فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید گلوله های دودزا (اشک اور) که جدیدا نظامیان اشغا🌵لگر قدس بر علیه فلسطینیان استفاده می کنند، با آنها چه می کند....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحنه های منتشر نشده از رهبر انقلاب
هدایت شده از نهج البلاغه
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۳۳۳)
حکمت ۳۷۳ نهج البلاغه
بخش سوم:
در نامه معروفى كه امام حسين سيدالشهدا(عليه السلام)براى اهل كوفه نوشت مضمونى ديده مى شود كه در پاره اى از جهات به آنچه در كلام مولى آمده، شبيه است.
مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار چنين نقل مى كند: امام(عليه السلام) در نامه اى به اشراف اهل كوفه چنين مرقوم داشت:
«أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلى الله عليه وآله) قَدْ قَالَ فِى حَياتِهِ مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللَّهِ نَاكِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ يعْمَلُ فِى عِبَادِ اللَّهِ بِالاِْثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ يغَيرْ بِقَوْل وَ لاَ فِعْل كَانَ حَقِيقاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ هَؤُلاَءِ الْقَوْمَ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّيطَانِ وَتَوَلَّوْا عَنْ طَاعَةِ الرَّحْمَنِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَىءِ وَأَحَلُّوا حَرَامَ اللَّهِ وَ حَرَّمُوا حَلاَلَهُ وَ إِنِّى أَحَقُّ بِهَذَا الاَْمْرِ لِقَرَابَتِى مِنْ رَسُولِ اللَّهِ(صلى الله عليه وآله);
اما بعد از حمد و ثناى الهى; شما مى دانيد كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در زمان حيات خود فرمود: كسى كه سلطان ظالمى را ببيند كه حرام خدا را حلال شمرده، پيمان الهى را شكسته، به مخالفت سنت رسول الله(صلى الله عليه وآله)برخاسته و در ميان بندگان خدا به گناه و ظلم مشغول است سپس با گفتار و عمل خود با او مخالفت نكند سزاوار است كه خداوند او را به سرنوشت همان ظالم گرفتار سازد و شما به خوبى مى دانيد كه اين جمعيت (بنى اميه) اصرار بر اطاعت شيطان دارند و از اطاعت رحمن سر باز زده اند، مفاسد را آشكار ساخته و حدود الهى را تعطيل نموده اند و بر بيت المال مسلمين چنگ انداخته و حرام خدا را حلال شمرده اند و من از همه به اين امر (قيام بر ضد آنان) به سبب قرابت و خويشاوندى با رسول خدا(صلى الله عليه وآله)سزاوارترم».
از كلام طبرى استفاده مى شود كه امام(عليه السلام) بار ديگر اين سخن را به صورت خطبه در سرزمين بيضه در مقابل حر بن يزيد رياحى و لشكرش كه براى جلوگيرى از حركت امام(عليه السلام) آمده بودند بيان فرمود.
@nahj_ir
هدایت شده از تفسیر قرآن
درس دویست و هفتاد و پنج
تفسیر آیه ۲۳۵ سوره #بقره از تفسیر نور
وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَهِ النِّساءِ أَوْ أَکْنَنْتُمْ فِی أَنْفُسِکُمْ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَ لکِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاّ أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَهَ النِّکاحِ حَتّی یَبْلُغَ الْکِتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ ما فِی أَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ (۲۳۵)
و گناهی بر شما نیست که به طور کنایه(از زنانی که در عدّه وفات و یا در عدّه طلاقِ غیر رجعی هستند،)خواستگاری کنید،یا(تصمیم خود را)در دل نهان دارید.خداوند می داند که شما آنها را یاد خواهید کرد،ولی با آنها وعده پنهانی(برای ازدواج مخفیانه)نداشته باشید،مگر آنکه(به کنایه) سخن پسندیده بگویید،ولی(در هر حال)اقدام به عقد ازدواج ننمایید تا مدّت مقرّر به سرآید،و بدانید که خداوند آنچه را که در دل دارید می داند، پس از(مخالفت با)او بپرهیزید و بدانید خداوند آمرزنده و بردبار است.
نکته ها:
* «عَرَّضْتُمْ» به معنای سخن همراه با تعریض و کنایه و «خِطْبَهِ» به معنای خواستگاری است.در این آیه اظهار تمایل به ازدواج در مدّت عدّه،بلامانع شمرده شده است،مشروط به اینکه صریح نبوده و با کنایه باشد.«قول معروف»در این موارد آن است که نحوه اظهار تمایل به خواستگاری،با ادب اجتماعی و با فراقی که زن داغدیده دارد،مناسبت داشته باشد، مثل اینکه بگوید:خداوند رحمت کند شوهرت را و به شما صبر عطا نماید، ولی دیگرانی که مانند شوهر سابق،شما را دوست بدارند پیدا می شوند.
پیام ها:
۱- اسلام،دین فطری است و انسان فطرتاً متمایل به ازدواج است.لذا اسلام اجازه می دهد این خواسته حتّی در زمان عدّه،به نحو کنایه که عواطف بستگان جریحه دار نگردد،طرح شود. «لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما عَرَّضْتُمْ»
۲- به غرائز و هیجان های نفسانی توجّه داشته باشید و به جای سرکوب غرائز، جوانان را راهنمایی کرده و هشدار بدهید. «عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَ لکِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا»
۳- توجّه به زمان و حالات،در طرح پیشنهادات،یک اصل است.خواستگاری زن داغدار در ایام عده با صراحت،بی ادبی یا بی سلیقگی ونوعی گستاخی است. «عَرَّضْتُمْ... تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً»
۴- کسی که بداند خداوند از درون او آگاه است،تقوا پیشه می کند. «یَعْلَمُ ما فِی أَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ»
۵- سفارش به تقوا در هر حال،مخصوصاً در مسائل زناشوئی مورد نظر است.«فَاحْذَرُوهُ»
۶- خداوند با حلم خود،کم صبری شما را جبران می کند.شما به قدری عجله دارید که به سراغ زن داغدیده آن هم در ایام عدّه می روید،ولی خداوند با حلم خود این کار را بر شما منع نکرده است. «أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ»
۷- به دنبال هشدار،زمینه ی بازگشت را نیز فراهم کنید. «فَاحْذَرُوهُ... غَفُورٌ حَلِیمٌ»
@alquran_ir
هدایت شده از عرفان، اوج ناز
#سفارشهای_امام_صادق_عليه_السّلام_به_عبداللَّه_بن_جندب (۱۳۳)
از آیت الله مصباح یزدی
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﺍﻧﻴﻢ ﮐﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﻗﺖ ﺍﻣﺮ ﻣﺴﺘﺤﺒﯽ ﻭ ﺍﺧﻠﺎﻗﯽ، ﺟﺎﯼ ﺗﮑﻠﻴﻒ ﻭﺍﺟﺐ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮔﻴﺮﺩ؛ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ، ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ، ﻣﺸﺎﺭﮐﺖ ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﺳﻴﺎﺳﯽ ﻭ... ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ، ﺍﺳﺘﻨﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﺕ ﺍﺧﻠﺎﻗﯽ، ﮐﻪ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻄﯽ ﺧﺎﺹ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ، ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻭﺟﻪ ﺻﺤﻴﺢ ﻧﻴﺴﺖ.
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﺮﺍﻳﺶﻫﺎﯼ ﺩﺭﻭﻳﺶ ﻣﺂﺑﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻳﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﻋﺰﻟﺖ ﮔﺰﻳﻨﯽ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﻧﺸﻴﻨﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ، ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﻴﭻ ﮐﺲ ﻣﻌﺎﺷﺮﺕ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﺍﮔﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺎﺷﺪ، ﭘﺲ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﮑﺎﻟﻴﻒ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻴﺴﺖ ﻭ ﭼﻪ ﻭﻗﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﻤﻞ ﺷﻮﺩ؟!
ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺩﻳﮕﺮ، ﮐﺴﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﻓﻘﻂ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﻴﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﻋﺒﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻠﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻭﺍﺭﺩ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺷﺪﻧﺪ، ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻴﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻋﺒﺎﺩﺍﺕ ﻣﺴﺘﺤﺒﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻴﺮﺯﻥﻫﺎ ﻭ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻫﺎﻳﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﯽ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭ، ﻭﻗﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺩﻋﺎ ﻭ ﮔﻔﺘﻦ ﺫﮐﺮ ﭘﺮ ﻣﯽﮐﻨﻦ!
ﺍﻳﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺗﮑﺎﻟﻴﻒ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺍﺯ ﻣﺴﺎﻳﻞ ﻋﺒﺎﺩﯼ ﻏﺎﻓﻞ ﺷﻮﺩ. ﻫﻴﭻ ﮐﺲ ﺍﺯ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﯼ ﻋﺒﺎﺩﯼ ﻭ ﺧﻮﺩﺳﺎﺯﯼ ﺑﯽ ﻧﻴﺎﺯ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﯼ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻟﻄﺒﻊ ﻧﻮﻉ ﻋﺒﺎﺩﺍﺗﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﻓﺮﻕ ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ، ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺟﺎﯼ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮔﻴﺮﺩ.
ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﻋﺒﺎﺩﺕﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﻨﺪ، ﮐﻢ ﮐﻢ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺁﻥ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻫﻢ ﻋﻮﺽ ﻣﯽﺷﻮﺩ؛ ﻳﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﯼ ﻭﺍﺟﺐ ﺑﺎﺷﺪ، ﮔﺮﺍﻳﺶﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﯼ ﻭ ﺩﻧﻴﻮﯼ ﺟﺎﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﻴﺮﺩ.
ﺍﮔﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﺣﺎﻟﺘﯽ ﭘﻴﺶ ﺁﻣﺪ، ﺭﻋﺎﻳﺖ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺷﺮﻉ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺧﺪﺍﯼ ﻧﺎﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻣﯽﮔﺮﺩﺩ.
@nazz_ir
هدایت شده از نهج البلاغه
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۳۳۴)
حکمت ۳۷۳ نهج البلاغه
بخش چهارم:
نكته ها:
۱. محمد بن جرير طبرى در مقدمه اى كه مرحوم سيد رضى براى اين گفتار بسيار پرمحتوا بيان كرده نخست اشاره به ابن جرير طبرى شده است. طبرى نام دو نفر است يكى شيعه و ديگرى اهل سنت كه هر دو ابوجعفر محمّد بن جرير طبرى نام دارند. تاريخ معروف طبرى مربوط به طبرى اهل سنت است كه مردى دانشمند و در عصر و زمان خود كم نظير بود. نوشته هاى زيادى دارد كه از جمله آن ها تفسير مهمى به نام جامع البيان و تاريخ مشهورش است و كتابى به نام كتاب الولاية دارد كه طرق مختلف حديث غدير را در آن بيان كرده است.
تاريخ او از معروف ترين تاريخ هاست و مطالب زيادى در آن نقل شده است و نسبت به بسيارى از تواريخ اسلامى دقيق تر است (هرچند خالى از اشتباه نيست). او در آمل مازندران در سال 224 تولد يافت و در سال 310 در بغداد چشم از جهان پوشيد.
اما ابن جرير طبرى شيعى آملى نيز كنيه اش ابوجعفر است و از بزرگان علماى اماميه در قرن چهارم بود. نويسنده كتاب دلايل الامامة و كتاب المسترشد مى باشد و مرحوم نجاشى او را مردى ثقه و جليل القدر و كثير العلم از اصحاب ما شمرده است.
۲. عبدالرحمن بن ابى ليلى به گفته خطيب بغدادى در كتاب تاريخش، ابوليلى پدر عبدالرحمن از ياران خاص على(عليه السلام)بود و در خدمت آن حضرت به مدائن آمد و فرزندش نيز از كسانى است كه در كتب ما از وى به نيكى ياد شده است و تعبير به فقيه در كلام سيد رضى ظاهراً صفت براى عبدالرحمن است نه صفت براى پدرش ابى ليلى و همان گونه كه مرحوم سيد رضى اشاره كرده عبدالرحمن از كسانى بود كه همراه ابن اشعث براى جنگ با حجاج خروج كرد يا از كسانى بود كه مردم را به جهاد در مقابل حجاج دعوت مى كرد. از نوشته هاى مرحوم سيد محسن امين در اعيان الشيعه استفاده مى شود كه او از قرّاء بود، بعضى از قاريان معروف، قرائت قرآن را از او فراگرفته اند. البته فرد ديگرى به نام عبدالرحمن بن ابى ليلى در ميان فقهاى اهل سنت ديده مى شود كه معاصر با امام صادق(عليه السلام)است و گاه حالات اين دو با يكديگر ممكن است اشتباه شود. و اما ابن اشعث كه در بالا به آن اشاره شده نامش عبدالرحمن، فرزند محمّد بن اشعث بن قيس بود. او در زمان حجاج از طرف وى به عنوان والى سجستان انتخاب شد ولى برگشت و با حجاج به پيكار برخاست، چند بار با او جنگيد و سرانجام شكست خورد و فرار كرد و در سال 85 جهان را بدرود گفت.
پایان شرح حکمت ۳۷۳ از آیت الله ناصر مکارم شیرازی
@nahj_ir
هدایت شده از تفسیر قرآن
درس دویست و هفتاد و شش
تفسیر آیه ۲۳۶ سوره #بقره از تفسیر نور
لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَهً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ (۲۳۶)
اگر زنان را قبل از آمیزش جنسی و یا تعیین مهر طلاق دهید،گناهی بر شما نیست،ولی آنها را(با هدیه ای مناسب)بهره مند سازید.آن کس که توانایی دارد،به اندازه توانش و آن کس که تنگدست است به اندازه ی وسعش،هدیه ای شایسته(که مناسب حالِ دهنده و گیرنده باشد.)این کار برای نیکوکاران سزاوار است.
نکته ها:
* برخی گمان می کردند،طلاق قبل از عمل زناشویی و یا قبل از تعیین مهریه، صحیح نیست.این آیه ضمن اصلاح این تفکّر،مورد هدیه را نیز یادآوری می کند.
پیام ها:
۱- حتّی طلاق دادن باید در فضای خیرخواهی و نیکی باشد. «إِنْ طَلَّقْتُمُ... مَتِّعُوهُنَّ... بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ»
۲- عفت کلام،یک ارزش است.به جای تصریح به مسائل زناشویی،خداوند می فرماید: «ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ»
۳- تعیین و پرداخت مهریه،بر مرد واجب است. «تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَهً»
۴- تلخی طلاق را با هدیه ای مناسب جبران نمائید.هرچند آمیزش جنسی صورت نگرفته است،ولی طلاق یک نوع فشار روحی برای زن محسوب می شود که با احسان و هدیه ای شایسته باید جبران شود. «مَتِّعُوهُنَّ»
۵- عقد ازدواج،قداست و احترام دارد.با اینکه آمیزشی صورت نگرفته است،لکن اجرای صیغه ی عقد، به زن حقّ می دهد تا به هنگام جدایی هدیه ای مناسب دریافت نماید. «مَتِّعُوهُنَّ»
۶- حفظ انصاف و عدالت از سوی مرد و زن،مورد نظر است.همانگونه که سرشکستگی زن باید با هدیه ای مناسب جبران شود،مرد نیز نباید به خاطر هدیه،تحت فشار قرار گیرد و هر کس باید به مقدار توانایی اش اقدام کند. «عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ»
۷- تکلیف مرد در برابر خانواده،به قدر توان او می باشد. «عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ»
۸- احترام به شئون اجتماعی همسر،لازم است.کلمه«معروف»یعنی در هدیه دادن باید مسائل عرفی و اجتماعی را مراعات نمود. «مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ»
۹- از افراط و تفریط در امور زندگی دوری کنید. «بِالْمَعْرُوفِ»
۱۰- هدیه به همسر،از نشانه های نیکوکاران است. «مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ»
۱۱- هدیه ی جنسی،بهتر از پول نقد است.کلمه«متاع»به جای درهم و دینار، نشانه ی آن است که هدیه جنس باشد. «مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ»
۱۲- هدیه ای که شوهر به همسر می دهد،تحمیل بار و باج و صدقه نپندارد،یک نوع حقّ زن بر مرد است. «حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ»
۱۳- اخلاق،پشتوانه احکام الهی است. «حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ»
@alquran_ir