#شهدا_نوشت | نعمت های خدا
🔶رسیدگی ابراهیم به مشکلات مردم، مرا یاد حدیث زیبای حضرت سیدالشهداء انداخت که میفرمایند: حاجات مردم به سوی شما از نعمتهای خدا بر شماست، در ادای آن کوتاهی نکنید که این نعمت در معرض زوال و نابودی است.
📚قسمتی از کتاب سلام بر ابراهیم
@boesna_news
#شهدا_نوشت | رفیق بامرام
جلوی در ورزشگاه هنوز شلوغ بود. همان حریف فینال ابراهیم با مادر و کلی از فامیل ها و رفقا دور هم ایستاده بودند. خیلی خوشحال بودند. یکدفعه همان آقا من را صدا کرد.برگشتم و با اخم گفتم: بله؟! آمد به سمت من و گفت: شما رفیق آقا ابرام هستید، درسته؟ با عصبانیت گفتم: فرمایش؟!
بی مقدمه گفت: آقا عجب رفیق با مرامی دارید. من قبل مسابقه به آقا ابرام گفتم، شک ندارم که از شما میخورم، اما هوای ما رو داشته باش، مادر و برادرام بالای سالن نشستند، کاری کن ما خیلی ضایع نشیم.
بعد ادامه داد: رفیقتون سنگ تموم گذاشت.نمی دونی مادرم چقدر خوشحاله. بعد هم گریه اش گرفت و گفت: من تازه ازدواج کرده ام. به جایزه نقدی مسابقه هم خیلی احتیاج داشتم، نمیدونی چقدر خوشحالم.
📚بخشی از کتاب سلام بر ابراهیم
@boesna_news
#شهدا_نوشت | دیوارنویسی
یک بار به او گفتم اگر شعاری ضد حکومت روی دیوار بنویسند و ما برویم آن را پاک کنیم، چه سودی داره چرا این همه وقت میگذاری تا شعار پاک کنی؟ این همه پاک میکنی، خب دوباره مینویسند! گفت: نه، این کسانی که مینویسند زیاد نیستند. اما می خوان این طور جلوه بدهند که خیلی هستند. من اینقدر پاک می کنم تا دیگر ننویسند.
در ثانی اینها دارند یه مسئله را که به قول خودشون به رئیس جمهور مربوط میشه به حساب رهبری و نظام می گذارند. این ها همه برنامه ریزی شده است.
📚بخشی از کتاب پسرک فلافل فروش | زندگینامه و خاطرات طلبهی جانباز، شهید مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری
@boesna_news