✍️ دل نوشته شماره 3:
بسم الله الرحمن الرحیم
دلنوشته ای به امام زمان جانم
سلام پروردگارعالمیان خدمت شما، امام جانم
امام عزیزم زیرپای لحظات تنهاییمان سبز شد...
عقربه های ساعت روی دیوار خانه ما توان حرکت ندارد، لحظات ظهورت را عصا به دست، ثانیه شماری می کنند.
دلهای آدمیان ، دعای عظم البلاء را زمزمه می کنند و از پشت پنجره دلتنگیشان ، انتظار قدوم مبارکت را می کشند.
دیگر فقط غروب جمعه لحظه دلتنگی شما نیست... لحظه به لحظه انتظارتان سنگین شده است.
پیاله گل سرخ ثانیه هایمان پر شده است از نذری انتظار ظهور شما و رایحه سیر داغ انتظارتان محله طاقتمان را پر کرده است.
امام جانم دیدی چگونه ، ریحانه کوچک نازنین را شهید کردند ، ریحانه کوچک زیبا را نشانه گذاشتند ...
#کاپشن _صورتی_ #گوشواره _قلبی_
می دانید چرا؟! من می دانم... تا روزی بیایید و انتقام خونش را از دشمنان بگیرید . دشمن می داند اگر ریحانه بود، حتماً یکی از سربازان شما می بود.
امام عزیزم... پروفایل مرا دیده اید که " این بقیه الله " گذاشتم که بدانی به یادت هستم .
امام جانم برایتان لحظه افطار یک کاسه شله زرد کوچک از مامان گرفته ام و نام زیبایتان را رویش مزیّن کرده ام و سر سفره کنار گذاشتم .
راستی از کودکان غزه و فلسطین بگویم ، روزگارشان سخت است ... ماه مبارک رمضان شده است...
بزرگترها و جوانهایشان برای اینکه دلتنگی مادر و پدر شهیدشان را نکنند ، چادرهای کوچکشان را با فانوس تزیین کرده اند. فکر کنم انتظار شما مقاومشان کرده ... بیایید و به لحظاتشان شادی و مسرت بدهید.
دنیا شبیه دور زدن در فضای مجازی ، بی هدف و سرگشته و حیران زده شده و در خود فرو رفته است ...
مخاطبی خاص می خواهد که به زندگیش معنا بدهد.
امام جانم ، بیایید و به زندگیمان معنای واقعی بدهید و به گل بوته طاقچه تنهاییمان ، معنای وجود بدهیدوطراوت و سرسبزیش را به معرض ظهور برسانید.
"اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا به "
نویسنده: خانم اعظم رفیعی فر
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃