eitaa logo
🇮🇷‌بیقرار شهادت🇵🇸
438 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
15 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از #شهادت نیست "امام خامنه ای" هر که را صبح #شهادت نیست شام مرگ هست بی #شهادت #مرگ با خسران چه فرقی می‌کند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌿🌸🌿🌸 مهدی از شناسایی اومد ، سه چهار روزی میشد توی خاک دشمن بود. اومد افتاد توی سنگر ! لب ها خشک ،ضعیف ، پر از گرد و خاک !! یه کمپوت براش وا کردم گذاشتم جلوش ، گفت ، امروز سهمیه بچه ها کمپوت بوده یا نه؟! صدامو براش بردم بالا ، مگه اونا ۳ ، ۴ روز توی خاک دشمن بودن؟! گفت ، رحیم شلوغش نکن ، امروز سهمیه بچه ها کمپوت بوده یا نه ! گفتم نه ، نبوده ! گفت ، اینو بردار یه پارچ آب بیار. یادش گرامی با 📕 یادگاران 🌷 @bigharar_shahadat
🔸وقتی ابوالفضل شروع می‌کرد به تعمیر وسایل، خیلی غیرتی بود. آنقدر تندتند کار میکرد و جوش میزد که صورتش پر عرق میشد؛ دولا که میشد روی وسیله، عرقهایش چکه‌چکه میریخت روی قطعه‌ها. 🔸یکبار با یگان مهندسی ۴۰ صاحب‌الزمان عَجَّلَ‌الله‌تعالی‌فرجهُ‌الشریف رفته بودیم دژ مرزی جنوب برای تعمیر ماشین‌آلات گردان تخریب؛ موقع کار، سردار زاهدی فرمانده وقت نیروی زمینی آمد بازدید. 🔸ابوالفضل را در همان حالت عرق‌ریزان دید. معرفی کردیم که حیات ماشین‌آلات ما دست آقاابوالفضل است. سردار آمد دست بدهد اما ابوالفضل که دستش گریسی بود، مُچش را آورد جلو. 🔸فرمانده گفت: ما افتخار می‌کنیم به چنین دستهایی؛ بعد هم دستهای گریسی ابوالفضل را گرفت و گفت: بذارید لااقل ما در این‌حد مثل شما گریسی بشیم. 📀راوی : دوست شهید ابوالفضل شیروانیان 🍀🌹🍀 @bigharar_shahadat
❤️ 🔸از ویژگی‌های بارز شهید خوشرویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش بود و همین امر در و ، ایشان را دل جوانان می‌کرد. 🔸پرهیز از ، شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بی‌اطلاع بودند.   🔸ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی الرضا(ع)، تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانه‌اش را زلال‌تر می‌کرد. 🔸 در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیخته‌ای از ، و بود. 🌷 🍀🌹🍀 @bigharar_shahadat
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 نماینده مردم مشهد در مجلس چند خانــم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسنـد ،در تمام مدت سرش بالا نیامد، نگاهش هم بہ زمین دوختہ بود... خانـم ها ڪہ رفتند، رفتم جلو گفتم: تـو انقدر سرت پایینہ نگاهم نمےندازی بہ طرف ڪہ داره حرف میزنه باهات، اینا فڪر نڪنن تو خشڪ و متعصبے و اثر حرفات ڪم شه... گفت : من نگاه نمےکنم تا خــــدا مرا نگاه کند ... @bigharar_shahadat
✨ راهکار کسب فیض شهادت 🌷 شهید محمد هادی ذوالفقاری 🌾محمد هادی شدیدا مراقبت چشمش بود. چه در زمانی که نوجوان بود و در فلافل فروشی جوادین کار می‌کرد و چه در زمانی که مهاجرت به نجف کرد و برای لوله کشی به خانه برخی از اهل نجف می رفت، مراقب چشمش بود. 🍃برش اول: در آن اواخر اقامت در ایران که در حوزه علمیه حاج ابوالفتح خان درس می‌خواند، رفتم دیدنش. موقع برگشت قرار شد باهم برگردیم. در مسیر برگشت چند خانم بد حجاب را دید، با صدای بلند گفت که خواهرم حجابت را حفظ کن. در مسیر گفت: «دیگر از اینجا خسته شده ام. این حجاب ها بوی حضرت زهرا (س) نمی دهد. بعد از سفر کربلا دیگر دوست ندارم توی خیابان بروم. من مطمئن هستم چشمی که به نگاه حرام عادت کند، خیلی از چیزها را از دست می دهد. چشم گناهکار لایق شهادت نمی شود.» ☘برش دوم: این اواخر وقتی می‌آمد ایران، در خیابان‌ها احساس راحتی نمی‌کرد و چفیه‌اش را روی صورتش می‌انداخت. می گفت: «از وضعیت حجاب خانم‌ها خیلی ناراحتم و در رفت و آمدها نمی‌توانم سرم را بالا بگیرم.» معتقد بود اگر به نامحرم نگاه کند، از لحاظ معنوی خیلی عقب می‌افتد و راه شهادت بسته می شود. 📚 پسرک فلافل فروش؛ خاطرات شهید محمد هادی ذوالفقاری؛ صفحات: ۱۹، ۵۴، ۶۰-۶۱، ۶۹، ۸۹، ۱۳ @bighrar_shahadat
🦋 ❤️حسین رفیق ما بود.یار ما بود مهربان، فداکار،شجاع،بی باک بود.شیفته اهل بیت عصمت و طهارت بود. 💛از دوران ابتدایی روزه میگرفت.بسیار روحیه شادی داشت و بسیار خندان بود پرجنب و جوش بود.خیلی به ما توجه داشت کلاس مداحی دعای توسل و نوحه‌خوانی رفته بود و بسیار صدای دلنشینی داشت. 💚از ۱۵ سالگی عضو شورای پایگاه بسیج شد. زمانی که وارد سپاه شد معرفت،تقوا،صبر و استقامتش نیز بیشتر شد. ✍🏻راوی:پدر شهید شهید مدافع حرم
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سیره شهدا رو باید پیش بگیریم این رو باید مواظب باشیم.
🔸 ای خدا، من باید از نظر نیز از همه برتر باشم تا مبادا که دشمنان مرا از این راه طعنه زنند. باید به آن سنگ دلانی که علم را بهانه کرده به دیگران فخر می‌فروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد. 🔸 باید همه آن تیره دلان مغرور و متکبر را به زانو در آورم، آن گاه خود خاضع ترین و افتاده ترین فرد روی زمین باشم. 📚 کتاب نیایش ها، شهید چمران 🔰 شهید چمران در حقیقت با این نیایش خود، عینیت پیدا کردن به این حدیث زیبای امیرالمومنین(ع) که در ادامه می آید را از خداوند تمنّا میکند تا بتواند در برابر دشمنان متکبّر، برتری و استیلا پیدا کند. پس هر کسی که اراده کرده که در ساحت علم و فناوری، بر دشمنان سرافرازی پیدا کند آن فرد در حقیقت بالهای خضوعش را در برابر خداوند متعال گشوده است و این چنین علم و فناوری موجب تعالی آن شخص در دنیا و آخرت میشود. 💎التَّكَبُرُ عَلَی المُتكبِّرِ هُوَ التّواضُعِ بِعَيْنِهِ(نهج البلاغه، حكمت 410) ➖تكبر در برابر شخص متكبر، عين تواضع است. 🇮🇷 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🇮🇷 @bighrar_shahadat
♨️مادر گفت: «برو مدرسه ببین محمدعلی چیکار کرده؟» رفتم. مدیر با جدیت گفت: «برادر شما به خاطر شکایت معلم‌ها باید اخراج شود!» با تعجب پرسیدم: «چرا؟ او که هم منضبط است و هم درس‌خوان!» مدیر پاسخ داد: «کلاس دینی را به هم می‌زند!» ♨️محمدعلی را صدا زدند. سر به زیر و محجوب ایستاد. اصرار کردم بگوید چه شده. آرام سرش را بالا آورد و با شجاعتی که از سن و سالش بزرگ‌تر بود گفت: «معلم دینی به جای اینکه از دین بگوید، از دستگاه سلطنت تعریف می‌کند... من هم جوابش را دادم.» ♨️به وساطت، اخراج نشد؛ اما دلش از آن مدرسه کنده شد و به مدرسه حکیم رفت. از همان نوجوانی، پانزده ـ شانزده ساله، شب‌ها را در مسجد و کوچه‌های مبارزه گذراند. کمتر به خانه می‌آمد، بیشتر در میدان بود؛ در مسیر حقیقت. ✨ و عاقبت، محمدعلی دعایی با همان روح آزاده و ایمان راسخش، نامش را در دفتر سرخ شهیدان نوشت. محمدعلی دعایی 🌷🍃🌷🍃🌷 🇮🇷 ╭🌹🕊 ╰┈➤ @bigharar_shahadat
🌷برای شرکت در مراسم عروسی یکی از آشنایان به تهران دعوت شده بودیم. بعدها صاحب مجلس برای ما تعریف کرد: « مراسم بزن و بکوب و شادی در حیاط برپا بود. در حال پذیرایی بودم که متوجه شدم دربِ یکی از اتاق‌های خانه بسته است. در را که باز کردم، از چیزی که دیدم جا خوردم و انگشت حیرت به دندان گرفتم. 👇👇 مجتبی بالای اتاق نشسته و بچه‌های کوچک اقوام هم دورش حلقه زده بودند؛ او با زبانی کودکانه به آنها احکام آموزش می داد.» برش هایی از کتاب *همسفر تا بهشت* شهید مجتبی قطبی 🇮🇷 ╭🌹🕊 ╰┈➤ @bighrar_shahadat