eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
654 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💢چهره نظامی ایران در دو صحنه: مشتری بی‌عقل دیروز و حریف بی‌رقیب امروز 🛍حتما شما هم تجربه خرید با کودکان را دارید. وقتی با آن‌ها وارد مغازه‌ای می‌شوید با همان سادگی کودکی‌شان هرچه را می‌بینند می‌خواهند و البته شما هم با ترفندهای مختلف جلوی خریدهای اضافه را می‌گیرید و پول‌تان را نگه می‌دارید. تاریخ را که می‌خوانیم حس می‌کنیم وقتی پای معاملات نظامی با بیگانگان می‌رفته، حالش حال همان کودکی بوده که وارد مغازه‌ای شده و هرچه می‌بیند می‌خواهد با این تفاوت که متأسفانه پول هم دست همان کودک بوده و سرمایه را به باد می‌داده است. خریدهای غیرعاقلانه محمدرضا پهلوی در زمینه امری آشکار بوده که واکنش‌های منفی فراوانی را حتی در اطرافیانش برانگیخته به گونه‌ای که حتی هم نتوانسته نگرانی خود را از این بابت پنهان کند. اسدالله علم در این باره می‌گوید: 🖋«52/3/17 صبح زود سفیر انگلیس دیدنم آمد که مطلبی را که وزیر خارجه می‌خواهد با شاهنشاه صحبت کند به من بگوید... در آخر ملاقات گفت می‌خواهم یک حرف به تو بزنم و آن این است که با آن‌که کشور من و دولت من و نخست‌وزیر من همه میل دارند این معامله تمام شده و [آن‌ها را] زودتر تحویل بدهند، چون برای مردم ما کار پیدا می‌شود و برای خزانه ما پول، ولی من ترس دارم که هشتصد تانک به این بزرگی بار سنگینی بر دوش شما بگذارد... و این مسئله مآلا روابط بین ما را که حالا در نهایت خوبی است به هم بزند.»(مقاله انتقادات یک دیکتاتور از دیکتاتوری(نقدی بر خاطرات اسدالله علم)، فصلنامه پانزده خرداد، ص226 ، شماره 28 ) ✳️امروز بیش از چهار دهه از این مکالمه گذشته است و دست آن کودک از منابع مالی و نظامی کوتاه شده و فرماندهی کل قوا به شخصیتی برجسته و متفکر سپرده شده است. نتیجه را هم می‌بینیم، چهره نظامی ایران از خریداری نابخرد و ناتوان به شخصیتی مستقل و قدرت‌مند تغییر کرده که برای دفاع از کشورش نه تنها نیازی به خریدهای بیهوده ندارد بلکه خود توان ساقط کردن پیشرفته‌ترین هواپیماها و پهپادهای آمریکایی را دارد به گونه‌ای که مسؤولین آمریکایی جرأت کوچک‌ترین پاسخ‌گویی را هم ندارند. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
📌 بازخوانی حقارت رژیم پهلوی و غارت منافع ملی ایران در خاطرات سفرای امریکا و انگلیس 🔷 ، بی‌شک یکی از مهم‌ترین تحولات سیاسی بین‌المللی عصر حاضر محسوب می‌شود که توجه بسیاری از محققان و اندیشمندان را به خود جلب کرده است. در کانون تحلیل ریشه‌های این انقلاب، نوع رابطه ایالات متحده آمریکا و انگلستاندو کشور مدعی دموکراسی و حقوق بشر – با اهمیتی کلیدی دارد. حمایت این دو قدرت از یک رژیم استبدادی و سرکوبگر در دهه‌های منتهی به انقلاب، به وضوح نشان‌دهنده اولویت منافع استراتژیک و اقتصادی آن‌ها بر اصول و حق تعیین سرنوشت ملت‌ها بود. 🔶 آنچه از نگاه واشنگتن و لندن دارای ارزش و اهمیت واقعی بود، منافع کلانی بود که می‌توانستند در پرتو چنین روابطی با یک رژیم وابسته به دست آورند. ویلیام سولیوان، سفیر وقت آمریکا در تهران، صراحتاً دلیل انتخاب خود برای این سمت را نیاز به دیپلماتی با تجربه در کشورهای با حکومت‌های متمرکز و استبدادی بیان می‌کند که بتواند "با یک زمامدار مقتدر و خودکامه کار کند." سر آنتونی پارسونز، همتای بریتانیایی او، نیز با وجود آگاهی از سابقه سوء رژیم شاه در زمینه حقوق بشر، بر این نگاه عملگرایانه مهر تایید می‌زند. 🔷 در سایه این رویکرد مبتنی بر منافع، ایران تحت حاکمیت پهلوی به بهشت بازرگانان آمریکایی و انگلیسی و بزرگ‌ترین بازار فروش تسلیحات برای این کشورها تبدیل شد. خریدهای افراطی و غیرمنطقی تسلیحاتی شاه()، که بخشی از آن ناشی از تمایلات شخصی و بخشی دیگر در چارچوب دکترین نیکسون (۱۹۷۲) برای تبدیل ایران به "ژاندارم منطقه" صورت می‌گرفت، به فرصتی برای آمریکا جهت تحمیل هزینه‌های حفظ منافع خود در منطقه بر ایران تبدیل شد. بدین ترتیب، منابع عظیم نفتی کشور که می‌بایست صرف عمران، آبادانی و توسعه پایدار شود، در مسیر پاسخگویی به تمایلات شخصی شاه، تضمین منافع قدرت‌های بزرگ غربی و دامن زدن به فساد گسترده اقتصادی در سطوح بالای حکومتی به کار گرفته شد که یکی از دلایل اصلی عقب‌ماندگی کشور علی‌رغم درآمدهای بالا بود. 🔶 این رویکرد مبتنی بر منافع خارجی، به ساختار سرکوب‌گر داخلی دامن زد و نارضایتی عمومی را تشدید کرد. سرکوب بی‌رحمانه توسط ، سانسور شدید، فقدان آزادی‌های سیاسی، تلاش برای ترویج ارزش‌های غربی و اسلام‌زدایی (که در رویدادهایی نظیر جشن هنر شیراز نمود یافت)، و شکاف عمیق طبقاتی ناشی از فساد و توزیع ناعادلانه ثروت، همگی در چارچوب سیستمی قابل تحلیل هستند که با حمایت خارجی منافع قدرت‌ها را تضمین می‌کرد و در مقابل، با واکنش روزافزون و فزاینده مردم روبه‌رو شد. 🔷 در ماه‌های پایانی عمر رژیم، سرعت تحولات و موضع‌گیری‌های قاطعانه به عنوان رهبر انقلاب، تمامی طرح‌ها و برنامه‌های شاه و حامیانش را بی‌اثر ساخت. تغییر پی‌درپی دولت‌ها و اقدامات نمایشی و دیرهنگام مانند بازگرداندن تاریخ هجری شمسی یا دستگیری برخی مقامات فاسد مانند هویدا و نصیری، هیچ تاثیری در اراده رهبری و مردم برای سرنگونی رژیم نداشت. فساد ذاتی این رژیم برای همگان محرز بود و این اقدامات دیرهنگام، صرفاً فریب‌کاری آشکار تلقی می‌شد که نتیجه‌ای جز تسریع در روند انقلاب نداشت. 🖇 متن کامل را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 پنجاه و هشت سال تبه‌کاری، خیانت و غارت(1) 🔷 در روزگار رضاشاه هرفردی که رویت می‌شد، دارای هزار مرتبه فریاد نارضایتی بود. عامل اصلی اعتراضات مردمی و بزرگان دینی چه در عصر و چه در و ، ساختار استبدادی و فساد مالی، به همراه اختناق و مفاسد اخلاقی بود. بحران‌های اقتصادی به وجود آمده در تاریخ گذشته ایران، ناشی از فساد طبقه حاکم، چپاول ثروت‌های ملی و عمومی و همچنین وجود مقامات بلندپایه حکومتی فاسد بوده است. فساد و رشوه‌خواری مقامات و اعضای خاندان سلطنتی به شدت با ارزش‌ها و عادت‌های اجتماعی طبقات متوسط و پایین جامعه سنتی ایران در تناقض بود که منجر به همین دوگانگی شدید طبقاتی گردید. ملت ایران در سال‌های ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴، از خود شاه شنیده بودند که درآمدهای نفتی کشور سه یا چهار برابر شده است. بر همین اساس آنان سؤال می‌کردند که چرا دچار فقر و بحران اقتصادی شده‌اند و آن همه ثروت به یکباره چه شد و کجا رفت؟ از آن جا که رشوه‌خواری و فساد مالی خاندان سلطنتی، بر همگان آشکار بود، جامعه آگاه ایران با دیده تردید و انزجار به رژیم نگاه می‌کرد و این وضعیت برای آنان تحمل‌ناپذیر بود. 🔶 نیز به عنوان بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی کشور و در عین حال وابسته به خانواده شاه این حس را تشدید می‌کرد. سعی داشت با تبلیغات گسترده، بنیاد پهلوی را به عنوان یک نهاد خیریه معرفی کند اما سوءاستفاده‌های گسترده این نهاد و افشای آن توسط نیروهای انقلابی، چهره این بنیاد را در نزد مردم به شدت مخدوش ساخت. در سراسر حکومت پهلوی آنچه اغلب به چشم می‌آید، تمایل درباری به کسب قدرت و گسترش آن حتی به بهای نقض قانون اساسی و دخالت در تمامی شئون زندگی ایرانیان بود. 🔷 در دهه آغازین حکومت محمدرضا پهلوی یکی از ابزارهای دربار برای مداخله در امور داخلی و حتی گاهی امور خارجی، سازمانی بود به نام سازمان املاک و مستغلات پهلوی که ظاهراً برای امور خیریه تاسیس شده بود تا نشانگر سخاوت و نوع‌دوستی دربار پهلوی باشد. اما این نهاد در حقیقت پوششی بود که اموال، املاک و مستغلات غصبی رضاشاه را به نام وقف بودن از مالیات و پس گرفته شدن آن توسط صاحبان حقیقی این اموال حفظ می‌کرد. این سازمان در سال ۱۳۵۱ خورشیدی به بنیاد پهلوی تغییر نام داد و با گسترش فعالیت خود وارد داد و ستدهای اقتصادی، فعالیت‌های فرهنگی و … شد تا با گسترش قدرت مالی به وظیفه اصلی خود که پشتیبانی از حامیان و طرفداران رژیم بود بپردازد. 🔶 فعالیت‌های بنیاد پهلوی به عنوان یک نهاد اقتصادی نیرومند و مصون از نظارت قوای سه‌گانه رژیم، اهمیت و جایگاه این نهاد را نشان می‌دهد. با توجه به فعالیت‌های اقتصادی و تجاری، این بنیاد در امور فرهنگی و واکنش منتقدان حکومت پهلوی را برمی‌انگیخت. بسیاری از انقلابیون، فارغ از هر گونه مسائل عقیدتی خود علیه آن، موضوع‌گیری‌هایی اتخاذ، و این سازمان را نمونۀ کامل فساد در رژیم معرفی نمودند. این بنیاد مستقیماً وابسته به شخص شاه و دولت حکومت پهلوی فعالیت‌های این بنیاد را به مشابه اقدامات و فساد شخص شاه تلقی و در مبارزات‌شان بر آن تکیه می‌کردند. 🔷 در ظاهر بنیاد پهلوی یک سازمان غیرانتفاعی خیریه بود که از وقف بخش بزرگی از اموال رضاشاه، محمدرضاشاه و دیگر اعضای خاندان پهلوی تشکیل شد اما در باطن این بنیاد از مهم‌ترین نهادهای اقتصادی و فرهنگی دربار پهلوی به شمار می‌آمد که نقش ویژه‌ای را در گردش‌آوری ثروت و بذل و بخشش‌های خانواده سلطنتی برای کسب اعتبار نزد صاحبان قدرت در خارج از ایران و پرداخت رشوه‌های کلان و کمک‌های انتخاباتی و غیره به سیاستمداران، روزنامه‌نگاران، صاحبان صنایع، بانک‌داران و سردمداران دولت‌ها ایفام می‌کرد. 🔶 پیش از رضا شاه، حکومت آرستوکراسی کاملاً سنتی بود که توانایی لازم برای اداره کشور را نداشت و با وقوع مشروطیت به هرج و مرج و بی‌ثباتی انجامید. کودتای ۱۲۹۹ که توسط رضا خان انجام شد، آغاز تغییرات بنیادین در ساختار قدرت بود؛ او با بازداشت اعیان و رجال سیاسی و متکی شدن به نظر عمومی که از آرستوکراسی خسته شده بود، توانست حمایت مردم را جلب کند. محبوبیت رضا شاه تا حد زیادی ناشی از نفرت اکثریت مردم نسبت به طبقه ممتاز پیشین بود. 🖇 متن کامل فصلنامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 پنجاه و هشت سال تبه‌کاری، خیانت و غارت(2) 🔷 قدرت خود را همانند پدرش بر سه ستون نیروهای مسلح، شبکه حمایتی دربار و دیوان‌سالاری دولتی قرار داده بود. شبکه حمایتی دربار، با توزیع حقوق و مزایای کلان و ایجاد مشاغل پردرآمد، حلقه اطرافیان را فربه می‌ساخت و وفاداری آنان را تضمین می‌کرد. برای تحقق این هدف، مؤسسه‌ای مورد نیاز بود که دور از نظر مردم و حساب‌های رسمی، در قالبی به ظاهر خیرخواهانه، به انباشت دارایی و مدیریت ثروت بپردازد. ، پاسخ به این نیاز بود و بخش اعظم املاک و دارایی‌های سلطنتی زیر پرچم آن قرار گرفت. 🔶 نخستین نهاد وابسته، بنگاه ترجمه و نشر کتاب بود. سرمایه اولیه این بنگاه از عواید املاک سلطنتی تأمین شد و بزودی نظارت مستقیم مدیران بنیاد بر آن غالب شد. سایر شرکت‌های بزرگ و بنگاه‌های مالی یکی پس از دیگری به ساختار بنیاد افزوده شدند. ساختار حقوقی بنیاد، عنوانی غیرانتفاعی و خیریه داشت. اما در عمل، محور فعالیت آن در مسیر اهداف مالی و توسعه شبکه قدرت اقتصادی خاندان قرار گرفت. اهداف خیریه و عام‌المنفعه نه در اولویت بود و نه اجرا شد. 🔷 اداره کلان دارایی‌های و اعضای خانواده سلطنتی به بنیاد واگذار شد. بسیاری از مدیران و کارگزاران از حضور در هیئت مدیره شرکت‌های گوناگون، منافع و کمیسیون‌های کلان دریافت می‌کردند. ترکیب هیئت مدیره بنیاد پهلوی متشکل از مدیرعامل، شورای عالی و افرادی با سمت رسمی دولتی بود؛ نظیر نخست‌وزیر، وزیر دربار، رئیس مجلس سنا، رئیس مجلس و رئیس دیوان عالی کشور. نمایندگان شاه به طور مستقیم از طرف خود او منصوب می‌شدند. 🔶 هیئت مدیره، حق انتخاب مدیرعامل را نداشت و غالب اعضا به خاطر موقعیت و نقش‌شان عضویت می‌یافتند. ساختار انتخاب مدیران بسته و غیرشفاف بود. اولین مدیرعامل نیز از چهره‌های کاملاً مورد اعتماد شاه انتخاب شد. سرمایه بنیاد از درآمد زمین‌ها و شرکت‌های سلطنتی تأمین می‌شد و پول‌ها به سمت شرکت‌هایی همچون بانک عمران و پروژه‌های بزرگ ساختمانی هدایت شد و هدف تقویت بخش خصوصی و حفظ منافع اطرافیان بود. 🔷 با سرمایه کلان، با وجود ادعای اولیه حمایت از کشاورزی، منابعش را به پروژه‌های عظیم ساختمانی تغییر مسیر داد که این، نشانه‌ای از تحولات و انحراف از شعارهای اولیه بودند. بنیاد پهلوی در اسناد و اساسنامه، اهدافی چون بهداشت و رفاه و توسعه کشاورزی را ذکر کرده بود ولی تمرکز اصلی اقدامات، تجمیع ثروت، انتقال دارایی به خاندان سلطنتی و سودآوری برای اطرافیان بود. 🔶 بسیاری از پروژه‌های به ظاهر عام‌المنفعه، در اصل به نفع شرکت‌ها و افراد نزدیک شاه اجرا شد. واگذاری املاک و زمین‌های کشاورزی با شعارهای جمعی انجام گرفت اما منجربه مالکیت گروه خاصی گردید. کاهش فشار افکار عمومی درباره مالکیت فردی اموال شاه، نفوذ در اقتصاد کشور، حمایت پررنگ از بدنه رژیم، پاسخ به نظرات مشاوران خارجی و جلب رضایت مذهبیون با قالب “وقف” و “نیکوکاری”، از جمله اهداف تأسیس بنیاد بود. 🔷 ساختار بنیاد به گونه‌ای طراحی شد که هیچ نظارت واقعی بر مدیران و منافع صورت نگیرد. همین بی‌اعتنایی به اهداف عام‌المنفعه و واگذاری انحصاری مزایا، سبب افزایش نارضایتی عمومی و تکرار اعتراض اجتماعی شد. در سایه این ساختار و رویکرد، بنیاد پهلوی ابزار اصلی بقای قدرت اقتصادی سلطنت شناخته شد. اختلاف طبقاتی گسترده و نفوذ اقتصادی دربار، بخشی از زمینه‌های مخالفت و نارضایتی آشکار مردمی را فراهم آورد. 🖇 متن کامل فصلنامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 پیشینه همکاری رژیم شاه در طرح‌های نظامی منطقه‌ای با اسراییل 🔷 در سال‌های پس از و تثبیت قدرت ، ارتباطات و ، در سایه سیاست‌های ، ابعاد گسترده‌ای یافت. پیوند استراتژیک این دو کشور با تاکید بر نفوذ آمریکا، تعاملات نظامی و امنیتی را در پیش گرفت که در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ میلادی، با هدف مقابله با نفوذ شوروی و جریان‌های چپ‌گرا و عربی دنبال شد. ایران و اسرائیل به عنوان بازو‌های منطقه‌ای آمریکا، نقش قدرت‌های محلی را برعهده داشتند و در کنار ترکیه، پایه‌های همکاری سه‌جانبه در منطقه را شکل دادند. 🔶 همکاری‌ها در چند سطح گسترش پیدا کرد؛ از تامین نفت اسرائیل و صادرات کالاهای استراتژیک گرفته تا آموزش نیروهای نظامی، خرید تسلیحات، انتقال فناوری و ایجاد بستر عملیاتی مشترک در خاورمیانه و آفریقا. با راهنمایی و حمایت ، دوره‌های تخصصی آموزش اطلاعات، ضدجاسوسی و مخابراتی را دریافت کرد. برخی منابع، نقشه برنامه‌ریزی هماهنگ سیای آمریکا و MI6 بریتانیا برای نزدیک کردن ایران و اسرائیل را مطرح کرده‌اند. نمونه‌هایی چون پروژه‌های تسلیحاتی مشترک و توسعه موشک‌های دوربرد و قراردادهای محرمانه نظامی میان تهران و تل‌آویو، نشان‌دهنده عمق همکاری‌هاست. 🔷 در این دوره، اسرائیل با انتقال تجربه و فناوری نظامی و آموزش نیروهای ویژه ساواک، الگوی رفتاری خود را وارد ساختار اجرایی سیستم امنیتی ایران کرد. گزارش‌ها از تاثیر مستقیم عناصر اسرائیلی بر روند گزینش، آموزش عملیاتی و برنامه‌ریزی‌های امنیتی ایران حکایت دارد. همچنین قراردادهای خرید سلاح، تجهیز نیروی هوایی و تهیه جنگ افزارهای مدرن، ایران را به یکی از مشتریان اصلی تسلیحات اسرائیلی تبدیل کرد. 🔶 ایران و اسرائیل نه‌تنها همکاری نظامی، بلکه پروژه‌های اطلاعاتی و عملیاتی برای نفوذ در کشورهای منطقه و مهار جریانات عربی و فلسطینی را دنبال کردند. قدرت‌های غربی، به‌ویژه آمریکا، از طریق ساختارهای اطلاعاتی و نظامی، حمایت و پشتیبانی راهبردی خود را بر این ائتلاف استوار ساختند. با پیروزی انقلاب اسلامی، این همکاری‌ها متوقف گردید و واسطه‌های ارتباطی، متخصصان و مستشاران نظامی اسرائیل ایران را ترک کردند. در این مقاله هیچ اشاره‌ای به امام خمینی نشده است. 🖇 متن کامل فصل‌نامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 گلستان در نهضت ملی و کودتای سیاه 🔷 پس از وقوع ، با وجود مصائب و مشکلات ناشی از حضور بیگانگان در ایران، آگاهی و بیداری سیاسی مردم افزایش یافت. موضوع ، به عنوان اصلی‌ترین ذخیره معدنی با ارزش ، به یکی از سوژه‌های مهم گفتمان سیاسی–اجتماعی، به‌ویژه در محافل مذهبی و ملی تبدیل شد. این باور رایج شد که اگر صنعت نفت در کنترل دولت ایران قرار گیرد، بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور برطرف خواهد شد و این اندیشه هواداران زیادی در بین مردم پیدا کرد. 🔶 در آن ایام، احزاب سیاسی متعددی در فعال بودند. حزب دموکرات، توسط قوام‌السلطنه تأسیس شده بود و دفتر آن در ساختمانی قدیمی در بازار امام گرگان قرار داشت. نیروی سوم، که طرفدار و بود، پایگاهی در راسـته زرگری‌های فعلی خیابان امام خمینی داشت و متدینین گرگان حامی آن بودند. اعضای آن در فلکه شهرداری گرد هم می‌آمدند، سخنرانی و شعار سر می‌دادند و گاه در اداره پست متحصن شده، خواسته‌های خود را به تهران تلگراف می‌کردند. حزب ایران نیز در گرگان فعالیت داشته و حامی مصدق بود. 🔷 طرح براندازی دولت مصدق در مرحله نخست، در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، با شکست مواجه شد و شاه از کشور گریخت. در گرگان، پس از شنیدن خبر شکست کودتا، مردم به خیابان‌ها آمدند، جشن گرفتند و تا ظهر روز این شادمانی ادامه داشت. چند روز بعد، کودتای دوم در ۲۸ مرداد به سقوط دولت مصدق منجر شد و دولت نظامی فضل‌الله زاهدی روی کار آمد. در این روز، گروه‌هایی از طرفداران شاه با پشتیبانی آشکار ارتش، بعدازظهر از نقاط مختلف شهر به سمت خیابان پهلوی و فلکه شهرداری حرکت کردند و شعارهای «زنده باد شاه» و «مرگ بر مصدق» سر دادند. شهربانی محاصره و اداره پست اشغال شد و تظاهرکنندگان با خودروهای روباز به پادگان گرگان رفتند و با شربت و شیرینی پذیرایی شدند. مخالفان شاه و طرفداران مصدق در پراکنده، دستگیر و کتک زده شدند. در این جریان، قربان عرب کشته و چند نفر زخمی شدند. گنبدکاووس نیز آن روز شاهد تنش و شعارهای متضاد بود. 🔶 مراکز توطئه فعال بودند و عوامل سفارت آمریکا و اداره اصل چهار، که شعبه‌ای در گرگان داشت، آزادانه فعالیت می‌کردند. پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا با هدف گسترش نفوذ خود در جریان جنگ سرد، برنامه‌هایی نظیر اصل چهار ترومن را اجرا کرد که در ظاهر کمک فنی و مالی بود، اما هدف آن نفوذ سیاسی در کشورهای جهان سوم از جمله ایران بود. ، با وجود تمایل مصدق و ملی‌گرایان به همکاری، سرانجام با ملی شدن نفت مخالفت کرد و در طراحی و اجرای کودتای ۲۸ مرداد مشارکت داشت. 🔷 مخالف نفوذ آمریکا در ایران بود و در ارزیابی سیاسی مقامات آمریکایی به عنوان عنصر خطرناک برای منافع غرب معرفی می‌شد. او در دوره‌ای از یاران نهضت ملی و همراه مصدق بود، اما با گذشت زمان و بروز اختلافات، از او فاصله گرفت. 🔶 دکتر محمد مصدق، نخست‌وزیر دولت ملی و چهره محوری ملی شدن صنعت نفت، در دوره نخست‌وزیری خود سیاست‌هایی اتخاذ کرد که به انزوای بخشی از نیروهای مذهبی انجامید. این وضعیت، همراه با فشارهای خارجی، زمینه را برای کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولتش فراهم ساخت. 🖇 متن کامل فصل‌نامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh