - صفحه 197 قرآن کریم.mp3
1.23M
📖روزمان را با قرآن آغاز کنیم، هر روز قرائت یک صفحه از 🍃صفحه 197 قرآن کریم 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ♨️ @Maddahionlin 👈
هدایت شده از رادیو انقلابیون
سه شنبهmp3.mp3
12.64M
📻 🎙برنامه رادیویی صبحانه 👆 💠صبح سه‌شنبه‌تون بخیر و شادی 🌹یامهدی ادرکنی🌹 💠مردم مظلوم غزه رو یادتون نره🤲🤲 🎙مهدیا جوهرپور ✍زهرا حسینی 🎬زهرابابایی ‌📻 @radioenghelabion ┄┅┅❅✌️🇮🇷✌️❅┅┅┄
🔹 روایت حمید داوودآبادی نویسنده دفاع مقدس از دیدار روز گذشته با رهبر انقلاب همزمان با تشییع شهید سیدحسن نصرالله روز یکشنبه حمید داودآبادی از نویسندگان دفاع مقدسی دیداری با رهبر انقلاب داشته‌ که آن را روایت کرده است: داغون بودم،‌ خسته و کلافه ... ششم مهر ۱۴۰۳ که خبر شهادت سیدحسن نصرالله را شنیدم، همه احوال داغونم، صد برابر شد. هیچ‌وقت حتی در خواب هم باور نمی‌کردم خبر شهادت سید را بشنوم. ۵ ماه بُغض، داغ، سوز و ... زبانم بند آمده بود. فقط به تصاویر سیدخندان و خوش‌سیما می نگریستم و با خود می‌گفتم: خدا کند دروغ باشد و همه خبرها و شایعه‌هایی که می‌گویند سید زنده است، راست باشد! ولی دنیا به کام من ‌نچرخید. قرار شد سید را ۵ اسفند ماه تشییع کنند. یعنی دیگر همه امید زنده بودن سید، تمام شد. چند روز پیش گفتند: روز یک‌شنبه ۵ اسفند، تو و مسعود ده‌نمکی، بیایید برای نماز خدمت حضرت آقا. خدا را شکر. خیلی خوشحال شدم. می‌توانستم بغضم را با کسی تقسیم کنم. هرشب، در خواب و رویای خودخواسته، خویش را در آغوش آقا می‌دیدم‌ که می‌گریم و بغض چندماهه می‌گشایم! صبح یک‌شنبه، باران عالم و آدم را طراوت و زیبایی بخشده بود که مسعود که آمد دنبالم، نیم ساعت قبل از اذان ظهر وارد اتاقی شدیم که قرار بود آقا بیاید. (درست ۲۶ سال پیش، در همین اتاق، غروب بعد عیدفطر، در جمعی شش-هفت نفره، نماز مغرب‌وعشا را به امامت آقا خواندیم و نشستیم ساعتی به گفت‌وگو با آقا و لذت دنیا و آخرت بردن!) جمعی شاید حدود صدنفر که خانواده‌هایی هم بودند، صفوف نماز را تشکیل دادند که چندین بچه کوچک، شاد و بی‌توجه به همه،‌ میان صفوف می‌دوبدند و محافظین برایشان بیسکوئیت و سرگرمی می‌آوردند. اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایشان اقامه شد.‌ همه‌ش با خودم می‌گفتم: - حتما الان امروز که تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالش گرفته است، خسته است و عزادار. نماز که به پایان رسید، برخلاف تصور من، آقا صحبت نکرد و آمد به حال‌واحوال با حاضرین. به ما که رسید، با تبسمی زیبا با مسعود صحبت کرد که مسعود درباره کتاب‌های اخیرش که منتظر انتشار هستند، صحبت کرد که آقا فرمودند نمونه‌هایی را که فرستادی، دیدم. آقا، نگاهی محبت‌آمیز به من انداخت ‌و با لبخندی زیبا فرمود: - باز که چاق شدی ... و زدیم زیر خنده. مانده‌ام با این شکم ورقُلُمبیده چی‌کار کنم. کاشکی می‌شد قبل از دیدار، پیچ‌هایش را باز کنم و گوشه‌ای پنهان کنم‌ که هربار مورد لطف آقا قرار نگیرد و شرمنده‌ نشوم! رو در رو که شدم با آقا،‌ چشم درچشم، نگاه انداختیم و خندیدیم. وقتی فرمودند: - شما چطورید؟ چیکار می‌کنید؟ همان اول، کتاب "راز احمد" آخرین سفر بی‌بازگشت حاج احمد متوسلیان، چاپ نشر یازهرا (س) را به آقا هدیه دادم، توضیح کوتاهی دادم و خواستم تورق کنند. سر دلم باز شد. بغضم داشت می‌ترکید. شروع کردم به نالیدن: - آقا، خسته‌ام، حالم خوب نیست، دارم کم‌ میارم ... آقا چشمانش را در نگاهم دوخت و با تعحب گفت: - چیزی نشده که، شما دیگه چرا کم میارید، خبری نیست، الحمدلله همه چیز خوب است ... نالیدم: آقا، سید رفت، بغض دارم، دعا کنید خدا این‌ آرامش قلب شما را به من هم بدهد ... - همه چیز خوبه و همه ‌کارها به روال خودش دارد پیش می‌رود. امیدت به خدا باشد ... می‌خندید و می‌خندیدم. وقتی از امید گفت، قربانش رفتم ‌و ناخواسته می‌گفتم: ای جانم ... جانم ... خدا همین امید و اطمینان قلبی شما را‌ به من هم عطا کند ... واقعا از آرامش و اطمینان قلبی ایشان، همه ناامیدی و خستگی‌ام به یکباره فرو ریخت و بر فنا رفت و همه آن اطمینان قلب که همواره از خدا طلب می‌کردم،‌ همچون‌خورشیدی بر قلبم تابیدن گرفت و آرامم کرد. دقیقا دنبال همین بودم که امروز با یاد سیدعزیز که بر دوش آزادگان جهان بدرقه شد تا آغوش خدا، بر دستان حضرت آقا بوسه زدم و خدا را شکر کردم‌ که این ‌نعمت الهی بر سرمان‌ می‌تابد. یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ | 🔴 👇 @bidariymelat