📞بیسیم چی جدید👣:
🔴قسمت آخر....
من و صدیقه و صبریه و معصومه
در طاق نصرت هایی که آن ناشناس ها با دست هایشان برایمان گشوده بودند به سمت او میرفتیم .
دیشب اجازه نمیدادند او را ببینیم . فقط برادرها
دیدند
بوسیدند
بوئیدند....
فلاتخف و قول فی جوابهما الله جل جلاله ربی و محمد صل الله...
اما او نمی ترسید .
به روی لبش لبخندی کمرنگ نقش بسته بود .
حتما دارد خدا را میبیند.
چهره اش بوسیدنی شده...
ان الموت حق و سئوال مبشر وبشیر فی القبر حق....
وصیت کرده دختر را نزدیکم نکنید
اما نشد،
نتوانستیم ...
وصیت کرده بود مرا به ایران برنگردانید
اما آقا وصیتش را باطل
و دوستانش را ملزم کرده برایم برگردانیدش
افهِمت یاعباس بن صالح..
عباس میفهمید ، میدانست.
او تجربه اش را داشت ..
قبل ترها درون قبر میخوابید
تا از آن نترسد و
حالا آن چند وجب خاک در قطعه مدافعان حرم ،
او را پیروزمندانه در بر میگرفت
#رفتنش اما چرا ترسناک نیست..؟!
صورتش آرام است،
حتی مثل #دایه سفید نیست....
چهره اش سرخ و سبزه است ،
مثل همیشه که از زمین می آمد...
اما باید سینه اش دریده میشد...
باید رویش به خاک مالیده میشد
باید سه روز بر زمین می افتاد
باید در سجده خدایش را ملاقات میکرد...
عاشقان مثل معشوقشان میشوند...
امید که خدای عظیم این قربانی قلیل را با مولایمان حسین محشور دارد
#شهید_عباس_کردانی
#خواهرانه
@bicimchi1