🔻کوهی استوار در برابر نفوذیها
⚫️به مناسبت ارتحال حاج سیداحمد خمینی
حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی:
🔹یکی از موارد #سادهلوحی آقای منتظری حمله به #حاج_احمدآقا ست، #سازمان_منافقین از سیداحمد خمینی دل پردردی داشت چون آنها امید داشتند به همان نحو که به بیت منتظری از طریق مهدی هاشمی ورود کردند و توانستند بر ایشان سوار شوند و نظرات خود را بر آقای منتظری تحمیل کنند، این انتظار را داشتند که در بیت امام نیز این نفوذ را داشته باشند؛ دور #احمد_آقا را گرفتند و با ایشان رفت و آمد کردند و جایی که ایشان صحبت کرد صحبتهای سیداحمد آقا را منتشر کردند تا از طریق ایشان نقشه خود را در #بیت_امام پیاده کنند در حالی که سیداحمد خمینی دست پرورده حضرت امام بود و در مکتب امام رشد کرده بود و بسیار انسان هوشمندی بود.
🔸سید احمد خمینی کوچکترین رخصتی نداد که آنها بتوانند در بیت امام جای پایی داشته باشند از این رو منافقین به شدت از حاج احمد آقا دلگیر و خشمگین بودند، یا از آقای #لاجوردی که فردی بسیار #متعهد و #انقلابی بود و مورد بغض منافقین نیز قرار داشت اما همه کسانی که مورد بغض منافقین بودند مورد بغض آقای منتظری هم هستند.
🔹مصیبتی که اتفاق افتاد این بود که بعد از رحلت حجتالاسلام سیداحمد خمینی #کوهی_استوار در برابر نفوذیها از دنیا رفت، چیزی که منافقین را عصبانی میکرد این بود که ایشان دست رد به سینه کسی نمیزد و با همه مینشست و گپ میزد و همه را راه میداد و آنها فکر میکردند که نقشههایشان اجرا شده اما بعد میدیدند که سید احمد مانند کوهی استوار در مقابل آنها ایستاده است. با رفتن ایشان کسانی آنجا (بیت امام) بودند که یا چیزی از خط امام نمیفهمیدند یا در زمان امام کودکانی بودند که در کوچه بازی میکردند و نه امام را میشناختند و نه خط امام را و به یکباره یادگار امام شدند.(مصاحبه تفصیلی خبرگزاری فارس، مرداد1395)
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴دروغ پردازان و شورش علیه دادگاه تاریخ
🖊نقدی بر سخنان بی اساس محمد علی ایازی در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ/1
🔹فردی به نام #عبدالرحیم_اباذری در تاریخ ۱۴فروردین۱۴۰۱ مطلبی را در کانال شخصی خود منتشر کرد و با اتکا به افسانهبافی، سعی کرد همزمان هم #رژیم_پهلوی و هم عنصری بدسابقه همچون #سیدکاظم_شریعتمداری را یکجا تطهیر کند. محور یادداشت وی به ظاهر نقد بخشی از کتاب « #شریعتمداری_در_دادگاه_تاریخ » نوشته حجتالاسلام و المسلمین #سیدحمید_روحانی بود. گفتنی است پس از انتشار یادداشت تحریفآمیز اباذری، آقای #محمدعلی_ایازی در یک گروه مجازی، تحریفهای همقطار خود را تکمیل کرد و چنین ادعا کرد:
🔸«مرحوم امام به مجرد خبردار شدن از انتشار کتاب [شریعتمداری در دادگاه تاریخ] که با تیراژ ۱۰۰هزار بود از طریق اینجانب به آقای #فاکر ناشر دستور دادند بلافاصله این کتاب خمیر شود. ایشان به شدت از انتشار این کتاب ناراحت شدند و آن را توهین به #مرجعیت دانستند.»
🔹از آنجا که محور یادداشت آقای اباذری و همچنین ادعای دروغ آقای ایازی؛ کتاب «شریعتمداری در دادگاه تاریخ» است؛ ضروری مینماید که گزارشی مختصر از این کتاب ارائه شده؛ ادعای آقای ایازی به بوته نقد گذاشته شود.
🔸کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ نوشته حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در تابستان ۱۳۶۱ ه.ش.؛ در ۱۸۴صفحه منتشر شد و به سرعت به چاپ دوم (مهر۱۳۶۱ه.ش.) و چاپ سوم (آبان۱۳۶۱ه.ش.) رسید. تیراژ این کتاب تاریخی در چاپ اول ۴۰.۰۰۰ نسخه، چاپ دوم: ۱۰۰.۰۰۰ نسخه و چاپ سوم: ۲۰۰.۰۰۰ نسخه رسید.
🔹با توجه به مقدمه مختصر ذکر شده؛ چند اشکال واضح به ادعای بیمستند ایازی وارد است:
چاپ اول شریعتمداری در دادگاه تاریخ در ۴۰.۰۰۰ نسخه بوده است. آقای ایازی ادعا میکند که امام به مجرد با خبر شدن از انتشار کتاب دستور به خمیر کردن آن دادند اما سؤال اینجاست که با توجه به جوّ ملتهب سال ۶۱، که بیخبر ماندن امام از نشر چنین کتابی را بسیار بعید مینماید، طبعا باید امام بعد از همان چاپ اول دستور به خمیر کردن میدادند و اگر به راستی امام دستور خمیر کردن کتاب را داده بودند، چطور این کتاب به چاپ دوم و سوم رسید؟!
🔸 آقای ایازی ادعا میکند تیراژ کتاب در تاریخی که دستور به خمیر شدن داده شده، ۱۰۰.۰۰۰ نسخه بوده است. همانطور که گفته شد، این تیراژ مربوط به چاپ دوم بوده است. بنابراین بر فرض که امام از چاپ اول بیخبر مانده باشند و دستور به خمیر کردن چاپ دوم کتاب را داده باشند؛ باز هم روایت آقای ایازی مخدوش خواهد شد چراکه بعد از چاپ دوم(۱۰۰.۰۰۰ نسخه) نه تنها کتاب جمعآوری و خمیر نشده بلکه تیراژ آن در چاپ سوم به دو برابر افزایش یافته است.
🔹 اگر امام دستور چنین برخوردی با کتاب «شریعتمداری در دادگاه تاریخ» داده بودند یقینا طرفداران شریعتمداری و مخالفان چهرههای انقلابی این دستور را سر دست میگرفتند و از دهه شصت تا کنون بارها و بارها از طریق رسانههای مختلف خود آن را منتشر میکردند اما نه تنها تا کنون به این اقدامات دست نزدند بلکه برای مخدوش ساختن این کتاب، به برخی مطالب موهوم و دروغپردازیهای واهی (از جمله تهمت پشیمان شدن نویسنده کتاب!) دست زدهاند که نشانگر دستخالی بودن این جماعت است!
🔸 علاوه بر نکات فوق؛ بر اساس خاطرات موجود، امام خمینی قدس سره الشریف نه تنها شریعتمداری را حائز شرایط مرجعیت نمیدانست بلکه مسلم بودن وی را نیز زیر سؤال برده بودند. این ماجرا به صورت تلویحی؛ حتی در خاطرات مخدوش فردی همچون آقای حسینعلی منتظری نیز درج شده است:
🔹« یک شب که ما با امام جلسه داشتیم در آن جلسه همه مسئولین، آقای #هاشمی، آقای #خامنهای، آقای #موسوی_اردبیلی، آقای #موسوی نخست وزیر و #احمد_آقا هم بودند، در ضمن صحبتها من این مطلب را به امام گفتم که:
🔸“چه اشکال داشت طبق وصیت آقای #شریعتمداری که به آقای #صدر گفته بودند تو بر من نماز بخوان در آن نیمه شب اجازه میدادند آقای صدر بر آقای شریعتمداری نماز بخواند، این به کجای انقلاب لطمه میزد؟ ولی حالا که نگذاشتهاند آقای صدر همه این جریانات و جریان بازداشتش را در یک جزوه هفتاد هشتاد صفحه ای نوشته است، خیلی هم محترمانه نوشته به کسی هم توهین نکرده است، اما این نوشته در تاریخ میماند و بعد در آینده حضرتعالی را محکوم میکنند، میگویند آقای خمینی نگذاشت به یک نفر مرجعی که رقیبش بود نماز بخوانند”؛ وقتی من این حرف را زدم امام ناراحت شدند و جمله تندی راجع به آقای شریعتمداری گفتند که من خیلی تعجب کردم و حکایت از این داشت که ذهن ایشان را نسبت به آقای شریعتمداری خیلی مشوب کرده اند»(خاطرات منتظری، ج۱، صص۴۸۲-۴۸۱)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db