eitaa logo
بهلول عاقل | داستان کوتاه
38.5هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
6.7هزار ویدیو
70 فایل
📚حڪایات شیرین بهلول عاقل و داستانهاے آموزنده 😊 . . .کپی بنرهای کانال شرعا حرام است . . تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹 همراهی شما باعث افتخار ماست ♥️😍
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 📚خشم و شهوت روزى مقدونى، نزد آمد تا با او گفت و گو كند. ديوجانس كه مردى خلوت گزيده و مسلك بود، اسكندر را آن چنان كه او توقع داشت، نكرد و وقعى ننهاد. اسكندر از اين برخورد و مواجهه ديوجانس، برآشفت و گفت: اين چه رفتارى است كه تو با ما دارى ؟ آيا گمان كرده اى كه از ما بى نيازى ؟ -آرى، بى نيازم. تو را بى نياز نمى بينم.بر نشسته اى و سقف خانه ات، است. از من چيزى بخواه تا تو را بدهم. -اى !من دو بنده حلقه به گوش دارم كه آن دو، تو را اميرند. تو بندگان منى. آن بندگان تو كه بر من اميرند، چه كسانى‌اند؟ -خشم و شهوت. من آن دو را رام خود كرده‌ام ؛ حال آن كه آن دو بر تو اميرند و تو را به هر سو كه بخواهند مى‌كشند. برو آن جا كه تو را فرمان مى‌برند؛ نه اين جا كه فرمانبرى زبون و خوارى. 📚 منبع : حكايت پارسايان به کانال بهلول عاقل بپیوندید🔽 ❥↬ @bohlool_aghel ❥↬ @ostad_dehnavi ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═