🔻پشت پرده جنجالهای دکتر شریعتی
⁉️دکتر #علی_شریعتی در پس هیاهو و هیجان به دنبال چه بود؟ سؤالی اساسی که حتی برخی شخصیتهای انقلابی نیز نتوانستند از عهده پاسخ آن بربیایند و او را شخصیتی انقلابی جلوه دادند و حتّی او را در حدّ امام خمینی قدس سره بالا بردند و آرمانهای شاگرد #ماسینیون و #گورویچ را با آرمانهای امام که جز در مکتب امام باقر و امام صادق درس نخوانده بود یکی دانستند. شریعتی به دنبال چه بود؟ برای پاسخ به این سؤال باید «شریعتی» را در «#دادگاه_تاریخ» دید:
⚖️« شریعتی بر آن بود که اسلام را مانند #مارکسیسم، دینِ ستیز، مبارزه و پیکار محض بنمایاند که گویا جز جنگ و مبارزه راه دیگری برای پیشبرد ایدئولوژی خود نمییابد!! او با تأثیرپذیری از جوی که مارکسیستها ساخته بودند، میکوشید وانمود کند که اسلام نیز مانند مارکسیسم، جریانی #دیالکتیکی دارد و از میان «اضداد» میگذر و برای زیست و پایداری خود راهی جز جنگ و ستیز ندارد...
شماری از نخستین #ماسونهای_ایرانی مانند سرهنگ آخوندف، میرزا آقاخان کرمانی، طالبوف و... برای پیاده کردن تز #اسلام_منهای_روحانیت، طرح « #پرتستانتیزم_اسلامی » را که از برخی از رهبران انقلاب فرانسه فراگرفته بودند مطرح کردند... شریعتی در پی گذشت نزدیک به سدهای از آن جریان بر آن بود که به «پروتستانتیزم اسلامی» در ایران دست بزند... از این رو پیشنهاد داد:
«روشنفکر باید به ایجاد یک پروتستانتیسم اسلامی پردازد تا همچنان که پروتستانتیسم مسیحی، اروپای قرون وسطی را منفجر کرد و همه عوامل انحطاطی را که به نام مذهب، اندیشه و سرنوشت جامعه را متوقف و منجمد کرده بود سرکوب نمود بتواند فورانی از اندیشه تازه و حرکت تازه به جامعه ببخشد.»(شریعتی در دادگاه تاریخ ص178-179)
بنابراین اندیشههای آقای شریعتی، ریشه در اسلام ناب نداشت و حرفهای پرشور او نشانه مناسبی برای انقلابی بودنش نبود. چراکه در همان زمان سران مجاهدین خلق هم دم از اسلام و حرکتهای جهادی میزدند و چه بسا در هزینه دادن و جانفشانی کردن در راه خود از آقای شریعتی هم جلوتر بودند. اما آیا میتوان سران منافقین را انقلابیهای واقعی دانست؟
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔻پشت پرده جنجالهای دکتر شریعتی
⁉️دکتر #علی_شریعتی در پس هیاهو و هیجان به دنبال چه بود؟ سؤالی اساسی که حتی برخی شخصیتهای انقلابی نیز نتوانستند از عهده پاسخ آن بربیایند و او را شخصیتی انقلابی جلوه دادند و حتّی او را در حدّ امام خمینی قدس سره بالا بردند و آرمانهای شاگرد #ماسینیون و #گورویچ را با آرمانهای امام که جز در مکتب امام باقر و امام صادق درس نخوانده بود یکی دانستند. شریعتی به دنبال چه بود؟ برای پاسخ به این سؤال باید «شریعتی» را در «#دادگاه_تاریخ» دید:
⚖️« شریعتی بر آن بود که اسلام را مانند #مارکسیسم، دینِ ستیز، مبارزه و پیکار محض بنمایاند که گویا جز جنگ و مبارزه راه دیگری برای پیشبرد ایدئولوژی خود نمییابد!! او با تأثیرپذیری از جوی که مارکسیستها ساخته بودند، میکوشید وانمود کند که اسلام نیز مانند مارکسیسم، جریانی #دیالکتیکی دارد و از میان «اضداد» میگذر و برای زیست و پایداری خود راهی جز جنگ و ستیز ندارد...
شماری از نخستین #ماسونهای_ایرانی مانند سرهنگ آخوندف، میرزا آقاخان کرمانی، طالبوف و... برای پیاده کردن تز #اسلام_منهای_روحانیت، طرح « #پرتستانتیزم_اسلامی » را که از برخی از رهبران انقلاب فرانسه فراگرفته بودند مطرح کردند... شریعتی در پی گذشت نزدیک به سدهای از آن جریان بر آن بود که به «پروتستانتیزم اسلامی» در ایران دست بزند... از این رو پیشنهاد داد:
«روشنفکر باید به ایجاد یک پروتستانتیسم اسلامی پردازد تا همچنان که پروتستانتیسم مسیحی، اروپای قرون وسطی را منفجر کرد و همه عوامل انحطاطی را که به نام مذهب، اندیشه و سرنوشت جامعه را متوقف و منجمد کرده بود سرکوب نمود بتواند فورانی از اندیشه تازه و حرکت تازه به جامعه ببخشد.»(شریعتی در دادگاه تاریخ ص178-179)
بنابراین اندیشههای آقای شریعتی، ریشه در اسلام ناب نداشت و حرفهای پرشور او نشانه مناسبی برای انقلابی بودنش نبود. چراکه در همان زمان سران مجاهدین خلق هم دم از اسلام و حرکتهای جهادی میزدند و چه بسا در هزینه دادن و جانفشانی کردن در راه خود از آقای شریعتی هم جلوتر بودند. اما آیا میتوان سران منافقین را انقلابیهای واقعی دانست؟
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.