.
.
| #شــهادتامامکاظم 🌙🖤|
.
.
شاعر واعظے به نام "رُباطے" بود، در راه، ماجراےشهادت امام را برای دعبل تعریف ڪرد.
_ هـ😈ــارون امام را به سندیبنشاهک سپرد ڪه رئیس شهربانے بغداد بود.
یحییبنخالد، پدر فضل ڪه موقعیت برامکه را در خطر دیده بود به هارون قول داد امام را مسموم کند.
سرانجام یحیی مقداری #رطب را به زهر آلود و به ابنشاهک داد تا به امام بخوراند.
زمانے ڪه امام را #تب شدیدے فرا گرفت، او را به اتاق مفروش انتقال دادند و بر بسترےتمیز خواباندند.😢😞
ابنشاهک هشتاد نفر از بزرگان را جمع ڪرد و گفت:" می بینید ڪه امام رافضیان به سختے بیـــمار است و از هوش رفته است. اگر از دنیا رفت بدانید ڪه به مرگ طبیعے مرده است."
ناگهان امام چشــ👁ـم گشود و گفت:" مرا با #رطبزهرآلود #مسموم کرده و از سیاه چال به این اتاق آورده اند. فردا رنگم تغییر می کند و روز بعدش از دنیا خواهم رفت."😓😭
ابنشاهک ڪه رسوا شده بود، از خشم و خجالت مےلرزید.
|برگرفته از ڪتاب دعبل و زلفا|
#کانال_چادرمون_عشقه💞
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@blackchador