شجاعت امام در برابر فاجعه فیضیه
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/24
🔹برخى از افراد مرعوب شده كه در بيرونى خانه امام بودند، با دريافت خبر مدهشى كه «ساواک» شاه در آن لحظه بحرانى بر سر زبانها انداخته بود كه، اشغالگران فيضيه مىخواهند هماكنون به خانه امام خمينى بريزند، بىاختيار به سوى در خانه شتافته، آن را بستند! ناگهان فرياد امام كه تا چندين خانه به خوبى شنيده مىشد، همچون غريو دماوند برخاست كه: «چرا در را بستهايد؟ به اجازه كى در را بستهايد؟ در را باز كنيد!».
🔸بسيارى از افرادى كه در آن لحظه در خانۀ ايشان گرد آمده بودند، به اندازهاى وحشتزده شده بودند كه در برابر فريادهاى امام خمينى با سماجت و سرسختى، ايستادگى كرده، از بازكردن درب خانه خوددارى مىورزيدند و اظهار مىداشتند كه: «وظيفه ما در قبال حفظ جان حضرتعالى ايجاب مىكند كه در اين مورد از شما اطاعت ننماييم و درب خانه را باز نكنيم»!!
🔹امام وقتى كه با آنگونه برخورد آميخته با ترس افراد روبهرو شد و وحشت و اضطراب بىحد آنان را ديد، #خون_انقلاب در شريان وجودش به جوش آمد، چهره او برافروخته شد، آثار خشم در چشمان او ظاهر گرديد و ناگهان از جا برخاست و گفت: «من بايد به فيضيه بروم و ببينم به طلبههايم چه مىگذرد»!
🔸اين حركت امام كه واكنش آن ترس و زبونى بعضى از افراد حاضر در بيرونى و بستن درب خانه بود، شور و هيجانى پديد آورد كه قلم از شرح آن عاجز است! صداى ناله و فرياد و التماس و زارى از هر طرف برخاست، يكى گريه مىكرد، ديگرى التماس مىكرد، و قسم مىداد و ديگرى خود را روى پاى او انداخته بود و نمىگذاشت گامى به جلو بردارد! جوانى ناآشنا كه روشن نشد از چه طبقهاى مىباشد مرتب به سرخود مىزد، خود را بلند مىكرد و به زمين مىكوبيد و فرياد مىزد كه: «آقا نمىگذارم از خانه بيرون برويد! خونريزى مىشود، مردم كشته مىشوند، نمىگذارم... به خدا نمىگذارم...»! و بعضى از افراد بيرونى كه دريافتند اين حركت و تصميم ناگهانى امام، پيامد بستن درب خانه و اظهار ترس و نگرانى آنان است فوراً درب خانه را باز كرده، به او اظهار داشتند كه: «درب خانه باز است، ديگر كسى در را نمىبندد و شما را به جده بزرگوارتان، #حضرت_فاطمه_زهرا از خانه خارج نشويد»!
🔹امام در برابر سوگند دادنهاى پىدرپى و خواهش و تمناى مردم، از رفتن به مدرسۀ فيضيه منصرف شد و در جاى خود قرار گرفت، و به منظور تقويت روحى افرادى كه در آنجا گردآمده بودند لب به سخن گشود و سخنانى آرامشبخش، انقلابى، نويد دهنده و اميدوار كننده ايراد كرد.
🔸سخنانى كه در آن روز، در آن لحظه و در آن شرايط حساس كه هر كسى #عفريت_مرگ را بالاى سر خود مىديد، فقط از دهان قهرمانى چون امام خمينى مىتوانست بيرون بيايد و همانند نغمههاى آسمانى به شنوندگان آرامش بخشد و روح تازهاى در كالبد افسرده آنان بدمد. ايشان در اين سخنان كوتاه اظهار كرد كه:
🔹«... ناراحت و نگران نشويد، مضطرب نگرديد، ترس و هراس را از خود دور كنيد. شما پيرو پيشوايانى هستيد كه در برابر مصايب و فجايع صبر و استقامت كردند كه آنچه ما امروز مىبينيم نسبت به آن چيزى نيست. پيشوايان بزرگوار ما حوادثى چون روز #عاشورا و شب يازدهم محرم را پشت سر گذاشتهاند! و در راه دين خدا يک چنان مصايبى را تحمل كردهاند.
🔸شما امروز چه مىگوييد! از چه مىترسيد؟ براى چه مضطربيد؟ عيب است براى كسانى كه ادعاى پيروى از #حضرت_امير(ع) و #امام_حسين(ع) را دارند در برابر اين نوع اعمال رسوا و فضاحتآميز دستگاه حاكمه، خود را ببازند. دستگاه حاكمه با ارتكاب اين جنايت، خود را رسوا و مفتضح ساخت و #ماهيت_چنگيزى خود را به خوبى نشان داد. دستگاه جبار با دست زدن به اين فاجعه، شكست و نابودى خود را حتمى ساخت، ما پيروز شديم. ما از خدا مىخواستيم كه اين دستگاه، ماهيت خود را بروز دهد و خود را رسوا كند.
🔹بزرگان اسلام ما در راه حفظ اسلام و احكام قرآن كريم كشته شدند. زندان رفتند، فداكارىها كردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ كنند و به دست ما برسانند. امروز وظيفۀ ماست كه در برابر خطراتى كه متوجه اسلام و مسلمين مىباشد، براى تحمل هرگونه ناملايمات آماده باشيم تا بتوانيم دست خائنين به اسلام را قطع نماييم و جلوى اغراض و مطامع آنها را بگيريم...».(نزديك به اين مضامين) (نهضت امام خمینی، ج1، صص384-383)
🔊 رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db