eitaa logo
بیسیم‌چی
6.4هزار دنبال‌کننده
36.6هزار عکس
23.6هزار ویدیو
157 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهدا والصدیقین یوسف گمگشته باز آمد به کنعان... پیکر مطهر شهید مدافع حرم #شهید_علیرضا_بریری از شهدای خانطومان بعد از قریب سه سال به وطن بازگشت و در آغوش خانواده اش آرام گرفت... #مهمانی_دگر_از_خانطومان_بازگشت خوش اومدی خادم الشهدای #هفت_تپه از بلباسی و کابلی و بقیه خانطومانی ها چه خبر؟ @bicimchi1
#اطلاع_رسانی مراسم شب وداع با پیکر #شهید_علیرضا_بریری یکشنبه ۱۶ دی بعد از نماز مغرب و عشاء مصلی بزرگ شهرستان بابلسر 🔻مراسم تشییع پیکر مطهر: دوشنبه ۱۷ دی ۹۷ ساعت ۹ صبح از مقابل سپاه شهرستان بابلسر به سمت امامزاده ابراهیم (ع) @bicimchi1
پدر #شهید_علیرضا_بریری آخرین لحظات خداحافظی پسرم علیرضا از منزل بود به چشمان و لبان پسرم نگاه می کردم که چه می بیند یا چه می گوید. خودم تجربه زیادی از شهدای دفاع مقدس را در دیدار آخرین لحظات داشتم. من درچشمان و کلام پسرم #شهادت را می دیدم و به یقین رسیده بودم. به پسرم گفتم که من در این سفر شما برگشتی را نمی بینم. علیرضا لبخندی زد و گفت: پدر و مادر و... دعایم کنید تا به این فیض عظیم برسم. من به او گفتم: پسرم، حتما دستان ما را بگیرید تا ما جامانده ها هم به شهیدان ملحق شویم. او رفت تا خبر شهادتش در روز 17 اردیبهشت 95 بما رسید. حال پس از 32 ماه جاویدالاثری به دیدارمان بازگشت، تا ایرانمان و استان مان و شهرمان را معطر به حضورش نماید. خدایا راضی به رضای توییم و این هدیه را از ما بپذیر... الهی آمین @bicimchi1
5.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز یه باره دیگه مصیبت زینب کبری(س) و امان از دل زینب رو با چشمام دیدم و حس کردم ...!!! امروز تو حاشیه تشیع پیکر شهید بریری قبل از اینکه تابوت شهید و بزارن تو ماشین ، دیدم دوتا مادر گریون تو ماشین نشسته ن.یکی نقاب داشت و نشناختمش...اما اون ته ماشین یه مادر تو دستش گل نرگس بود و منتظر تابوت شهید، البته دستاش هم میلرزید...مادر شهید بلباسی بود...دلش تنگ شد واسه پسرش اومده بود استقبال دوست محمدش ...تابوت که رفت تو ماشین خم شد و تابوت و بوسید...امروز حس مادرانه و دلتنگی و انتظار و چشمان خیس و تو یه لحظه پشت ماشین دیدم... شنبه_۱۵ دی ۹۷_تشییع پیکر شهید مدافع حرم علیرضا بریری_ رفقا دعا کنین محمد آقا بلباسی مسافر حاج خانم هم از سفر خان طومان بزودی برگرده. @bicimchi1
ای شهـید . . . چہ خوب شد ڪہ آمدی این دستها، دوبارہ غسلِ گناہ ڪرده ومسحِ تابوتِ تو را می خواهـند‌‌ #پاسـدار_مدافع_حـرم #شهـید_علیرضا_بریری #مسافر_خانطومان #خوش_آمدی @bicimchi1
"فَاللهُ خَیر حافِظاً" خوانده ام که برگردی برگشته ای با حال و روزی بهتر از من اقامه نماز بر پیکر مطهر #شهید_علیرضا_بریری بابلسر @bicimchi1
#هم_اکنون حضور خانواده #شهید_علیرضا_بریری در محل دفن پیکر مطهر ... @bicimchi1
"مادران زینبی" ‌ بی گمان میان لشکر خدا همراه هر رزمنده ای یک قلب مادرانه می تپد... یک قلب مادرانه که پاره ی وجودش را راهی میدان رزم کرده است. این سرهای فرود آمده از سر خضوع و این سلام های ناب، حاصل قوت جانانه مادر است و دست رنج حلال پدر. خدا میداند راز آن سجود و اذکار چه بود. نمازتان را به امامت صاحب الزمان بسته بودید، یاران غریب مولا؟ همین است که عاقبت بخیر شدید... آن یکی #شهید_بریری شد و از پیکر بی سرش خون غیرت شیعه دمید؛ آن یکی زخم معرکه‌ی جهاد فی سبیل الله برتن دارد و جانباز لشکر اخت‌الحسین شده است... یکی بعد از دوسال و هشت ماه رو سپید برگشته و دیگری مظهر و یادگار رزمندگان حزب الله و فاطمیون و زینبیون و شده است. برادرِ شهید، رفیقِ شهید یا خودِ شهید. خوشا به سعادت مادرانتان! روز محشر سربلند صدای #محمود و علیرضا را می شنوند که صحبت از شفاعت میکنند، باهمان لبخند منحصر به فردشان... این است جزای صبر و اقتدا به بانوی صبر... #شهید_محمود_رادمهر #شهید_علیرضا_بریری #جانباز_مدافع_حرم_محمدرضارادمهر کانال اختصاصی شهید رادمهر @bicimchi1
لرزید شانه هایش وقتی شانه های پسرش را تکان داد و خواند: "اِسمَع و اِفهَم یا علیرضا علیرضا علیرضا علیرضا..." پ.ن: پدر در تشییع پیکر فرزند شهیدش... حاج حسین بریری پدر محترم #شهید_علیرضا_بریری دوشنبه ۱۷ دی ماه ۱۳۹۷ @bicimchi1
. در شگفتم چگونه از دلبستگی هایت گذشتی و پل زدی! پلی از زمین تا آسمان,پروازی عاشقانه تا خدا! نگاهت برق درخشانی داشت, دلت بزرگ و مهربان بود, به بزرگی آسمان... چهره ات معصوم و پاک اما در سر آرزوی پرواز داشتی... همین ها کافی بود تا خیلی ها با تو انس بگیرند یکی بیراه رفت و دستش را گرفتی یکی در آرزوی داشتن فرزند بود و به تو متوسل شد و جواب گرفت یکی گرفتار بود یکی مریض دار بود, یکی مشکل مالی داشت, یکی کربلا خواست, یکی در آرزوی خواستن همسری صالح, گاهی هم شدی سنگ صبور خیلی ها که با تو درد و دل میکردند و آرام میشدند در این نه سال از پرواز آسمانیت بارها و بارها شاهدش بودم که چگونه از تو یاری خواستند و تو دست رد به آنها نزدی... و اما... کسانی هم بودند که داغ شهادتت آتش بر جانشان زد که خاموشی نداشت,و در آرزوی شهادت آنقدر دویدند تا رسیدند که بر سر مزارت آمد و نوشت به یادش باشی که بعد از شهادتت بیقرار بود و میگفت بعد از تو قلبش آرام ندارد و در آرزوی وصال تو هست که عکس تو را در خانه اش نگه داشت و از تو و تازه دامادی ات برای همسرش تعریف میکرد و غصه میخورد که عکس ها و فیلم های تو را به همسرش نشان میداد و میگفت میخواهم بعد از شهادتم مثل همسر این شهید صبور باشی که بر سر مزارت آمد و سینه میزد پور که به مراسمت آمد و از تو میگفت و از دیدن چهره معصومت اشک میریخت که به عشق تو عکست را همیشه با خود داشت و با حسرت میگفت از آن قافله جا ماندم که همسرش میگفت وقتی به مازندران می آمد اول بر سر مزارت حاضر میشد که پدرش میگفت بعد شهادتت غصه میخورد و میگفت تو را در جلوی چشمانش شهید کردند که به عشق تو نام مستعار خود را کمیل گذاشت و.... پس مگر میشود با تو مأنوس نشد!؟ این است انس با شهدا و طی نمودن مسیر آنها خوشا به حال شهدا که همه زندگی شان رنگ و بوی حسینی داشت سلام بر مردان جبهه حق و حقیقت و سلام بر سید وسالار شهیدان آقا ابا عبدالله الحسین ع به دل پاکتان قسمتان میدهیم ما را رها نکنید که سخت محتاج نگاهتان هستیم.... 13 شهریور نهمین سالگرد شهادت شهید مدافع وطن مصطفی (کمیل) صفری تبار و یازده نفر از همرزمانش را گرامی میداریم ارسالی همسر شهید صفری تبار @bicimchi1