eitaa logo
بینش مطهر سیرجان
360 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
157 فایل
شبکه ای با هدف تربیت مربیانی جهت ایجاد نظام فکری اسلام ناب محمدی(ص)
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️پاسخ به شبهات دانش آموزی 🔹 چرا اگر مسلمانی بخواهد دینش را تغییر دهد او را می‌کشند؟ 📝1_ جواب اجمالی: 🔻 اول: عقیده یک چیز شخصی است و به زور نمی‌شود به کسی عقیده‌ای را تحمیل کرد. اگر کسی عقیده‌ای داشته باشد و آن را ابراز نکند، کسی با او کاری ندارد. ولی اگر عقیده‌اش را اظهار کند، با او برخورد می‌شود چون علیه دین تبلیغ کرده است. حال اگر کسی هم که مسلمان باشد و بخواهد از مسلمانی خارج شود، تا زمانی که آن را ابراز و اظهار نکرده، کسی با او کاری ندارد چون عقیده‌ی شخصی اوست و مشکلی ندارد. اما اگر اعلام کرد که از دین خارج شده، آن موقع دیگر عقیده شخصی نیست بلکه تبلغ عقیده‌اش را کرده است و علیه دین اسلام کار کرده است پس باید مجازات شود. 🔺 دوم: جرم و گناه در اسلام دو جنبه دارد. یک موقع گناهی است که فقط مربوط به خود شخص است، مثلا فردی که در منزل خودش در ماه رمضان روزه‌خواری می‌کند و کسی هم او را نمی‌بیند در اینجا کسی با او کاری ندارد. گناه و جرم او شخصی است و خودش می‌داند و خدای خودش، ولی اگر همین شخص در ماه رمضان بیاید در خیابان و شروع به روزه‌خواری کند، به او تذکر می‌دهند. اگر گوش نکند، او را مجازات می‌کنند. چون گناه او علاوه بر شخصی، اجتماعی هم می‌شود. 📝۲_ پاسخ تکمیلی در لینک زیر https://btid.org/fa/news/194376 📎 📎 📎 📎
⁉️پاسخ به شبهات دانش آموزی❓ 🔹 چگونه گذشته پیامبران و امامان را باور کنیم؟ 📝1_ جواب اجمالی: اول: ما چگونه فهمیدیم که گذشتگانی بوده‌اند؟! چگونه فهمیدیم جنگ‌ها و اتفاقاتی در تاریخ افتاده‌ است؟! با اینکه ما آن‌ها را ندیده‌ایم؟! ما از چند راه به وجود گذشتگان و حوادث و اتفاقات گذشته پی برده‌ایم. اول اینکه نسل به نسل از گذشتگان شنیده شده، تا به ما رسیده است. این یکی از راه‌هایی است که همه‌ی انسان‌ها آن را درک کرده‌اند. خیلی از حوادث و اتفاقات اینگونه برای مردم ثابت شده است که از نسل‌های گذشتشان آن را شنیدند. راه دوم از آثار و بقایایی که از گذشتگان باقی مانده است ما به حوادث و اتفاقات گذشتگان پی‌ می‌بریم. و این آثار و بقایا انواع مختلفی دارد: یک موقع بناها و وسایلی است که از آن‌ها مانده است و ما به وجود آن‌ها پی می‌بریم و یک موقع نوشته‌ها و کتاب‌هایی است که از آن‌ها بر جا مانده است که اعتبار این خیلی بالاتر است. اگر ثابت شود که کتاب از خود آن‌ها بوده است. ولی اگر نوشته‌ها را بعدا کسایی که به آن زمان نزدیک بوده‌اند نوشته‌اند باز اعتبار دارد. دوم: حال گذشته‌ی پیامبران و امامان هم علاوه بر این راه‌ها که ثابت می‌شود دو چیز با ارزش دیگر هم وجود دارد که وجود و کلام آن‌ها را ثابت می‌کند. یکی قرآن کتاب الهی و دیگری وجود امام زمان عج. 📝۲_ پاسخ تکمیلی در لینک زیر https://btid.org/fa/news/193977 📎 📎 📎 📎 ❓کانال پاسخ به شبهات دانش آموزی
✍️ پاسخ به شبهات دانش آموزی 🔹چرا با این جمعیت زیادی که در جهان است، ولی مسلمان کم است؟ 📝 1ـ جواب اجمالی: 🔶 اول: زیادی یک چیز دلیل بر برتری و با ارزش بودن آن نیست. معمولا چیزهای با ارزش کم و اندک هستند. شما به این جهان نگاه کنید، طلا و جواهرات زیادتر است یا سنگ و خاک؟! مسلما سنگ و خاک بیشتر است و طلا و جواهرات خیلی کم‌تر از خاک و سنگ است. ولی ارزش آن‌ها خیلی بیشتر است. بنابراین زیادی دلیل به برتری نیست. 🔻 اگر تمام سنگ‌ها، طلا و جواهر بود و فرقی بین طلا و خاک نبود، طلا دیگر ارزشی نداشت. دیگر برای کسی طلا و خاک مهم نبود. باید یک چیزی کم‌یاب باشد تا ارزش پیدا کند. چیزی که زیاد است خاک و سنگ است. ولی آن چیزی ارزش دارد که طلا باشد. 🔷 دوم: اگر قرار بود تمام انسان‌ها مثل هم باشند، دیگر خوب و بد معنا نداشت. همه باید فرشته می‌شدند. در حالی که خداوند فرشته داشت و می‌خواست بالاتر از فرشته را خلق کند. 🔻 خداوند به فرشته عقل بدون اختیار داده است و فرشته چون فقط عقل دارد،عقلش می‌گوید باید کار خوب را انجام دهد. و چون اختیار و شهوت ندارد. میلی هم به کار بد ندارد.ولی انسان هم عقل و شهوت دارد و هم اختیار دارد. عقل او به او دستور می‌دهد کار خوب انجام دهد ولی شهوت او دستور می‌دهد که کار بد انجام دهد. 📝 ۲_ پاسخ تکمیلی در لینک زیر: https://btid.org/fa/news/192607 📎 📎 📎 📎
⁉️پاسخ به شبهات دانش آموزی❓ 🔹چرا اگر مسلمانی بخواهد دینش را تغییر دهد او را می‌کشند؟ 📝1_ جواب اجمالی: 🔻 اول: عقیده یک چیز شخصی است و به زور نمی‌شود به کسی عقیده‌ای را تحمیل کرد. اگر کسی عقیده‌ای داشته باشد و آن را ابراز نکند، کسی با او کاری ندارد. ولی اگر عقیده‌اش را اظهار کند، با او برخورد می‌شود چون علیه دین تبلیغ کرده است. حال اگر کسی هم که مسلمان باشد و بخواهد از مسلمانی خارج شود، تا زمانی که آن را ابراز و اظهار نکرده، کسی با او کاری ندارد چون عقیده‌ی شخصی اوست و مشکلی ندارد. اما اگر اعلام کرد که از دین خارج شده، آن موقع دیگر عقیده شخصی نیست بلکه تبلغ عقیده‌اش را کرده است و علیه دین اسلام کار کرده است پس باید مجازات شود. 🔺 دوم: جرم و گناه در اسلام دو جنبه دارد. یک موقع گناهی است که فقط مربوط به خود شخص است، مثلا فردی که در منزل خودش در ماه رمضان روزه‌خواری می‌کند و کسی هم او را نمی‌بیند در اینجا کسی با او کاری ندارد. گناه و جرم او شخصی است و خودش می‌داند و خدای خودش، ولی اگر همین شخص در ماه رمضان بیاید در خیابان و شروع به روزه‌خواری کند، به او تذکر می‌دهند. اگر گوش نکند، او را مجازات می‌کنند. چون گناه او علاوه بر شخصی، اجتماعی هم می‌شود. 📝۲_ پاسخ تکمیلی در لینک زیر https://btid.org/fa/news/194376 📎 📎 📎 📎
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تکمیل کننده شبهه آیا بازی مافیا برای دانش آموزان اشکال دارد چون دروغ را به آن‌ها یاد می‌دهد؟ اگر مشکل دارد چرا تلوزیون آن را پخش می‌کند؟! ❌ مشکل بازی مافیا از نظر روانشناسی
چرا یک زن نمی‌تواند قاضی یا مرجع تقلید باشد؟ 🔶 اول: هیچ وقت شما از یک گل انتظار ندارید با آن پی و دیوار ساختمان را بچینید یا از یک سنگ انتظار ندارید بوی خوش بدهد و اگر سنگ بو و زیبایی نداشته باشد یا گل توان چیدن پی و دیوار نداشته باشد دلیل بر نقص آن نیست بلکه ویژگی گل این بوی خوش و زیبایی دادن به ساختمان است و ویژگی سنگ طوری است که با آن می‌شود پی و دیوار ساختمان را درست کرد. بنابراین هر چیزی طبق ویژگی خود کارایی دارد. 🔷 دوم: اگر کسی بگوید چرا آب آتش نمی‌گیرد ولی بنزین و نفت آتش می‌گیرند مگر هر دو مایع نیستند؟ آیا بنزین و نفت که قابلیت سوختن دارند از آب یهتراند؟ نه که بهتر نیستند بلکه خاصیت و ویژگی آن‌ها قابل سوختن هستند ولی آب خاصیت و ویژگی نسوختن دارد و دلیل بی‌ارزشی آن نیست. ♦️ سوم: یا اگر کسی بگوید چرا مردان بچه‎‌دار نمی‌شوند و فقط زنان باید بچه‌دار شوند؟! می‌گوییم چون ویژگی و خاصیت زنان طوری است که بتواند بچه‌دار شوند ولی مردان آن ویژگی را ندارند و این دلیل برتری زنان نیست .
🔶 چهارم: بنابراین خدا هر چیزی را با ویژگی خاصی آفریده که طبق آن ویژگی، کارایی دارد. خدا ویژگی‌هایی به مردان و زنان داده است که طبق آن از آن‌ها کارایی‌هایی هم خواسته است. 🔻مثلا چون ویژگی و روحیه مردان خشن و محکم است کارهای سخت و شدید و طاقت‌فرسا را بر عهده آنان گذاشته است. ولی چون ویژگی‌ها و روحیه‌ی زنان لطیف و مهربان و احساسی است کارهای لطیف و مهربانی بر عهده آنان گذاشته شده است. 🔷 پنجم: قضاوت و مرجع تقلید هم چون از اموری است که ممکن است با افراد حیله‌گر و زرنگ برخورد کنید و طرف بخواهد زرنگ بازی کند و با تحریک احساسات قاضی و مرجع تقلید حکمی را به نفع خودش بگیرد و اگر قاضی یا مرجع تقلید زن باشد امکان دارد احساسی شود و مورد تأثیر سخنان آن آدم حیله‌گر قرار بگیرد و حکم و فتوایی اشتباه از روی احساسات بدهد. و این هم به خاطر ویژگی و روحیه‌ی لطیف زنان است. ♦️ ششم: اگر کسی بگوید بعضی از زنان از هر مردی، مردتر و محکم‌تراند! شاید بعضی از زنان اینگونه باشند ولی قانون خدا کلی است و برای استثنا‌ها قانون را تغییر نمی‌دهند. 🔶 هفتم: اما باز با این وجود اسلام برای استثنائات هم قانون گذاشته است و اجازه داده است زنان هم مجتهد و قاضی شوند ولی مجتهد و فقیه شدن برای خودش چون اجتهاد و فقاهت، ملکه است و هر کسی که تلاش کند می‌تواند به آن برسد و مرجع تقلید، امانتی سخت و خطیر است که با شئونات زن سازگار نیست. و زن می‌تواند قاضی تحقیقات هم شود ولی قاضی بدون حق رأی هستند. 🔷 هشتم: علاوه بر همه این‌ها امروزه ما زنانی داریم که به درجه اجتهاد رسیدند ولی مرجع تقلید نیستند. و حدود 1900 قاضی زن به استخدام دادگستری درآمده‌اند ولی حق رأی ندارند، اما مناسبی چون دادیار، بازپرس، مشاوردادگاه، دادیار دیوان کشور، معاون رئیس کل، معاون سرپرست مجمع و معاون دادستان دارند.
⁉️پاسخ به شبهات دانش آموزی❓ 3⃣ چگونه گذشته پیامبران و امامان را باور کنیم؟ 📝1_ جواب اجمالی: اول: ما چگونه فهمیدیم که گذشتگانی بوده‌اند؟! چگونه فهمیدیم جنگ‌ها و اتفاقاتی در تاریخ افتاده‌ است؟! با اینکه ما آن‌ها را ندیده‌ایم؟! ما از چند راه به وجود گذشتگان و حوادث و اتفاقات گذشته پی برده‌ایم. اول اینکه نسل به نسل از گذشتگان شنیده شده، تا به ما رسیده است. این یکی از راه‌هایی است که همه‌ی انسان‌ها آن را درک کرده‌اند. خیلی از حوادث و اتفاقات اینگونه برای مردم ثابت شده است که از نسل‌های گذشتشان آن را شنیدند. راه دوم از آثار و بقایایی که از گذشتگان باقی مانده است ما به حوادث و اتفاقات گذشتگان پی‌ می‌بریم. و این آثار و بقایا انواع مختلفی دارد: یک موقع بناها و وسایلی است که از آن‌ها مانده است و ما به وجود آن‌ها پی می‌بریم و یک موقع نوشته‌ها و کتاب‌هایی است که از آن‌ها بر جا مانده است که اعتبار این خیلی بالاتر است. اگر ثابت شود که کتاب از خود آن‌ها بوده است. ولی اگر نوشته‌ها را بعدا کسایی که به آن زمان نزدیک بوده‌اند نوشته‌اند باز اعتبار دارد. دوم: حال گذشته‌ی پیامبران و امامان هم علاوه بر این راه‌ها که ثابت می‌شود دو چیز با ارزش دیگر هم وجود دارد که وجود و کلام آن‌ها را ثابت می‌کند. یکی قرآن کتاب الهی و دیگری وجود امام زمان عج. 📝۲_ پاسخ تکمیلی در لینک زیر https://btid.org/fa/news/193977 📎 📎 📎 📎
✍️ پاسخ به شبهات دانش آموزی 2️⃣1️⃣ چرا از خدا چیزی می‌خواهیم به ما نمی‌دهد؟ 📝 1ـ جواب اجمالی: 🔷 اول: اگر ما یک خواسته‌ای از یک انسان بزرگ داشته باشیم، باید او را به جایی مثل منزلمان دعوت کنیم. برای این کار ابتدا باید خانه‌ی خودمان را آماده و مرتب کنیم. نمی‌شود که خانه کثیف باشد و او را به آنجا دعوت کنیم. بعد از تمیز کردن خانه باید یک شخص بزرگی را بفرستیم و از او دعوت بگیرید. نمی‌شود برای دعوت یک بچه‌ی کوچک را بفرستیم. وقتی یک شخص بزرگ و شناخته شده را فرستادید، مسلما قبول می‌کند و دعوت را می‌پذیرد. 🔻 ما هم برای درخواست از خدا اول باید خانه‌ی دلمان را تمیز و پاکیزه کنیم بعد کسی را که نزد خداوند ارزش و احترام دارد، واسطه قرار دهیم تا او برای ما از خدا درخواست کند. چون او نزد خدا ارزش و آبرو دارد. خدا حرف او را گوش می‌دهد و خواسته‌ی ما را برآورده می‌کند. 🔶 دوم: وقتی ما از خدا چیزی می‌خواهیم، خدا یا آن را به ما می‌دهد و به خواسته خود می‌رسیم، یا بلایی از ما رفع می‌کند یا دعای شما برای آخرتتان ذخیره می‌شود. مثلا فردای قیامت می‌بینید ثواب هزار حج برای شما نوشته‌اند، ثواب هزار رکعت نماز نوشتند، یا ثواب ساخت مسجد برات نوشتند. می‌گویید: خدایا من این‌ها را انجام ندادم؟ جواب می‌شنوید که این‌ها به خاطر آن دعاهایی است که شما کردید ولی مستجاب نشده است. 📝 ۲_ پاسخ تکمیلی در لینک زیر: https://btid.org/fa/news/191905 📎 📎 📎 📎
✍️ پاسخ به شبهات دانش آموزی 3️⃣2️⃣ مگر خود خدا نفرموده «لا اکره فی الدین» پس چرا ما با اجبار باید نماز بخونیم و روزه بگیریم؟ 🔷 اول: انسان اختیار دارد و با اختیار خودش هر چیزی را بخواهد انتخاب می‌کند ولی وقتی چیزی را انتخاب کرد، باید شرایط و عواقب آن هم بپذیرد. مثلا ما تا وقتی به سربازی نرفتیم خیلی کارها را انجام می‌دهیم مثلا موهامون را بلند و هر مدلی دوست داریم می‌زنیم یا شلوار جین و کفش کتونی و آستین کوتاه و تیشرت و ... می‌پوشیم هر موقع بخواهیم میریم بیرون هر موقع خواستیم میایم خانه ولی همین که با اختیار خودمان برگه‌ی اعزام به خدمت را پر کردیم و رفتیم سربازی، دیگه خبری از این چیزها نیست. باید صبح زود از خواب پاشی، لباس سربازی بپوشی پوتین به پات کنی، بی اجازه جایی نری و ... دیگه نمی‌تونی بگی من پوتین و لباس سربازی نمی‌پوشم و دوست دارم کفش کتونی و شلوار لی بپوشم. 🔶 شما اختیار داشتی بری سربازی یا نری ولی وقتی رفتی، باید قوانینش رو بپذیری، خدا هم در قرآن فرموده در دین اکراه و اجباری نیست یعنی با اجبار نمی‌توان کسی را دیندار کرد و هر کسی در انتخاب دین اختیار دارد و هر دینی را می‌تواند انتخاب کند ولی هر دینی را انتخاب کردی، باید عواقب و شرایط آن را بپذیری. مثلا وقتی که تحقیق کردی و فهمیدی دین اسلام حق است و آن را قبول کردی، باید قوانین آن را هم قبول کنی. 📝 ۲_ پاسخ تکمیلی در لینک زیر: 👇 https://btid.org/fa/news/188469 📎 📎 📎 📎
اینکه گفته شده است دلیل معجزه بودن قرآن این است که تحدی کرده که کسی مثل آن را نمی‌تواند بیاورد یک نوع مغالطه است چون هیچ کسی هم نمی‌تواند مثل مثنوی مولوی و دیوان حافظ و بوستان سعدی و کتاب شکسپیر اثری بیاورد چون هر کتاب و نوشته، با نویسنده خود آن کتاب خلق می‌شود و هیچ کس نمی‌تواند چون او بنویسد و بگوید؟! 🔶 اول: آیا یک مکانیک ماشین می‌تواند بگوید شعر و اثر فلان شاعر و نویسنده خوب است یا خوب نیست؟! 🔻یا یک پزشک متخصص می‌تواند بگوید شعرهای فردوسی یا حافظ اصلا بلاغت ندارند و به درد نمی‌خورند؟! 🔻یا یک شاعر و نویسنده می‌تواند بگوید درمان فلان بیماری این چیزی است که من می‌گویم و متخصص اشتباه کرده است؟! 🔻 همانطور که یک نویسنده و شاعر نمی‌تواند بیماری را تشخیص دهد یک دکتر متخصص هم نمی‌تواند در کار شعر و نویسنده دخالت کند و خوب یا بد بودن شعر را تشخیص دهد. 🔻 بنابراین برای تشخیص خوب یا بد بودن یک شعر و نوشته باید متخصص آن نظر بدهد. 🔷 دوم: برای تشخیص اینکه قرآن کلام بشر است یا کلام الهی باید کسی نظر دهد که خودش در کلام و ادبیات عرب سرآمد باشد و بداند این کلام بشر است و می‌شود مثل آن را آورد یا کلام بشر نیست و نمی‌شود مثل آن را آورد. 🔻 به این خاطر بزرگترین و متخصص‌ترین افراد در ادبیات عرب اعتراف کردند که کلام قرآن به گونه‎ای است که هیچ کس نمی‌تواند مثل آن بیاورد. 🔻 اگر امکان داشت مثل آن آورده شود، آن متخصصین می‌گفتند: این کلام قرآن خیلی فصیح و بلیغ است ولی می‌شود مثل آن را آورد هر چند سخت است. اما هیچ متخصص کلام عربی چنین حرفی نزده است حتی آن‌هایی که دشمنان اسلام بوده‌اند. 🔶 سوم: درست است اثر هر کسی برای او منحصر به فرد است و شاید کسی نتواند یک کتاب مثل مثنوی مولوی یا دیوان حافظ بیاورد ولی شبیه به آن و شبیه به ابیات آن را خیلی‌ها می‌توانند بیاورند همانطور که خیلی‌ها مانند آن‌ها آورده‌اند، اما در قرآن نه تنها مثل آن بلکه شبیه آن را هم نمی‌توانند بیاورند. 🔷 چهارم: در طول تاریخ خیلی‌ها تلاش کردند که مثل قرآن بیاورند ولی هر کاری کردند نتوانستند مثل آن بیاورند. 🔶 پنجم: ویژگی دیگر قرآن این است که انسان امی و درس نخوانده‌ای ان را اورده وبشر اگر میخاهد مشابهی برای قران بیاورد باید امی باشد نه دانشمند وتشکیلات عریض وطویل یک اکادمی علمی.
آیا این درست است که امام سجاد علیه‌السلام همیشه بیمار بودند؟! 🔶 اول: طبق آنچه که در روایات آمده، امام سجاد علیه‌السلام در شب عاشورا بیمار می‌شوند و تا قبل از آن در هیچ جایی ذکر نشده است که امام سجاد علیه‌السلام بیمار بوده باشند. ◾️ امام سجاد علیه‌السلام می‌فرماید: «هنگامی که پدرم نزدیک مغرب در شب عاشورا اصحاب را جمع کرد برای این‌که آن‌ها را مرخص کند. من نزدیک او شدم تا آنچه را برای آن‌ها می‌گوید بشنوم و من در آن هنگام مریض بودم». [1] 🔷 دوم: طبق گزارش‌ها و روایات، امام سجاد علیه‌السلام تا کوفه بیمار بودند و یا اثر بیماری در بدن او وجود داشت به طوری که در «بلاغات النساء» چنین آمده است: «حِذام یا حُذَیم اسدى گفت: سال 61 هجرى، سال شهادت حسین علیه‌السلام به کوفه وارد شدم. زنان کوفه را در آن زمان دیدم که بر سر و صورت خود می‌زنند و گریبان می‌درند و دیدم که زین العابدین علیه‌السلام با صدایى آهسته و پیکرى نحیف از بیمارى می‌گوید: «اى کوفیان! شما بر ما می‌گِریید؟! پس چه کسى جز شما ما را کُشت؟». [2] ◾️ یا امام صادق علیه‌السلام از پدرانش چنین گزارش فرمود: «هنگامى که زنان را از کربلا به کوفه وارد کردند، زین العابدین علیه‌السلام بدنش نحیف شده و از بیمارى، رنجور بود». [3] 🔶 سوم: و با توجه به خطبه‌هایی که امام سجاد علیه‌السلام در کوفه و در شام می‌خواند نشان می‌دهد امام سجاد علیه‌السلام در آن موقع بیمار نبودند که توانسته‌اند خطبه بخوانند چون در کربلا آن‌چنان بیمار است که وقتی شمر قصد کشتن او را می‌کند حمید بن مسلم امام را که حدود 24 سال سن داشته همانند یک نوجوان می‌پندارد و به شمر می‌گوید این بیماری برای کشته شدن او کافی است. [4] 🔷 چهارم: بیماری امام سجاد علیه‌السلام در شب عاشورا به خاطر مصلحت الهی بود، چون اگر بیمار نبود جهاد و جنگیدن بر او واجب بود و باید می‌جنگید و امام زمانش را یاری می‌کرد ولی چون جهاد و جنگ از بیمار برداشته شده است بر او جهاد واجب نبود. و خدا با این کار خواست تا امامت ادامه داشته باشد و رشته‌ی ولی خدا در روی زمین قطع نگردد. 🔶 پنجم: طبق زندگی‌نامه امام سجاد علیه‌السلام در مابقی عمر، حضرت زندگی سالمی داشت و حتی آن‌چنان از نیروی سلامتی برخوردار بود که به صورت ناشناس در کاروان‌های حج همراه می‌شد و خیلی از کارهایی مثل برپاکردن چادر و کمک به حرکت کردن و جمع کردن اسباب و وسایل آن‌ها را انجام می‌داد و وقتی کسی او را می‌شناخت که امام سجاد علیه‌السلام است به کاروان دیگری همراه می‌شد و به آن‌ها کمک می‌کرد. [5] ◾️ امام سجاد علیه‌السلام آنقدر شبانه کیسه‌های نان و خرما را حمل می‌کرد و آن را به در خانه فقرا می‌برد که بعد از شهادتش هنگام غسل ایشان توسط امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید: پدرم آنقدر نان و خرما برای فقرا برده است که تمام پشت او زخم و پینه بسته است. [6] 🌐 منابع: [1]ـ شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 91، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ‏1، ص 455، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1417ق. [2]ـ ابن طیفور، احمد بن أبی طاهر، بلاغات النساء، ص 37، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، بی‌تا. [3]ـ همان. [4]ـ «حمید بن مسلم گوید: ... به على بن الحسین علیه‌السلام که دارای بیماری سختى بود و روى فرشى افتاده بود، رسیدیم، گروهى از پیادگان همراه شمر سر رسیدند پس به شمر گفتند: آیا این بیمار را نمی‌کشى؟ من گفتم: سبحان الله آیا افراد کم سن و سال را هم می‌کشند؟ او نوجوانی است که همین بیمارى او را بس است؟ پس پیوسته آن‌جا بودم تا آنان را از او دور کردم». (الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج ‏2، ص 112.) [5]ـ داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول. بحارالانوار، ج 11، ص 27. وسائل الشیعه، ج 11، ص 430 . [6]ـ حلیة الاولیاء، ج 3، ص 136- کشف الغمه، ج 2، ص 77 - مناقب، ج 4، ص 154 - صفة الصفوة، ج 2، ص 154 - خصال، ص 616 - علل الشرایع، ص 231 - زندگانی علی بن الحُسین(ع)، صص 147_148 📎 📎 📎 📎