#مخترعی_ڪه_شهید_شد
برخورداری از نبوغ فڪری از خصوصیات منحصر بہ فرد شهید عاصمی بود. آنچہ امروز در ڪشورمان از جملہ موشڪ، تانڪ و ... ساختہ میشود در ابتدا توسط چنین شهدایی ساختہ شده است . سردار شهید عاصمی بیش از ۱۳ طرح، اختراع و ابتڪار نظامی از جملہ «موشڪ ذوالفقار»، «آتشبار آر.پی.جی»، «سیم خارداربر هیدرولیڪی» و موارد دیگر را در طول جنگ تحمیلی بہ ثبت رساند .
#شهید_علی_عاصمی
#سالگرد_شهادت
منبع: علی حیدری، معاون سردار شهید علیرضا عاصمی ...
پ.ن: رسول عاصمی فرزند شهید علیرضا عاصمی
@bicimchi1
شب وفات حضرت فاطمه الزهرا(س) بود در خواب دیدم که در یک جای بلندی ایستادهام و رزمندگان یکی یکی ادوات جنگی را مثل زمانهای قدیم میبندند و به جنگ میروند نوبت به #احد رسید همانطوری که در خواب دیده بودم قسمتی از سر احد رفته بود دویدم و هنگامی که سرش را به دست گرفتم از خواب بیدار شدم....
از خدا خواستم که به من مرگ و یا صبر بدهد تا بتوانم در مقابل دوست و دشمن مقاومت کنم و همانطور که از خدا خواسته بودم به من صبر عطا کرد...
بالاخره دامادمان با تبریز تماس تلفنی گرفت و دیدم با حالت رنگ و رو پریده آمد و گفت: در خانه، پسر دایی جواب تلفن را داد حتماً مسالهای است که اینها منزل شما هستند...
گفتم: من خوابش را دیدهام و دیگر گفتن لازم نیست خیلی به خودم فشار میآوردم و گریه نمیکردم چون احد گفته بود اگر صدای تو را نامحرم بشنود من تو را شفاعت نخواهم کرد و بالاخره وصیت احد را بجا آوردم...
پ.ن: وقتی پیڪر بى سر احـد را آوردنـد همه اشڪ میریختند اما مـادر احـد نُقل مى پاشیـد و #زینب وار دعا مى کرد خدایـا این قربانى را از ما قبول کن این شهیدِ حسین است
راوی: مادر شهید
هلال لشکر ۳۱ عاشورا
#سردار_شهید_احد_مقیمی
فرمانده ستاد تیپ یک در عملیات کربلای پنج
#شلمچه
#سالگرد_شهادت
@bicimchi1
وا کرده ام آغوش قُل اللهُ شهیـــدا
نزدیک بیا اقربُ من حبلِ وریــــــدا
از کوچه گذشتی و نگاهم به تو افتاد
لرزید دلم، زُلزلَ زلزالَ شدیــــــدا
عشاق رهیدند و اسیران، عقلاینـــد
مردم دو گروهند، شقیّاً و سعیـــدا
از کعبه و بتخانه قیاماً و قعــــــودا
رفتم به در میکده عبداً و عبیـــــــدا
با جوهر خاکستر پروانه نوشتــم
مَن ماتَ من العشق فقد ماتَ شهیدا
#شهید_مدافع_حرم
#غلامرضا_لنگریزاده
#سالگرد_شهادت
@bicimchi1
فرازی از وصيت نامه شهید امیر حاج امینی:
"یکی این که با این همه گناه، دوباره مرا به سرزمین پاک و اخلاص و صفا و محبت باز گرداند؛ پس لابد دوستم دارد و سر به سرم می گذارد؛ هر چند که چشم دلم کور است و نمی بینم و احساسش نمی کنم؛ اگر چنین نبود، پس چرا مرا به این جا آورد؟!
دوم این که قلبی رئوف و مهربان دارم و با همه بدی هایم، بسیار دلسوزم لحظه ای حاضر به تحمل هر گونه رنجی می شوم؛ بله به این دو چیز دلم را خوش کرده ام..."
#شهید_امیر_حاجامینی
#سالگرد_شهادت
@bicimchi1
او رود جنون بود
که دریا می شد
با بیرق آسمان
برپا می شد
پرواز اگر نبود
معلوم نبود
این مرد
چگونه در زمین
جا می شد؟....
#سالگرد_شهادت
@bicimchi1
و قسم به #شهید،
كه ندارد فشار قبر ...
ادامه با خودت...
#شهید_سعید_شاهدی
#جستجوگر_نور
#سالگرد_شهادت
شبتان آرام با یاد خدا و شهدا
@bicimchi1
#مادرانہ
باید به روےِ
قبرِ شهیدان
اضافه ڪرد
با هر شهید،
مادری از بین
رفتهاست...
#سالگرد_شهادت
#شهید_ابراهیم_رزاقیان
@bicimchi1
آخرین نامهاش بود گویا..
نوشت و
سپرد و
رفت؛
شاید برای تنها فرزندش،
که منتظر آمدنش بود...
#شهید_حمید_مسلمی_حقیقی
#سالگرد_شهادت
۱۹ بهمن ۱۳۵۹
@bicimchi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ماه_پاره
عبدالحسین در وصیت نامه اش می نویسد: « خانواده ی عزیزم! اگر در جبهه شهید شدم، جسم مرا بدون غسل و کفن و با همان لباس هایم به خاک بسپارید » و با بقیه ی رفقایش در «ستاد ذخیره سپاه» دزفول، راهی می شود برای عملیات بیت المقدس...
اردیبهشت ۶۱_ هوای خوزستان گرم بود قبل از عملیات، تعدادی از بچه های ذخیره سپاه می روند و کلاه های پارچه ای تهیه می کنند و مشخصاتشان را زیر لبه های کلاه می نویسند
یکی شان با خنده می گوید: «اگر طوری شهید شدیم که چیزی از بدنمان باقی نماند، از روی مشخصات زیر کلاه، شناساییمان می کنند» و بقیه هم می زنند زیر خنده!
عملیات شروع شد. بچه ها سنگر و جان پناهی ندارند و آنقدر گلوله های تانک در گوشه و کنار شان منفجر می شود که منطقه از شدت دود و خاک و غبار تیره و تار می شود. کار به جایی می رسد که دشمن برای هر نفر یک گلوله ی تانک شلیک می کند؛ بعضی از بچه ها به وسیله اصابت گلوله مستقیم تانک به شهادت می رسند و چیزی از پیکرشان یا باقی نمی ماند و یا باقی مانده ی پیکر قابل شناسایی نیست.
در آن شرایط بچه ها مجبور می شوند که یک خاکریز برگردند عقب.
غروب می شود، اما خبری از «عبدالحسین» نیست. شب بچه ها دوباره برای بازپسگیری مواضع قبلی و شناسایی و انتقال پیکر شهدا می روند، اما تنها نشانه ای که از عبدالحسین پیدا می شود، فقط یک کلاه نیم سوخته است که نامش در آن نوشته شده بود.
#شهید_عبدالحسین_نوروزی_نژاد اهل دزفول بود و تا به امروز پیکرش هیچ وقت پیدا نشد.
مادر شهید بعد از سی و اندی سال انتظار به فرزند شهیدش پیوست..
#سالگرد_شهادت
@bicimchi1
با توام
ای لنگر تسکین!
ای تکانهای دل!
ای آرامش ساحل!
با توام
ای نور!
ای منشور!
ای تمام طیفهای آفتابی!
ای کبودِ ارغوانی!
ای بنفشابی!
با توام ای شور، ای دلشورهی شیرین!
با توام
ای شادی غمگین!
با توام
ای غم!
غم مبهم!
ای نمیدانم!
هر چه هستی باش!
اما کاش...
نه، جز اینم آرزویی نیست:
هر چه هستی باش!
اما باش!
#قيصر_امين_پور
پ.ن:
آخرین وداع #غاده_جابر
همسر #شهید_مصطفی_چمران
با پیکر مطهر شهید چمران
"......تا صبح در مسجد با او حرف زدم
شب زیبایی بود و وداع سختی...."
.
#شهید_چمران
#سالگرد_شهادت
@bicimchi1
ای سید ما
و ای مولای ما
در پیش خدا گواهی بده
که ما در راه تو،
تا آخرین نفس ایستادهایم...
فرحین بما آتاهم الله...
#شهید_جهاد_مغنیه
#سالگرد_شهادت
@bicimchi1
روز سوم بهمن ماه بود علی از استراحتگاه که خارج شد، نگاهی به آسمان انداخت و گفت: «تو به من قول دادی، تو ده روز دیگه فرصت داری به قولی که به من دادی عمل کنی وگرنه میرم و دیگه پشت سرم رو نگاه نمیکنم»...
پای مصنوعیاش شکسته بود با خنده کمی لیلی رفت و به ما گفت: «این پا روی مین رفتن داره»...
بالاخره یومالله ۲۲ بهمن ماه از راه رسید علی به میدان مین رفت، و حدود ۶۲ الی ۶۳ مین را پیدا کرد من نیز کنارش بودم، به آخرین مین که رسیدیم، کسی مرا صدا زد حدود ۷ متر از علی دور شدم، ناگهان صدای انفجاری مهیب در دشت پیچید، به طرف #محمودوند دویدم، او با پیکری خونین روی زمین افتاده بود
باورم نمیشد اما خدا هیچگاه خلف وعده نمیکند...
حسین شریفینیا با شنیدن خبر #شهادت او به سراغ مهر متبرک حاجی رفت، بهترین یادگاری از علی، مهری که خاک پیکر ۱۰۰ شهید را با خود به همراه داشت، حالا هربار که سر بر سجده میگذارد، عطر حضور او را میان سجادهاش احساس میکند...
#جستجوگر_نور
#شهید_علی_محمودوند
#سالگرد_شهادت
@bicimchi1
نعم الرفیق
خداوند مقربترین بندگان خویش
را از میان عشــاق برمیگزیند،
همانان کـه ڪورترین ِگره ڪورِ دنیا
را به معجزه ی عشق میگشایند!
پ.ن: بهشت را دوبار دیدم:
یکبار در چشمانش و یکبار در لبخندش
#شهید_حاج_حسین_خرازی
#شهید_خرازی
#حاج_حسین
#سالگرد_شهادت
#نعم_الرفیق
@bicimchi1
بیسیمچی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسمه تعالی
محضر فرمانده معظم کل قوا حضرت آیه الله العظمی خامنهای
عشق مائی
سرباز کوچک شما سرتیپ پاسدار حسن مقدم
(دستخط سردارشهید #حسن_تهرانی_مقدم برای #مقام_معظم_رهبری)
پ.ن: کاش دائم دلِ ما از تو بلرزد ای عشق
آن دلی کز تو نلرزد به چه ارزد؟ ای عشق..!
#عماد_خراسانی
#شهید_حسن_تهرانی_مقدم
#پدر_موشکی_ایران
#خراباتیان
#سالگرد_شهادت
https://eitaa.com/bisimchi10
🕊اگر به درجه #شهادت نائل شوم، خواست خودم بوده و این تنها آرزوی من و میدانم آرزوی هر مسلمان تشیع سرخ علوی است و این راه را خودم انتخاب کردم چون میدانم راه، راه سعادت و راه انبیاست و راه، راه خمینی کبیر است و با افتخار میگویم #شهادت را پذیرفتهام و امیدوارم با ریختن خون ما شهداء، انقلاب اسلامی ایران تداوم بخشد.
🕊وصیتنامه#شهید_عباس_کردآبادی
🌷شهادت: ۱۳۶۰/۰۹/۰۸
#سالگرد_شهادت
https://eitaa.com/bisimchi10
#سالگرد_شهادت
از خادمی شهدا تا شهادت
در فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم #محمود_مراداسکندری آمده است:
«به قول شهید بابایی، جنگ شلیک گلوله نیست! انجام وظیفه است. حالا هر کس به هر طریق که از دستش برمیآید. یکی جهاد میکند با سلاح. یکی جهاد میکند با پولَش، یکی جهاد میکند با عِلمَش! هر چیزی که از دست کسی بر بیاید، برای دفاع از اسلام، جهاد است»
🗓 شهادت: ۱۲ بهمن ۹۴
📿شادی روحشان #صلوات
https://eitaa.com/bisimchi10
37.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 قربةالیالله
نیتها خالص بشود، همه چیز حل میشود....
🎙صحبتهای سردار شهید محمدابراهیمهمت
#سالگرد_شهادت
https://eitaa.com/bisimchi10
🌷سیدالشهداءجبههها
🕊خبر شهادت او را از بیسیم شنیدم.
در حین عملیات حتی اگر استراحت هم میکردم معمولاً بیسیم را روشن میگذاشتم تا بفهمم چه اتفاقی دارد میافتد. من اصلاً با صدای بچهها میخوابیدم و بیدار میشدم.
همیشه صدای آنها توی گوشم بود تا شنیدم حاج همت طوری شده است سریع رفتم روی بیسیم و با فرمانده قرارگاه جزیره تماس گرفتم.
پرسیدم حاجی چطور است⁉️وضعش را سریع بگو. گفت طوری نشده فقط زخمی است. گفتم اینطوری نمیخواهم. سریع میروی میبینی مطمئن میشوی و میآیی راستش را به من میگویی. وقتی برگشت گفت، گفتنی نیست.
گفتم ولی تو به من میگویی که چه شده است. گفت حاجی شهید 🕊شده.
نتوانستم بایستم. نشستم. نبودن و رفتن حاج همت و خیلیهای دیگر و آن پاتکها، رمق برایم نگذاشت. وقتی کنار هم بودیم احساس قدرت میکردیم، ولی تا یکی میرفت احساس نقصان و کمبود میآمد سراغمان.
عراقیها حتی جشن گرفتند. توی مجلهها و یا رادیو و تلویزیونهایشان (درست یادم نیست) اعلام کردند که فرمانده یکی از لشکرهای قوی ایران را کشتهاند.
اولینباری که در جنگ به کسی عنوان سیدالشهدا🕊 دادند در همین خیبر و برای حاج همت بود. بالاخره هر جنگی ادبیاتی خاص خودش را دارد.
🌷سردار شهید محمدابراهیم همت
✍راوی: محسن رضایی در کتاب اسوه حسنه
🖇انتشار به مناسبت #سالگرد_شهادت
https://eitaa.com/bisimchi10
هدایت شده از بیسیمچی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسمه تعالی
محضر فرمانده معظم کل قوا حضرت آیه الله العظمی خامنهای
عشق مائی
سرباز کوچک شما سرتیپ پاسدار حسن مقدم
(دستخط سردارشهید #حسن_تهرانی_مقدم برای #مقام_معظم_رهبری)
پ.ن: کاش دائم دلِ ما از تو بلرزد ای عشق
آن دلی کز تو نلرزد به چه ارزد؟ ای عشق..!
#عماد_خراسانی
#شهید_حسن_تهرانی_مقدم
#پدر_موشکی_ایران
#خراباتیان
#سالگرد_شهادت
https://eitaa.com/bisimchi10