eitaa logo
بی‌نهایت
72.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
948 ویدیو
73 فایل
♾ ما مُسافر سَفَر بی‌نهایتیم... 📲 بی‌نهایت در دیگر شبکه‌ها: bn.javanan.org/social 💡ورود به سامانه مجازی بینهایتشو(ویژه دهه هشتادیا) : Bn.javanan.org 📞 ارتباط با ما: @binahayat_admin موسسه‌جوانان‌آستان‌قدس‌رضوی
مشاهده در ایتا
دانلود
3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعدش هم انگاری آب توی دل استاد کاملش؛ سیدعلی آقای قاضی تکون نمی‌خورد، چه برسه به غم‌... @binahayat_ir
قانون پایستگیِ دل‌بستن این‌طوریه که: 📚عشق خدا؛ چرا و چگونه؟ @binahayat_ir
همهٔ دیدنیا با چشم نیست. همه‌ی شنیدنیا با گوش نیست! ×🕶 📚لیالی نور @binahayat_ir
فقط دیوانه‌ها زندگی می‌کنند که داشته باشند شکر می‌کنند، نداشته باشند هم شکر می‌کنند. ما معنای اضطرابیم که نشاط‌مان را حجم اسکناس‌هایمان تنظیم می‌کند. فقط دیوانه‌ها زندگی می‌کنند که بَه بَهِ کسی شادشان نمی‌کند و اَه اَهِ کسی اندوهشان نمی‌دهد. ما زندگی نمی‌کنیم، گدایی می‌کنیم که کاسهٔ چشممان همیشه محتاج نگاه دیگران است. 📚روضهٔ عقل، فرهنگ جنون @binahayat_ir
من در دشوارترین لحظه‌های زندگی، در اوج خستگی و واماندگی، کلامی از مولایم علی علیه‌السلام را به یاد می‌آورم، لرزش از زانوهایم می‌رود، تردید از قلبم، ناامیدی از روحم... من بارها و بارها، کلام علی علیه‌السلام را کاسه‌ی آب کرده‌ام، تکیه‌گاه کردم، عصا کرده‌ام، نیرو کرده‌ام، داروی مسکن کرده‌ام و سر پناه... 📚مردی در تبعید ابدی @binahayat_ir
این قسمت: حرف‌هایِ سوزنی و نفس بادکنکی!🪡 @binahayat_ir
🔥 اگه من به جای شما بودم میزدم یه ناو آمریکایی، برای اولین بار، وارد آب‌های خلیج‌فارس شده بود و حسابی فضا رو متشنج کرده بود. رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، رئیس دیوان عالی کشور با حال پریشون رفتن خدمت امام. نیم‌ساعت گذشت… اما وقتی برگشتن؟! یه مدل دیگه بودن! پرسیدم چی شد؟ آقا چی گفتن؟ گفتن: امام با یه لحن آروم و مطمئن گفتن: «نگران نباشید... چیز مهمی نیست!» گفتیم: خب چیکار کنیم؟ فرمودن: «اگه من جای شما بودم، همون لحظه که سر و کله‌ی اولین ناو جنگیِ آمریکا تو خلیج‌فارس پیدا شد، همون‌جا با موشک می‌زدمش تا ناو دوم، دیگه جرات نکنه دنبالش بیاد!» 📚 کتاب «تشنه و دریا» ص۱۱۴ @binahayat_ir
🔥 اگه من جای شما بودم می‌زدم! یه ناو آمریکایی، برای اولین بار، وارد آب‌های خلیج‌فارس شده بود و حسابی فضا رو متشنج کرده بود. رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، رئیس دیوان عالی کشور با حال پریشون رفتن خدمت امام. نیم‌ساعت گذشت… اما وقتی برگشتن؟! یه مدل دیگه بودن! پرسیدم چی شد؟ آقا چی گفتن؟ گفتن: امام با یه لحن آروم و مطمئن گفتن: «نگران نباشید... چیز مهمی نیست!» گفتیم: خب چیکار کنیم؟ فرمودن: «اگه من جای شما بودم، همون لحظه که سر و کله‌ی اولین ناو جنگیِ آمریکا تو خلیج‌فارس پیدا شد، همون‌جا با موشک می‌زدمش تا ناو دوم، دیگه جرات نکنه دنبالش بیاد!» 📚 کتاب «تشنه و دریا» ص۱۱۴ @binahayat_ir
مرگ كه مساله‌اى نيست؛ خوب مُردن مسئله‌ى ماست! 📚آتش بدون دود؛ نادر ابراهیمی @binahayat_ir
هنرش جنگاوری بود، دشمن از شمشیرش که هیچ، از نگاهش هم واهمه داشت. اما فرمان امام به جنگ نبود، عباس باشی و دست به شمشیر نبری؟ تخصص‌ات جنگیدن باشد و باز تیزی شمشیر دسته غلاف را ببوسد و از خونی سیراب نشود؟ مهارت حماسی‌ات نادیده گرفته شود و از جنگ با دشمن سخن به میان نیاید؟ و عباس هیچ نگفت، چون عباس بود، چَشم به فرمان حسین علیه‌السلام... 📚باغ سیب @binahayat_ir
همان کسانی که در جبهه‌بندی میان امام مجتبی علیه‌السلام و معاویه، تاب نیاورده بودند و نتوانسته بودند یک جمعیتِ پرشورِ قابل اطمینانی را برای امام حسن علیه‌السلام درست کنند، این‌قدر این‌ها فرق کردند که ده سال بعد، دوازده سال بعد، تک‌تک در مقابل معاویه بلند شدند. ماجرای حجر بن‌ عدی و یاران حجر بن عدی را می‌دانید - که حجر بن عدی یک نفر نبود و تنها بلند نشد و تنها کشته نشد - و رشید هجری و بسیاری دیگر را که در کوه‌ها و بر سر قله‌ها و در غارها و در راه‌ها و در زندان‌ها جنگیدند و به دست دژخیمان معاویه کشته شدند. این‌ها، همه حاصل تشکیلات انسان‌ساز امام حسن علیه‌السلام هستند. و نفر آخرشان کیست؟ می‌شناسید نفر آخر را؟ آخرین نفری که امام با آن، سینه دشمن را نشانه گرفت، می‌شناسید؟ نفر آخر برادرش حسین‌بن‌علی علیه‌السلام است؛ یعنی قهرمان کربلا... 📚: همرزمان حسین @binahayat_ir
گفته بودند: «آن‌قدر شکنجه‌اش کنند که دیگر تاب نیاورد و...» زندان که رفت و نگاهش کرد مست شد انگار. سست شد، افتاد روی زمین. صورتش را گذاشت روی خاک. گریه می‌کرد، پشیمان بود. فکر دیگری به ذهنشان نمی‌رسید، زندان‌بانانِ سنگ‌دل را می‌فرستادند سراغش، همه‌شان شیعه برمی‌گشتند. 📓 آفتاب نیمه‌شب؛ فاطمه مستغنی @binahayat_ir