هواپیمای آقای رییسی در بازگشت از آمریکا، حامل ۳۵۰۶ قطعه عتیقهی هخامنشی است که نود سال پیش رضاشاه به آمریکا فرستاده بود!
اما قصه از چه قرار است؟
در اولین سالهای پادشاهی رضاخان، باستانشناسان آمریکایی به مناطق باستانی ایران راه پیدا کرده و به کاوش در بِکرترین نقاط باستانی ایران پرداختند؛ تنها از تخت جمشید بیش از سی هزار عتیقهی باستانی کشف شد. تا جاییکه کاوشگران امریکایی در گزارشهای خود به دولت آمریکا نوشتند؛
«گروه ما در تخت جمشید به یکی از بزرگترین کشفیات تمام تاریخ دست یافته است.»
آمریکاییها پس از این کشف عظیم، زمزمهی انتقال آن به آمریکا را راه انداختند؛ دولت وقت ایران به شدت مخالفت کرد و کار به دعوای سیاسی کشید. نهایتا رضاشاه شخصا به مسأله ورود و با انتقال همهی عتیقهجات کشفی به آمریکا موافقت کرد.
وزیر فواید به سفیر آمریکا گفته بود؛
«به جز من و نخست وزیر، همهی وزرا با انتقال سی هزار لوح گلی به آمریکا مخالف بودند، ناچار مسئله به شخص شاه ارجاع شد. ایشان نیز وقتی شنیدند انتقال این آثار به آمریکا برای حل و فصل اختلافمان با آمریکا ضروری است، موافقت کردند»
حجم آثار عتیقهای که از تخت جمشید نصیب آمریکاییها شد به قدری بود که برای جابجاییاش به بندر بوشهر، به قول یکی از باستانشناسان آمریکایی به کاروانی از کامیونها نیاز بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرامشی که داره..:)✨❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غرب_بدون_سانسور
تجمع خودسگپنداران در برلین آلمان!!!
انسانهایی که خود را سگ میپندارند!
حدود 1000 نفر که ترجیح میدهند به جای انسان به عنوان سگ شناخته شوند در ایستگاه راهآهن برلین تجمع و به زوزه_کشیدن یا پارس_کردن با يکديگر ارتباط برقرار کردند
پی نوشت:
تهِ زندگی نکبت باری که با اسم #آزادی_در_انتخاب میخوان واسمون نسخه پیچی کنن به اینجا ختم میشه.
[ مَحفِلِ،عاشِقی ]
چالش نوشتن سئ روز 🥢 روز 1 : شخصیت خود را توصیف کنید . روز 2 : چیزهایی که شمارا خوشحال میکند . روز
روز سوم :
یادمه تابستونِ سالِ پیش اتقدر تباه و جوگیر بودم که ساعت هفت صبح کلاس ثبت نام کرده بودم:)🤣
و اینجوری بود که باید شیش پامیشدم کارامُ میکردم ، حاضر میشدم و شیش و نیم راه میافتادم
یه بار انقدرر گیج بودم اتوبوس اشتباهی سوار شدم و وقتی فهمیدم که نصف راهو رفته بود
یه جا پیاده شدم که تا حالا توعمرم ندیده بودم اونجارو
بعد انقد خوش شانسم نشانم بالا نمیومد اصن .🦦
هیچی دیگه اومدم اسنپ گرفتم
بعد وقتی رسیدم میخواسم پول بدم
پولام نبود :)
کیف پولمو دزیده بودن مث اینکه🤣
خداروشکر کارتم تو کیفم بود
بعد به اسنپیه میگفتم شماره کارت بده میگف نه نمیشه
میگفتم داداش شماره کارت بده الان میریزم
پیر بود ، میگف نه تو پولمو نمیدی
از آخر به زور راضی شد شماره کارت پسرشو داد پولو ریختم
بعد پیاده شدم رفتم کلاس چون برای بار هزارم دیر اومده بودن معلممون رام نداد :)🤣
و پاشدم اومدم خونه.
پ ن :بد شانسم خودتونید.
#چالش_سی_روز