eitaa logo
بینش مطهر سیرجان
359 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
157 فایل
شبکه ای با هدف تربیت مربیانی جهت ایجاد نظام فکری اسلام ناب محمدی(ص)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم 🌹🌹🌹 کوچه های دلت را به نام شهدا کن ، بدان در کوچه پس کوچه های دنیا وقتی گم می شوی تنهایت نمےگذارد!! شهدا با معرفتند، رفیقشان باشی شهیدت می کنند... 🌹🌹🌹 دوستان بینشی پانزدهمین افطار را میهمان سفره #شهید_محمدرضا_اطمینان_سیرجانی می باشیم. ایشان در ۲۵ مهر ماه سال ۱۳۴۱ در سیرجان متولد شدند و سرانجام در تاریخ اردیبهشت ۱۳۶۱ به مقام عظیم #شهادت نائل آمدند. 📜بخشی از وصیت نامه شهید: 📌 اي خواهران و برادران اکنون وظيفه شماست که خون شهدا را پاس داريد و نگذاريد که شور و غوغاي انقلاب رو به سردي گرايد بيائيد با افشاء نيرنگهاي #منافقين و با حمايت بي دريغ خود از امام و #ولايت فقيه، امپرياليسم شرق و غرب را به سر جاي خود بنشانيد، شما مسئول لحظه به لحظه زندگي #خود و #جامعه تان هستيد. 📌 تو خواهرم بايد از #زينب درس بگيري و زينب الگو و نمونه اي باشد براي تو، از زينب ياد بگير که چگونه تحمل سختيها و گرفتاريها را مي کرد و خم به ابرو نمي آورد و تا پيروزي نهائي از پاي ننشست. ان الله مع الصابرين بینش مطهر سیرجان
امام زین العابدین علیه السلام در مجلس یزید در روز جمعه ای در شام نماز جمعه است... خطیب تجلیل فراوان از یزید و معاویه کرد، هر صفت خوبی در دنیا بود برای اینها ذکر کرد و بعد شروع کرد به سبّ کردن و دشنام دادن علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام به عنوان اینکه اینها العیاذبالله از دین خدا خارج شدند... امام زین العابدین علیه السلام از پای منبر نهیب زد: تو برای رضای یک‌مخلوق ، سخط پروردگار را برای خودت خریدی. بعد خطاب کرد به یزید که آیا اجازه می دهی من بروم بالای این چوبها دو کلمه حرف بزنم؟ یزید اجازه نداد... پسرش آمد و به او گفت: پدر جان! اجازه بدهید، ما می خواهیم ببینیم این ‌جوان حجازی چگونه سخنرانی می کند. گفت: من از اینها می ترسم. این قدر فشار آوردند تا مجبور شد؛ یعنی دید بیش از این اظهار عجز و ترس است؛ اجازه داد. دست به حیله ای زد،‌ظهر بود ، یکدفعه به موذن گفت: اذان! امام زین العابدین علیه السلام خاموش شد، موذن گفت:" الله اکبر، الله اکبر " امام حکایت کرد: " الله اکبر، الله اکبر " . موذن گفت: " اشهد ان لا اله الا الله" باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم صلوات الله. تا به اینجا رسید، زین العابدین فریاد زد: موذن! سکوت کن. رو کرد به یزید و فرمود: یزید! اینکه اینجا اسمش برده می شود و گواهی به رسالت او می دهید کیست،؟ ایها الناس! ما را به اسارت آورده اید کیستیم؟ پدر مرا شهید کردید که بود؟ و این‌ کیست که شما به رسالت او شهادت می دهید؟ تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند که چه کرده اند. آن وقت می شنوید که یزید بعد ها اهل بیت پیغمبر صلوات الله را از آن ‌خرابه بیرون آورد و دستور داد که آنها را با احترام ببرند. این برای چه بود؟ آیا یزید نجیب شده بود؟ روحیه یزید فرق کرد؟ ابدا. شما می شنوید که یزید ، بعد دیگر پسر زیاد را لعنت می کرد و می گفت: تمام ، گناه او بود. اصلا منکر شد.... چرا؟ چون علیه السلام و سلام الله اوضاع و احوال را برگرداندند. ۱۴۳_۱۴۴ @binesh_motahar_sirjan
امام زین العابدین علیه السلام در مجلس یزید در روز جمعه ای در شام نماز جمعه است... خطیب تجلیل فراوان از یزید و معاویه کرد، هر صفت خوبی در دنیا بود برای اینها ذکر کرد و بعد شروع کرد به سبّ کردن و دشنام دادن علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام به عنوان اینکه اینها العیاذبالله از دین خدا خارج شدند... امام زین العابدین علیه السلام از پای منبر نهیب زد: تو برای رضای یک‌مخلوق ، سخط پروردگار را برای خودت خریدی. بعد خطاب کرد به یزید که آیا اجازه می دهی من بروم بالای این چوبها دو کلمه حرف بزنم؟ یزید اجازه نداد... پسرش آمد و به او گفت: پدر جان! اجازه بدهید، ما می خواهیم ببینیم این ‌جوان حجازی چگونه سخنرانی می کند. گفت: من از اینها می ترسم. این قدر فشار آوردند تا مجبور شد؛ یعنی دید بیش از این اظهار عجز و ترس است؛ اجازه داد. دست به حیله ای زد،‌ظهر بود ، یکدفعه به موذن گفت: اذان! امام زین العابدین علیه السلام خاموش شد، موذن گفت:" الله اکبر، الله اکبر " امام حکایت کرد: " الله اکبر، الله اکبر " . موذن گفت: " اشهد ان لا اله الا الله" باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم صلوات الله. تا به اینجا رسید، زین العابدین فریاد زد: موذن! سکوت کن. رو کرد به یزید و فرمود: یزید! اینکه اینجا اسمش برده می شود و گواهی به رسالت او می دهید کیست،؟ ایها الناس! ما را به اسارت آورده اید کیستیم؟ پدر مرا شهید کردید که بود؟ و این‌ کیست که شما به رسالت او شهادت می دهید؟ تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند که چه کرده اند. آن وقت می شنوید که یزید بعد ها اهل بیت پیغمبر صلوات الله را از آن ‌خرابه بیرون آورد و دستور داد که آنها را با احترام ببرند. این برای چه بود؟ آیا یزید نجیب شده بود؟ روحیه یزید فرق کرد؟ ابدا. شما می شنوید که یزید ، بعد دیگر پسر زیاد را لعنت می کرد و می گفت: تمام ، گناه او بود. اصلا منکر شد.... چرا؟ چون علیه السلام و سلام الله اوضاع و احوال را برگرداندند. @binesh_motahar_sirjan
3.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اعتکاف فرصت مناسب برای انقطاع از مردم و اتصال به خدا 🍇🍇🍇🍇🍇 اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت سلام الله علیها 🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‎‌‎@binesh_motahar_sirjan