46.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 دنیای پیاده روی اربعین با حضور بچهها، دنیای دیگری است. فوت و فنهای خاص خودش را میطلبد. سختیهایش بیشتر اما به موازات این سختیها شیرینی و حلاوت زیارتش هم دوچندان است.
🔹سفر اربعین سفر فرصتهاست. این مسیر چند روزه بهترین فرصت تربیتی است. اساسا تربیت با ولایت محقق میشود باید بچهها را به امام سپرد. خیلیها سختی سفر با بچهها را به جان میخرند و به پیاده روی اربعین میروند.
🔸بازار آموزش بی کلام در سفر اربعین داغ داغ است. مفاهیم و رفتارهای درست انسانی مثل صبر، گذشت، بخشش که در طول سالها همه تلاشتان را میکنید تا آنها را به روشهای مستقیم و غیر مستقیم به بچهها آموزش دهید در این سفر چندروزه، میتوانید بی کلام و بدون حرف در بچههایتان نهادینه کنید.
🔻به اربعین به چشم یک پیاده روی به عشق امام حسین (ع) نگاه نکنید. پیاده روی اربعین فرصتی است برای انسان سازی.
پ ن: خلاصهای از سفر خانوادگی اربعین استاد سید حسین موسوی را در فیلم بالا مشاهده میفرمائید.
حضرت استاد پ ن : بچههام چشم نخورند بگید: " ماشاءالله و لا قوة الا بالله"
#مهدونه
#۳۱۵
🚩 مراسم عزاداری آخر ماه صفر
شهادت حضرت رسول اکرم، امام حسن مجتبی و امام رضا علیهمالسلام
🔸حجتالاسلام سیدحسین موسوی
🔸کـــــــــــربلایی مرتضـــــــــــی زالــــــــــــــی
🔺زمان: جمعه ۳۱ مرداد و شنبه ۱ شهریور سال #سرمایهگذاری_برای_تولید، ساعت ۲۰:۱۵ الی ۲۲:۱۵
📖قرائت قـــــــرآن ۲۰:۱۵
📚زیارت عاشورا ۲۰:۲۵
🎙سخنـــــــــــــرانی ۲۰:۴۰
🎙عــــــــــــــــــزاداری ۲۱:۱۵
🕥 پایان مراسم ۲۲:۱۵
✅ همراه با برپایی هیأت کودک (ویژه کودکان ۳ تا ۷ سال)
🔻واوان، بلوار هشت بهشت، خیابان فردوس، مسجد حضرت موسیبنجعفر علیهالسلام
#عرض_ارادتمان_خانوادگی_است...
#هيأت_یامهدیعج
#مهدونه
#۳۱۵
1.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضهعلیاکبروشنیدیمنمردیمبرات
روضهعاشوراوغارتخیمهوگوشدادیم
نمردیمبرات
پنجصفرگذشتونمردیمبرایسهسالت
ماهمینقدرازدستمونبرمیومدقربونتبرم
شرمندهایمکهبراتکمگزاشتیم...
کمماروقبولکن...
خداحافظ تا سال بعد
نبودیمسالدیگهحلالمونکن💔
ولی یادت باشه امسال مارو کربلا نبردیااا
💔😭
✍🏽مهدونه
#مهدونه
#۳۱۵
28.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸#کلیپ_تصویری
🔵 « روضه امام حسین (ع) »
🎙حجتالاسلام #سیدحسین_موسوی
#مهدونه
#۳۱۵
🗓 به مناسبت ۹ ربیع الاول
‼️ عمرکشون یا شیعهکشون!
🔹 وَ قِیلَ لِلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، إِنَّا نَرَى فِی الْمَسْجِدِ رَجُلًا یُعْلِنُ بِسَبِّ أَعْدَائِکُمْ وَ یُسَمِّیهِمْ. فَقَالَ: «مَا لَهُ- لَعَنَهُ اللَّهُ- یَعْرِضُ بِنَا»
🔹 به خدمت حضرت صادق علیه السلام عرض شد که: یا ابن رسول اللَّه ما مىبینیم در مسجد مردى را که فاش دشنام به دشمنان شما میدهد و نامشان میبرد، آن حضرت فرمود: چه مرض دارد، خدا لعنتش کند ما را در معرض اذیت میاندازد.
📚 منبع: [اعتقادات الإمامیه (للصدوق)، ص: ۱۰۷]
📖 داستانک:
💬 حضرت آیت الله العظمی مظاهری میفرمودند: روزی در هنگام درس استاد ما آیت الله مرعشی نجفی خاطرهای بیان کردند که:
🔸 پدر من از علمای نجف بوده یک شاگرد سنی داشت، این فرد میخواست برود کردستان و کرمانشاه، با پدر من خداحافظی کرد و رفت، پدر من آمد ایران و رفت مشهد، در زمان برگشت قافله ما غروب به کرمانشاه رسید، من خیلی وحشت کردم که حالا چه میشود، آن وقت وضع کرمانشاه و وضع کردستان به خاطر شیعه و سنیگری خیلی بد بود، ناگهان آن شاگرد من پیدا شد، خیلی با من گرم گرفت و بالاخره با زور و رودربایستی من را خانه برد خیلی هم خدمت کرد به من، بعد آخر شب به من گفت: آقا ما یک جلسهای داریم شما بیاید برویم توی این جلسه، گفتم میآیم.
🔸 خلاصه مرا بردند توی آن جلسه، وقتی نشستم توی جلسه، دیدم این سبیلگُندهها، سبیلکشیدهها میآیند، تعجب کردم، چه خبر است، یک وقت مَنقَلی پر از آتش که آتش زغالی که اَلُو داشت، این را هم آوردند، یک مجمع را هم آوردند گذاشتند روی این آتشها، روی این منقل. من تعجب کردم، ترس هم من را گرفته بود که اینها چه کار میخواهند بکنند یکوقت دیدم یک جوانی زیر غُل و زنجیر، قیافهای شبیه مردم همدان داشت، آوردند.
🔸 یک سفره چرمی هم پهن کردند، او را نشاندند روی سفره چرمی و کسی با یک ضربت گردنش را زد، آن مجمع که داغ بود گذاشتند روی گردن اینکه خون بیرون نیاید، غُل و زنجیرها را هم باز کردند این هی دست و پا میزد اینها هم قاه قاه میخندیدند. من غش کردم.
🔸 بالاخره قضیه تمام شد و من در حال غش بودم، کمکم مَرا به هوش آوردند اما آن موقعی که نزدیک بود به هوش بیایم میدیدم با هم زمزمه دارند، این شیعه است این را هم بیاورید دومیاش باشد، آن طلبه میگفت: نه بابا من درس پیش ایشان خواندم، این از آن سنیهای داغ است معلم من بوده، بالاخره من را نجات داد، آمدیم خانه، وقتی من حال آمدم، این طلبه به من گفت: آقا من سنی هستم، اما مُرید شما هستم، میدانید شما را خیلی دوست دارم، نمیخواستم ناراحتتان کنم، اما بُردم آنجا یک پیام بدهید به علمای نجف و پیام این، که شما عُمَرکُشون کنید ما هم اینجور میکنیم، ما رسممان است یک شیعه را یک جایی پیدا میکنیم زندانیاش میکنیم غُل و زنجیر میکنیم تا شب چهارشنبه، شب چهارشنبه همه ما جمع میشویم برای رضایت خدا، قربه الی الله این را میآوریم و این بلا را به سرش میآوریم که تو دیدی.
📚 منبع: [درس اخلاق آیت الله مظاهری در تاریخ ۲۳ فروردین ۸۵، شماره درس ۳۰۰]
#مهدونه
#۳۱۵