eitaa logo
بیسیم‌چی
5.4هزار دنبال‌کننده
28.1هزار عکس
15.1هزار ویدیو
136 فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. دریافت محتوا @Sanjari @a_a_hemati @koye_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
◽️ گریه می‌‌کنیم، ولی در عین حال حسین (ع) را نیز می‌‌کشیم ... #محرم #عاشورا @bicimchi1
بیسیم‌چی
روایتگری شهید برای دوست و همرزم شهیدش انتشار به مناسبت پاسدارشهیدمدافع حرم به تاریخ قمری برسقای دشت کربلا برمسافرتاسوعا برمردانگی وغیرت عباس گونه ات منطقه ای که بودیم، لوله کشی آب وجود نداشت. آب مصرفیمون رو با یه بشکه 200لیتری میرفتیم ازچاه می آوردیم... اکثر اوقات که خستگی کار بهانه میشد برا فراموش کردن آب . پویا بدون اینکه حرفی بزنه باتمام خستگی که داشت میرفت آب می آورد... هیکل رشید و قشنگی داشت... مثل عباس... قرارشد تاسوعا بریم عملیات... جنگید... تاجواب سقایی کردن هاشو گرفت... موشک که خورد، از روی تانک پرت شد پایین. درست مثل عباس... از روی مرکب... عصر تاسوعابود... سالگرد شهادتت مبارک رفیق... یادت نرودمارا.... راوی دوست و همرزم شهید شهید @bicimchi1
بیسیم‌چی
قسمت آخر ساعت پنج بامداد بود که از بیسیم صدائی محزونی بچه‌ها را به عقب فرا میخواند... اینجاست که اقیانوس عطش نمایان میشود... آری دم دمای فجر بود که ندای عقب روی رسید... عده‌ای حج شان قبول شده بود و تن خون آلوشان که گواه تشیع سرخ علوی بود بر روی رمل‌ها مانده بود در حالی که فکه محل معراج اینان بود تا به... عند ربهم... نقل مکان کنند. امّا عده‌ای از این خاکیانِ واصل زخمی بودند... زخم تیر و ترکش از یک طرف ، خستگی مفرط از طرفی... و عقب روی دوستان و پیشروی دشمن بعثی هم از طرف دیگر... زخمی بودم ولی حرکت میتوانستم بکنم... کنار مجروح منای عشق‌ی رسیدم... جسم خونین‌اش را که پایش قطع شده بود چند متری با خود حمل کردم... ولی‌ای خدا نمی‌توانستم ، امکان‌اش فرض محال بود... آرام در آن فجر صادق چشمان خونین‌اش را نیمه باز کرد، داشت مطلبی میگفت... نشستم کنارش و و گوش‌ام کنار لبان تشنه و خونین‌اش تیز کردم... آرام آرام میفرمود : داداش برو الان علمدار دشت نینوا خواهد آمد با مشکی پر از آب... خواهش میکنم مرا رها کن و برو... از او جدا شدم و به آرامی از پیکر خونین‌اش دور میشدم با چشمانی بارانی... من از او دور میشدم و دشمن به او نزدیک... یا صاحب الزمان عج چه شد میان پیکر خونین او و دشمن غداره کش... دردی است در سینه پنهان... روز شده بود هنوز تعدادی از حاجیان به نوبت برای اعمال منی... امّا یار میخواهد اینان را در اعلی علیّین جای دهد پس امتحانی سخت و طاقت فرسا... میخواهد کربلا تکرار شود... ایهاالناس بیآئید کربلا به تصویر کشیده خواهد شد... شن‌های داغ... عطش... دشمن بی حیا... و تپه ماهور هائی برای صحنه گردانی تل زینبیه... به به همه چیز مهیاست تا ظهر عاشورا از دل اقیانوس عطش سر بیرون آورد... و انصار الحسین را نداسر دهد... هل من ناصر... این صدای آشنای کیست... این سخن دوست است از همین نزدیکی... صدائی از میان انصارالحسین بلند شد... لبیک یا حسین... آری لبیک را اینگونه سر میدهند... عطشان زخمی خسته... در مقابل خیل دشمن... روی شن‌های داغ فکه... و قمقمه‌های خالی آهای کجایند چادر به سر نامرد مردان مرفه ، تا مردان خدا را بنگرند و اندکی غیرتی شود ، حسین تنهاست... آری حسین فاطمه هم حج را نیمه تمام گذاشت و آمد به کرب و بلا... یعنی بلی به بلا گفتن... عزیزان من ! از مکه و مدینه شما را جدا کنم و شجره و جحفه و زمزم و... را بدهیم به مردمان عابد و زاهد... بیآئید شما را ببرم به مقتل... همانجا که زینب با داداش گرم صحبت بود... محفل خوبی بود... فقط داداش سر نداشت و خواهر دل... اینجا هم قتلگاه داشت... اینجا هم سرهای جدا از بدن... اینجا هم کانال حنظله... چه شباهتی خدایا... اینجا هم دشمن پا روی شهدا میگذاشت خنده مستانه میکرد... آری اینجا اقیانوس عطش است یعنی فکه... بازمانده @bicimchi1
#شوریده سری که شرح ایمان می کرد هفتاد و دو فصل سرخ عنوان می کرد با #نای بریده نیز بر منبر نی تفسیر خجسته ای ز #قرآن می کرد... #لایوم_کیومک_یااباعبدالله بیسیم چی https://eitaa.com/bicimchi1
بسم الله... حضرت زینب، آن کسی است که از لحظه شهادت امام حسین، این بار امانت را بر دوش گرفت و شجاعانه و با کمال اقتدار؛ آن‌چنان که شایسته دختر امیرالمؤمنین است، در این راه حرکت کرد. اینها توانستند اسلام را جاودانه کنند و دین مردم را حفظ نمایند. ماجرای امام حسین، نجاتبخشىِ یک ملت نبود، نجاتبخشىِ یک امّت نبود؛ نجاتبخشی یک تاریخ بود. امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با این حرکت، تاریخ را نجات دادند. 1377/2/18 السّلام علیک یا اباعبداللَّه و عَلی الارواح الّتی حلّت بفنائک. علیک منّا سلام‌اللَّه ابداً مابقیت و بقی اللّیل و النّهار و لاجعله اللَّه آخر العهد منّا لزیارتک. السّلام علی الحسین و علی علیبن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین. التماس دعا برای فرجش و فرجمون ... بیسیم چی https://eitaa.com/bicimchi1
پیچیده دراین #دشت عجب بوی غریبی جا مانده از آن قافله عطر گل #سیبی گاهی سر #نی بود و زمانی ته گودال طی کرد گل من چه فرازی چه نشیبی!!! #لایوم_کیومک_یااباعبدالله @bicimchi1
roze vaghee.mp3
5.49M
چیزی به نمانده... روایت پیشگویان بدوی ست که در روزی مثل این در آسمان دو می دمد... ندیدم به سرداری مگر بسیار سرها زیر پای او... @bicimchi1
سرمایه ندارم ببرم محضر #ارباب... سرمایه سری هست، فدای سر ارباب از کودکی‌ام یاد گرفتم... که بگویم: مادر پدرم، نذر پدر مادر ارباب! @bicimchi1
هنگامِ خداحافظی از قامتِ عمه خمیده ست خدا رحم کند از تو آقا چه بگویم که نرنجد مادر... امروزت از رٱسِ بریده ست خدا رحم کند.... @bicimchi1
کربلای امروز #یمن است که بیش از ۵ میلیون کودک قحطی زده در آن گرفتار لشکر ابن زیاد هستند که به نیابت از یزیدیان زمان، این مردم مظلوم و مقاوم را محاصره کرده‌اند @bicimchi1