🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#عاشقانه_شهدا
#شهید_محمدرضا_میدان_دار
آخر شب بود .
نشسته بود لب حوض داشت #وضو می گرفت .
مادر بهش گفت : پسرم ، تو که همیشه #نمازت رو اول وقت می خوندی ، چی شد که ...؟!
البته ناراحت نباش، حتما کار داشتی که تا حالا #نمازت عقب افتاده.
#محمدرضا لبخندی زد و بعد از اینکه مسح پاشو کشید ، گفت :
الهی قربونت برم مادر ! #نمازم رو سر وقت، #مسجد خوندم .
دارم تجدید #وضو می کنم تا با #وضو بخوابم ...
شنیدم هر کس قبل از خواب #وضو بگیره و با #وضو بخوابه ، #ملائکه تا #صبح براش #عبادت می نویسند .
منبع :
کتاب دوران طلایی به نقل از مجموعه همکلاسی آسمانی
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
@bigharar_shahadat
💌#شھیدانہ
✍آخرین نمازجمعه
"ظهر بود و موقع نماز، از همرزمش خواسته بود با هم به مسجد بروند ولی او موافق نبود، می گفت اینجا #مسجد اهل سنت است، از لحاظ امنیتی صحیح نیست! ولی محسن قبلاً هم آنجا رفته بود. با مسجدی پر از جمعیت نماز جمعه برگزار شد. بعد از نماز محسن هم صحبت امام جماعت شده بود. روبوسی سلام و علیک. برایشان خیلی جالب بود تا بحال نظامیها را در آن مسجد ندیده بودند. یکی از اهالی به محسن گفت که سید است، شجره نامهاش را نشانش داد، اجدادش به امام جعفر صادق(ع) میرسید. محسن شجره نامه را بوسید و بر روی چشم گذاشت. معتقد بود #تأثیرفرهنگی رزمندگان ایرانی بیشتر از تأثیر نظامیشان است. قرار گذاشتند که از هفته بعد در نمازجمعه آن مسجد شرکت کنند ولی این آخرین نمازجمعه محسن بود.
#پاسدارشهیدمدافعحرم
#شهیدمحسن_حیدری
#یاد_شهدا_باصلوات🌹🍃🌹🍃
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
@bighrar_shahadat
#همسرداری
#شهدا
🌷 از دستش خیلی ناراحت بودم. منتظر نشسته بودم تا برگردد. کلی حرف آماده کرده بودم، اما وقتی دیدمش زبانم بند آمد. #مجید آمد و کنارم نشست و گفت: «میدونم ناراحتی. #مسجد بودم. زیارت عاشورا خوندم و در سجدهی آخرش، از خدا خواستم بخاطر اینکه با خانمم بد حرف زدم منو #ببخشه!»
#شهید_مجید_کاشفی
📙فرهنگنامهشهدایسمنان،ج۸،ص۱۰۶
🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌐 shamiim.ir