#استاد_قرائتی
✅ پدر خوب....
🔻پدر خوب کسی است که بتواند بچهاش را امیدوار کند. جوان میخواهد داماد شود؛ میخواهی داماد شوی؟ دهانت بوی شیر میدهد، برو گمشو! حیا کن، بچهها چه پررو شدند! نان از کجا میآوری؟ چه شغلی داری؟ چقدر پس انداز داری؟
🔻چنان این بچه را میکوبد که این بچه میرود دیگر پشت گوشش را نبیند. بابا امیدوارش کن، بگو: آقا میخواهی داماد شوی؟... انشاءالله اقدام میکنم. تو هم انشاءالله برو یک کار پیدا کن. از کار عارت نشود. لازم هم نیست کار میز باشد. هرکاری شد، شد.
🔻خدا هم که رزق تو را میدهد، رزق بچه تو هم میدهد. اصلاً تو زن بگیری، جای خانم عوض شده است. دختر خانه پدرش بوده، خانه شوهرش میرود. عروس جایش عوض میشود، رزقش که قطع نمیشود.
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
#رزاقیت_خداوند
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#استاد_قرائتی
📌گناه رزق را قیچی میكند. رزق عروس یك داماد خوب بود؛ این عروس با فكل هایش خودش را نشان جوانهای هرزه داد بعد یك آدم نااهل نصیب این خانم میشود.
📌رزق تو داماد خوب بود؛ گناه كردی داماد خوب را از تو گرفتند. رزق این جوان یك همسر خوب بود اما چشم چرانی كرد خدا زن بدی را نصیب او كرد.
#رزاقیت_خداوند
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ شرط جالب همسر شهید...
آقا مهدی آنقدر ولایتمدار بودند که دوست داشتند تعداد بچهها زیاد باشد، به فرزندآوری توصیه میکردند و میگفتند فرزندان سبب روزی میشود، با اینکه خیلیها به ما میگفتند شرایط جامعه خوب نیست، هزینهها بالاست و باید به فکر مشکلات بعدی باشید اما آقا مهدی به شدّت با این حرفها مخالفت میکردند.
بعد از نهال زمانی که محمد یاسین فرزند سوم مان متولد شد، خیلی ها به آقا مهدی خورده می گرفتند که چرا اینقدر بچه می آورید. او هم می گفت: «چون سلامت روح و جسم داریم. هر کسی خودش می داند چند فرزند برای زندگیاش لازم است.»
وقتی محمدمتین فرزند اول ما به دنیا آمد ما وسیله نقلیه نداشتیم اما بعد از آن توانستیم نیسان بگیریم و نهال که به دنیا آمد ما یک خانه در پوئینک گرفتیم و بعد از آن محمدیاسین که به دنیا آمد آن زمین را فروختند و یک زمین کشاورزی تهیه کردند.
دوست داشتند بچهها را به مهمانیها ببریم تا آداب معاشرت را فرابگیرند، اهل مسافرتهای سالم بودند و دوست داشتند بچهها آزاد باشند و میگفتند بچهها باید تخلیه هیجانی شوند که در این صورت وقتی بزرگ شوند آرام میشوند.
این را داخل پرانتز لازم میدانم تأکید کنم: بعضی ها فکر می کنند امثال مهدی آرزویی ندارند یا دیگر به زندگی امید نداشتند، به همین دلیل رفتند جنگ. این درحالی است که آنها صد در صد اشتباه می کنند. مهدی بسیار به زندگی امید داشت. حتی علاقه من را به داشتن بچههای زیاد می دانست و برای اینکه به رفتنش راضی شوم، قول داده بود مجددا بچه دار شویم.
بعد از شهادت مهدی، بیشتر از همه نهال اذیت شد، اینکه میگویند دخترها بابایی هستند، واقعاً درست است، حتی وقتی صحبت از نقل مکان میشد، نهال میگفت اگر جای دیگری برویم بابا راه خانه را گم میکند. وقتی محمدمتین و محمدیاسین دعوا میکردند، محمدیاسین میگفت بابا که برگردد، به او شکایت میکنم.
🔹شهید مدافع حرم " مهدی قاضیخانی" به روایت همسر شهید
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#دوتا_کافی_نیست
#سبک_زندگی_اسلامی
#قسمت_دوم
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075