اطلاعیه
قابل توجه شرکت کنندگان در مسابقات فصل بندگی ماه مبارک رمضان به نکات ذیل توجه فرمایید:
۱_عضویت در کانال شرط شرکت در مسابقات است.
۲_کسانیکه تاکنون پاسخ سوالات را ارائه نکرده اند تا فردا ۲۹ ماه مبارک رمضان فرصت ارسال پاسخها می باشد.
۳_امروز و فردا مسابقه برگزار نمی شود تا همراهان گرامی فرصت ارسال کلیه پاسخها را داشته باشند.
۴_شرکت کننده با همان نام کاربری در کانال شناخته خواهد شد و لذا اگر نام و نام خانوادگی شما با نام کاربری در کانال فرق دارد حتما اعلام فرمایید.
پیامها و نکات برخی از آیات جزء سی ام قرآن کریم :
آيه6تا 12 انفطار
يَآ أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ
الَّذِى خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ
فِى أَىِّ صُورَةٍ مَّا شَآءَ رَكَّبَكَ
كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ
وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ
كِرَاماً كَاتِبِينَ
يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ
ترجمه
اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار بزرگوارت مغرور و فریب داده است؟
همان كه تو را آفرید و (اندامت را) استوار ساخت و متعادل كرد.
و به هر صورت كه خواست، تو را تركیب كرد.
با این همه، (شما روز) جزا را دروغ مىپندارید.
در حالى كه قطعاً بر شما نگهبانانى (از فرشتگان) گمارده شدهاند.
نویسندگانى بزرگوار،
كه به آنچه انجام مىدهید آگاهند.
نکته ها
«غَرّ» از «غرور» به معناى غفلت، فریب و مغرور، «سوّاك» به معناى استوارى و استقامت و دورى از اعوجاج است و «عدلك» بیانگر تعادل و توازن میان اعضا و جوارح انسان است.
به عمل خود تكیه كنید نه بر كرم خداوند، انبیا از كرم خدا آگاه بودند امّا اهل عمل بودند.
خداوند كریم است: «ربّك الكریم» فرشتگان مأمور او كریماند: «كراماً كاتبین» رسولان او كریماند: «رسول كریم»(1) كتاب او كریم است: «انّه لقرآن كریم» واقعه، 77. و پاداش او كریمانه است. «اجر كریم» یس، 11
خداوند كریم است؛ هم گناهان را مىبخشد، هم عیبها را مىپوشاند و هم پاداش را چند برابر مىدهد.1) حاقّه، 40.
پيام ها
1- انسان، موجودى غافل و فریب خورده است و خود را از عواقب كار و قهر خدا در اَمان مىپندارد. «یا ایّها الانسان ما غرّك بربّك»
2- چرا انسان با آن همه نیاز و ضعف، مغرور باشد؟ «یا ایّها الانسان ما غرّك»
3- بدترین نوع كبر و غرور، آن است كه در برابر پروردگار كریم و هستى بخش باشد. «غرّك بربّك الكریم الّذى خلقك»
4- غرور و غفلت انسان، سوء استفاده از لطف و كرم و پردهپوشى خداست. «ما غرّك بربّك الكریم»
5 - لطف و كرم ابتدایى خدا تنها نسبت به مؤمنان نیست، بلكه نسبت به همه انسانهاست. «یا ایّها الانسان.... بربّك الكریم»
6- غرور انسان، بیانگر غفلت او از نعمتهاى الهى و عظمت آفریدگار است. «ما غرّك بربّك الكریم»
7- درمان غرور، توجّه به الطاف كریمانه است. «الكریم... خلقك فسوّاك فعدلك»
8 - آفرینش، نشانه قدرت، «خلقك» تسویه، نشانه حكمت، «سواك» و اعتدال، دلیل علم او به تمام نیازهاست. «عدلك»
9- آفرینش انسان و هماهنگى و تعادل میان اعضاى او، جلوهاى از كرم خداوند است.«الكریم الّذى خلقك فسوّاك فعدلك»
10- تنوّع شكل و قیافه انسانها، براساس خواستِ حكیمانه خداوند است. «فى اىّ صورة ما شاء ركّبك»
11- براى شكستن غرور، باید نعمتهاى الهى را پىدرپى گوشزد كرد. «خلقك، سوّاك، عدلك، ركّبك»
12- آنكه در دنیا تو را آفرید، در آخرت نیز تو را خلق مىكند، پس تكذیب چرا؟ «كلاّ بل تكذّبون بالدین»
13- كسى كه به دنیا مغرور شود، آخرت را انكار مىكند. «غرّك - تكذّبون»
14- گرچه شما قیامت را منكر مىشوید، ولى فرشتگان كار خود را انجام مىدهند. «تكذّبون... انّ علیكم لحافظین»
15- فرشتگان متعدّد، مسئول حفظ و حراست از انسانها هستند. «لحافظین»
16- فرشتگان، مسئول ثبت و ضبط كارهاى انسانند. «كراماً كاتبین»
17- فرشتگانِ مراقب، در ثبت اعمال برخوردى كریمانه دارند. «كراماً كاتبین»
18- فرشتگان هم متعدّدند، هم تیزبین و هم ریزبین. «یعلمون ما تفعلون»
19- توجّه به ثبت اعمال توسط فرشتگان معصوم، سبب حیا و تقواى انسان مىشود. «یعلمون ما تفعلون»
آيه1 تا 6 مطففین
وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ
الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُواْ عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ
وَإِذَا كَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ
أَلَا يَظُنُّ أُوْلَئِكَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ
لِيَوْمٍ عَظِيمٍ
يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ
ترجمه
واى بر كمفروشان.
كسانى كه هرگاه از مردم پیمانه بگیرند كامل مىگیرند.
و هرگاه به ایشان پیمانه دهند یا برایشان (كالایى را) وزن كنند، كم مىگذارند.
آیا آنان گمان ندارند كه برانگیخته خواهند شد؟
براى روزى بزرگ.
روزى كه مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان (براى پاسخ به كارهایشان) خواهند ایستاد.
نکته ها
«وَیل» به معناى هلاك و عذاب است و بر اساس روایات، نام درّهاى در دوزخ یا درى از درهاى آن مىباشد.
«طفیف» و قلیل به یك معناست و «تطفیف» به معناى كاستن و كم گذاشتن است و ریشه آن از «طفّ» به معناى كنار است. به فروشندهاى كه از كنار اجناس مىزند، «مطفّف» گویند. ابن مسعود نقل مىكند كه هر كس از نمازش بكاهد مشمول این آیه است.(7)
كم فروشى هر صنفى متناسب با خودش مىباشد: معلم، كارگر، نویسنده، فروشنده، مهندس، دكتر و دیگر مشاغل، هر كدام در انجام وظیفه خود كوتاهى كنند، كم فروشند.
كمفروش، خود را زرنگ مىداند، مردم را دوست ندارد، خدا را رازق نمىداند و ظلم اقتصادى به جامعه مىكند.
كم فروشى از گناهان كبیره است، زیرا وعده عذاب براى آن آمده است.
امكانِ كم فروشى یا حساسیّت در كیل بیش از وزن است، لذا در یك آیه فقط از كیل و در آیه پس از آن، ابتدا مجدداً از كیل و سپس وزن، سخن به میان آمده است.
در روایات مىخوانیم: هرگاه مردم گرفتار گناه كمفروشى شوند، زمین روئیدنىهاى خود را از مردم باز مىدارد و مردم به قحطى تهدید مىشوند. تفسیر المیزان.
انضباط و دقّت اقتصادى، در رأس برنامههاى اصلاحى انبیاست. چنانكه حضرت شعیب به قوم خود فرمود: «اوفوا الكیل و لا تكونوا من المخسرین وزنوا بالقسطاس المستقیم و لا تبخسوا الناس اشیاءهم و لا تعثوا فى الارض مفسدین» شعراء، 181 - 183. پیمانه را (در معامله) كامل و تمام بدهید و از كم كنندگان و خسارت زنندگان نباشید و با ترازوى درست وزن كنید و كالاهاى مردم را كم ندهید و روى زمین مفسدانه عمل نكنید.7) تفسیر نمونه.
پيام ها
1- خطر را با كلماتِ هشدار دهنده اعلام كنید. «ویل للمطفّفین»
2- مال حرام از راه كمفروشى، عامل سقوط انسان است. «ویل للمطفّفین»
3- تفاوت گذاردن در گرفتن و دادن كم فروشى است. آنچه بر خود نمىپسندى بر دیگران مپسند. «اكتالو... یستوفون - كالوهم... یخسرون»
4- كم فروشى نسبت به هر كس، گرچه مسلمان نباشد، نارواست. «على الناس»
5 - بالاتر از گناه، انس گرفتن با گناه است، به گونهاى كه كم فروشى شغل انسان شود. «یخسرون» (فعل مضارع، نشانه استمرار است.)
6- براى جلوگیرى از مفاسد اقتصادى، باید یاد معاد را در دلها زنده كنیم. «الا یظنّ اولئك انّهم مبعوثون»
7- اعتقاد به معاد حتّى در حدّ گمان بازدارنده است. «الا یظنّ اولئك انّهم مبعوثون»
8 - حوادث روز قیامت، بزرگ و هولناك است. «لیومٍ عظیم»
9- براى كمفروشى و حق الناس باید پاسخگو باشیم. «یقوم النّاس لربّ العالمین»
10- كیفر و مجازاتِ مجرمان، از شئون ربوبیّت خداست. «یقوم النّاس لربّ العالمین»
آيه12 تا 21سوره لیل
إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى
وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى
فَأَنذَرْتُكُمْ نَاراً تَلَظَّى
لَا يَصْلاَهَآ إِلَّا الْأَشْقَى
الَّذِى كَذَّبَ وَتَوَلَّى
وَسَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى
الَّذِى يُؤْتِى مَالَهُ يَتَزَكَّى
وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى
إِلَّا ابْتِغَآءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى
وَلَسَوْفَ يَرْضَى
ترجمه
همانا هدایت (مردم) بر عهده ماست.
و بى شك آخرت و دنیا از آنِ ماست.
پس شما را از آتشى كه زبانه مىكشد بیم دادم.
(آتشى كه) جز بدبختترین افراد در آن در نیاید.
همان كه (حق را) تكذیب كرد و روى بر تافت.
ولى با تقواترین مردم از آن آتش دور داشته خواهد شد.
همان كه مال خود را مىبخشد تا پاك شود.
در حالى كه براى احدى (از كسانى كه به آنان مال مىبخشد،) نعمت و منتى كه باید جزا داده شود، نزد او نیست.
جز رضاى پروردگار بلند مرتبهاش، نمىطلبد.
و به زودى خشنود شود.
نکته ها
هدایت كردن از جانب خداوند، امرى حتمى است، «انّ علینا للهدى» ولى پذیرش آن از سوى مردم حتمى نیست. چنانكه در جاى دیگر مىفرماید: «و امّا ثمود فهدیناهم فاستحبوا العمى على الهدى» فصّلت، 17.
«تلظّى»، شعله آتش بدون دود است كه سوزندگى زیادترى دارد.
خلود و جاودانگى در دوزخ مخصوص افراد شقى است. «لایصلاها الاّ الاشقى» در كلمه «صَلى» ملازمت و همراهى نهفته است. شاید «نارًا تلظّى» كه نوع خاصى از آتش است مخصوص افراد شقى باشد و سایر مجرمان به انواع دیگرى از آتش گرفتار شوند.
آیه «و لسوف یرضى» را دو گونه مىتوان معنا كرد: یكى آنكه انسان با رسیدن به اهدافش از خدا راضى مىشود، دیگر آنكه خداوند از او راضى مىشود. البتّه در قرآن، هر دو مورد یعنى رضاى خداوند از انسان و رضاى انسان از خداوند، در كنار هم آمده است: «رضى اللّه عنهم و رضوا عنه» بیّنه، 8.، «ارجعى الى ربّك راضیة مرضیة» فجر، 28.
پيام ها
1- یكى از سنّتهاى الهى كه خداوند بر خود واجب كرده، هدایت مردم از طریق عقل و فطرت و پیامبران است. «انّ علینا للهدى»
2- پذیرش هدایت، به نفع خود شماست، وگرنه خداوند بىنیاز است. «و انّ لنا للآخرة و الاولى»
3- هشدار و انذار وسیله هدایت الهى است. «فانذرتكم» (هشدارهاى الهى را باید جدى گرفت، زیرا از سوى كسى است كه دنیا و آخرت به دست اوست)
4- آتش آخرت، امرى ناشناخته و عظیم است. «ناراً» به صورت نكره آمده است.
5 - شقاوت مثل تقوا داراى مراحلى است. «الاشقى... الاتقى» (كسى كه آن همه نشانههاى هدایت را نادیده بگیرد بدبختترین است «اشقى، الّذى كذّب و تولىَّ»
6- تقوا، همراه كمك به محرومان سپرى است در برابر آتش دوزخ. «سیجنّبها الاتقى الّذى یؤتى ماله»
7- كمك به محرومان، شیوه دائمى پرهیزگاران است. «یؤتى»
8 - كمك از مال شخصى ارزش است. «ماله»
9- نشانه تقوا، كمكهاى مالى خالصانه است. «الاتقى الّذى یوتى ماله»
10- كمك به فقرا، راهى است براى تزكیه و خودسازى. «یؤتى ماله یتزكى»
11- كمكهاى مالى كه براساس جبران خوبىهاى دیگران باشد، مایه رشد نیست. «ما لاَحدٍ عنده من نعمة» (انفاقى ارزش بالایى دارد كه انسان مدیون دیگران نباشد و چشم داشتى هم نداشته باشد)
12- متّقى، جز رضاى خدا به دنبال چیز دیگرى نیست. «الاّ ابتغاء وجه ربّه الاعلى»
13- قصد قربت، شرط لازم است. «الاّ ابتغاء وجه ربّه»
14- انفاق باید در راههاى خداپسندانه باشد. «یؤتى ماله... ابتغاء وجه ربّه»
15- او پروردگار اعلى است، پس فقط رضاى او را جستجو كنید كه پاداش اعلى مرحمت مىكند. «ابتغاء وجه ربّه الاعلى»
16- انسان مخلص، به مقام رضا مىرسد و همواره از خداوند خشنود است. «و لسوف یرضى»
آيه 1تا 3 سوره کوثر
إِنَّآ أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ
إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ
ترجمه
همانا ما به تو خیر كثیر عطا كردیم.
پس براى پروردگارت نماز بگزار و (شتر) قربانى كن.
همانا دشمن تو بىنسل و دم بریده است.
پيام ها
1- خداوند به وعدههاى خود عمل مىكند. در سوره ضحى، خداوند وعدهى عطا به پیامبر داده بود: «و لسوف یعطیك ربّك فترضى» ضحى، 5 .پروردگارت در آینده عطائى خواهد كرد كه تو راضى شوى. در این سوره مىفرماید: ما به آن وعده عمل كردیم. «انّا اعطیناك الكوثر»
2- فرزند و نسل عطیّه الهى است. «انّا اعطیناك الكوثر»
3- نعمتها حتّى براى پیامبر اسلام مسئولیّتآور است. «اعطیناك... فَصلِّ»
4- در قرآن به نماز یا سجده شكر سفارش شده است. «فَصلِّ»
5 - تشكّر باید فورى باشد. «فَصلِّ» (حرف فاء براى تسریع است)
6- نوع تشكّر را باید از خدا بیاموزیم. «فَصلِّ»
7- در نعمتها و شادىها خداوند را فراموش نكنیم. «اعطیناك الكوثر فصلّ»
8 - آنچه مىتواند به عنوان تشكّر از كوثر قرار گیرد، نماز است. «فَصلِّ»
(نماز جامعترین و كاملترین نوع عبادت است كه در آن هم قلب باید حضور داشته باشد با قصد قربت و هم زبان با تلاوت حمد و سوره و هم بدن با ركوع و سجود. مسح سر و پا نیز شاید اشاره به آن باشد كه انسان از سر تا پا بنده اوست. در نماز بلندترین نقطه بدن كه پیشانى است، روزى سى و چهار بار بر زمین ساییده مىشود تا در انسان تكبّرى باقى نماند. حضرت زهراعلیها السلام در خطبه معروف خود فرمود: فلسفه و دلیل نماز پاك شدن روح از تكبر است. «تنزیهاً لكم من الكبر»)
9- دستورات دینى، مطابق عقل و فطرت است. عقل تشكّر از نعمت را لازم مىداند، دین هم به همان فرمان مىدهد. «فصلّ لربّك»
10- چون عطا از اوست: «انّا اعطینا» تشكّر هم باید براى او باشد. «فصلّ لربّك»
11- قربانى كردن، یكى از راههاى تشكّر از نعمتهاى الهى است. (زیرا محرومان به نوایى مىرسند.) «و انحر»
12- هر كه بامش بیش برفش بیشتر. كسى كه كوثر دارد، ذبح گوسفند كافى نیست باید شتر نحر كند و بزرگترین حیوان اهلى را فدا كند. «و انحر»
13- رابطه با خداوند بر رابطه با خلق مقدّم است. «فصلّ... و انحر»
14- انفاقى ارزش دارد كه در كنار ایمان و عبادت باشد. «فصلّ لربّك وانحر»
15- شكرِ عطا گرفتن از خدا، عطا كردن به مردم است. «اعطیناك الكوثر... وانحر»
16- نمازى ارزش دارد كه خالصانه باشد، «لربّك» و انفاقى ارزش دارد كه سخاوتمندانه باشد. «وانحر»
17- دشمنان پیامبر و مكتب او ناكام هستند. (كلمه شانِئ اسم فاعل است و شامل هر دشمنى در گذشته و حال و آینده مىشود. اگر مىگفت: «من شانك هو الابتر» تنها كسانى را كه در گذشته دشمنى كردهاند شامل مىشد و اگر مىگفت: «من یشونك هو الابتر» تنها دشمنان آینده را در برمىگرفت. «انّ شانئك هو الابتر».)
18- توهین به مقدّسات، توبیخ و تهدید سخت دارد. «انّ شانئك هو الابتر»
19- از متلكها و توهینها نهراسیم كه خداوند طرفداران خود را حفظ مىكند. «انّ شانئك هو الابتر»
20- زود قضاوت نكنیم و تنها به آمار و محاسبات تكیه نكنیم كه همه چیز به اراده خداوند است. (مخالفان، با مرگ پسر پیامبر و داشتن پسران متعدّد براى خود، قضاوت كردند كه پیامبر ابتر است، ولى همه چیز برعكس شد.) «انّا اعطیناك الكوثر... انّ شانئك هو الابتر»
نگاهی به مراحل مختلف قیامت از آغاز تا پایان
از آنجا که جزء سی قرآن بیشترین مباحث خود را به مسأله قیامت اختصاص داده و اکثر سوره های آن مکی است لذا در این قسمت بحث را به قیامت اختصاص می دهیم.
1- نشانه های قیامت: در بسیاری از آیات قرآن سخن از نشانه های قیامت است و آیه (18 محمد) سخن از نشانه های نزدیک بودن آن روز (قیامت) می کند.
2- سپس سخن از فریاد مرگ و نفخ صور می کند و در هیجده آیه با شش عنوان مختلف از این وضع خبر می دهد. سخن از صور اول و صور دوم است. قیامت با یک صدای مهیب و وحشتناک آغاز می شود و....
3- سکره الموت: سخن از مرگ و سکره الموت به عنوان پایان کار هر کس مطرح است که در درس قبل به آن اشاره شد.
4- عالم برزخ: گام بعدی برای ورود به قیامت بحث برزخ است. «و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون». (مومنون- 100)
5- نامه اعمال: بعضی از آیات سخن از نامه اعمال می کند که آیات زیر به این وضع اشاره دارد.
(یس-12)، (کهف- 49)، (زخرف- 80)، (جاثیه- 28و 29)، (قمر- 52و 53)، (مطففین- 7 تا 9 و 18 تا 29)، (ق- 17و 18)، (انفطار- 10 تا 12)، (حاقه- 19و 25و 26)، (اشتقاق- 7 تا 12)، (واقعه- 8و9)، (واقعه- 27و 28و 41و 42)، (تکویر- 10و 14).
6- تجسم اعمال: سخن از تجسم اعمال در قیامت است، هر کس در آن روز نگاه به اعمالش خواهد کرد عملت نفس ما احضرت.
7- محکمه الهی: آنگاه سخن از محکمه الهی به میان آمده است سخن از گواهان اعمال و....
8- میزان اعمال: سخن از میزان اعمال است، سخن از حسابرسی است. در این لحظه همه در انتظار جزا و پاداش اعمال خویش هستند.
9- پل صراط:
10- بهشت و دوزخ:
11- سخن از نعمت های جسمانی و معنوی بهشت و سخن از عذاب روحی و جسمی دوزخ است.
12- نعمت های مادی بهشت: باغهای بهشتی، سایه های لذت بخش، مساکن و قصور، فرشها و ارئک، غذاها و ظرفها، شرابهای طهور، لباسها و زینتها، همسران بهشتی، خادمان و ساقیان، پیش پذیرایی و بالاخره نعمت هایی که به تصور نمی گنجد.
13- و سخن از لذتهای روحانی بهشت است. احترام مخصوص بهشتیان، محیط صلح و صفا، امنیت و زوال خوف، دوستان باوفا، برخوردهای صمیمی، نشاط درونی، احساس خشنودی خدا، نظر خداوند به اهل بهشت، آنچه بخواهند موجود است و ابدیت نعمت ها. «و رضوان من الله اکبر»
مروری بر جزء سی ام قرآن کریم
1- کسی که طغیان کرده و زندگی در دنیا را مقدم داشته مسلماً دوزخ جایگاه اوست. (39و 37 نازعات)
2- آنکس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوس باز دارد قطعاً بهشت جایگاه اوست. (40و 41 نازعات)
3- انسان به غذایی که می خورد نگاه کند. (24- عبس)
4- در روز قیامت انسان از برادر، مادر، پدر و زن و فرزندش می گریزد. (36و 34 عبس)
5- در روز قیامت انسان با ارزشترین اموال خود را به دست فراموشی می سپرد. (4- تکویر)
6- این قرآن چیزی جز تذکری برای جهانیان نیست. (28- تکویر)
7- ای انسان: چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟ (6- انفطار)
8- وای بر کم فروشان. آنان که وقتی برای خود پیمانه می کنند حق خود را به طور کامل می گیرید. اما هنگامی که می خواهند برای دیگران پیمان یا وزن کنند کم می گذارند. (1و 3 مطففین)
9- ای انسان تو با تلاش و رنج به سوی پروردگارت می روی و او را ملاقات خواهی کرد. (6- انشقاق)
10- (ای پیامبر) به زودی پروردگارت آنقدر به تو عطاء خواهد کرد که خشنود شوی. (5- ضحی)
11- (ای پیامبر) ما سینه تو را گشاده نساختیم، و بار سنگین تو را از تو برنداشتیم. (1و 2 انشراح)
12- شب قدر از هزار ماه بهتر است. (3- قدر)
13- کسانی که ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات خدایند. (7- بینه)
14- انسان در برابر نعمت های پروردگارش بسیار ناسپاس و بخیل است. (6- عادیات)
15- کسی که در روز قیامت ترازوی اعمالش سنگین باشد در یک زندگی خشنود کننده خواهد بود.
16- تکاثر و افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته است تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید. (1و 2 تکاثر)
17- به عصر سوگند که انسان ها همه در زیانند، مگر کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند. (عصر)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بيسيمچي:
بيسيمچي:
#اداره_تبلیغات_اسلامی_شاهین_شهر_و_میمه
#رمضان_المبارک_1442
#حجه الاسلام_حسن_بابایی
# https://eitaa.com/bisimchee1400