بیسیمچی
اولین شعر در رثای مادر شهیده فاطمه اسدی، توسط استاد امیری اسفندقه سروده شد:
دست در دست نور میآید
زنی از راه دور میآید
چه زنی شیرزن، زنی دیگر
زنی از نور نیز روشن تر
زنی از نسل روشن باران داغدار شهادت یاران
تهی از ترس و یأس و دلشوره
قلب تاریخ، نبض اسطوره
اسوه عشق، اسوه ایثار
خفته در کوه و همچنان بیدار
ابر و آتش، بهار و تابستان
آبروی تمام کردستان
میرسد باشکوه چون خورشید
زنی از پشت کوه چون خورشید
همه فرهنگ و فر، همه آیین
زینبی واره فاطمه آیین
میرسد تا که داغ تازه شود
کوچه با چلچراغ تازه شود
میرسد داغ همچنان خبرش
داغدار دو گوشه جگرش
با وقار و صبور و سنگین است
زن دیگر که گفتهاند این است
زنی از شام روضههای دمشق پاسدار عفاف و عزت و عشق
زنی آیینه دار بیداری
زنی آیینه وفا، آری
آری، آری زنی شهیده و پاک
رفته از خاک تا دل افلاک
آسمان حبس کرده آهش را
باد جارو کشیده راهش را
میزند آب کوچه را باران
موج در موج گریهی یاران
به زنان قبیلهی سوگند بسپارید تا که کل بکشند
دست در دست نور میآید
زنی از راه دور میآید
زنی از نسل روشن باران داغدار شهادت یاران
✍مرتضی امیری اسفندقه
#مادر
#همسر_وفادار
#عشق
#مادر_شهیده_عشق
#فاطمه_اسدی
@bicimchi1