❇️وضعیت فرهنگی نامناسب و نبود مدارس برای کودکان و اختلافات عدیده زوج ها به دلیل مسائل اقتصادی که سرانجام بیشتر آنان منجر به طلاق می شد .اینها نمونه های کوچکی از زندگی مردم در دوران پهلوی دوم میباشد که هیچوقت نمایش داده نشده است. آری تصاویر غیر قابل باور از زندگی مردم در زمان محمدرضاشاه که آنقدر به ما نشان نداده اند تصور آن با این همه بزک تاریخ توسط شبکه های‌ماهواره ای و باقیمانده های این خاندان مبهم و سخت میباشد 🇮🇷 اتحادیه عماریون 🔺همدلی 🔻انقلابی گری @khakestary_amar

علت دفاع آمریکا از حقوق زنان در ایران... ♨️ ونسا بیلی فعال و خبرنگار سرشناس انگلیسی در مصاحبه‌ای با شبکه راشاتودی، دفاع آمریکا از حقوق زنان ایرانی را ریاکارانه دانست و گفت: حقوق زنان و شهروندان ایرانی کجا بود وقتی که آمریکا سلاح‌ های شیمیایی را به صدام می‌داد؟ آمریکا از حقوق بشر به عنوان سلاحی برای ایجاد جنگ و بی‌ثباتی در کشورهای هدف استفاده می‌کند... 🔴 پشت‌پرده اغتشاشات ایران به بهانه سالروز آغاز جنبش زن زندگی آزادی به روایت کارشناسان و اندیشمندان خارجی 🇮🇷 اتحادیه عماریون 🔺همدلی 🔻انقلابی گری @khakestary_amar

🎥 کیسه زباله و کلاه حمام اینقدر استاندارهای مد پایین و مزخرف شده که هیچ کسی در حضار متوجه نشده که این پسر اصلا “مدل” نیست تا وقتیکه که از روی صحنه دورش کردند😂😂 🇮🇷 اتحادیه عماریون 🔺همدلی 🔻انقلابی گری @khakestary_amar

روایت دیده نشده‌ای از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره دوران مبارزات امام حسن مجتبی(ع) 🇮🇷 اتحادیه عماریون 🔺همدلی 🔻انقلابی گری @khakestary_amar

🎥 وطن فروشی مصی علینژاد در کنگره آمریکا: 🔺سرزمین ایران، سرزمین تروریستی است! مردم ایران جشن گرفتند که ترامپ قاسم سلیمانی را کشت! 🇮🇷 اتحادیه عماریون 🔺همدلی 🔻انقلابی گری @khakestary_amar

🔵 شرح نقشه ترور امام حسن استاد رجبی دوانی بخشی از دوره تاریخ معصومین دکتر رجبی دوانی. با این دوره به زندگاني همه چهارده معصوم مسلط میشید 🇮🇷 اتحادیه عماریون 🔺همدلی 🔻انقلابی گری @khakestary_amar

#تجربه_من ٨١٩ #فرزندآوری #سختیهای_زندگی #اشتغال #دوتا_کافی_نیست #رزاقیت_خداوند #معرفی_پزشک #قسمت_اول من دختر اول و فرزند دوم خانواده بودم که در سن ۱۸ سالگی به استخدام دولت در آمدم و در سال ۸۴ با یکی از همکارانم ازدواج کردم و بعد از چند ماه باردار شدم. دوران بارداری تقریبا خوبی بود ولی ماه‌های آخر دچار مسمومیت حاملگی شدم و پروتئین دفع میکردم و دکترم مدام منو برای گرفتن نوار قلب جنین میفرستاد که ما نگران شدیم که نکنه بچه مشکل قلبی داره تا تو هفته ۳۸ با سزارین محمدصالح من به دنیا آمد ولی بعد از به هوش آمدن فهمیدم که پسرم موقع به دنیا آمدن گریه نکرده و متاسفانه دچار فلج عضلانی ست. دنیا به سرم خراب شد ولی ناامید نشدم و تصمیم گرفتم تا توان دارم برای درمان فرزندم تلاش کنم ،تا ۱۰ ماهگی پسرم هرجا که بهم آدرس پزشک متخصص مغز و اعصاب کودکان می‌دادند میرفتم و به توصیه های آنها کاردرمانی و کارهای لازم برای بهتر شدن روند رشد پسرم رو انجام می‌دادم. چندبار به خاطر عفونت ریه و تب و اسهال بیمارستان بستری شد ولی فایده نداشت و اصلا بهبودی حاصل نمیشد و بالاخره در شبانگاه روز ۱۸ تیر سال ۸۶ پسرم بعد از تشنج شدید و احیا در بیمارستان آسمانی شد. برای ما که تازه در ابتدای زندگی بودیم ضربه سخت و سنگینی بود. همسرم کلا قید بچه دارشدن رو زده بود و می‌ترسید که دوباره بچه بعدی هم دچار همین مشکل باشه ولی من توکلم به خدا بود و تازه بیشتر پیگیر شده بودم که با آزمایشات پیش از بارداری(ژنتیک ) دوباره اقدام کنم و با صحبت‌های مادرشوهر خوب و مهربونم که همیشه یار و یاورمون بوده با همسرم اونو راضی کرد برای فرزند آوری. با توکل به خدا و مراقبت‌های ویژه و تشکر از پزشک خوبم خانم دکتر مرصوصی نازنین فاطمه عزیزم در ۱۸ شهریور ۸۸ به دنیا آمد و زندگی ما رو با حضور خودش زیباتر کرد. خیر و برکت از در و دیوار می‌بارید. شغل همسرم ارتقاء پیدا کرد، خونه خریدیم، ماشین خریدیم و ... اوضاع خیلی خوب بود ولی همسرم میگفت همین یکی بچه کافیه دیگه نباید ریسک کنیم ولی بازهم من با توکل به خدا در ۴ سالگی دخترم اقدام کردم و با همون مراقبت‌ها و تحت نظر پزشک باردار شدم و در خرداد ۹۲ دختر دومم یاسمین زهرا به دنیا آمد. بعد از به دنیا آمدن دخترم ما خونه بزرگتر خریدیم. البته باید بگم که در تمام این سالها من کارمند بودم و با کار بیرون منزل چیزی کم نمیذاشتم تو خونه نه برای همسرم نه برای فرزندانم. من در طی بارداری هام دچار دیابت نوع دوم شدم همراه با کم کاری تیروئید و در بارداری هام فشار خون بالا هم داشتم و بعد از این سه بارداری اضافه وزن زیادی پیدا کرده بودم. مادرم دیابت داشت و به دلیل عفونت دوتا از انگشتان پاش رو قطع کرده بودند، چون دخترای منو مادر مهربونم نگهداری می‌کرد تا من سرکار برم و همیشه حامی و پشتیبان من بود و با شرایط جدید دیگه این امکان نبود، من خودم رو پیش از موعد بازنشسته کردم تا بارم رو از دوش مادرم بردارم و بلکه بتونم بهش خدمتی بکنم یا بهتره بگم جبران زحمات مادر عزیزم رو بکنم. مادرم اصرار می‌کرد که حالا که بازنشسته شدی یکی دیگه بیار ولی باوجود رضایت همسرم بعد از چند ماه متوجه شدم که باردار نمیشم. به دکتر مراجعه کردم و بعد از استفاده از دارو هم هیچ نتیجه‌ای حاصل نشد. دکتر گفت که باید همسرتون مراجعه کنند برای چکاپ و آزمایش، ولی ایشون راضی نشد و من همه چیز رو به خدا سپردم. آذر ماه سال ۹۷ برای اولین بار مشرف شدیم به کربلا و عتبات عالیات و در بین الحرمین مادرشوهرم برامون دعا کرد و از امام حسین(ع) یه پسر خواست. بعداز برگشت از کربلا من تصمیم گرفتم که برای عمل لاغری برم که طی آزمایشات مقدماتی عمل متوجه شدم که باردار هستم و خیلی خوشحال شدم و این بار با توجه به اینکه منزل بودم بارداری متفاوتی رو تجربه کردم. همه چیز عالی بود. الحمدلله که در این دفعه فشار خون بالا نداشتم ولی به خاطر دیابت انسولین میزدم. در مهرماه سال ۹۸ پسرم محمدحسن گلم به دنیا آمد. همسرم رو خوشحال تر از همیشه دیدم. خیر و برکت حضور پسرم هم شد پست بالاتر برای همسرم و گرفتن مدرک دکتری برای ایشون. ادامه در پست بعدی... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075

#تجربه_من ٨١٩ #فرزندآوری #سختیهای_زندگی #اشتغال #دوتا_کافی_نیست #رزاقیت_خداوند #معرفی_پزشک #قسمت_دوم پزشک معالجم به خاطر دیابت و وزن بالا گفت که باید توبکتومی انجام بدی و در همان زمان سزارین این کار انجام شد. بعد از به دنیا آمدن پسرم کرونای منحوس اومد و ما رو خونه نشین کرد و من با وجود اینکه بچه شیر میدادم ولی هر روز چاق تر میشدم. من دیگه خیلی کم میتونستم به مادرم برسم و با وجود کرونا سعی می‌کردم که فقط هر روز تماس تلفنی داشته باشم ولی مادرم اصرار داشت که ما بریم و بیاییم مثل قبل، هرچه می‌گفتیم که شما دیابت داری و باید بیشتر مراقب باشی گوش نمی‌داد و بالاخره ۱۵ مهر ۹۹ مادر عزیزم به دلیل کرونا از پیش ما رفت و آسمانی شد. سخت ترین روزها رو در تنهایی و غربت گذروندیم میگم غربت چون مراسم تدفین مادرم واقعا با کمترین نفرات و غریبانه انجام شد. یک سال بعد از فوت مادرم پسرم رو از شیر گرفتم و برای جراحی لاغری اقدام کردم و الحمدلله از ۱۱۲ کیلو بعد از یکسال رسیدم به ۷۰ کیلو و دیابتم هم کنترل و تقریبا درمان شده. در تمام این سالها همسرم همیشه در کنارم بوده و به خاطر مشغله زیاد اگر نتونسته کمک حالم باشه ولی حمایت‌هاش همیشه شامل حالمون بوده. الان دوست دارم که یک فرزند دیگه بیارم ولی امکانش وجود نداره. در پایان خداروشکر میکنم که بهم لیاقت مادری این سه فرشته رو داده و بازهم راضي به رضای خداوند هستم که حتما حکمتی در دادن و گرفتن پسرم داشته. ما در زندگی با قناعت به موقع و خرج کردن به موقع با لطف و عنایت خداوند و اهل بیت صاحب همه چیز شدیم. اعتقاد قلبی خودم اینه که بچه‌ها تمام سرمایه و دارایی انسان هستند نه مال و اموال و ملک. ان شاءالله خانمهای جوانی که امکان فرزند آوری دارند از این نعمت الهی نهایت استفاده رو ببرند و هیچ لذتی بالاتر از این نیست که فرزندت رو در آغوش بگیری و امیدوارم این شیرینی رو همه زوج ها بچشند. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075

🎞 اعتراف یکی از بزرگترین آتئیست‌ها ریچارد داوکینز: وحشتناک ترین جنگ‌ها در طول تاریخ، دو جنگ جهانی است که هیچ انگیزه‌ی دینی نداشت. #نقد_ملحدین #پاسخ_به_شبهات_ملحدین ▪️ @Tollabe_pasokhgoo ◾

🎥کلیپ_مستند / تلخ ترین ترور بیولوژیک تاریخ✅ ✍️داستان هم دستی شروران عالم برای ترور و شهادت امام حسن(ع) با نگاهی علمی و مستند✅ معاویه بن ابوسفیان چه نوع سمی تهیه کرد و از طریق جعده دختر اشعث به نوه پیامبر صلوات الله علیه خورانید ...😭 . 🆔@velayattv

مدینه غرق ماتم بود و دلها خانه غم بود فضا تاریک و بر رخسار گردون گرد ماتم بود سکوت آفرینش با قیام حشر توام بود سراسر مسلمین را قامت از بار الم خم بود   خلایق با دلی بشکسته می گفتند پیوسته محمد(ص) در سرای جاودانی رخت بر بسته   در آن روزی که خون جاری زچشم هر مسلمان بود گلوی آفرینش پاره از فریاد و افغان بود سپهر نیلگون را در درون سینه طوفان بود علی(ع)  مشغول غسل آن سفیر پاک یزدان بود   به نقش دوستی، دشمن سر کین آفریدن داشت زجسم زنده قرآن، هوای خون مکیدن داشت   سقیفه مرکز شورای افرادی ستمگر بود سقیفه پایگاه خصم سرسخت پیمبر بود جنایت، حق کشی، غارت، ستم در حق حیدر بود نه بلکه جنگ با قرآن و اسلام و پیمبر بود   در آنجا با حضور چند تن اوباش، شورا شد جنایاتی که در او تا قیامت رفته، امضا شد   اگر برپا نمی گردید این شورای ننگ آور نمی گردید، ره گم کرده ای، اسلام را رهبر نمی شد غصب حق بن عم و داماد پیغمبر نمی زد بر سرای فاطمه دست خسی آذر یزید و ظلمهایش بود محصول همین شورا که خون ها ریخت از آزادگان، لعنت بر این شورا   چه شورایی که باب فتنه از آغاز آن وا شد چه شورایی که با آن قامت عدل و شرف تا شد چه شورایی که با آن رخنه در اسلام پیدا شد چه شورایی که استحکام آن با خون زهرا(س) شد   نفاق و فتنه و آشوب و طغیان بود این شورا ستم در حق اهل بیت (ع) و قرآن بود این شورا   دو روز اسلام را رخت غم و اندوه شد در بر یکی در روز شورا و یکی در مرگ پیغمبر به مرگ مصطفی(ص) شد عالم اسلام بی رهبر به شورا گشت کوته دست خلق از دامن حیدر   کسیکه قائل قول سلونی بود، تنها شد خسی که از اقیلونی سخن می گفت، مولا شد   سیه ماری که عمری لانه در آغوش قرآن داشت به قصد پیکر دین در دهان پر زهر دندان داشت به باطن کفر و در ظاهر هزاران رنگ ایمان داشت صمد گوی و صنم ها در درون سینه پنهان داشت   پس از مرگ نبی اسلام را پنداشت بی رهبر به مسجد آمد و زد حلقه در محراب پیغمبر شده چوپان مردم، گرگ خون آشام از یکسو گشوده چنگ بر نابودی اسلام از یکسو مسلمانان بسان مردگان آرام از یکسو امیرالمومنین تنها در آن ایام در یکسو   به چشم نازنینش بود از رنج و الم خاری نبود اورا بغیر از فاطمه یار وفاداری   همه این رنج ها محصول آن شورای ننگین بود که اصلش جنگ با قرآن و نامش یاری دین بود علی(ع) را جاری از چشم خدا بین اشک خونین بود عدو مست خلافت بود و کامش سخت شیرین بود   چنان مست ریاست شد که براحکام دین پا زد شرار افروخت در بیت خدا, سیلی به زهرا (س) زد   هنوز از مرگ پیغمبر فغان خلق بر پا بود سرشک بی کسی بر چهره اسلام پیدا بود که در موج فضا آتش بلند از بیت زهرا(س) بود امیر مومنان هم در سکوت خلق تنها بود 🖋 حاج غلامرضا سازگار @tarikh123tarajim

💠 پرسش: چرا به علی بن موسی، امام هشتم شیعیان، "رضا" می گویند؟ ✍️پاسخ: ✅امام موسی بن جعفر(ع) فرزندش "علی" (علیه السلام) را "رضا" لقب داده بود و گاهی می فرمود: "پسرم رضا را بگویید پیش من بیاید... به فرزندم رضا گفتم... فرزندم رضا گفت؛ امّا وقتی حضرت را مورد خطاب قرار میداد، می فرمود: یا أباالحسن.[۱] از این روایت استفاده میشود كه امام كاظم(ع) عنایت خاصی به لقب "رضا" برای فرزندشان داشتند و به نحوی به دیگران گوشزد میكردند حضرت را "رضا" صدا بزنند. در وجه نام گذاری حضرت به "رضا" احادیثی وارد شده است، از جمله: احمد بن أبی نصر بزنطی به امام جواد(ع) عرض كرد: گروهی از مخالفان شما گمان می كنند كه مأمون پدر بزرگوار شما را "رضا" لقب داده، آن هم بدین جهت كه امام(ع) را برای پذیرش ولایتعهدی راضی كرده است. امام جواد فرمود: "به خدا سوگند! اینان دروغ می گویند، بلكه خدا پدرم را "رضا" نامیده، چون كه پسندیده خدا در آسمان بود و رسول خدا و أئمه هدی در زمین از او خوشنود بودند"، بزنطی به امام گفت: آیا همه پدران گذشته تو پسندیده خدا و رسول و ائمه نبودند، فرمود: چرا. بزنطی پرسید: پس چرا تنها آن حضرت "رضا" نامیده شد، فرمود: "زیرا همان گونه كه دوستان و موافقان وی از حضرت راضی بودند، دشمنان و مخالفان نیز از او راضی بودند. چنین ویژگی برای هیچ كدام از پدران حضرت وجود نداشت، و بدین سبب است كه میان آنان، حضرت "رضا" نامیده شده است".[۲] برخی از بزرگان در این باره نوشته اند: خداوند در لوح محفوظ آن حضرت را "رضا" نامیده و با این نام گذاری اعلام فرموده است كه: ۱- دوستان و دشمنان از حضرت راضی هستند. ۲- فرشتگان از شمایل و اخلاق و اعمال امام رضایت دارند. ۳- خدا از او راضی بوده و او را هم راضی كرده است.[۳] پی نوشت: [۱]. عیون اخبارالرّضا، صدوق، رضا مشهدی، جزء ۱، ص ۱۴ - ۱۳، ح ۲. [۲]. علل الشرایع، صدوق، مؤسسه الأعلمی، بیروت، جزء ۱، ص ۲۷۷، باب ۱۷۲، ح ۱. [۳]. القاب الرّسول و عترته (مجموعه نفیسه ص ۲۶۹)، كتابخانه آیت اللَّه مرعشی نجفی، ص 67 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو @javadheidari110