#با_شهدا_گم_نمی_شویم
بارها گفتهام که خطر منافقین انقلاب، به مراتب بیشتر از خطر منافقین خلق است؛ آنها علاوه بر شیوههای منافقانهی منافقین، سالوسانه در صف حزب اللهی ها قرار گرفتهاند...
"شهید لاجوردی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
ما فکر میکنیم شهدا یه کار خاصیکردن که انقدر پاک بودن و شهید شدن
نه رفیق!
واقعیتش اینه که خیلی کارها رو نکردن که شهید شدن
"شهید حسین معزغلامی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
تُندتر از امام و ولایت فقیه نروید که پایتان خورد می شود؛
از امام هم عقب نمانید که منحرف می شوید."
"شهیدمحمدرضاتورجی زاده"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
آدمها دو دستهاند؛
غیرتی و قیمتی
غیرتیها با "خدا" معامله کردند
و قیمتیها با "بنده خدا"
"شهیدبرونسی"
خاطرهای از آیتالله میرزا جواد آقاتهرانی
ایشان اعتقاد و احترام عجیبی به رزمندهها داشت. یک شب به تیپ امام جواد(علیه السلام) آمد. در جمع نیروها سخنرانی کرد. پس از اتمام سخنرانی، وقت نماز بود. صفوف رزمندهها تشکیل شد، اما آیتالله آقا تهرانی قبول نمیکرد امام جماعت شود. شهید برونسی، فرمانده تیپ به ایشان عرض کرد: آقا! جلو بایستد تا به شما اقتدا کنند.
میرزا جواد آقا هم در پاسخ فرمود: شما دستور میدهی؟ شهید برونسی گفت: من کوچکتر از آنم که دستور بدهم، ولی خواهش میکنم.
علامه گفت: نه خواهش را نمیپذیرم. بچهها گفتند: آقای برونسی! مصلحتاً بگویید دستور میدهم تا بپذیرند. ما آرزو داریم پشت این عارف بزرگ نماز بخوانیم. شهید برونسی هم همین کار را کرد و علامه در جواب فرمود: چشم فرمانده عزیز!
بعد از نماز، آقا حال عجیبی داشت. شهید برونسی را کنار کشید و در حالی که اشک میریخت گفت: دوست عزیزم! جواد را فراموش نکن و حتماً ما را شفاعت کن.
(نقل از: یکی از رزمندگان تیپ جوادالائمه-علیه السلام)
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
هم قد گلوله توپ بود …
گفتم : چه جوری اومدی اینجا ؟
گفت : با التماس !
گفتم : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری ؟
گفت : با التماس !
به شوخی گفتم : میدونی آدم چه جوری شهید میشه ؟
لبخندی زد و گفت : با التماس !
تکه های بدنش رو که جمع میکردم فهمیدم چقدر التماس کرده …
"شهید مرحمت بالازاده"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم