مسجد حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) فولادشهر
#پوستر آغاز عملیات والفجر ۲ (۲۹ تیر ۱۳۶۲ ش)
زندگی نامه
✅در سال ۱۳۳۷ ه ش در یکی از خانههای قدیمی منطقهی مستضعفنشین (پشت مسجد امام) درشهر« اصفهان» متولد شد. پدرش از راه کارگری و مادرش از طریق قالیبافی مخارج زندگی خود را تأمین و آبرومندانه زندگی میکردند و از عشق و محبت سرشاری نسبت به ائمهی اطهار (ع) و حضرت زهرا (ع) برخوردار بودند، تا آنجا که با همان درآمد ناچیز جلسات روضهخوانی ماهانه در منزلشان برگزار میشد.
✅سختکوشی و تلاش، با زندگی مصطفی عجین شده بود، به طوری که در شش سالگی (قبل از آنکه به مدرسه راه یابد) به مغازهی کفاشی میرفت و در ایام تحصیل نیز نیمی از روز را به کار مشغول بود. او که از بیت صالحی برخاسته بود و به لحاظ مذهبی، خانوادهای مقید ومتدین داشت، تحصیل در هنرستان را به دلیل جو طاغوتی و فاسد آن زمان تحمل نکرد و از محیط آن کناره گرفت و با مشورت یکی از علما به تحصیل علوم دینی پرداخت . شهید ردانیپور سال اول طلبگی را در حوزهی علمیهی اصفهان سپری کرد. پس از آن برای ادامهی تحصیل و بهرهمندی از محضر فضلا و بزرگان راهی شهر قم شد و در مدرسهی حقانی به درس خود ادامه داد. مدرسهی حقانی در آن زمان بنا به فرمودهی شهید بهشتی (ره) پذیرای طلابی بود که از جهت اخلاقی، ایمانی و تلاش علمی نمونه بودند. او نیز که از تدین، اخلاق حسنه، بینش و همت والایی برخوردار بود، به عنوان محصل در این حوزه پذیرفته شد. با سختکوشی و تحمل مشقتها آشنایی دیرینهای داشت، حتی در ایام تعطیل از کار و کوشش غافل نبود. ایشان حدود شش سال مشغول کسب علوم دینی بود. با نضج گرفتن انقلاب اسلامی با تمام وجود در جهت ارشاد و هدایت مردم وارد عمل شد و با استفاده از فرصتها برای تبلیغ به مناطق محروم کهکیلویه و بویراحمد و یاسوج سفر کرد و در سازماندهی و هدایت حرکت خروشان مردم مسلمان آن خطه، تلاش فراوانی را از خود نشان داد.
با شروع جنگ تحمیلی، به همراه عدهای از همرزمان خود از« کردستان» وارد جنوب شد و با نیروهای اعزامی از اصفهان (سپاه منطقهی ۲) که در نزدیکی آبادان «جبههی دارخوین» مستقر بودند، شروع به فعالیت کرد. از مهمترین علل شش ماه مقاومت مستمر نیروها در این خط، وجود این روحانی عزیز و دلسوز بود که به آنها روحیه میداد، سخنرانی میکرد و یا مراسم دعا برگزار مینمود.
✅ایشان با تجربهای که از کار در جبهههای کردستان داشت، سلاح بر دوش، به تبلیغ و تقویت روحی رزمندگان میپرداخت و با برگزاری جلسات دعا و مجالس وعظ و ارشاد، نقش مؤثری در افزایش سطح آگاهی و رشد معنوی رزمندگان ایفا مینمود و در واقع وی را میتوان یکی از منادیان به حق و توجه به حالات معنوی در جبههها نامید.
✅دو هفته پس از ازدواج، صدق و تلاش این روحانی عارف و فرماندهی شجاع در عملیات والفجر ۲ به نقطهی اوج رسید و عاشقانه ردای شهادت پوشید و به وصال محبوب نایل شد. بدینسان در تاریخ ۱۵/۵/۶۲ بر پروندهی افتخارآفرین دنیوی یکی دیگر از سربازان سلحشور سپاه امام زمان (عج)، با شکوهی هر چه تمامتر، مهر تأیید نهاده شد و جسم پاکش در منطقهی حاج عمران مظلومانه بر زمین ماند و روح باعظمتش به معراج پرکشید؛ گرچه تا این تاریخ نیز ایشان در زمرهی شهدای #مفقودالجسد است. وی که بارها در جبهههای نبرد مجروح گردیده بود و اغلب تا سرحد شهادت نیز پیش رفته بود، در حقیقت شهید زندهای بود که همواره به دنبال شهادت، عاشقانه تلاش میکرد.
این جمله از اولین وصیتنامهاش برای شاگردان و رهروانش به یادگار ماند: «عمامهی من کفن من است.»
@bmasjedma