ذکر مصیبت به مناسبت اربعین
[در اولین اربعین، جابر بن عبدالله انصاری که همراه عطیه به زیارت مرقد امام حسین (ع) و اصحابش رفته بود[ یک نوع ذکر مصیبتی کرد. سلام کرد و سلام کرد، سلام دوستانهای. بعد یکمرتبه فریاد کرد: حبیبی یا حسین! محبوبم! عزیزم! حسینم! چرا جابرت، غلامت، نوکر قدیمیات تو را سلام میکند و جواب سلامش را نمیدهی؟! بعد خودش به خودش جواب داد : جابر چه میگویی؟! آیا نمیدانی با حبیبت حسین چه کردند؟! آیا نمیدانی میان سر حسین و تن حسین جدایی انداختند؟! عجیب است! نوشتهاند این پیرمرد اعمی و نابینا به چشم سر و بینا به چشم دل، همین طور که سلام کرد و گفت: «سلام بر تو ای حسین و سلام بر این ارواحی که دور تو هستند» سرش را گردش داد، گویی میبیند ـ و میدید ـ همه ارواح مقدسی را که در آنجا بودند، مخصوصا ارواح اصحاب اباعبدالله را. بعد جملهای را که ما به لفظ میگوییم، او از صدق دل گفت که: شهادت میدهم که اگرچه ما نبودهایم ولی با شما هستیم. عطیه تعجب کرد و بعدا از او سؤال کرد: جابر تو چه گفتی؟ آیا ما با اینها شریک هستیم؟ ما که نبودیم تا مانند اینها جانبازی و فداکاری کنیم؛ چطور تو میگویی که ما با اینها بودیم؟! فرمود: نه، ما با اینها بودیم، چون خدا خودش میداند که ما این حرف را از صدق دل میگوییم. اگر برای من مقدور میبود و اگر من میبودم، از صدق دل میگویم که مانند اینهاجانبازی میکردم. یا لَیتَنی کنْتُ مَعَک فَاَفوزَ فَوْزآ عَظیمآ[ ما این جمله را به لفظ میگوییم، اما از لفظ تا حقیقت هزار فرسنگ است.
#اربعین
#ذکرمصیبت
#شهیدمطهری
#بینش_مطهر_سیرجان
https://eitaa.com/binesh_motahar_sirjan