🔴مذاکره رازآلود هاشمی رفسنجانی با رئیس ساواک/1
✳️پرونده ویژه بنیاد تاریخپژوهی به مناسبت سالروز مرگ آقای هاشمی رفسنجانی
🔻بخش اول
🔹یکی از شگردهای دشمنان #انقلاب_اسلامی در جهت از کار انداختن نقش محوری رهبری ، ایجاد #خط_موازی بود که در جریان راهپیمایی روز تاسوعا 57 توانست برای يک روز اثرگذار باشد، ليكن اين نيرنگ و ترفند نيز با هشدار امام و هوشياری مردم در هم شكسته شد.
🔸در اين شگرد شيطانی مثلث شوم امريكا- رژيم شاه- ليبراليستها با همدستی برخی از روحانيان مرعوبشده و فريبخورده نقش فعال و ريشهای داشتند. رژيم شاه در گام نخست شايعهای را در سراسر كشور رواج داد كه در روزهای تاسوعا و عاشورا #ارتش_شاه از زمين و هوا راهپيمايان تهرانی را به خاک و خون خواهد كشيد و قتلعام خواهد كرد. در گام دوم برخی از مهرههای نيرنگباز رژيم شاه مانند #تيمسار_مقدم به سراغ برخی از روحانيان رفتند و توانستند دل آنان را خالی كنند و به آنان بباورانند كه حمله ارتش شاه به راهپيمايان در روزهای تاسوعا و عاشورا جدی و حتمی است، مگر آنكه در اين راهپيمايیها از سردادن شعار ضد شاه خودداری شود. بدينگونه توانستند با برخی از روحانيان، به اصطلاح قرار و مدار بگذارند.
🔹هاشمی درباره راهپيمايی تاريخی روزهای تاسوعا و عاشورای سال 57 میگويد:
... آن روزها با ما از طرف رژيم #مذاكره میشد. نماينده رژيم تيمسار مقدم بود. يك جلسه پيش از سفر آقای مطهری به پاريس، آمد منزل ايشان و با او گفتوگو كرديم. گفتوگوی مهمی بود... سرانجام رژيم راهپيمايی را پذيرفت، اما شرايطی گذاشت؛ از جمله اينكه راهپيمايی از حسينيه ارشاد به بالا باشد، شرط ديگر اين بود كه در شعارها به شاه اهانت نشود. هر دو شرط نقض شد و راهپيمايان «مرگ بر شاه» را در آن روزها در گستردهترين سطح شعار دادند...
🔸راهپيمايی تاسوعا با تصويب جمع ما [؟] در كميتهای سه نفری مركب از من و #مهندس_سحابی و يك نفر ديگر (؟!) و به دلايلی با دعوت آقای طالقانی انجام شد كه در عاشورا هم به همان گستردگی با خواست مردم ادامه پيدا كرد...
🔹ويژگي منحصر به فرد اين راهپيمايیها اين بود كه سرنوشت انقلاب را رقم زد و ما بر سر دوراهی مرگ و حيات قرار گرفتيم. اگر تهديد رژيم را میپذيرفتيم پيامد آن ادامه سلطه و حاكميت رژيم بود. در نپذيرفتن هم احتمال بمباران هوايی و قتلعام مطرح بود كه با تأكيد امام به استقبال خطری بزرگ رفتيم و قدرت و تهديدناپذيری انقلاب را در برابر رژيم ثابت كرديم. در هر دو راهپيمايی تاسوعا و عاشورا آماده شهادت بوديم و به خاطر فشار زيادی كه بر رژيم وارد میكرد احتمال خطر، آن هم برای افراد جلو صفها، بسيار بود.(علياكبر هاشمي رفسنجاني، دوران مبارزه، ص327.)
🔸از خاطرات جناب هاشمی به دست میآيد كه:
1. او نيز در جريان توطئه #خط_موازی كاملاً بازی خورده و ناآگاهانه به كانالی افتاده است كه توطئهگران امريكايی - شاهنشاهی - ليبراليستی ساخته بودند. او تهديد عوامل رژيم شاه مبنی بر بمباران هوايی راهپيمايان تاسوعا- عاشورا را تا آن پايه جدی و قطعی ميپندارد كه برای چارهجويی دست به دامان امام میشود كه شايد امام دستور دهند راهپيمايی اين دو روز به كلی ملغی شود!! «اين تهديد را به امام منتقل كرديم، امام تأكيد كردند كه به هر حال راهپيمايي بايد انجام شود»!!
2. اين بيم و هراس و نگرانی آقای هاشمی درباره قتلعام راهپيمايان برآيند مذاكرهای بود كه با تيمسار مقدم داشت. اينكه شيادان وابسته به طاغوت (جهانخواران- زورمداران) پيوسته روی مذاكره با ملتها و دولتهای انقلابی پافشاری میورزند به اين علت است كه بتوانند در ميان آنان افراد سادهلوح، ضعيفالنفس و زودباور را شناسايی كنند و با تهديد و تطميع، بيم و نويد و شگردهای شيطانی ديگر آنان را تحت تأثير قرار دهند و بدينگونه انقلاب را مهار كنند.
3. جناب هاشمی رفسنجانی در این بخش از خاطرات خود نیز واقعیتها را درز میگیرد و توضیحی نمیدهد که چه انگیزه و اندیشهای او را به مذاکره با تیمسار مقدم واداشته است و چه مطالب و مسائلی در این مذاکره رد و بدل شده است و تنها نتیجه مذاکره را بازگو میکند. (روایت های ناروا، صص79 - 75)
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.