eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
894 ویدیو
628 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
لزوم پاکسازی ایران از ریشه های استعمار 🔻 | 9 فروردین 🔹... شما جوانان تا کنون در این نهضت شرکت داشتید؛ من به شما درود می‌فرستم! لکن نیمه راه است؛ راه باز باقی مانده است. شما جوانها، شما نیروهای جوان باید این نیمه راه دیگر را هم با قدرت پیش ببرید. باید با وحدت کلمه، با اسلام، با ایمان، از این نهضت تا اینجا که آمده‌اید، از اینجا به بعد هم جلو بروید. باید همه ریشه‌های استبداد و ریشه‌ای استعمار را از این مملکت بکَنید؛ باید این مملکت را پاکسازی کنید. این مملکت عقب مانده است، این مملکت اقتصادش ورشکسته است، این مملکت الآن آشفته است [و] به نیروی شما جوان‌ها باید این مملکت اصلاح بشود. ما همه مسئول هستیم؛ ما همه باید دنبال این کار را بگیریم تا به آخر برسانیم... ( 9 فروردین 58، صحیفه امام، ج 6، ص 449) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
اسناد منتشر نشده از همراهی آیت‌الله بروجردی با قیام حاج آقا نورالله اصفهانی.pdf
4.03M
اسنادی منتشر نشده از مبارزات آیت‌الله العظمی بروجردی علیه رضاخان در آستانه سالروز رحلت آیت‌الله بروجردی 🔹تحریف سیره بزرگان به ویژه مراجع عظام تقلید یکی از اهداف ثابت بوده و هست و مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی از این امر مستثنی نیست و به‌همین جهت، مبارزات شهادت‌طلبانه ایشان علیه در محافل تخصصی و عمومی با سانسوری شدید مواجه است به‌گونه‌ای که کم‌تر کسی از اقدامات ایشان در این زمینه خبر دارد. 🔸اسنادی که در مقاله ضمیمه خواهید خواند برگی است از هویت مقدس و مبارز مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در عصر پراختناق رضاخانی. 🖊ضمیمه: مقاله «اسناد منتشرنشده از همراهی آیت‌الله بروجردی با قیام حاج آقا نورالله اصفهانی در دوره رضاخان»، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره 66-65، پاییز و زمستان 1399 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⁉️نبوغ ذاتی یا دروغ حرفه‌ای؟ 🔻نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش اول ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 خاطرات شفاهی یکی از منابع تاریخی است که البته از نظر تاریخ‌پژوهان اعتبار چندانی ندارد و استفاده از آن ضوابط خاص خود را دارد. به ویژه اگر آن خاطرات مربوط به کسی باشد که تحت تأثیر جریانات مختلف قرار گرفته و حتی از جناب شخصی چون امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف فاسق و فاسد و مفسد لقب گرفته باشد.(ر.ک: روزگار قائم‌مقامی) 🔸 کتاب «آیت‌الله العظمی بروجردی به روایت آیت‌الله العظمی منتظری» جدیدترین اثر آقای مجتبی لطفی؛ از هواداران قدیمی آقای منتظری است که در برخی موارد با سیاست خاطرات مخدوش وی را که مورد نقد اهل نظر قرار گرفته بود بازنشر داد که در ادامه به برخی از تحریفات تاریخی این خاطرات اشاره خواهیم کرد: 🔹 یکی از روایت‌های مخدوش درج شده در این کتاب، مربوط به تأثیر آقای منتظری در ورود به قم است. خاطره‌گو در این مجال خود را مدافع حضور آیت‌الله بروجردی و امام اعلی الله مقامه‌الشریف را در جایگاه مخالف می‌نشاند: 🔸 «من یادم هست قبلش به آقای خمینی می‌گفتیم که از آقای بروجردی بخواهید به قم بیایند و ایشان گفتند: «می‌ترسیم سه تا آقا چهارتا بشود» باورشان نمی‌آمد که آقای بروجردی بتواند کاری انجام دهد ولی بعد که آقای بروجردی به قم آمده بود روزی ایشان فرمودند:«آقای بروجردی بیست سال دیر به قم آمد، درس ایشان جوری است که طلبه‌ها غیرمستقیم بدون این‌که بفهمند می‌بینند مجتهد شده‌اند.» این تعبیر آقای خمینی نسبت به درس آقای بروجردی بود.»(آیت‌الله العظمی بروجردی به روایت آیت‌الله منتظری ص36-35) 🔹 این خاطره پیش از این نیز به بیانی دیگر در خاطرات منتشر شده آقای منتظری درج شده بود. او در جای دیگر گفته بود: گاهی اوقات درس اخلاق که‌ تمام‌ می‌شد‌، من و آقای مطهری می‌رفتیم خدمت ایشان [امام خمینی] اگر نظریاتی‌ داشتیم اظهار می‌کردیم. مثلاً یادم هست که یک وقت با ایشان صحبت کردیم که این اختلافی که در‌ قم‌ هست‌ الان سه تا آقا هستند که مریدهایشان با هم اختلاف دارند‌، این‌ چیز بدی است. اگر یک جوری می‌شد که آیت‌الله بروجردی را از بروجرد دعوت می‌کردند می‌آمدند‌ قم‌ و ایشان‌ را به عهده می‌گرفتند، این اختلافات کمتر می‌شد، مرحوم آقای‌ خمینی‌ گفتند‌ می‌ترسیم سه تا آقا، چهار تا بشود ... (خاطرات ص91) ❇️ تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره می‌گوید: 🔸 آقای منتظری در این‌ فراز‌ از‌ خاطرات کوشیده است برای خود در مورد دعوت آقای بروجردی به قم، نقشی دست‌ و پا‌ کند و چنین بنمایاند که گویا امام به مقام و موقعیت علمی آقای بروجردی و تفوق‌ و برتری‌ او‌ از علمای قم آگاه نبود و او را در ردیف دیگر علمای آن روز قم‌ می‌پنداشت‌. لیکن آقای منتظری با اینکه بیش از چند صباحی نبود به قم آمده‌ بود‌، روی‌ و خارق العادگی که داشت به مقام علمی و موقعیت اجتماعی آقای بروجردی پی برد‌ و اصولاً‌ پیشنهاد دعوت از آقای بروجردی به قم برای نخستین بار از جانب‌ او‌ مطرح‌ شد و از ابتکارات ذهنی او بود!! در این مورد بایسته است چند موضوع مورد بررسی‌ قرار‌ گیرد‌: 🔹 نخست اینکه آقای منتظری در سال 1320ش به قم آمد و در آن‌ برهه‌ هنوز «‌سطح» می‌خواند و خود اعتراف کرده است که «هنوز درس خارج برایم زود بود... و سطح را‌ هم‌ ‌ ‌آن جور که باید مسلط نشده بودم...»(خاطرات ص100) بی‌تردید طلبه تا چند سالی‌ در‌ حوزه‌های درسی فقها و علما زانو نزند و با‌ مبانی‌ علمی‌ آنان به صورت ریشه‌ای آشنا نشود، نمی‌تواند‌ تفوق‌ و برتری برخی از آنان را بر دیگری به دست آورد. تشخیص اعلمیت نیازمند‌ آن‌ است که طلبه در خبره باشد‌ و خبرگی‌ بدون‌ گذراندن چند دوره و به‌ دست‌ آوردن مبانی قوی علمی، محقق نمی شود. بنابراین آقای منتظری در آن روز‌ به‌ عنوان یک محصل مبتدی نمی‌توانست چنین‌ پیشنهادی را به عنوان‌ یک‌ نظر ابتکاری داشته باشد مگر‌ اینکه‌ از زبان دیگری شنیده باشد.(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/ بخش دوم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی آقای منتظری ادعا کرده بود که امام اعلی الله مقامه الشریف با حضور آیت‌الله بروجردی در قم مخالف بودند ولی او پیشنهاد داد و زمینه حضور را فراهم کرد. در بخش اول نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری اولین دلیل را برای رد این ادعا آوردیم. و اینک دلیل دوم: 🔹 امام سالیان درازی پیش از آمدن‌ آقای‌ منتظری به قم، از آقای‌ بروجردی‌ شناخت‌ داشت و به مقام‌ علمی‌ و تفوق فقهی او نسبت‌ به‌ علمای قم آگاه بود. 🔸آقای بروجردی در دوران زعامت حاج دریک‌ برهه‌ به قم آمد و مورد استقبال آن‌ مرجع‌ بزرگ و علما‌ و فضلای‌ حوزه‌ قرار گرفت. در حوزه‌ی‌ قم به تدریس پرداخت و بسیاری از علما و اساتید فن را مجذوب مقام علمی خود ساخت‌. 🔹در‌ این برهه امام و دیگر اساتید حوزه‌ی‌ قم‌ به‌ برتری‌ علمی‌ و اندیشه‌های سیاسی او‌ بیش‌ از پیش پی بردند. مقام والای علمی آقای بروجردی تا آن پایه بود که حتی مراجع‌ قم‌ نیز‌ به برتری و تفوق او نـسبت به خود‌ اذعان‌ داشتند‌ و این‌ مقام‌ و موقعیت‌ او تقریباً مورد اتفاق مقامات علمی قم و نجف و دیگر علمای بلاد ایران بود و موضوعی نبود که در آن جای شبهه و خدشه باشد. 🔸اگر آقای بروجردی در آن‌ مقطع در حوزه‌ی قم ماندگار شده بود، بی‌تردید تنها مرجع شیعه در حوزه‌ی قم به شمار می‌آمد. لیکن پافشاری اهالی بروجرد و سیل نامه و طومار و تلگرام آنان آقای بروجردی‌ را‌ ناگزیر ساخت که حوزه‌ی قم را ترک کند و به بازگردد.(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش سوم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 در بخش دیگری از کتاب خاطرات منسوب به آقای ؛ ادعای وی در خصوص زمینه‌سازی برای درج شده است و خاطره‌سازی به نحوی دنبال شده که گویی مردم اقبالی به امام نداشتند و ایشان شخصیت شناخته شده‌ای نبود و حتی شهریه طلاب را هم نمی‌داد اما آقای منتظری نقش ویژه‌ای در ترویج مرجعیت ایشان داشته است: پس از فوت از روزنامه‌ها آمده بودند با طلبه‌ها راجع به مراجع مصاحبه می‌کردند. ما آیت‌الله خمینی را هم مطرح کردیم و روزنامه‌ها نام ایشان را هم جزو مراجع نوشتند... رساله ایشان هم با اصرار و پیگیری ما به چاپ رسید.... 🔸 « ایشان مایل نبود رساله‌اش به چاپ برسد. آقای مولایی آمد به من متوسل شد که بالاخره باید کاری کرد که رساله ایشان به چاپ برسد. ایشان هم حاشیه بر «عروة الوثقی» داشت هم حاشیه بر «وسیلة النجاة» و هم رساله فارسی ظاهرا به اسم «نجاة العباد»؛ که آن وقت از ایشان گرفته شد و به همراه حاشیه عروه به صورت جداگانه به چاپ رسید. بعد از رحلت مرحوم آسیدعبدالهادی، در نجف‌آباد تقریبا مرجعیت آیت‌الله خمینی تعین پیدا کرد. ظاهرا در آن موقع در شهرهایی که مرجعیت ایشان به صورت گسترده مطرح بود یکی در نجف‌آباد بود و دیگری در رفسنجان، اما در شهرهای دیگر از ایشان خیلی تقلید نمی‌کردند. پس از فوت مرحوم آسیدعبدالهادی در نجف‌آباد یک جلسه فاتحه گرفتیم و آقای حاج آقا باقر تدین در آن جلسه منبر رفت و به طور رسمی اعلام کرد که نظر ما برای تقلید به آیت‌الله العظمی حاج آقا روح‌الله خمینی است و بالاخره مرجعیت ایشان در میان مردم نجف‌آباد تثبیت شد. 🔹 ما عنایت داشتیم که آیت‌الله خمینی به طلبه‌ها بدهند، اما ایشان می‌فرمود ما چه داعی داریم که پول قرض بگیریم و شهریه بدهیم، ولی ما عنایت داشتیم که شهریه ایشان همیشه پابرجا باشد، چه در همان اوایل مرجعیت ایشان و چه در زمان و زمان تبعید ایشان که بعدا پیش آمد. آقای غیوری می‎‌گفت ما یک مقدار از تهران راه می‌اندازیم، ما هم از نجف‌آباد و جاهای دیگر مقداری جور می‌کردیم و به هر شکلی بود شهریه ایشان را راه می‌انداختیم، عقیده ما این بود که شهریه ایشان باید محفوظ باشد.»(ص267-266) ◀️ نقد در ادامه... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش چهارم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 مشابه این خاطرات از جانب بیت آقای منتظری پیش از این نیز چاپ شده بود. او در جای دیگر گفته بود 🔸 بعد از وفات آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله شریعتمداری و تا‌ اندازه‌ای‌ آیت‌الله مرعشی در قم مرید و سلام و صلواتی‌ داشتند‌، اما‌ آیت‌الله خمینی نه... ایشان به طور کلی‌ در‌ این وادی‌ها نبودند، حتی رسـاله‌ی چـاپ شده هم نداشتند. من و آقای مولایی با‌ اصرار‌ رساله‌ی ایشان را گرفتیم و دادیم‌ چاپ‌ کردند... ایشان‌ اصلاً‌ در‌ وادی مرجعیت نبودند...(خاطرات ص201) 🔹 حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره می‌گوید: در آغاز نهضت باید دانست‌ که‌ اصرار این و آن نبود که امام‌ را به پرداخت شهریه‌ و چاپ‌ رساله ناگزیر ساخت. این استقبال‌ مردم‌ بود که زمینه را برای دادن شهریه و چاپ و انتشار رساله‌ی او هموار کرد‌. 🔸مردم‌ ایران در پی نهضت و روشنگری‌های‌ امام‌ به‌ خود آمدند، از‌ غفلت‌ و ظلمت رهیدند، امام را‌ به‌ درستی شناختند و در او ویژگی‌ها و برجستگی‌های بی‌مانندی دیدند، رازهای دل خود را در کلام‌ او‌ یافتند، خواسته‌های درونی خویش را در‌ قلم‌ و زبان او‌ دیدند‌. او، سوز و گداز او‌، خشم و خروش او مردم را شیفته کرد و دگرگون ساخت، مردم سر در راه او گذاشتند‌. پیروی‌ از او را برخود واجب و وظیفه‌ دانستند‌. اینجا‌ بود‌ که‌ به‌ سوی‌ او سرازیر شد و عموم کسانی که از او تقلید می‌کردند، به علت عدم دسترسی به رساله‌ی‌ او‌ به‌ اعتراض برخاستند و از او درخواست رساله کـردند‌. در‌ چنین‌ شرایطی‌ امام‌ با‌ انتشار رساله‌ی عملیه و پرداخت شهریه موافقت کرد، چنان که آقای منتظری نیز به آن اذعان کرده است: 🔹... اصلاً ایشان در وادی مرجعیت نبودند و طبعاً کسی پول هم‌ به ایشان نمی‌داد. اما در جریان ، ایشان از همه تندتر و داغ‌تر به صحنه آمدند و اعلامیه‌های ایشان همه جا، تهران و جاهای دیگر، حسابی پخش شد، کم کم مردم‌ به‌ ایشان رو آوردند، به خصوص از تهران جمعیت زیادی به خانه‌‌ی ایشان می‌آمدند و کم‌کم پول هم به ایشان می‌دادند... (خاطرات ص201) 🔸 در مورد دیگر چنین اعتراف کرده‌است: ... وقتی این لایحه مطرح‌ شد‌، اعتراض کردند، اما خیلی دست به عصا و با احتیاط، کسی که خیلی تند و تیز مطرح می‌کرد، آقای خمینی بود. روی همین‌ اصل‌ هم ایشان از همان روز معروف شد. اصلاً شناخت نسبت به ایشان در بازار تهران و در مردم، به واسطه‌ی همان اعلامیه‌ها بود... ❇️ واقعیت این است‌ که‌ هیچ کس در جریان‌ مرجعیت‌ و موقعیت امام نقشی نداشت. این مقام علمی و معنوی او بود که مردم را به سوی او کشانید. این سخنرانی‌های دلنشین و اعلامیه‌های آتشین او بود که ملت ایران را شیفته و شیدای‌ او‌ کرد و عشق و علاقه‌ی او را در دل‌ها حاکم ساخت. 🔹 اگر امام با اصرار این و آن به شهریه دادن و انتشار رساله تن در می‌داد، در پی درگذشت آقای بروجردی که شماری‌ از‌ شاگردان و ارادتمندان‌ او پافشاری داشتند که او را به صحنه‌آورند و به عنوان یک مطرح کنند، چرا رساله‌ی‌ او چاپ و منتشر نشد و شهریه‌ای از جانب او پرداخت نگردید؟ 🔸آقای منتظری‌ اگر‌ توان‌ این را داشت که به تعبیر خود «به زور شهریه را به گردن ایشان» بگذارد، چرا در ‌‌پی‌ رحلت به چنین زور آزمایی دست نزد و امام را به دادن‌ شهریه‌ و چاپ‌ رساله نتواست وا دارد؟(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش پنجم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 نکته‌ی درخور توجه اینکه آقای خود اعتراف کرده است که اصرار‌ کسان به واداشتن امام به چاپ رساله و دادن شهریه بی‌نتیجه بوده و این نهضت‌ او بر ضد رژیم‌ شاه‌ بوده است که زمینه را برای مرجعیت مطلق او هموار کرده است: 🔸 ... درس آقای خمینی در زمان آیت‌الله بروجردی از مهم‌ترین درس‌ها بود و حدود پانصد ششصد نفر شاگرد داشت و بعد از‌ فوت آیت‌الله بروجردی، ایشان یک قدم هم برای مرجعیت خودش برنداشت. به اصرار به او گفتند رساله‌تان را بدهید چاپ کنند. ایشان حاضر نبودند، تا اینکه مسأله‌ی پیش‌ آمد‌... آیت‌الله خمینی در این امر از همه فعالیت بیشتری داشت و اعلامیه‌های مهمی‌داد، در نتیجه مردم ایشان را شناختند و به سراغ ایشان آمدند... 🔹 امام هیچ گاه و هرگز در این اندیشه نبود‌ که‌ اگر شهریه را آغاز کرد، نبایستی قطع شود بلکه برعکس بر این نظر بود که اگر بودجه رسید، شهریه می‌د‌‌هد و هرگاه بودجه‌ای نبود مسئولیتی ندارد. نگارنده به یاد دارد‌ آن‌ گاه که نخستین شهریه‌ی امام در اردیبهشت ماه 1342 رسماً پرداخت شد، برخی از نزدیکان و ارادتمندان امام به او پیشنهاد داده بودند که مقدار شهریه را کمتر کند و نیز‌ به‌ طلابی‌ که مقدمات می‌خوانند شهریه نپردازد‌ تا‌ از‌ بودجه‌ی موجود، شهریه‌ی چند ماه را بتوان تأمین کرد. لیکن امام مخالفت کرد و دستور داد همه‌ی موجودی‌ را‌ میان‌ عموم طـلاب (چه آنهایی که مقدمات می‌خوانند و چه‌ آنهایی‌ که در پایه‌ی سطح و خارج هستند)، تقسیم کنند و افزوده بود اگر بودجه رسید ماه‌های دیگر نیز شهریه می‌دهیم و اگر‌ نرسید‌، نمی‌پردازیم‌. در تاریخ امام نخستین مرجعی بود که به‌ طلابی که مقدمات می‌خواندند نیز شهریه می‌داد. 🔸 آن گونه کوته‌اندیشی‌ها که مبادا بودجه برای شهریه نرسد و شهریه به‌ طور‌ مستمر‌ و پیوسته پرداخت نشود و مایه‌‌ی آبروریزی برای «آقا» شود و... در مرام و مکتب‌ امام‌ راه و جایی نداشت. این گونه دیدگاه‌ها از آن کسانی است که هنوز از بیماری خود محوری‌ و خودپرستی‌ نرهیده‌اند‌ و در کردار و گفتارشان خدا جایی ندارد، طبق هواهای نفسانی حرکت می‌کنند و حرف‌ می‌زنند‌ و خاطره‌ می‌گویند. لیکن انسان‌های وارسته و خود ساخته که به دنبال انجام وظیفه هستند و طبق وظایف‌ و مسئولیت‌های‌ دینی‌ قلم می‌زنند و قدم برمی‌دارند، آزاداندیش‌تر از آنند که به شهریه و استمرار آن اندیشه کـنند‌ و بابت‌ بود و نبود آن نگرانی داشته باشند. 🔹 البته نگارنده بر آن نیست این واقعیت‌ را‌ انکار‌ کند که بسیاری از شاگردان و ارادتمندان امام در پی درگذشت آقای بروجردی در فرصت‌ها‌ و مناسبت‌های‌ گوناگون، بارها به امام پیشنهاد می‌دادند که به دادن شهریه و چاپ و انتشار اقدام‌ کند‌، لیکن امام تا روزی که مردم به او روی نیاوردند و بودجه‌ی اولیه برای پرداخت شهریه‌ فراهم‌ نیامد، این پیشنهاد را نپذیرفت و به آن مبادرت نورزید. از این رو‌، شهریه‌ی‌ امام‌ در پی اوج گیری نهضت او آغاز و دنبال شد. 🔸در مورد رساله‌ی عملیه نیز امام آن‌ روز‌ که‌ مقلدین به او روی آوردند و خواستار رساله شدند، تنها با چاپ و انتشار‌ آن‌ موافقت کرد و هیچ مبلغی بابت چاپ آن هزینه نکرد. مردم با هزینه‌ی شخصی آن را به‌ چاپ‌ رساندند. آن گاه که امام با چاپ رساله موافقت کرد، جمعی در‌ اکیپ‌های‌ مختلف به تنظیم آن به صورت توضیح‌ المسائل‌ پرداختند‌ و آقای حاج شیخ اصلاح و تصحیح‌ نهایی‌ آن را به پایان برد و نخستین توضیح المسائل امام در تاریخ هفتم یا‌ هشتم‌ محرم83 (هـ. ق) (دهم یا‌ یازدهم‌ خرداد 1342‌) بـه‌ بازار‌ آمد. (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش ششم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹آقای منتظری خود را در مرجعیت امام مؤثر می‌داند. این در حالی است که ایشان پیش از آغاز نهضت در سال 1341 در جرگه‌ی مراجع‌ قرار‌ داشت و در میان کسانی که او‌ را می‌شناختند و با نام‌ او‌ آشنا بودند، به عنوان یک‌ مرجع‌ ‌ ‌مطرح بود حتی در دوران در برخی از نقاط ایران‌ مقلدینی‌ داشت. چنان که در کتاب‌ نهضت‌ امام‌، آمده‌است: 🔸 ... مقامات جاسوسی‌ و به‌ اصطلاح امنیتی رژیم شاه‌ در‌ ابتدای تأسیس ساواک درباره‌ی حوزه‌ی قم و مقامات برجسته‌ی‌آن حوزه و شمار طلابی که در آن‌ حوزه‌ به تحصیل سرگرمند، نیز درباره‌ی مدارج‌ تحصیلی‌ و حقوق مستمری‌ آنان‌، به‌ تحقیق و تفحص دست زده‌ و گزارشی تهیه کرده‌اند. در این گزارش درباره‌ی مراجع تراز دوم پس از حاج آقا حسین‌ بروجردی‌ (مرجع علی الاطلاق جهان تشیع) و شمار‌ طلابی‌ که‌ در‌ درس‌ آنان شرکت می‌کنند‌ و منطقه‌ی‌ نفوذ آنان نیز اطلاعاتی داده‌اند. 🔹در این گزارش که در تاریخ 1335/12/22 داده شده‌، شاگردان‌ درس‌ امام را حدود پانصد نفر ذکر کرده‌ و اعتراف‌ کرده‌ است‌ که‌ از‌ لحاظ درس حائز اهمیت است و یادآور شده است که در ایالات مرکز و غرب ایران، مقلد دارد... این گزارش از سوی سرهنگ قلقسه رئیس دایره‌ی امنیت و مذاهب، به‌ اداره‌ی سوم ساواک داده شده‌است.... (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش هفتم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 در بخشی از کتاب به نقل از آقای ادعا شده بود درج نام امام در جراید به عنوان به خاطر مصاحبه ایشان بوده است. این ادعا نیز پیش از این در خاطرات منسوب به آقای منتظری منتشر شده بود: 🔸 ... پس از فوت آیت‌الله بروجردی از‌ روزنامه‌ها‌ آمده بودند با طلبه‌ها راجع به مراجع مصاحبه می‌کردند، ما آیت‌الله خمینی را مطرح کردیم و روزنامه‌ها نام ایشان را جزو مراجع نوشتند... تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی جناب سیدحمید روحانی در نقد این خاطره می‌نویسد: 🔹 اولا در آن روز این‌گونه مرسوم نبود که‌ خبرنگاران‌ در کوچه و بازار راه بیفتند و با مردم یا طلاب مصاحبه کنند. 🔸 ثانیا نمایندگان و خبرنگاران روزنامه‌ها در به علت اینکه بلیت بخت‌‌آزمایی، ورق قمار و کتاب‌های مستهجن می‌فروختند، از نظر‌ روحانیان‌ و طـلاب آنقدر منفور بودند که به خود جرأت نمی‌دادند به فیضیه و طلاب و روحانیان نزدیک شوند. 🔹 ثالثا آقای منتظری از نظر ارباب جراید و مطبوعات چهره شناخته شده‌ای نبود که خبرنگاران‌ سراغ‌ او‌ بروند، تنها روحانیانی که در‌ حوزه‌ قم‌ از نظر ارباب جراید شناخته شده بودند نویسندگان مجله « » بودند. 🔸 رابعا اگر خبرنگاری به سراغ آقای منتظری رفته بود‌ و با‌ او‌ در زمینه مراجع گفتگویی کرده بود، بی‌تردید آقای‌ منتظری‌ یا تنظیم کنندگان خاطرات او آن را با آب و تاب بیان می‌کردند که خبرنگار روزنامه‌ای مثلا به منزلم آمد‌، یا‌ سر‌ درس من حاضر شد و یا اینکه در مسیر راه جلوی‌ مرا گرفت. آقای منتظری در خاطرات آنگاه که با کلمه «ما» و به صورت سربسته ادعایی می‌کند: «ما آیت‌الله‌ خمینی‌ را‌ مطرح کردیم» نشان از این نکته دارد که شخصا نقشی نداشته‌ است‌ و می‌خواهد به اصطلاح خود را به گونه‌ای «قاطی» کند! 🔹 خامسا این علمای تهران مانند ، و و حتی مرحوم سید محمد بهبهانی بودند که در گفتگو با‌ برخی‌ از‌ ارباب جراید از مقام و موقعیت علمی امام سخن گفتند. آنگونه که شهید محلاتی روایت‌ می‌کرد‌ در‌ ملاقات خصوصی‌ای که برخی از ارباب جراید مانند عباس مسعودی در پی درگذشت آقای‌ بروجردی‌ با سید محمد بهبهانی داشتند، آقای بهبهانی صریحا اظهار کرده بود «آقای خمینی‌ اگر‌ به‌ میدان بیاید از همه این مراجع شایسته‌تر است، حیف که اهلش نیست». 🔸 سادسا مقامات‌ دولتی‌ و کارشناسان در امور روحانیت سالیان درازی پیش از درگذشت آقای بروجردی‌ از‌ مقام‌ و موقعیت امام آگاهی داشتند، چنان که در پیش اشاره شد، سرهنگ قلقسه در گزارش خود‌ در‌ سال 1335، شمار شاگردان امام را و اینکه در کدام منطقه ایران مقلد‌ دارد‌، بازگو‌ کرده است، بنابراین امام به عنوان مرجع تقلید مطرح بود، نه اینکه آقای منتظری بنابر‌ ادعای‌ خود‌، او را مطرح کرده باشد و روزنامه‌ها طبق گفته او «نام ایشان را‌ جزو‌ مراجع‌» نوشته باشند.(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره 5 سال1384) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش هشتم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 در بخش از خاطرات منسوب به آقای منتظری آمده است: ... همه مراجع برای فاتحه گرفتند و هر کدام به تناسب‌ موقعیت‌ خود زودتر اعلام فاتحه می‌کردند آیت‌الله خمینی شاید نفر پانزدهم، شانزدهم بود‌ که‌ اعلام فاتحه کرد...(خاطرات ص189) 🔸 در نقد این کلام؛ استاد سیدحمید روحانی چنین می نویسد: در این فراز از‌ خاطرات‌ تلاش‌ شده است، به شکل مرموزی مقام علمی‌ و اجتماعی‌ را به زیر سؤال ببرد و او را از نظر مقام و موقعیت در‌ حوزه‌ قم در رده «پانزدهم، شانزدهم‌» بنمایاند‌ که لابد‌ در‌ ردیف‌ فضلای تراز دوم حوزه قرار داشته‌ است‌!! در صورتی که اعلام فاتحه از طـرف امام پس از دیگران نه‌ به‌ تناسب موقعیت، بلکه روی ادب و بود که نمی‌خواست در‌ برپایی‌ مراسم بزرگداشت، معارض دیگران باشد‌. اصولا‌ دأب امام در این‌گونه برنامه‌ها این بود که می‌گذاشت همه کسانی که برآنند‌ مراسمی‌ برپا دارند، برنامه خود را‌ اعلام‌ کنند‌ و به انجام برسانند‌، آنگاه‌ که برپایی مراسم از‌ طرف‌ این و آن به پایان می‌رسید و دیگر از طرف کسی اعلام فاتحه نمی‌شد، امام مراسمی‌ برپا‌ می‌داشت. 🔹 نگارنده(حجت الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی) به یاد دارد که‌ در‌ پی درگذشت‌ آقای‌ حکیم‌ در نجف اشرف در‌ سال 1349، آنگاه که مراجع تراز اول و دوم، فضلا و اساتید حوزه، طلاب برخی شهرها و کشورها‌ و حتی‌ اصناف بازار مراسم فاتحه برپا کردند‌، امام‌ آخرین‌ نفری‌ بود‌ که برای آن‌ مرحوم‌ مراسم بزرگداشتی گرفت و دستور داد که در اعلام مراسم از طرف او، نام او را بدون‌ هیچ‌گونه‌ عناوین‌ و القابی ببرند، شماری از جوانان عرب و طلاب به دفتر مؤذن هجوم‌ بردند و می‌خواستند گوینده را مورد ضرب و شتم قرار دهند که چرا از امام به صورت اهانت‌آمیز نام برده است. گوینده دست خط امام را به آنان ارائه داد که در‌ آن‌ تأکید شده بود از من جز به عنوان « » نام برده نشود. افق عرفانی و اخلاقی امام کجا و آن تحلیل‌های ناسوتی و دنیا‌‌زده کجا! (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره 5 سال1384) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش نهم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 بخش دیگری از خاطرات آقای منتظری در حقیقت طعنه و است که البته آقای منتظری آن را به امام نسبت می‌دهد: 🔸 یادم‌ است این داستان را برای من نقل کردند،ایشان‌ فرمودند: مرحوم الحسن_اصفهانی که فوت شد، علمای مشهد جمع شدند که‌ مرجع معین کنند، یکی‌ از‌ آقایان در آن جلسه می‌گوید آقای حاج آقا حسین قمی برای‌ مرجعیت خوب است ولی ریشش دست پسرش آ سید مهدی است،آقای بروجردی‌ هم‌‌ خوب است ولی ریشش دست‌ حاج‌ آقا روح اللّه است، ما بیاییم آسید محمود شاهرودی را معین بکنیم که در اختیار خودمان باشد...مرحوم آیت اللّه آقای حاج میرزا مهدی‌ اصفهانی‌‌ (رحمت اللّه علیه)در‌ آن‌ جلسه گفته بودند پس این جلسه ما از جلسه کمتر نیست. ما آمده‌ایم ببینیم چه کسی اعلم و است یا اینکه ببینیم چه کسی ریشش دست‌ ماست‌... .(خاطرات ص190) 🔹 این‌ داستان را از قول در خاطرات‌ آورده‌اند،لیکن اگر به‌ راستی چنین داستانی را بازگو کرده چرا لحظه‌ای اندیشه نکرده است که چگونه‌ امام در سخنرانی‌های عمومی‌ و یا‌ نیمه‌ عمومی‌ خود هیچ‌گاه به بازگو کردن این‌ داستان نپرداختن و حتی به آن اشاره‌ نکردند؟!آیا خردمندان و عقلای قوم هر‌ آنچه می‌شنوند ‌ ‌بی‌تأمل و نسنجیده بر زبان می‌آورند؟ 🔸دور از نظر نیست که در‌ ارتباط‌ آقای‌ منتظری با هم‌ آزردگی خاطری بوده است که به آوردن‌ این داستان و یا ساختن آن ‌‌به‌ نام امام‌ منجر گردیده است؟!در این داستان نه‌ تنها علمای مشهد به زیر‌ سؤال‌ رفته‌اند‌، بلکه مرحوم حاج آقا حسین قمی و آقای بروجردی نیز مورد اهانت قرار گرفته‌اند. (منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره 16 تابستان1387) ◀️ ادامه دارد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻 نقد تحریفات باند منتظری نسبت به آیت‌الله العظمی بروجردی و حوادث پس از ارتحال ایشان/بخش دهم ⚫️به مناسبت سالگرد ارتحال آیت‌الله العظمی بروجردی 🔹 در خاطرات منسوب به ادعا شده که وی در طرح و تثبیت اعلی الله مقامه‌الشریف نقش ویژه‌ای داشت است. در یادداشت‌های سابق این ادعا نقد و رد شد اما برای جمع‌بندی مستند بحث؛ ادله و شواهد تاریخی دیگری نیز خواهیم آورد: 🔸 1 . نکته مقدماتی این‌که ادعای تأثیر ویژه آقای منتظری در طرح و تثبیت مرجعیت امام اعلی الله مقامه الشریف تقریبا نخستین بار در کتاب ؛ مدخل امام خمینی مطرح شد و اساسا با هیچ‌کدام از مستندات معتبر تاریخی سازگار نیست و محملی برای توجیه ندارد. 🔹2 . در ردّ مدعای مزبور، ذکر برخی شواهد، خالی از لطف نیست. اوّلاً امری است که به سانِ مسأله «اجتهاد» تابعِ ضوابطِ مخصوص حوزوی است و چیزی نیست که بدون وجود مقتضای آن، بتوان آن را طرح و تثبیت کرد! ثانیاً طبق مستندات معتبر، از نیمه دوّم دهه 30 و در دوران اقتداردینی ، درس امام خمینی به عنوانِ پرجمعیّت ترین درسِ قم مطرح بوده است. ⚫️ بعد از ارتحال نیز قرائنی وجود دارد که نشان می دهد که جایگاه حوزوی و فقهی امام خمینی نه فقط در میان حوزویان، که در نزد اصحاب رسانه نیز کاملاً شناخته شده بوده است. روزنامه کیهان در تاریخ 12 فروردین 1340، اسامی مراجع و علمایی را که از دید علمای اهل خبره و صاحب نظر، صلاحیت جانشینی را داشته اند، درج کرده و در صدرِ اسامی از امام نام برده و اکثر شاگردان ایشان را از فضلای طراز اوّل حوزه قم برمی شمارد و چنین نوشته است: 🔸 «آقایانی که ذیلاّ نام آن ها برده می شود طبق نظر علمای علوم دینی و کلیه اعضای حوزه علمیّه قم دارای صلاحیت مرجعیّت تقلید و مورد اعتمادکامل حوزه علمیّه هستند. 1.آیت اللّه حاج آقا روح اللّه خمینی: ایشان 1درس فقه صبحها و درس اصول عصرها در حوزه علمیّه تدریس می نمایند که در هر یک از دروس ایشان متجاوز از 400 نفر دانشجو و طلاب علوم دینی شرکت دارند. اکثر شاگردان حوزه درس ایشان فضلای تراز اوّل حوزه علمیّه شهر قم را تشکیل میدهند.»(نقدی بر مدخل امام خمینی در دایرة المعارف تشیع ص183-182) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
دیدگاه ویژه آیت‌الله العظمی بروجردی نسبت به امام خمینی «بعضی از افاضل حوزه نجف از مرحوم شیخ محمدتقی بروجردی نقل می‌کردند که آیت‌الله بروجردی بارها فرمود: قصد دارم که در موقعیت مناسبی، زیر بازوی جوانی را بگیرم که برای اسلام و مسلمین می‌تواند مثمر باشد.(و اشاره به امام خمینی قدس سره کرده بود) این موقعیت تا پایان زندگی آیت‌الله بروجردی هرگز پیش نیامد. یعنی ایادی مرموز که در دستگاه ایشان بودند نگذاشتند.»(نهضت امام خمینی ج١ ص ١٩۵-١٩۴) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راحتی مؤمن هنگام جان دادن 🌙ماه معنویت | گزیده‌ای از شرح احادیث اخلاقی توسط مقام معظم رهبری/5 🔹فی الکافی عن الباقر علیه‌السلام حَضَرَ رَسُولُ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآلهِ رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ وَ کَانَتْ لَهُ حالٌ حسنةٌ عندَ رسولِ الله صلی‌الله‌علیه‌وآله مردی بود که مورد توجه و عنایت حضرت [رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم] بود و حال خوبی پیش آن بزرگوار داشت. 🔸فحَضَرَهُ عِنْدَ موْتِهِ در هنگام مرگ، حضرت بالای سر او حاضر شدند. 🔹فنَظَرَ إِلَى مَلَکِ الْمَوْتِ عِنْدَ رَأْسِهِ حضرت دیدند که ملک الموت آنجا حاضر است و روح این بنده‌ی مؤمن را می‌خواهد قبض کند. 🔸فقَالَ لَهُ رَسُولُ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله اَرْفِقْ بِصَاحِبِی [حضرت به ملک الموت فرمودند] ملاحظه‌ی رفیق ما را بکن. عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ (۲) این است. یعنی حضرت برای اینکه جان دادن او آسان بشود نگران بودند و به ملک الموت فرمودند که ملاحظه‌اش را بکن؛ قبض روح او را آسان بکن. 🔹فقَالَ لَهُ مَلَکُ الْموْتِ یَا مُحَمَّدُ طِبْ نَفْساً وَ قِرَّ عَیْناً [ملک الموت به ایشان عرض کرد که ای محمد!] راحت باش، چشمت روشن باشد، دلت آرام باشد 🔸فإِنِّی بِکُلِّ مُؤْمِنٍ رَفِیقٌ شَفِیقٌ این آن مژده‌ای است که برای مؤمنین خیلی مهم است. عرض کرد به پیغمبر که من با مؤمنین رفیقم، یعنی رفق و مدارا می‌کنم با آنها؛ شفیقم، یعنی مهربانم و شفقت دارم با آنها و نمی‌گذارم که خیلی ناراحت بشوند. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
رای امام به جمهوری اسلامی 🔻 | 10 فروردین 🔹امروز* رفتم در محلی که شهدای قم جان خود را برای اسلام و از دست دادند. برای این‌که آن‌ها را شاد و ملت اسلام را دل‌گرم کنم، به رای دادم. من امیدوارم که همه ملت اسلام و همه ملت ایران موفق باشند و ملت ما رای به جمهوری اسلامی بدهند. جمهوری اسلامی برای ما سرنوشت آزاد، و خوشبختی و استقلال هدیه می‌آورد؛ و دشمنان اسلام می‌خواهند اخلال در امر کنند و ملت ما باید پافشاری کند و رأی خودشان را به جمهوری اسلامی بدهند... (10 فروردین 58، صحیفه امام، ج 6، ص 450) * رای‏ گیری درباره جمهوری اسلامی از روز جمعه ۱۰ فروردین ۵۸ آغاز شد و دو روز ادامه یافت و امام خمینی در ساعات اولیه رای‏ گیری در محلّه چهارمردان قم رای خود را به صندوق انداختند. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
آشنایی با «جریان حجاب‌زدایی» در ایران پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت مطالبات مردمی پیرامون حجاب/1 🔹شاه دیرزمانی بود که برای پیاده کردن نقشه و برنامه حجاب زدایی و اجرای تز برهنگی با مردم ایران درگیر بود و می توان گفت بخش مهمی از اندیشه او را به سوی خود کشانده بود. او بر این باور بود که یکی از شیوه های رویارویی با اسلام و ارزش های اسلامی، رواج فرهنگ برهنگی و بی بند و باری است. از این رو سالیان درازی تلاش کرد با چراغ خاموش و شیوه نرم و نادیدنی و بی سر و صدا ملت ایران را ناخودآگاه به سوی بی بند و باری، بی حجابی و برهنگی بکشاند لیکن در بیش‌تر موارد نقشه های او برملا شد... 🔸کارپردازان رژیم شاه از هر فرصت و مناسبتی برای پیاده کردن سیاست بی حجابی بهره می گرفتند، حتی در مراسم تشکیل شرکت تعاونی تلاش می کردند دختران دانش آموز را به گونه ای فریب کارانه و ناآگاهانه به برداشتن چادر وادارند و زشتی و رسوایی بی حجابی را کاهش دهند لیکن با مخالفت و سرسختی دانش آموزان رو به رو شدند و نقشه شان نقش بر آب شد. گزارش ساواک در این مورد چنین است: 🔹... ساعت 16:00 روز 51.12.14 بنا به دعوت آگهی از طرف در حدود 32 نفر از دختران دانش آموز دبیرستان پروین اعتصامی و 52 نفر از محصلین دبیرستان های این شهرستان در حالی که به وسیله یک نفر سرپرست از اداره آموزش و پرورش هدایت می گردیدند در سالن شیر و خورشید با حضور آقایان فرماندار، موحدی ریاست سازمان تعاون و ولی الله دالایی ریاست اداره تعاون و امور روستاها اجتماع نموده و... در خاتمه اضافه کرد چون عکاس می خواهد عکس بگیرد و عکس ها به مرکز فرستاده می شود از دختر خانم ها تقاضا می شود که چادر خود را بردارند که توجهی نشد. به خانم قیاثی سرپرست آنها گفته شد ایشان اظهار داشت من نمی توانم بگویم میل خودشان است. از آن گذشته پدر و مادر دخترها نمی دانند که بچه هایشان کجا است. ممکن است که ایراد بگیرند... 🔸مأموران رژیم در راه اجرای «منویات ملوکانه»!! مدارس اسلامی را زیر فشار گذاشتند که دانش آموزان دختر آن مدارس، بی چادر در سر کلاس حاضر شوند و بر آن بودند معلم مرد به آن مدارس بفرستند و بدین گونه زمینه برای حجاب زدایی گام به گام فراهم شود. لیکن واکنش تندی که از سوی مسئولان مدارس اسلامی و خانواده دانش آموزان و عموم مردم بروز کرد دست اندرکاران آموزش و پرورش و مقامات ساواک را به پریشانی و سردرگمی کشانید و گوشه ای از دشمنی آنها با را نشان داد. ساواک پیرامون این جریان چنین گزارش داده است: 🔹... به دنبال دستور آقای نبوی مدیر کل آموزش و پرورش استان تهران دایر بر بی چادر حاضر شدن دختران در مدارس اسلامی، غوغایی در بین متعصبین مذهبی به راه افتاده و یک عده به نبوی فحاشی می کنند و می گویند او چادر دختری را پاره کرده است. بعضی ها می گویند وزیر آموزش و پرورش است و این دستور از طرف بهائیان صادر شده و یک دسته مخالف شاهنشاه آریامهر نیز این دستور را از ناحیه مقامات عالیه کشور می دانند و به طور کلی مستمسک خوبی برای تبلیغ بر علیه دولت به دست مخالفین افتاده و سرپرست جامعه تعلیمات اسلامی به نام شیخ هم هر جایی که می نشیند در این زمینه داد سخن می دهد و بر میزان محبوبیت خود در حمایت از دین میان مخالفین افزوده و نسبت به مقامات دولتی اهانت می کند. 🔸نظریه شنبه: مقصر اصلی ایجاد این قبیل حوادث مقامات دولتی هستند زیرا در یک کشور، یک بام و دو هوا که نمی شود. مدارس یا باید دولتی باشد یا ملی و وجود در جوار این مدارس به معنی این است که مدارس دیگر غیراسلامی هستند و نتیجه اش این است که اغلب خرابکارها از دل این مدارس اسلامی سر بیرون آورده اند. دولت بایستی هر چه زودتر با پیش بینی های لازم جلوی این قبیل شیادان را بگیرد و آنها را به مردم معرفی کند. مدارس اسلامی چه مفهومی دارد. هر کس علاقمند به فرا گرفتن مسائل فقهی اسلامی است برود در های_علمیه تحصیل کند. به جای اینکه مسئولین بخواهند به این طریق چادر را از سر زنان بردارند بهتر است بگویند بایستی تمام زن های ایران از حجاب اسلامی استفاده کنند. حجاب اسلامی با چادر فرق دارد. چادری که سر و سینه و پاها و قسمت های دیگر بدن آشکار باشد حجاب اسلامی نیست و در هیچ یک از کشورهای اسلامی مانند [ناخوانا] چادر وجود ندارد. معنی حجاب اسلامی این است که زنان بایستی طوری لباس بپوشند که بدنشان معلوم نباشد و چنان چه دولت برای مدت معینی و در صورت امکان برای همیشه دستور بدهد که کلیه زنان بایستی جوری لباس بپوشند که بدنشان معلوم نباشد چادر هم خود به خود از بین می رود... منبع: نهضت امام خمینی، ج5، صص416-413 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید
استفاده جریان ضدحجاب از اراذل و اوباش برای پیاده کردن تز برهنگی پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت مطالبات مردمی پیرامون حجاب/2 🔹رژیم شاه برای پیاده کردن سیاست برهنگی با اینکه بارها با واکنش تند و توفان بار مردم غیرتمند و آزاده رو به رو می شد و سیلی می خورد، دست از توطئه خود ضدحجاب و عفاف زنان ایرانی برنمی داشت و از هر فرصتی اجرای تز برهنگی را پی می گرفت؛ گاهی نیز از اراذل و اوباش برای پیشبرد نقشه های خود بهره برداری می کرد. 🔸در گزارشی آمده است: ... ساعت 12:00 روز 4/9/52 وجیهه الهی معاون جامعه تعلیمات اسلامی اظهار نموده است ساعت 10:00 خطیب رئیس ناحیه 7 طبق دستور آقای نبوی به اتفاق چند مرد به مدرسه دخترانه معصومیه مراجعه و ضمن داد و فریاد به مدیر مدرسه اظهار نموده است بی عرضه! چرا با چادر محصلین را به مدرسه راه می دهی... منبع: نهضت امام خمینی، ج5، صص417-416 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نقش «چادر» و «چادری‌ها» در پیشبرد نهضت امام خمینی و دلایل مقابله محمدرضا پهلوی با آن پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت مطالبات مردمی پیرامون حجاب/3 🔹شاه از دو زاویه خود را ناگزیر می دید که با چادر به عنوان نماد فرهنگ اسلامی و سنت دینی رویارویی کند؛ نخست آن که دریافته بود پایبندی و باورمندی مردم ایران به سنت ها و آرمان های اسلامی، نقش مهمی در تداوم و پیشرفت نهضت امام دارد و این نهضت به گونه ای رشد کرده و ریشه دوانده است که با سرنیزه و سرکوب نتوان آن را از میان برد. بنابراین تلاش داشت- به هر قیمتی- مردم ایران را از سنت ها، باورها و آیین های اسلامی دور سازد. دوم، چنان که پیش تر اشاره شد شاه بر آن بود ایران را به کشوری دست ساز فرنگ بدل کند و به فزون خواهان و نفتخواران غربی که پایبندی ملت ایران به اصول و قوانین اسلامی را سدی در برابر آز و نیاز استعماری خود می بینند به طور عینی بنمایاند که ریشه باورمندی به اسلام را از بیخ و بن کنده و فرنگی مآبی را در ایران گسترش داده است و بدین گونه ابرقدرت های غربی را وامدار خود سازد و برای استواری تاج و تخت خویش پیوسته از مدد آنها برخوردار بماند. از این رو به رغم برخوردهای کوبنده و شکننده ای که از مردم در جریان حجاب زدایی می دید که گاهی به پس رفت ناگزیر می شد، از توطئه ضدچادر باز نمی ایستاد. او دوام سلطنت خود را در برچیدن بساط چادر و حجاب اسلامی می دید. بنابراین از هر طرف که شکست می خورد، نقشه های خود را از طرف دیگر پی می گرفت. 🔸طبق سیاست حجاب زدایی او، مسئولان برخی از مدرسه های اصفهان از ثبت نام دختران چادری برای سال تحصیلی 1354 خودداری ورزیدند. خانواده دانش آموزان برای شکستن این بی فرهنگی و شیوه ضدآزادی و غیرانسانی به امام جمعه اصفهان که خود از سرسپردگان به دربار بود، روی آوردند و از او مدد خواستند. او در نامه ای در این باره به منوچهر آزمون که در آن تاریخ به نمایندگی مجلس شورای ملی منصوب بود، چنین نوشت: 🔹... غرض از تصدیع آن که متصدیان مدرسه عالی کورش اصفهان از ثبت نام دخترانی که با چادر مراجعه کردند خودداری نموده که این کار علاوه بر مخالفت با شرع مقدس و اهانت به اهل اصفهان که اکثریت بانوانشان محجبه می باشند، چون موجب سلب آزادی و منع از تحصیل و خلاف اوامر ملوکانه است انتظار دارد اولاً اولیاء امور را متوجه فرمایید در رأس این قبیل مؤسسات علمی و آموزشی اشخاص ذیصلاحی را بگمارند که اطراف و جوانب کار را از هر جهت در نظر داشته و... منبع: نهضت امام خمینی، ج5، ص418-417 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
مقاومت انقلابی«دانشجویان چادری» در برابر جریان ضدحجاب پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت مطالبات مردمی پیرامون حجاب/4 🔹رژیم شاه و همدستان حجاب ستیز او به رغم موج فریبنده و مسمومی که ضدچادر به راه انداخته بودند، گزارش هایی دریافت می کردند که برایشان دردآور و نگران کننده بود. گاهی گزارشی به آنها می رسید که برخی از دختران دانشجویی که از نظر علمی در رتبه بالایی قرار دارند با چادر در سر کلاس حاضر می شوند و از آن سرسختانه دفاع می کنند. در یک گزارش آمده است: 🔸... موضوع: نیره ماها یادشده بالا که دانشجوی انستیتو عالی علوم بیمارستانی... می باشد همیشه با چادر در سر کلاس حاضر می شود و به عنوان یک فرد مذهبی متعصب معروفیت دارد. مشارٌالیها چندی قبل در سر کلاس درس جامعه شناسی سال دوم که استاد آن آقای رشادت بودند کنفرانسی داد که در آن تلویحاً از وضع جامعه ایران و رژیم و نظام کنونی انتقاد نموده ضمناً وی و همفکرانش در گفت وگوهایی که با هم دارند و همچنین در مباحثه با سایر دانشجویان از حکومت های مارکسیستی طرفداری می کنند[!!] و آقای رشادت استاد جامعه شناسی انستیتو نیز به نحو قابل توجهی به این افراد پر و بال می دهد و از مشوقین آنان می باشد. حتی به آنها اظهار داشته این را درک می کند که نمی شود خیلی چیزها را سر کلاس گفت... ضمناً قبل از [ناخوانا] اعتصابی در انستیتو علوم بیمارستانی به وقوع پیوست که چند نفر از دوستان نزدیک نیره ماها از جمله رجایی و پسته کن که در این اعتصاب دست داشتند به اتفاق 12 نفر دیگر از دانشجویان دستگیر و زندانی شدند... 🔹نظریه شنبه: گفته می شود کنفرانس نیره ماها در سر کلاس بی دخالت در اعتصاب دانشجویان نبوده است... منبع: نهضت امام خمینی، ج5، صص419-418 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
تاکتیک‌های رسانه‌ای جریان ضدحجاب برای پیاده‌سازی تز برهنگی پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت مطالبات مردمی پیرامون حجاب/5 🔹شاه به رغم دریافت گزارش های هشداردهنده که در پیش آمد بر این باور بود که با شیوه نرم و بی صدا و همچون آب زیر کاه و با تاکتیکی مرموزانه و به دور از بگیر و ببند قلدرمآبانه می تواند ملت ایران را خواب کند و گام به گام از دور سازد و فرنگی مآبی را در جامعه نهادینه کند و نقشه های دیرینه انگلیس و امریکا را برای از رسمیت انداختن اسلام در ایران به بار بنشاند. 🔸لیکن آنچه در میان مردم جریان داشت واقعیت های دیگری را نشان می داد و اوضاع به سمت و سوی دیگری پیش می رفت که شاه هرگز آن را باور نداشت. بیگانگی او از ملت و دنباله روی از سیاست استکبار جهانی و نفتخواران بین المللی او را در چاه تاریکی افکنده بود که نه فریادی را می‌شنید و نه پیامی را درمی یافت. او نمی توانست باور کند که برنامه های به ظاهر اصلاحی و رفرم امریکایی «انقلاب سفید شاه و ملت»! برای ملت ایران جز یک کمدی خنده آور، معنا و مفهومی ندارد و توده های مردمی با پیروی از رهبری ها و رهنمودهای امام دگرگون شده و راه نوینی را در پیش گرفته اند. ... 🔹 شاه دیرزمانی بود این نقشه را در سر داشت که زنان و دختران ایرانی را بر آن دارد که چادر را به کلی کنار بگذارند؛ هر چند اگر به حجاب اسلامی روی آورند. از خاطرات امیر اسدالله علم نیز به دست می آید که شاه به شدت دنبال حذف چادر بوده است، در یادداشت های او آمده است: ... عرض کردم آیت الله خوانساری بابت این که بخش نامه شده در بعضی دبیرستان ها که به نام دبیرستان اسلامی معروف است، بعضی دخترها چادر دارند باید چادر را بردارند، ناراحت است... [شاه] فرمودند درست است ولی من هم چاره ندارم. اگر این کارها را نکنیم که نمی توانیم جلوی چپ یا چپ گراها را بگیریم. به هر قیمتی شده این کار را خواهیم کرد ولو به قیمت بستن این مدارس... 🔸شاه با لجاجت و سماجت به جنگ با و برخاسته، رسانه های گروهی وابسته به دربار و دولت را وادار کرده بود تبلیغات گسترده‌ای ضدحجاب و چادر به راه بیندازند و چادر را مایه زشتی، پستی، پس ماندگی، بی عرضگی، بی سوادی و... بنمایانند. دستگاه تبلیغاتی رژیم شاه- به ویژه جراید- ضدحجاب و چادر سمپاشی می کردند، کاریکاتورهایی نمایش می دادند، اشعاری می سرودند و بر سر زبان ها می انداختند. چادر را «دست و پا گیر»! «حقیرکننده»! و «کفن سیاه»! می خواندند. 🔹جرایدی که ارتزاق‌شان از راه به نمایش گذاشتن تصویرهای شرم آور و نیمه برهنه زنان بود هر روز به بهانه ای ضدحجاب و چادر قلم فرسایی و جوسازی می کردند. مجله زن روز در این مأموریت بیش از دیگر نشریه های جوساز و دروغ پرداز ضدچادر سمپاشی و لجن پراکنی می کرد. زنان و دختران را به بی بند و باری و هوسرانی فرا می خواند و به مناسبت 17دی چادر را کیسه سیاه نامید و با پندار اینکه چادر مرده و از میان رفته است عنوان «مرگ کیسه سیاه» را به عنوان تیتر برگزید و با عناوین دیگری مانند «از کفن سیاه تا صندلی وزارت»، «زن ایرانی چهار اسبه از عهد چادر و چاقچور و کجاوه دور می شود...» و «دیروز سیاه دیگر برنمی گردد»، تلاش کرد زنان را از حجاب و عفاف بی زار کند. 🔸سمپاشی مجله زن روز ضدحجاب و چادر تا آن پایه بود که نظریه پرداز ساواک خشم و خروش و خیزش سراسری ملت ایران را در پی شهادت [علامه سید]مصطفی خمینی ناشی از مطالبی می دانست که در این مجله از یک سال پیش از آن ضدچادر نگارش شده است: 🔹... آنچه موجب شد عده ای متعصب مذهبی بین مردم عامی دست به تحریک بزنند مطالبی است که از یک سال قبل در مجله زن روز به نام از بین بردن قطعی چادر نوشته می شود و عده ای از بانوان عضو جمعیت زنان در بین مردم شهرت داده بودند که به دستور والاحضرت اشرف پهلوی به زودی برنامه رفع حجاب عمومی و از بین بردن چادر در سراسر کشور عملی خواهد شد... منبع: نهضت امام خمینی، ج5، صص421-419 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
آشنایی با تاکتیک‌های روانی جریان ضدحجاب پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت مطالبات مردمی پیرامون حجاب/6 🔸شاه با پندار اینکه با تبلیغات زهرآگین رسانه های گروهی و قلم به دستان حرفه‌ای و با مدد اسلام ستیزان غربی می تواند به زودی حجاب و چادر و خصلت شرافتمندی را از بیخ و بن بردارد، خواب طلایی می دید و کارت تبریک و بارک الله و دست مریزاد از استکبار جهانی دریافت می کرد که یک باره خبر رسید: 🔹... از اوایل سال تحصیلی جاری [1355] تعداد زیادی از دانشجویان دختر (به ویژه سال اول) با چادر به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی رفت و آمد می نمایند. چون موضوع قابل توجه به نظر می رسد لذا خواهشمند است دستور فرمایند در مورد ادامه این وضع و یا جلوگیری از ورود آنان به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی نظریه اعلام دارند... 🔸تیمسار نصیری (ریاست ساواک) به عنوان مغز متفکر! رژیم شاه در زیرنویس این گزارش راه رویارویی با چادر را چنین نشان داد: 🔹... به معاون دبیر کل حزب [رستاخیز] ابلاغ شود که اصول و مبادی صحیح مذهب باید به وسیله دانشجویان حزب تقویت و نسبت به خرافات مبارزه شود. با مسخره کردن این دخترها و هو کردن کلاغ سیاه و نظیر آن کاری کنند که نتوانند با چادر بیایند یا چادر را از سر بردارند... منبع: نهضت امام خمینی، ج5، صص422-421 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
اسیدپاشی به بانوان چادری پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت مطالبات مردمی پیرامون حجاب/7 🔹زورمداران حاکم بر ایران، از گرایش جامعه ایرانی به چادر تا آن پایه دچار سردرگمی و اختلال فکری شده بودند که برای رویارویی با تنها به تصویب قانون جنگل و ضدانسانی مورد اشاره، بسنده نکردند بلکه تلاش کردند که شماری از اراذل و اوباش را به اهانت و مزاحمت برای چادری ها و پاشیدن اسید به روی دختران چادری وادارند و بدین گونه زنان و دختران غیرتمند و افتخارآفرین کشور را از پوشیدن چادر باز بدارند. ساواک گزارش داده است: 🔸... ساعت 14:10 روز 27/1/37 [27فروردین1357] افراد ناشناسی به طرف سه نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان شاهدخت شهر کاشان اسید پاشیده و متواری شده اند... 🔹در زیرنویس گزارش بالا گزارشگر دیگر ساواک افزوده است: ... بر اثر این اقدام قسمتی از چادر دو نفر از دختران سوخته و صورت یک نفر دیگر از آنها بر اثر نفوذ اسید از روی چادر، جراحت مختصری برداشته است... منبع: نهضت امام خمینی، ج5، صص426-425 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
اهانت محمدرضا پهلوی به «چادر» پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت مطالبات مردمی پیرامون حجاب/8 پهلوی اول و دوم از مخالفان سرسخت چادر و چادری ها بودند. پهلوی اول در راه از میان بردن چادر جنایات بی شماری مرتکب شد. شاه نیز در کتابی که به نام او نوشته اند (مأموریت برای وطنم) اذعان می کند به اینکه «با چادر موافق نیست» و آن را پوششی زشت و «بدقواره» می خواند که «چشم بینندگان را آزار» می دهد و در واقع چادر را نوعی دهن کجی به خود می پنداشت! او بنابر آنچه در کتاب مأموریت برای وطنم آمده است انتظار داشت که «مردان بتوانند با اظهار سلیقه خود به آن زودتر پایان بخشند»! لیکن به طور عینی دید که این «لباس بدقواره»! نه تنها از میان نرفت بلکه روز به روز با پذیرش بیشتری رو به رو شد و به او چنگ و دندان نشان داد. بنابراین ناگزیر شد برای پایان بخشیدن به آن شخصاً دست به کار شود. منبع: نهضت امام خمینی، ج5، ص428 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
«چادر» لباس رزم جبهه فرهنگی پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت مطالبات مردمی پیرامون حجاب/9 🔹پوشش چادر از دید دولت های استکباری و جهانخواران غربی، نوعی جامه رزمی و ضدفرنگی بود. از این رو به شدت از چادر نفرت و وحشت داشتند. چادر از دید اینها مانند لباس سپاه پاسداران و نیروهای بسیجی پنداشته می شد؛ همان گونه که امروز دولت های خودباخته و زبون امریکا و اروپا از دیدن یک نیروی سپاهی و بسیجی سخت به خود می لرزند و چه بسا قالب تهی کنند. در آن روز یک چادری برای آن‌ها مانند یک پارتیزان به شمار می آمد و از او واهمه داشتند و رژیم شاه را برای کنار زدن چادر زیر فشار قرار می دادند. خاطرات آخرین سفیر انگلیس در دوران شاه از دیدن چند دختر چادری درخور توجه است: 🔸... من خود به خاطر دارم که در ماه نوامبر همان سال [سال 56] وقتی که برای ایراد نطقی در یک سمینار به دانشگاه شیراز رفتم، شش دانشجوی دختر را دیدم که در اواسط جلسه با چادر سیاه وارد سالن شدند و در کنار هم در ردیف عقب نشستند. آن‌ها تا پایان سخنرانی ساکت نشستند ولی حرکت آن‌ها حالت اعتراض داشت! در بازگشت به تهران در هواپیما موضوع را با یکی از اساتید دانشگاه اصفهان که در سمینار حضور داشت، در میان گذاشتم. او به من گفت که در چند ماه گذشته شاهد افزایش چشمگیر گرایش مذهبی در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان بوده است. استاد مذکور افزود که چون در محوطه دانشگاه زندگی می کند در این اواخر شاهد برگزاری مراسم متعدد نماز و دعای جمعی از طرف دانشجویان در فضای باز بوده است... 🔹از این خاطره جناب سفیر جزیره انگلستان به درستی می توان دریافت که نامبرده از دیدن چند دانشجوی چادری تا چه پایه ای دچار استرس و آشفتگی شده است که اولاً دقت کرده است که چند نفرند. یک سخنران هنگام سخنرانی، به ورود و خروج افراد کمتر می تواند توجه داشته باشد؛ مگر نسبت به واردشوندگان حساسیتی داشته باشد. دوم، این دانشجویان چادری را کاملاً زیر دید داشته و حتی محل نشستن آنها را که در یک ردیف در عقب نشستند! دنبال کرده است. شاید اگر جلوتر می آمدند جناب سفیر راه گریز در پیش می گرفت! سوم اینکه ساکت نشستند! انگار نگران بوده است که مبادا یک باره ضد او شورش کنند! چهارم می گوید حرکت آنها حالت اعتراض داشت! لیکن توضیح نمی دهد چه رفتاری از آنها سر زد که از دید او نشان اعتراض بود! بی تردید این برداشت او ریشه در توهمی دارد که به او دست داده است. پنجم اینکه حضور دانشجویان چادری در سالن سخنرانی تا آن پایه فکر او را به خود مشغول کرده بوده که در بازگشت به تهران در هواپیما موضوع را با یکی از اساتید همراه در میان گذاشته است. 🔸آنچه از خاطره این سفیر زبون آمده است گوشه ای از ترس و لرز زورمداران جهان استکباری را به نمایش می گذارد که به رغم آن یال و کوپال عاریه ای و ادعای ابرقدرتی، چگونه در برابر چند دانشجوی چادری خود را می باختند و رشته فکری آنان از هم گسسته می شد و آرامش خود را از دست می دادند و با این وضع جای تردید نیست که شاه را که برای آنها یک گماشته بی اراده به شمار می آمد زیر فشار قرار می دادند که چادر و چادری ها را از میان ببرد و آنان را از خطر چادر و چادری برهاند. منبع: نهضت امام خمینی، ج5، صص429-428 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نقد بریتانیکا 2.pdf
391.6K
روند تحول حجاب در عصر جمهوری اسلامی/بخش اول پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت مطالبات مردمی پیرامون حجاب/10 گزیده‌ای از مقاله «ترجمه و نقد مدخل امام خمينی دردایرةالمعارف بریتانيکا/بخش دوم» 🔹مدخــل «Ruhollah Khomeini: Iranian Religious Leader» «روح‌الله خمینی رهبر مذهبی ایران» در دانشنامه بريتانيكا، برای نخســتين‌بار در 29تير 1377شمسی برابر با 20جولای 1998ميلادی منتشر گرديد و تا كنون پنج بار در سالهای ( 2009توسط لورا اتردژ،)(2016 توسط نوح تِش (2018دو بار توسط گروه ويرايشگران) و (2019توسط آدام زيدان)، 5مورد بازبينی محتوايی جدی قــرار گرفت كه مهم‌ترين آن مربوط به «آدام زيدان» در سال 2019است. همچنين هشت بار ديگر اصلاحات جزئی در مدخل صورت پذيرفت. 🔸در بخشی از این مدخل، مسئه حجاب در جمهوری اسلامی مورد تحریف جدی نویسندگان قرار گرفته است و نويســندگان مدخل با نگاهی يكسويه و بی‌ارتباط با روند تحولات تاريخی، تصويری غيرواقعی از اجرای قوانين اسلامی در ايران عصر انقلاب اسلامی ارايه داده‌اند. 🔹سهراب مقدمی شهیدانی که پیش از این به نقد مدخل مربوط به «امام خمينی» دردايرةالمعارف بزرگ اسلامی و دايرةالمعارف تشيع پرداخته بود، در بخش دوم نقد مدخل امام خمینی در بریتانیکا به شبهات القایی نویسندگان مدخل پاسخ داده است. ضمیمه: متن کامل مقاله «ترجمه و نقد مدخل امام خمينی دردایرةالمعارف بریتانيکا/بخش دوم»، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره 72-71، بهار و تابستان1401. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db