✳️ اعترافات تکان دهنده یکی از سران حزب توده پس از #افشای_اسناد_خیانت و جاسوسی
◀️ در آستانه ١۵ اردیبهشت/ سالروز انحلال حزب توده
🔹 #محمود_بهآذین در اعترافاتش، به بخشی از خیانتهای جناح چپ در ایران پرداخت و گفت: مسئله وابستگی جریانهای چپ و بخصوص حزب توده به ابرقدرت شرق است که هم این وابستگی منجر به اعمال و خيانتها و توطئههایی شده است که توده مردم مستضعف بر آن آگاهی دارند و همین باز زمینه را برای هرگونه پذیرش #ایدئولوژی_مارکسیستی بکلی از بین برده است.
🔸یکی در آن مسئله خلع سلاح مجاهدانی است که با #ستارخان و #باقرخان از تبریز آمده بودند و در پارک اتابک اقامت داشتند و دولت وقت برای اینکه این نیروی مردمی را از هرگونه امکان عمل و تاثیر در سیاست آن روز ایران باز بدارد تصمیم به خلع سلاح گرفت و این خلع سلاح به دست کسانی مثل #حیدرعموقلی و دیگران صورت گرفت که منتسب به جناح چپ بودهاند.
🔹همچین مسئله #شکست_نهضت_جنگل است که پس از آمدن قشون سرخ به انزلی و آمدن ایرانیانی که در قفقار و بخصوص در چاههای نفت کهکیلویه بودند و ایدئولوژی مارکسیتی را پذیرفته بودند ائتلافی برای پیروزی این انقلاب و توسعهاش به سراسر ایران صورت گرفت و حکومتی هم تشکیل داده شد ولی در این حکومت باز عناصر چپ با دست اندازی به تمامی قدرت سرانجام کار را به توطئهای نشاندند و میرزا ناچار شد به جنگل پناه ببرد و خود همین شکاف بزرگی در میان نیروهای انقلابی گیلان پدید آورد که سر آخر منجر به این شد که رضاخان و حکومت ارتجاعی مرکز که دست نشانده انگلیسیها بود میدانی بیابد و کار را به پایان برساند.
🔹مسئله دیگر مسئله مدرس است و مخالفت او با رضاخان و ریاست جمهوری و جمهوری که میخواست رضاخان پدید آورد. در اینجا باز میبینیم که کسانی که باز از میان جناح چپ یعنی سلیمان میرزااسکندری رهبر اجتماعیون عامیون آن زمان در ایران بودند، یعنی سوسیال دمکراتهای آن زمان بودند از رضاخان حمایت میکردند و حتی وزیر معارف کابینه او میشود و در حقیقت رضاخان را به عنوان نماینده بورژوازی ملی ایران در آن زمان معرفی میکند و این همان چیزی بوده است که شورویها درباره رضاخان قضاوت داشتند و قضاوت میکردند. و به این ترتیب رضاخان امکان یافت خود را نه به عنوان رئیس جمهور بلکه به عنوان شاه ایران بر تخت سلطنت بنشاند.
🔸بعد مسئله سالهای ۲۰ تا ۳۰ است که این دوره مربوط میشود به حزب توده که در آنجا مسائل مختلفی گاهی اوقات به صورت بسیار جدی که به استقلال و تمامیت ارضی ایران مربوط بود؛ یعنی مثلا حکومت فرقه دمکرات در آذربایجان و حکومت دمکرات در کردستان با مسئله دادن امتیاز نفت شمال به شورویها و چیزهایی از این قبیل بوده است که همه مطلع هستند و بعد میزان خیانت و سرسپردگی و وابستگی حزب توده را به سیاست شوروی نشان میدهد و همه از آن مستحضر هستند.
🔹بعد مسئله ملی شدن صنعت نفت است، حکومت ملی دکتر مصدق است و مزاحمتها و در حقیقت کارشکنیهایی که حزب توده با تظاهرات پی در پی با اعتصابات و با تبلیغ وارونه در حقیقت در برابر سیاست ملی دکتر مصدق زمینه چین حرکتی شد که به یک کودتای ارتجاعی و حرکت امپریالیستی انجامید.
🔸پس از آن هم باز مسئله موضعگیریهای سازشکارانه و احيانا خیانتکارانه حزب توده ایران است در مقابل حکومت کودتا و آن جنبش باصطلاح اصلاحی شاه... یا در مورد اینکه حزب توده در زمانی اعلام کرد که حکومت مشروطه سلطنتی را که در آن شاه به اصطلاح سلطنت بکند نه حکومت که این شعار بورژوازی در سراسر دنیا بود، با این اظهار موافقت کرد.
🔹همه اینها نشانه خيانتها و سازشها و بند و بستهای پشت پرده جناح چپ و حزب توده در ایران است. همین خیانتهاست که جناح چپ را بطور کلی و بالاخص حزب توده را از نظر مردم ایران، مردم سادهدلی که حقایق را به شکل ساده و بیپیرایه آن درک میکنند موجب شد که این مردم حزب توده را محکوم و مطرود بکنند. و جز عده بسیار کمی نادان و فریب خورده به این حزب رو نیاورند.
🔸مسئله دیگر که باز #جریان_چپ و #مارکسیسم را در ایران، امری که دارای چیز تازهای نیست و جای پایی نمیتواند داشته باشد در میآورد، مسئله وابستگی بیقید و شرط حزب توده به شوروی که آن را بصورت یک آلت مطیع و فرمانبردار نسبت به شوروی و دخالتهایی که شوروی در ایران میخواهد در ایران به وسیله این حزب بکند و کرده است در میآورد.(روزنامه جمهوری اسلامی ١١ اردیبهشت ١٣۶٢)
🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db