بیداری از خواب غفلت
#تشرفات (قسمت اول) 💥آخرین روز اقامت ما در مشهد بود، من آن شب بیقرار چیزی بودم، بی آنکه بدانم چه؟ دل
#تشرفات (قسمت دوم)
💥بعد از مسافتی به کوچه رسیدیم، در کوچه تاریکی مطلق بود، چشم چشم را نمی دید، ایشان کبریتی زدند و به پشت سر گرفتند تا من جلوی راهم را ببینم، کبریت که خاموش میشد باز کبریتی دیگر روشن می کردند و من به راحتی مسیرم را ادامه می دادم، در آن لحظات اصلا متوجه این نکات نبودم که ایشان آدرس مرا از کجا می دانند، یا کبریت را که پشت سر میگیرند چگونه می بینند، اصلا از کجا می دانند که من گمشده ام؟ و ناگهان این فکر از سرم گذشت که راستی این مرد غریب کیست؟
✨💫✨
چگونه من به او اعتماد کردم؟ نکند فکر سویی داشته باشد؟ در همان لحظه آقا برگشتند و خطاب به من فرمودند: این فکری که کردی درست نیست، حرکت کن تا تو را به خانواده ات برسانم. به همان ترتیب راه را ادامه دادیم تا به درب منزل رسیدم، در زدیم، هنوز ایشان حضور داشتند، پسرم که در راگشود من به او اعتراض کردم اگر تو می آمدی این اتفاق نمی افتاد و من گم نمیشدم، او پرسید: پس چگونه آمدی؟ گفتم: این آقای محترم مرا رساند و بااشاره برگشتم که دیدم هیچ کس نیست، او رفته بود، او رفت و من هنوز هم در حسرت گم شدنی چنین بسر می برم.
📗مجله منتظران
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
@bidary11
💯نصيحتى براى #بيدارى_از_خواب_غفلت
یکوقتى خيلى دنبال يكى از بزرگان مى رفتم و از ايشان تقاضا مى كردم كه چيزى به من بگويند، ايشان يك جمله فرمود كه "درد پيدا كن تا دوايت كنند"
انسان درد پيدا كند و در مقابل #صفات_رذيله اى كه در وجودش هست بى تفاوت نباشد.
💢حضرت آيت الله سيد حسن ابطحی رحمة الله عليه
@bidary11
بیداری از خواب غفلت
☘سید ابوالحسن اصفهانی (۸) یکی از علمای زیدیّه به نام سید بحرالعلوم یمنی وجود حضرت ولی عصر ارواحنافد
☘سید ابوالحسن اصفهانی (۹)
دو ماه از این قضیه گذشت، شبی بعد از این که سید ابوالحسن در صحن امیرالمؤمنین علیه السلام نماز مغرب و عشاء را خواندند، یکی از شیوخ عرب به نام شیخ عبدالصّاحب آمد و به ایشان گفت: «بحر العلوم یمنی به نجف آمده است و در محله فلان جا منزل کرده است»، سید ابوالحسن فرمودند: «باید همین حالا به دیدنش برویم»
⚡️⚡️⚡️
ایشان همراه با عدهای از علما برای دیدن بحرالعلوم حرکت کردند. دامادهایشان و پسرشان سید علی هم همراهشان بودند، وقتی رسیدند و تعارف به عمل آمد، بحرالعلوم یمنی شروع به صحبت در آن زمینه کرد، سید ابوالحسن فرمود: الآن وقت صحبت کردن نیست، چون من عجله دارم، فردا شب برای شام به منزل ما بیایید تا آنجا با هم صحبت کنیم. سپس مرحوم سید برخاست و همه با هم به منزل بازگشتند.
⚡️⚡️⚡️
فردا شب، بحرالعلوم با پسرش سید ابراهیم به منزل سید ابوالحسن آمدند، پس از صرف شام، سید خادمشان را صدا زدند و فرمودند: مشهدی حسین! چراغ را روشن کن، میخواهیم بیرون برویم. مشهدی حسین چراغ را روشن کرد و آورد، در این هنگام سید ابوالحسن و بحرالعلوم یمنی و فرزندش سید ابراهیم و مشهدی حسین آماده بیرون رفتن شدند.
ادامه دارد...
#شرح_حال_اولیاء_خدا
@bidary11
🌺سلام آقاجانم یا صاحب الزمان
گریهام روی ریا بود به رویم نزدی
عملم ضد شما بود به رویم نزدی
همه جا جار زدم نوکر در خط توأم
راه من از تو جدا بود به رویم نزدی
#نوای_دلتنگی
@bidary11
#امام_زمان ارواحنافداه
💔امام زمان ارواحنافداه سالهاست که منتظر برگشت تک تک ماست. برای تک تک ما غصّه میخورند. خدا میداند اگر شیعهای، زمانی، جایی به یاد امام زمان ارواحنافداه میافتد، چقدر دل آقا ارواحنافداه خوشحال میشود.
مخصوصاً وقتی تصمیم میگیرد که دیگر گناه نکند. همین که تصمیم میگیرد خودش را برای امام زمانش ارواحنافداه اصلاح کند چقدر آقا خوشحال میشوند.
💔مثل همان پدری که بچّهاش روی تخت بیمارستان است، از کما بیرون میآید، وقتی طبیب مژده و بشارت میدهد که بچّهات از کما بیرون آمد، پدر چقدر خوشحال میشود.
وقتی یک نفر از شیعیان از #خواب_غفلت که حالت همان کما را دارد، بیدار میشود، امام زمان ارواحنافداه خوشحال میشوند.
💢استاد حاج آقا زعفری زاده
@bidary11
چقدر آخر این ماه سخت و سنگین است
❣تمام آسمان و زمین بیقرار و غمگین اسٺ
بزرگتر زغم مجتبی و داغ رضا
❣فراق فاطمه با خاتم النبیین است
@bidary11
بیداری از خواب غفلت
☘سید ابوالحسن اصفهانی (۹) دو ماه از این قضیه گذشت، شبی بعد از این که سید ابوالحسن در صحن امیرالمؤم
☘سید ابوالحسن اصفهانی(۱۰)
فردا صبح از سید ابراهیم پسر بحرالعلوم یمنی سؤال شد: دیشب کجا رفتید؟ سید ابراهیم خندید و با خوشحالی گفت: «الحمدلله ستبصرنا ببرکة الامام السید ابوالحسن»؛ ما به برکت امام سید ابوالحسن شیعه شدیم! گفتند: کجا رفتید؟ گفت: «رحنا بالوادی مقام الحجة»؛ در وادی السّلام به مقام حضرت حجت(عج) رفتیم. وقتی به اطراف مقام رسیدیم، سید ابوالحسن چراغ را از خادمشان گرفتند و گفتند: اینجا بنشین تا ما بر گردیم،
⚡️⚡️⚡️
مشهدی حسین همان جا نشست و ما سه نفر وارد مقام شدیم، وقتی در فضای مقام داخل شدیم، سید چراغ را زمین گذاشتند و کنار چاه رفتند و وضو گرفتند و داخل مقام شدند و ما بیرون مقام قدم میزدیم، سپس سید ابوالحسن مشغول نماز شدند. پدرم چون معتقد به مذهب شیعه نبود، لبخند میزد و میخندید. ناگهان صدای صحبت کردن بلند شد، پدرم با تعجب به من گفت: کسی اینجا نبوده است! آقا با چه کسی صحبت میکند؟!
⚡️⚡️⚡️
دو سه دقیقه صدای صحبتها را میشنیدیم، اما تشخیص نمیدادیم که صحبت درباره چیست، هیچ یک از مطالب مشخص نبود. ناگهان سید صدازد: «بحرالعلوم ! داخل شو»، پدرم داخل شد، من هم خواستم به داخل مقام بروم اما سید فرمود: «نه تو نیا!»، باز به قدر چهار - پنج دقیقه صدای صحبت میشنیدم، اما صحبتها را تشخیص نمیدادم، ناگهان یک نوری که از آفتاب روشنتر بود، در مقام حضرت حجت تابش کرد و...
ادامه دارد
#شرح_حال_اولیاء_خدا
@bidary11
◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️▪️◾️
▪️◾️
▪️
قبرش خاكى ماند
تا كسى فراموش نكند
كوچه هاى مدينه را...
چادر خاكى را...
...اگر در بقيع
قبر مادرمان پيدا شود
چه بين الحرمينى ميشود
از حرمِ پسر تا حرمِ حضرت مادر ...
🏴شهادت مظلومانه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امام حسن مجتبی علیه السلام را محضر مقدس حضرت ولیعصر ارواحنافداه تسلیت عرض مینماییم.
@bidary11
❓آیا پیامبر اسلام شهید شدند یا رحلت فرموده و به مرگ طبیعی از دنیا رفتند؟
❗️آنچه که از روایات شیعه و سنی بدست می آید آن است که رسول اکرمصلیاللهعلیهوآله مسموم شده و به شهادت رسیدند.
👈امام حسن علیه السلام فرمود:
«هیچ یک از ما اهل بیت نمی باشد جز آنکه یا توسط شمشیر از دنیا می رود و یا مسموم شده و از دنیا می رود»
📚بحار الانوار ج27 ص217
📚کفایه الاثر ص227
👈امام رضا علیه السلام فرمود:
«همه ما مقتول و شهید از دنیا می رویم»
📚الفقیه ج2 ص585
📚عیون الاخبار ج2 ص203
👈امام صادق علیه السلام فرمود:
«گمان می کنید پیامبر به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا کشته شد؟ و بدانید که پیامبر اکرم قبل از مرگ توسط آن دو زن مسموم شد و از دنیا رفت و گفتیم که آن دو زن و پدرانشان بدترین خلق خدایند»
📚تفسیر عیاشی ج1 ص200
📚بحار الأنوار ج31 ص641
‼️مساله شهادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در کتب اهل سنت نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
🗯بخاری می نویسد:
«عایشه می گوید: در روزهای پایانی حیات پیامبر به زور در دهان آن حضرت دوایی ریختیم، حضرت با اشاره به ما فهماند که به من دوا نخورانید، ما گفتیم این خودداری پیامبر به خاطر آن است که مریض از دوا بدش می آید و وقتی بهوش آمد فرمود: آیا من شما را از این کار نهی نکردم؟ اکنون به جز عباس که شاهد ماجرا نبوده باید جلوی چشمان من به دهان همه آنان که در این خانه هستند از همان دوا ریخته شود»
📚صحیح بخاری،ج5 ص120
🗯بزرگان اهل سنت از ابن مسعود نقل کرده اند:
«اگر 9 بار سوگند یاد کنم که پیامبر کشته شده است برایم بهتر است تا یک بار سوگند یاد کنم که او کشته نشده است زیرا خداوند اورا پیامبر وشهید قرار داده است»
📚مسند احمد،ج1 ص408 ح3873
📚طبقات الکبری،ج2 ص201
📚المصنف،ج5 ص269
@bidary11