۵ آذر ۱۴۰۰
#ســورهاعــراف
✨قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَ مِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا ۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِکَ عَدُوَّكُمْ وَ يَسْتَخْلِفَكُمْ فِی الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ{۱۲۹}
قوم موسى گفتند: هم پيش از آنكه نزد ما بيايى آزار مىشديم و هم پس از آنكه آمدى! پس چه بايد كرد؟ موسى گفت: اميد است پروردگارتان دشمن شما را نابود كند و شما را در اين سرزمين، جانشين آنان سازد تا ببيند شما چگونه عمل مىكنيد.(۱۲۹)
⬅️ بنی اسرائيل توقع داشتند پس از قيام موسى علیهالسلام كارها یک شبه درست شود و كشور مصر، با همه امكانات در اختيار آنان قرار گيرد و فرعونيان نابود شوند.
از اين رو مدعى بودند كه قيام حضرت موسى برايشان رفاه نياورده است اما در پاسخ آنان مىفرمايد: پيروزى، نياز به شرايطى همچون صبر تلاش و توکل دارد كه با فراهم شدن آنها يارى الهى فرا مىرسد.
◽️نکتـــهها
🍃رفاه و امنیت، اولین خواستههاى مردم از حكومتهاست «قالُوا أُوذِينا»
🍃مردم ضعيف الايمان، در هر شرايطى از انبیاء توقع رفاه دارند و در غير اين صورت از آنان نيز انتقاد مىكنند.
«قالُوا أُوذِينا مِنْ قَبْلِ»
🍃گاهى رهبران آسمانى مورد انتقاد پيروان كم ظرفیت و کم تحمل خود نيز قرار مىگرفتند.
«قالُوا أُوذِينا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا»
🍃اغلب مردم سعادت و خوشى را در راحتى و آسايش مىپندارند و نبود آن را ناكامى مىدانند غافل از آنكه اديان آسمانى براى تنظيم و جهت صحيح دادن به زندگى آمدهاند نه برطرف كردن تمام مشكلات دنيوى مردم «مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما»
🍃مشكلات طبيعى و اجتماعى را بايد از راه طبيعى و با تدبير حل كرد نه با اعجاز با توجه به آيه قبل «اصْبِرُوا»
و جمله: «بَعْدِ ما جِئْتَنا»
🍃رهبر بايد انتقادها را بشنود و پيام اميدبخش بدهد. «عَسى رَبُّكُمْ»
🍃ايمان به نظارت خداوند مایه دقت و پرهيزكارى است. «يَسْتَخْلِفَكُمْ فِی الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ»
🍃حكومت بر مردم وسیله آزمايش است نه لذت جوئی «فَيَنْظُرَ كَيْفَ»
🍃مردم در قبال حكومت مسئولند و با آن آزمايش مىشوند. «كَيْفَ تَعْمَلُونَ» و نفرمود: «كيف أعمل»
۵ آذر ۱۴۰۰
۵ آذر ۱۴۰۰
🔴 عنایت امام زمان به زائر مسجد جمکران
آقای دکتر سعادت که یکی از افراد اطاق عمل بیمارستان آیت اللّه صدوقی میباشد، این قضیه را نقل میکنند که در زمان جنگ تحمیلی عزیزانی که در جبهه مجروح میشدند آنها را با هواپیما به شهرها و بیمارستانها انتقال میدادند منجمله بیمارستان صدوقی. یک روز عده ای از عزیزان را به بیمارستان ما انتقال دادند طبق معمول گروه پزشکی آمدند و یکی یکی مجروحها را معاینه و دستورات لازم را در پرونده اش ثبت میکردند و طبق دستور صادره وارد عمل میشدند تا به جوانی رسیدند که او از ناحیۀ دو پا مجروح بود. اطباء متّحداً گفتند هر چه زودتر باید دو پایش را از زانو قطع کنیم وگرنه عفونت بالاتر میرود و مجبور میشویم از بالاترقطع کنیم. این موضوع را به او گفتند او قبول کرد و گفت راضیم به رضای خدا. بعد سؤال کرد چه موقع میخواهید عمل جراحی کنید؟ گفتند: فردا اول وقت، گفت: فردا چند شنبه است؟ گفتند: دو شنبه. گفت: برای سه شنبه عمل کنید، گفتند: عفونت بالاتر میرود باید بالاتر را قطع کرد، گفت: به مسئولیت خودم و نوشته داد. لذا روز سه شنبه خواستند او را به اطاق عمل ببرند، گفت: اول مرا به حمام ببرید، گفتند: آب برای زخمها ضرر دارد و اطباء اجازه نمی دهند. گفت: من هم به هیچ عنوان در اطاق عمل حاضر نمی شوم، هر چه با او صحبت کردند، حاضر نشد. مجدداً از او نوشته گرفتند و اجازه دادند، لذا همراه او، با برانکاه او را به طرف حمام برد، از او سوال کرد که چه لزومی دارد که به حمام بروی، در حالی که اینقدر برای شما ضرر دارد؟ در جواب گفت: هر هفته روزهای سه شنبه عازم مسجد مقدس جمکران میشدم، و قبل از حرکت غسل زیارت میکردم، میخواستم طبق هر هفته غسل کنم. او را در حمام بردم کمک کردم لباسهایش در آورد و گفت میخواهد بعد از غسل همانجا نماز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بخوانم. مرا بیرون کرد، پشت در صدای او را میشنیدم که میگفت آقا پاهایی که در خانه ات حرکت میکرد و با شما درد دل میکرد میخواهند از بدنم جدا کنند تو را به آن آبلههای پاهای عمه جانت حضرت رقیه سلام الله علیها اگر صلاح میدانی از خدا شفای مرا بخواه، از اینکه پاهایم را میبُرند ناراحت نیستم، از اینکه دیگر نمی توانم در خانه ات را ه بروم و برای مادرت و جد بزرگوارت ناله بزنم ناراحتم. از صدای نالۀ او هر کس از آنطرف عبور میکرد، از سوز ناله او میایستاد. پشت درِ حمام جمعیت ایستاده بودند و به نالههای او گوش میدادند همه با گریه، برای او دعا میکردند. بعد از دقایقی، دیگر صدایی نیامد همه ناراحت شدند و گفتند شاید از دنیا رفته، به در زدند و خواستند در را باز کنند نتوانستند، بعد از چند دقیقه جوان در را باز کرد و دوان دوان دوید به طرف اطاقش و درخواست کرد که لباسهای شخصی مرا بیاورید گفتند: چطور شد؟ پاهایش را نشان داد، پاهایی که مجروح بود، بدون هیچ گونه زخم و دردی سالم شده بود، گفت: با گفتن یا بقیةاللّه خوابم برد
🔺 و در عالم خواب، خدمت آقا حجة بن الحسن شرف یاب شدم، به من فرمودند: تو زائر و میهمان شبهای چهارشنبه من هستی، ما کسی که رفتار و کردار و گفتار و اعمالش برای ما باشد، اگر در گرفتاری از ما درخواستی داشته باشد، حاجت او را از خدا درخواست میکنیم.
🔹 خوشا به حال کسی که رفتار، نگاه، حجاب و اعمالش مورد رضایت خدا و اهل بیت باشد، زود به حاجت میرسد. لذا لباسهای خود را گرفت و گفت میخواهم به جمکران بروم و از آقا تشکر کنم.
📚 برگرفته از کتاب کرامات یار در جمکران نوشته سید محمد متین پور
۵ آذر ۱۴۰۰
۷ آذر ۱۴۰۰
۷ آذر ۱۴۰۰
#ســورهاعــراف
✨وَ لَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ{۱۳۰}
و همانا ما طرفداران فرعون را به قحطى و خشكسالى و كمبود محصولات گرفتار كرديم، باشد كه متذکر شوند و از راه انحرافى خود دست بردارند.(۱۳۰)
⬅️ «سنين» جمع «سنة» به معناى سال است اما وقتى با كلمه «أَخَذَ» به كار مىرود. اغلب به معناى قحطى و خشكسالى است. لذا ذكر «نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ» شايد براى بيان مصداق بارز قحطى باشد.
گاهى بلاها و سختىها، در مسير بيدارى و امتحان انسان و زمینه هلاكت اوست. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَالثَّمَراتِ»
⬅️ حضرت على علیهالسلام مىفرمايد: خداوند با كم شدن محصولات و بازداشتن بركات و بستن در خزانههاى خيرات گناهكاران را مىآزمايد تا آنان متنبّه و متذکر شده و توبه كنند و گناهان را ترک كنند.
نکتـــهها
🍃در تربيت گاهى بايد از اهرم سختى و تنگنا نيز استفاده كرد. «وَ لَقَدْ أَخَذْنا»
🍃اراده خداوند بر عوامل طبيعى حاكم است. «أَخَذْنا ... بِالسِّنِينَ»
🍃قحطى و خشكسالى يا كيفر الهى است و يا هشدار و زنگ بيدار باش. «بِالسِّنِينَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ» آرى تحولات هستى هدفدار است.
🍃زمينههاى هدايت و سعادت در خانواده مستكبرترين افراد نيز وجود دارد.
«آلَ فِرْعَوْنَ ... لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»
🍃ممكن است علیرغم تلاش براى ارشاد مردم هيچ وسيله و طرحى در بعضى كارساز نباشد. چون انسان در پذيرش آزاد است نه مجبور.
«أَخَذْنا ... لَعَلَّهُمْ»
۷ آذر ۱۴۰۰
۷ آذر ۱۴۰۰
#سکوت_با_تزکیه_نفس_برکت_دارد:
❇️استاد حسن زاده آملی:
🌷 بعضی خیلی ساکتند و این سکوت اگر از روی تزکیه نفس باشد خیلی برکت دارد، چون این سکوت دهن بستن است و دل را باز می کند و سِرّ آدم به حرف در می آید برخلاف باز بودن دهن به خصوص که نعوذبالله اگر از روی هرزگی و یاوه گویی باشد چه در خوراکش و چه در گفتارش که روح او هم هرزه می شود، از همین رو فرمودند اول اندیشه وانگهی گفتار، چانه چنین آدمی را عقل می گرداند.
۷ آذر ۱۴۰۰
۷ آذر ۱۴۰۰
🔸️🍁🔸️🍁🔸️🍁🔸️🍁🔸️
موفقیت این نیست که هرگز اشتباه نکنیم بلکه یعنی: یک اشتباه را دوبار تکرار نکنیم.
وقتی می خواهید موفقیت خود را ارزیابی کنید ببینید چه چیزی را از دست داده اید که این را به دست آورده اید.
حق متعال در سوره لقمان آیه ۶ می فرماید: و بعضی از مردم سخنان بیهوده را می خرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند. برای آنان عذابی خوارکننده است!
۷ آذر ۱۴۰۰
۷ آذر ۱۴۰۰