دستگیری مجتهد شهید در عراق
نهضتخوانی؛ بازخوانی گزیدهای از کتاب نهضت امام خمینی/108
🔹 در شرايطی كه هيچكس جرأت رفتن به منزل آقاى حكيم و ديدار با او را نداشت، مجاهد شهيد حاج سيد مصطفى خمينى از نخستين شخصيتهايى بود كه پس از باز گرداندن آقاى حكيم از بغداد به ديدار او شتافت و از او دلجويى كرد.
ديدار شهيد سيدمصطفى خمينى با آقاى حكيم كه در تاريخ ١٣۴٨.٣.٢٠ ـ كه تنها يك روز از بازگرداندن آقاى حكيم از بغداد، مىگذشت ـ صورت گرفت اثر شايانى در محافل روحانى نجف داشت و در برابر، رژيم بعثى عراق را سخت خشمگين و نگران كرد و به واكنش سريع و غيرعادى واداشت.
🔹در روز ١٣۴٨.٣.٢١ رئيس سازمان به اصطلاح امنيت و فرماندار #نجف_اشرف به حضور امام رسيدند و اظهار داشتند كه «از شوراى فرماندهى انقلاب مأموريت دارند كه آقاى سيدمصطفى را به بغداد اعزام كنند و براى انجام اين مأموريت از حضور شما اجازه مىخواهند!»
🔸امام پاسخ داد:
«اگر اعزام او به بغداد منوط به اجازۀ من است، من هرگز چنين اجازهاى نمىدهم و اگر مأمور به جلب او هستيد كه خود مىدانيد»
🔹آنگاه كه مقامات مزبور مأموريت خود را در جلب او به بغداد بهطور ضمنى اعلام كردند، امام او را به حضور طلبيد و از جريان آگاه ساخت. در ساعت 8 صبح آن روز حاج #سيدمصطفى_خمينى، همراه چند تن از مقامات به اصطلاح امنيتى عراق به #بغداد گسيل شد و لحظهاى نگذشت كه خبر آن در حوزه علميه نجف انعكاس يافت و نگرانى شديدى در مجامع روحانى به وجود آورد.
🔸مقامات روحانى با خود مىانديشيدند كه فرزند امام كه داراى #چهرهاى_انقلابى و ضدشاهى است اگر بنا باشد از تعرض #رژيم_عراق در امان نماند، براى آن دسته از روحانيان محافظه كار و يا متمايل به رژيم شاه چه سرنوشتى در پيش خواهد بود؟!
🔹امام طبق برنامه همهروزه، سر ساعت در مجلس درس حاضر شد و در ميان انبوه تأثر، نگرانى و اضطراب حاضرين در مجلس، با يک دنيا آرامش و اطمينان به تدريس پرداخت و مانند هميشه به غور و بررسى در مسائل پيچيده علمى و فقهى ادامه داد، نيز برنامه نماز، ملاقات و ديگر برنامههاى روزانه خود را به صورت عادى دنبال كرد.
🔸حاج #سيدمصطفى_خمينى را پس از ورود به بغداد يكسره به #كاخ_رياست_جمهورى بردند، در آنجا علاوه بر #احمد_حسنالبكر رئيس جمهور، چند تن از اعضاى به اصطلاح #شوراى_فرماندهى_انقلاب و نيز #تيمور_بختيار حضور داشتند. در آغاز، رئيس جمهور به ديدارهاى سرّى و پيگير او با آقاى #حكيم اشاره كرد و با لحن ويژهاى هشدار داد كه ممكن است كار به جايى كشيده شود كه ناراحتى شما و نگرانى پدر پير شما را به همراه داشته باشد! آنگاه پيشنهاد همكارى با رژيم بعث عراق و تيمور بختيار در مبارزه عليه ايران را مطرح كرد كه از طرف او قاطعانه رد شد و همان نكتهاى را كه امام در نخستين ديدار مقامات عراقى گوشزد كرد، او نيز به كاخنشينان بغداد يادآور شد كه «اختلاف ما با رژيم ايران يك اختلاف اساسى و عقيدتى است و برطرفشدنى نيست؛ اما اختلافى كه اكنون ميان دولتهاى عراق و ايران بروز كرده موسمى و زودگذر است. شما و دولت ايران امروز به هم بد مىگوييد و يكديگر را طعن و لعن مىكنيد و فردا در كنار هم قرار مىگيريد. اما ما نمىتوانيم هيچوقت با آنها كنار بياييم و تفاهم كنيم»
🔹احمد حسنالبكر، بيهوده تلاش كرد كه به حاج سيدمصطفى خمينى بباوراند كه اختلاف رژيم او با شاه، اختلافى اساسى و ريشهدار است! و از آنجا كه رژيم او انقلابى و ضدامپرياليستى است! رژيمهاى ارتجاعى منطقه با آن سر ستيز دارند! برادر شهيد حاج سيدمصطفى مىگفت:
🔸اين ادعاى احمد حسنالبكر مرا به ياد مثال معروفى انداخت كه «شتره تو خاک غلطيده بود و ادعا داشت كه از حمام آمده است»!
🔹رژيم بعث عراق كه دريافت سيدمصطفى خمينى انعطافناپذير است و با تطميع و تهديد نمىتوان او را فريفت و مجرى اغراض و اميال خود قرار داد، او را آزاد كرد.(نهضت امام خمینی، ج2، صص575-573)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db