پیامبر خدا (ص):
مؤمنان امّت من #اهلبیت مرا كه امانت من [در ميان ايشان] هستند تا روز قيامت پاس مى دارند.
📚الكافی: 2/46/3
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
...
روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی
بود ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش
فرو رفت از شدت درد فریادی زد
سوزن را چند متر دور تر پرت کرد .
مردی حکیم که از ان مسیر عبور می کرد
ماجرا را دید سوزن را اورد به کفاش
تحویل داد و شعری را زم زمه کرد
درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن انگه که خارش خوری .
این سوزن منبع درامد توست این
همه فایده حاصل کردی یک روز که
از ان دردی برایت امد ان را دور می اندازی!
درس اخلاقی اینکه اگر از کسی یا
وسیله ای رنجشی امد بیاد اوریم
خوبی های که از جانب ان شخص
یا فوایدی که از ان حیوان وسیله
یا درخت در طول ایام به ما رسیده ,
ان وقت تحمل ان رنجش اسان تر می شود
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشمندان باب اسفنجی و پاتریک رو تو دنیای واقعی تو اعماق دریا پیدا کردند!😄
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🛕"داستان قلعه زنان وفادار"
در شهر وینسبرگ آلمان قلعه ای وجود دارد به نام زنان وفادار که داستان جالبی دارد و مردم آنجا با افتخار آنرا تعریف میکنند !
در سال 1140 میلادی شاه کنراد سوم شهر وینسبرگ را تسخیر میکند و مردم به این قلعه پناه میبرند و فرمانده دشمن پیام میدهد که حاضر است اجازه بدهد فقط زنان و بچهها از قلعه خارج شوند و به رسم جوانمردی با ارزش ترین دارایی خودشان را هم بردارند و بروند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشند.
قیافه فرمانده دیدنی بود وقتی دید هر زنی شوهر خودش را کول کرده و دارد از قلعه خارج میشود...! زنان مجرد هم پدر یا برادرشان را حمل میکردند، شاه خندهاش میگیرد، اما خلف وعده نمیکند و اجازه میدهد بروند
و این قلعه از آنزمان تا به امروز به نام "قلعه زنان وفادار" شناخته میشود !
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
❤ #خداجانم!!!
نمی دانم
تو را به اندازهی نفسم دوست دارم
یا نفسم را به اندازهی تو!؟
🌸 نمی دانم ..
چون تو را دوست دارم نفس می کشم
یا نفس می کشم که تو را دوست بدارم!؟
🌸 نمی دانم ..
زندگیام تکرار دوست داشتن توست،
یا تکرار دوست داشتن تو، زندگی ام !
🌸 تنها می دانم:
که دوست داشتنت
لحظه، لحظه، لحظهی زندگی ام را می سازد
و عشقت ذره، ذره، ذره ی وجودم را !
❤ #شکر_که_دارمت_خدا
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
─┅═ೋ❅🔴❅ೋ═┅─
🌹امیرالمؤمنین علی(ع)
ياد خدا عقل را آرامش مى دهد،
دل را روشن مى كند
و رحمت او را فرود مى آورد.
📚تصنیف غرر،ح3633
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی در جايی میخواندم كه شيطان
حضرت مسيح را به بالای برج اورشليم برد
و گفت: اگر تو وابسته و عزيز خدايی
از اين بالا بپر تا خدای تو
تو را نجات دهد
مسيح آرام آرام شروع به پايين آمدن
از برج كرد.
شيطان پرسيد، چه شد؟
به خدايت اعتماد نداری؟
مسيح پاسخ گفت: مكتوب است كه
تا زمانی که ميتواني از طريق عقلت
عاقبت کاری را بفهمی، خدايت را امتحان نكن
تا آنجا كه میتوانیم برای هر كاری
سر به آسمان نگيرم و استمداد نطلبیم
چون او بزرگترين یاریاش را كه
عقلانيت است، قبلا هديه داده است.
نکته جالب متن فوق اینجاست که
بزرگترین موهبت الهی که عقل است را
نمیبینیم و باز دنبال معجزات دیگر هستیم
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
وقتی که ملّا اعصاب نداره
آقاااا… انقدر این ملا نصرالدین ما رو اذیت نکنید!!! 😅
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نداشته هایت را بی خیال …
غصه هایت را بی خیال…
هر چه که تورا نا آرام میکند، بی خیال
همین که امروز نفس میکشی ؛
خوش به حالت!
عمیق نفس بکش:
عشق را
زندگی را
بودن را
بچش …
ببین …
لمس کن …
که زندگی زیباست
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرام باش درست می شود ...نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست . آفتاب می تابد ، شاخه ها جوانه می زنند و تمامِ شکوفه های در انتظار متولد خواهند شد . هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب نمیایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار نمیمانَد... نور ، سپاه سیاهی را می درد حتی اگر به قدرِ روزنه ای باشد و بهار ؛ هزار هزار زمستان را سبز میکند ، روزهای سخت رو به پایان است ، آرام باش دوست من😊
🌙⭐شبتون غرق در آرامش⭐🌙
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
سلام سلام سلام صبح بخیر☀
موفقیت و پیروزی آغاز شد ...خدایا شکرت🙏
🍎نیایش صبحگاهی
خدای مهربانم به دلهایمان صفای صبح به دیدگانمان توان دیدن زیباییها و به دستهایمان توان و قدرت هدیه دادن عشق را عنایت فرما الهی آمین . . . نوری از آسمانهای الهی برای تابیدن به اجابت آرزوهایتان میطلبم الهی که بهترینها در بهترین زمان برای شما حاصل شود صبح زیباتون پراز شادی و طراوت
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
...
🌷🌷🌷
📚داستان کوتاه
درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .
کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟
درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی ؟
درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت .
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست . . .
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥داستان زندگی #شیخ_فضل_الله_نوری، عالمی که با تمام وجود ایستاد تا اسلام حاکم باشد نه تفسیر انسانها از اسلام
♨️تصویر پیکر شیخ فضل الله بالای چوبه دار یک معنا دارد.
گاهی فضا را آنقدر غبار آلود میکنند که مردم یک شهر رضایت میدهند عالمشان را بالای دار ببینند.
و تاریخ تکرار شدنی است...
🏴 ١١مرداد سالروز شهادت آیت الله العظمی شیخ فضل الله نوری
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﺍﯾﺎ را براتون آرزو میکنم
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ #ﭘﺪﺭ ﻋﺰﺕ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ #ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ #ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﭘﺮسے ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ #ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﻬﺮﺑﺎنے ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ #همسر ﻣﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ #ﻃﻔﻞ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ #ﺩﻭﺳﺖ ﻭﻓﺎ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ #ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ #ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﻤﺪﺭﺩﯼ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ #ﻣﺮﺩﻩ ﺩﻋﺎ ﺍﺳﺖ.
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺮﺍﯼ #ﺁﺧﺮﺕ نیڪے ﺍﺳﺖ.
🦋ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻫﺎ ﺍﻧﺲ ﺑﮕﯿﺮیم
ﺑﻬﺘﺮین ها ﺭﺍ
ﺑﺮﺍتون ﺍﺯ ﺩﺭﮔﺎﻩ پروردگار آرزو میکنم🙏
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
💐🍃🌟🍃💐🌟
🔴 روز عید بزرگ مباهله
🌹سالروز بخشش انگشتر در رکوع و نزول آیه ولایت"انما ولیکم.. "
(آیه 55 مائده)
🌹سالروز نزول آیه تطهیر و صدور حدیث شریف کساء در جریان مباهله
🌹 سالروز نزول سوره مبارکه انسان (هل اتی) در شأن پنج تن آل عبا علیهم السلام می باشد.
💐این روز بزرگ به محضر قلب عالم امکان امام زمان ارواحنا له الفداء
وشیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام
و سرتاسرجهان تبریک و تهنیت باد.💐
☀️اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام ☀️
اَللَّهُمَّ العَنِ الجِبتَ وَ الطّاغوت وَ النَّعثَل وَ عَذّبهُم عَذاباً شَدیداً
🌹اعمال_این_روز.....
۱-غسل
۲-دورکعت نماز مثل نماز عید غدیر
۳-خواندن دعای مباهله
۴-هفتاد بار استغفار
۵-صدقه دادن
۶-زیارت امیرالمومنین
۷-زیارت جامعه کبیره که از همه مناسب تر است....
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
شمه ای از ماجـــرای مباهله 🔽
🔴مباهله با دُردانه های خدا
فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَ أَبْنَآءَکُمْ وَ نِسَآءَنَا وَ نِسَآءَکُمْ وَ أنفُسَنَا وَ أنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکَٰذِبِینَ
پس هرکه با وجود دانشی که (درباره عیسی) سوی تو آمد ، با تو محاجّه کند پس بگو :بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان (نفس و جانمان ) و خودتان را فرابخوانیم ، سپس (به درگاه خدا )تضرّع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم .
📚سوره آل عمران ، آیه۶۱
✨ هنگامى كه خبردعوت پیامبر (ص) منتشر شد و به آنجا رسيد، گروهى از علماى نجران براى بحث و مناظره با پيغمبر(ص) به مدينه آمدند.
علماى نجران در بحث محكوم شدند ولی گفتند مباهله کنیم
زمانى كه دو طرف بحث نمىتوانستند يكديگر را قانع كنند، مقابل هم مىايستادند و به اين صورت نفرين مىكردند: «خدايا! هر يك از ما را كه بر باطل هستيم با عذاب خود هلاك كن!»
هنگام مباهله،پیغمبر (ص) فقط على بن ابى طالب، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسين علیهم السلام را با خود همراه كردند.
اسقف نجران هنگامى كه از دور چهرههاى نورانى آن بزرگواران را ديد به نصارى گفت:
من چهره كسانى را مىبينم كه اگر از خدا بخواهند كوهى را از جا بكند، خداوند دعاى آنها را مستجاب خواهد كرد. با چنين كسانى مباهله نكنيد كه آتشى نازل خواهد شد و همه شما در آن خواهيد سوخت و تا روز قيامت هيچ نصرانىاى در عالم باقى نخواهد ماند؛ پس برگرديد و از اين مباهله صرف نظر كنيد!
👈در نهايت نيز علماى نجران حاضر به مباهله با پيامبر(ص) نشدند و دادن جزيه را پيشنهاد كردند.
📚درپرتو ولایت ص ۴۴
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞کلیپ تصویری مباهله پیامبر اسلام با مسیحیان نجران
#مباهله
با اهل جدل مجادله باید کرد
با تیغ زبان مقابله باید کرد
بر منطق وحی سر اگر نسپردند
بی چون و چرا مباهله باید کرد
شعر از مه و مهر شب شکن باید گفت
از فاطمه و اباالحسن باید گفت
تا خاطره ی مباهله گُم نشود
پیوسته، سخن، سخن، سخن باید گفت
🌸 عید مباهله روز اثبات حقّانیت
اهل البیت عصمت و طهارت توسط
خداوند عّزوجل بر تمامی اَدیان و مذاهب
جهان بر تمامی #شیعیان و مُحبّین
#آل_یاسین (علیهم السلام) مبارک باد
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و
🌸آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ⭐️(وقتی چتــرت خداست)🌙
بگذار ابر سرنوشت هر چقدر میخواهد ببارد
⭐️(وقتی دلت بــا خداست)🌙
بگذار هر کس میخواهد دلت را بشکند
⭐️(وقتی توکلت با خداست)🌙
بگذار هر چقدر میخواهند با تو بی انصافی کنند
⭐️(وقتی امیدت با خداست)🌙
بگذار هر چقدر میخواهند نا امیدت کنند
⭐️(وقــتـی یـــارت خداست)🌙
بگذار هر چقدر میخواهند نا رفیق شوند
⭐️(همیشه بـــا خـــدا بـمان )🌙
چتر پروردگار، بزرگترین چتر دنیاست
چتر خدا بالای سر زندگیتون دوستان مهربانم
🌷شـبـتـون مـعـطـر به عـطـر گــل🌷
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سلام صبحبخیر
🌹روزت عــاشقــانــه و زیــبــا
نیایش صبحگاهی🙏
خدایا ازت سپاسگزارم که روز دیگری بر من عطا کردی که میبینم ، خورشید بی دریغ میتابد، آسمان میبارد، درختان میوه میدهند .خلقت هستی در کل در خدمت آدمیزاد است و تو بی هیچ انتظاری میبخشی ومیدهی. خدایا دوستت دارم و اینهمه نعمت را شکر میگویم.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🌹درود بر تو دوست خوبم
🌹امروزت بخیر و زیبا
بگذار هر ثانیه، حالِ تو خوب باشد،🌺
بگذار رفتنے ها بروند و ماندنے ها بمانند.🌸
تو لبخندت را بزن ، انگار نه انگار...🌺
حالِ خوبِ خودت را به هیچ اتفاق 🌸
و شرایط و شخصے گره نزن!🌺
بی واسطه خوب باش، 🌸
بے واسطه شادے ڪن 🌺
و بے واسطه بخند...🌸
شڪ نڪن؛ تو ڪه خوب باشی؛ 🌺
همه چیز خوب مے شود،🌸
خوب تر از چیزے ڪه فڪرش را میڪنی.🌺
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
...
زيبايي انسان در چيست؟
روزي شاگردان نزد حکيم رفتند و پرسيدند: «استاد زيبايي انسان درچيست؟»
حکيم 2 کاسه کنار شاگردان گذاشت وگفت: «به اين 2 کاسه نگاه کنيد اولي ازطلا درست شده است ودرونش سم است و دومي کاسه اي گليست و درونش آب گوارا است، شما کدام راميخوريد؟»
شاگردان جواب دادند: «کاسه گلي را.»
حکيم گفت: « آدمي هم همچون اين کاسه است. آنچه که آدمي را زيبا ميکند درونش واخلاقش است. بايد سيرتمان رازيباکنيم نه صورتمان را»
#داستان_های_کوتاه
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
بازرگان و انوشیروان
بازرگانى در زمان انوشیروان مى زیست و مالى فراوان گرد آورد. پس از سال ها، او که در مملکت نوشیروان غریب بود، تصمیم به بازگشت به دیار خویش گرفت، ولى بدخواهان، نزد پادشاه بدگویى کردند که فلان بازرگان، از برکت تو و سرزمین تو، چنین مال و منال به هم رسانده است و اگر او برود، دیگر بازرگانان هم روش او را در پیش مى گیرند و اندک اندک رونق دیار تو، هیچ مى شود.
انوشیروان هم رأى آنها را پسندید و بازرگان را احضار کرد و گفت که اگر مى خواهى، برو؛ ولى بدون اموال.
بازرگان گفت: «آنچه پادشاه فرمود، به غایت صواب است و از مصلحت دور نیست. اما آنچه آورده بودم و در شهر تو به باد رفت، اگر پادشاه دو چندان باز تواند داد، ترک همه مال گرفتم.
نوشروان گفت: اى شیخ! در این شهر چه آورده اى که باز نتوانم داد؟
گفت: اى مَلِک! جوانى آورده بودم و این مال بدو کسب کرده. جوانى به من باز ده و تمامت مال من باز گیر.
نوشیروان از این جواب لطیف متحیّر شد و او را اجازت داد تا به سلامت برفت.
جوامع الحکایات
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
📚داستان کوتاه
گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد.
عکس خود را در آب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد.
غمگین شد.
اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد.
در همین حین چند شکارچی قصد شکار او کردند.
گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک می دوید، صیادان به او نرسیدند ٬ اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش به شاخه ی درخت گیر کرد و نمی توانست به تندی فرار کند.
صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند.
گوزن چون گرفتار شد با خود گفت:
دریغ پاهایم که از آن ها ناخشنود بودم نجاتم دادند، اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها می بالیدم گرفتارم کردند.
چه بسیارند در زندگی چیزهایی که از آنها خوشمان نمی آید ولی مایه خوشبختی و آسایش ما هستند و بالعکس چه چیزهایی که داریم و یا دوست داریم داشته باشیم اما مایه بدبختی و عذاب ما هستند. تمام تلاشمان را برای داشتن زندگی بهتر انجام دهیم اما همواره به حکمت های خداوند راضی باشیم.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
25.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ دیدنی از داستان مباهله...
هرگاه بعد از علم و دانشى كه به تو رسيده، باز كسانى دربارهٔ مسيح با تو به ستيز برخيزند، پس بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما نيز فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما نيز زنان خود را؛ ما از نفوس خود (و كسى كه همچون جان ماست) دعوت كنيم، شما نيز از نفوس خود؛ آنگاه مباهله و نفرين كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قراردهيم» (آلعمران/ ۶۱)
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
گویند که در شهر نیشابور موشی به نام «زیرک» در خانهی مردی زندگی میکرد.
زیرک دربارهی زندگی خود چنین میگوید:
«هرگاه مرد صاحبخانه خوراکی برای روز دیگر نگه میداشت، من آن را ربوده و میخوردم و مرد هرچه تلاش میکرد تا مرا بگیرد، کاری از پیش نمیبرد.
تا اینکه شبی مهمانی برای مرد آمد.
او انسانی جهاندیده و سرد و گرم روزگارچشیده بود.
هنگامی که مهمان برای مرد سخن میگفت، صاحب خانه برای آنکه ما را از میان اتاق رفت وآمد میکردیم براند(فراری دهد)، دستهایش را بههم میزد.
مهمان از این کار مرد خشمگین شد و گفت:
من سخن میگویم آنگاه تو کف میزنی؟ مرا مسخره میکنی؟
مرد گفت:
برای آن دست میزنم که موشها بر سر سفره نریزند و آنچه آوردهایم را ببرند.
مهمان پرسید:
آیا هرچه موش در این خانهاند همگی جرات و توان چنین کاری را دارند؟
مرد گفت:
نه! یکی از ایشان از همه دلیرتر است.
مهمان گفت:
بیگمان این جرات او دلیلی دارد و من گمان میکنم که این کار را به پشتیبانی چیزی انجام میدهد. پس تیشهای برداشت و لانهی مرا کند. من در لانهی دیگری بودم و گفتههای او را میشنیدم.
در لانهی من ١٠٠٠ دینار بود که نمیدانم چهکسی آنجا گذاشته بود اما هرگاه آنها را میدیدم و یا به آنها میاندیشیدم، شادی و نشاط و جرات من چندبرابر میشد.
مهمان زمین را کند تا به زر رسید
و آن را برداشت و به مرد گفت:
که دلیل دلیری موش این زر بود. زیرا که مال پشتوانهای بس نیرومند است. خواهی دید که از این پس موش دیگر زیانی به تو نخواهد رسانید.
من این سخنها را میشنیدم و در خود احساس ناتوانی و شکست میکردم. دانستم که دیگر باید از آن سوراخ، به جایی دیگر رفت.
چندی نگذشت که در بین موشهای دیگر کوچک شمرده شدم و جایگاه خود را از دست دادم و دیگر مانند گذشته بزرگ نبودم. کار به جایی رسید که دوستان مرا رها کردند و به دشمنانم پیوستند.
پس من با خود گفتم؛
که هرکس مال ندارد، دوست، برادر و یار ندارد.
مهمان و صاحبخانه، زر را بین خود بخش کردند. صاحبخانه زر را در کیسهای کرد و بالای سر خود گذاشت و خوابید، من خواستم از آن چیزی باز آرم تا شاید از این بدبختی رهایی یابم،
هنگامی که به بالای سر او رفتم، مهمان بیدار بود و یک چوب بر من زد که از درد آن بر خود پیچیدم و توان بازگشت به لانه را نداشتم. به سختی خود را به لانه رساندم و پس از آنکه دردم اندکی کاسته شد، دوباره آز مرا برانگیخت و بیرون آمدم.
مهمان چشم به راه من بود، چوبی دیگر بر سر من کوفت، آنچنان که از پای درآمدم و افتادم. با هزار نیرنگ خود را به سوراخ رساندم.
درد آن زخمها، همهی جهان را بر من تاریک ساخت و دل از مال و دارایی کندم. آنجا بود که دریافتم، پیشآهنگ همهی بلاها طمع است.
پس از آن، به ناچار کار من به جایی رسید که به آنچه در سرنوشت است خشنود شدم. بنابراین از خانهی آن مرد رفتم و در بیابانی لانه ساختم.
📚#کلیله_و_دمنه
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
...
🌹🌹 داستانی بسیار زیبا🌹🌹
در داروخانه، ﻓﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ با زبان ساده ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ؟ ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ .
ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ
ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯽ؟
ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎ ....
ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ، ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ ....
ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﺪﻩ ..
ﻣﺘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ،ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺵ ﯾﺦ ﺯﺩ ..
ﭼــﻪ ﺣﻘﯿــﺮﻭﻛﻮﭼﮏ ﺍﺳــﺖ ﺁﻥ ﮐﺴــﯽ ﻛــﻪ ﺑــﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻐــﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ !
ﭼــﺮﺍ ﻛـــﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧــﺪ ﺑﻌــﺪ ﺍﺯ ﺑــﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧــﺞ ، ﺷــــﺎﻩ ﻭ ﺳـﺮﺑــﺎﺯ ، ﻫـﻤــﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻌﺒــﻪ ﻗــــﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧـــﺪ.
جايگاه شاه و گدا ،
دارا و ندار ، قبراست...
"انسانیت" هست كه به یادگار می ماند..
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
...
اسب سواری...
مرد چلاقی را سرراه خود دید که
از او کمک می خواست مردِ سوار
دلش به حال او سوخت
از اسب پیاده شد و
او را از جا بلند کرد و
روی اسب گذاشت تا او را به
مقصد برساند
مرد چلاق وقتی بر اسب سوار شد
دهنه ی اسب را کشید و گفت:
اسب را بردم و با اسب گریخت.
اما پیش از آنکه
دور شود صاحب اسب داد زد
تو تنها اسب را نبردی *جوانمردی*
را هم بردی.
اسب مال تو ؛ اما گوش کن ببین
چه می گویم
مرد چلاق اسب را نگه داشت
مردِ سوار گفت: هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی؛
زیرا می ترسم دیگر هیچ سواری
به پیاده ای رحم نکند👌
#حکایت_آموزنده
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیچاره اونهایی که تاوان و هزینهی اشتباهات دیگران رو میدن....
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel