eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
909 ویدیو
633 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🎥از دلِ دربار زندگی پرماجرای شهید بهمن حجت کاشانی و همسرش 🌿کوتاه‌نماهای سریالی بنیاد تاریخ‌پژوهی به‌مناسبت ایام نوروز🌿 انتشار از 1 فروردین 1403 از کانال رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
ده فرمان ✳️گزیده‌ای از پیام‌های نوروزی امام خمینی قدس سره الشریف در ده سال رهبری/١ 🔹سال ١٣۵٩ ‏‏ جوانان عزیزم که چشم امید من به شماست، با یک دست قرآن را و با دست دیگر،‏‎ ‎‏سلاح را برگیرید و چنان از حیثیت و شرافت خود دفاع کنید که قدرت تفکر توطئه علیه‏‎ ‎‏خود را از آنان سلب نمایید. چنان با دوستانتان رحیم باشید که از ایثار هر چه دارید نسبت‏‎ ‎‏به آنان کوتاهی ننمایید. آگاه باشید که جهان امروز دنیای مستضعفین است و دیر یا زود‏‎ ‎‏پیروزی از آنان است و آنان وارثین زمین و حکومت کنندگان خدایند.‏ 🔸سال ١٣۶٠ ان شاءالله این آثار شوم جنگ نابکار صدامی، که دست نشاندۀ قدرتهای بزرگ‏‎ ‎‏است، از بین برود. و تمام کشور ما توجه به این معنا داشته باشند که ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ آثار جنگ البته‏‎ ‎‏این مسائل هست. و ما همۀ این آثار را از دشمنها می دانیم، نه از دوستها. دولت با تمام قوا‏‎ ‎‏مشغول این است که امور را به پیش ببرد و مردم را در رفاه نگه دارد، لکن آثار جنگ‏‎ ‎‏است. در آن سالی که متفقین آمدند به ایران، من خوب یاد دارم که در قم که ما بودیم،‏‎ ‎‏تقریباً تمام دکانهای نانوایی بسته شده بود و قحطی وجود پیدا کرده بود، حتی یک روز،‏‎ ‎‏که اواخر امور بود، من با یک بچه ای که همراهم بود داشتیم می رفتیم، یکدفعه این بچه به‏‎ ‎‏من گفت: آی نون! که نان را، مدتها بود نان سنگک را ندیده بود. شما می دانید که ما الآن‏‎ ‎‏در حال جنگ هستیم؛ و به حسب حال جنگ، آن هم جنگ با تمام ابرقدرتها و آن هم‏‎ ‎‏اینکه ما را محصور کرده اند، مدتهاست ما محصور اقتصادی هستیم و مشغول جنگ‏‎ ‎‏هستیم، مع ذلک با کوشش خود ملت و با کوشش دولت اینجا باز رفاه نسبی هست. 🔹سال ١٣۶١ مبارک باشد این روز جدید و این سال نو بر همۀ کسانی که قدرت ایمانشان به رشد‏‎ ‎‏رسیده است، و امید است به حد اعلای رشد برسد، و نثار کردن خون پیش آنها با‏‎ ‎‏شجاعت و با تصمیم عزم، یک چیز تازه ای است و یک چیزی است که تحقق پیدا کرده‏‎ ‎‏است. ایثار در این ملت به حد رشد رسیده است و ان شاءالله در آتیه خواهد رسید. و من‏‎ ‎‏امیدوارم که این سال مثل سال سابق و مثل همیشه سالی باشد که هم مبارک باشد، و هم‏‎ ‎‏تمام ارگانهای دولتی بر طبق قوانین اسلامی عمل کنند، و مشکلات را به قدرت ایمان و‏‎ ‎‏پشتیبانی ملت یکی را بعد از دیگری از بین ببرند. ما اگر چه مشکلات زیاد داریم، لکن در‏‎ ‎‏برابر آن مشکلات یک قدرت انسانی عجیب و یک قدرت خداوندی در دنبالش و در‏‎ ‎‏پشتیبانی از او ما داریم. 🔸سال ١٣۶٢ در اعیادی که اسلام به ما عنایت‏‎ ‎‏فرموده است، در همۀ آن اعیاد آنچه که انسان ملاحظه می کند همه اش مسئلۀ ذکر و‏‎ ‎‏دعاست، نماز است، روزه است، ذکر است، دعاست. و در این عید هم که عید ملی است‏‎ ‎‏و اسلامی نیست لکن اسلام هم مخالفتی با آن ندارد باز می بینیم که در روایتی که وارد‏‎ ‎‏شده، از آداب امروز روزه گرفتن است؛ از آداب امروز دعا کردن است؛ نماز خواندن‏‎ ‎‏است؛ و این به ما می فهماند اگر ملتی بخواهد به راه راست برود و بخواهد استقلال‏‎ ‎‏خودش را، آزادی خودش را بخواهد حفظ کند باید در عیدش و غیر عیدش تذکر داشته‏‎ ‎‏باشد؛ ذکر خدا بکند، یاد خدا باشد، برای خدا باشد. 🔹سال ١٣۶٣ امیدواریم که ملت ما همان طوری که جوانان ما تحول پیدا کردند و راه صد ساله را با‏‎ ‎‏یک شب پیمودند، این تحول نصیب ملت ما همه بشود. بحمدالله نسیمی از این مسائل در‏‎ ‎‏این کشور وزیده است، و لهذا پیروزیهایی که ما داریم پیروزیهایی نیست که مال یک‏‎ ‎‏ملت چهل میلیونی که دارای هیچ نیست باشد، اینها پیروزی ای است که اسلام برای ما‏‎ ‎‏آورده است، خدای تبارک و تعالی به ما عنایت فرموده است. هر کس از شرق و غرب هر‏‎ ‎‏چه می خواهد بگوید، ما راه خودمان را داریم می رویم. و امیدواریم که این راه را به آخر‏ 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️گزیده‌ای از پیام‌های نوروزی امام خمینی قدس سره الشریف در ده سال رهبری/٢ 🔸سال ١٣۶۴ امروز استقامت لازم است. پیغمبر‏‎ ‎‏اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نگران بود راجع به این که آیا ملتش استقامت می کنند یا‏‎ ‎‏نه؟ تا آن حد که در روایت است که فرموده که ‏‏شیَّبَتْنی سُورَةُ هُود‏‎ (سوره هود مرا پیر کرد) برای این آیه ای که آمده‏‎ ‎‏است که ‏‏فَاسْتَقِمْ کَما اُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعک در عین حال که این آیه در سورۀ دیگری هم‏‎ ‎‏ـ سوره شوری هم ـ آمده لکن آن ذیل را ندارد، سورۀ هود که این ذیل را دارد فرموده‏‎ ‎‏است. این به نظر می رسد که نگران بوده است از این که ملتش و امتش مبادا خدای‏‎ ‎‏نخواسته استقامت نکند. باید ملت ایران، دولت ایران، ارتش ایران، سپاه پاسداران ایران،‏‎ ‎‏همه قشرهای ایران توجه کنند که استقامت در مقابل ظلم، در مقابل این قدرتهای بزرگ‏‎ ‎‏از اموری است که امر شده است، استقامت در مقابل دشمن است، امر شده است که‏‎ ‎‏استقامت بکنید و اگر استقامت بکنید پیروز هستید. 🔹سال ١٣۶۵ تمام مقاصد انبیا، برگشتش به یک کلمه است و آن «معرفة الله ». تمام، مقدمۀ این است.‏‎ ‎‏اگر دعوت به عمل صالح شده است، اگر دعوت به تهذیب نفس شده است، اگر دعوت به‏ معارف شده است، تمام برگشتش به این است که آن نقطۀ اصلی را که در فطرت همۀ‏‎ ‎‏انسانها هست، حجاب را ازش بردارند تا انسان برسد به او، و او معرفت حق است، مقصد‏‎ ‎‏عالی همین است. انبیا نمی خواستند که جنگی باشد و نمی خواستند که دعوتی باشد به غیر‏‎ ‎‏از این دعوت، دعوت به گرفتن کشور و دعوت به اینها، هیچ وقت در آنها نبوده است. ما‏‎ ‎‏اگر چنانچه در این پیروزیها که بحمدالله به طور چشمگیر حاصل شده است، ما از آن‏‎ ‎‏راهی که انبیا دارند منحرف نشدیم، این سال نو بر ما مبارک است و ما پیروز هستیم. 🔸سال ١٣۶۶ ‏‏من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که موفق کند این مسلمین را. موفق کند این‏‎ ‎‏سردمداران مسلمین را به اینکه توجه بکنند کارهایی که می کنند از روی هوای نفس‏‎ ‎‏نباشد. و خصوصاً در این ملت ما که بحمدالله تا کنون به این وضع رسیده اند و این‏‎ ‎‏پیروزیها را پیدا کردند و البته شهید دادند، البته معلول دادند، مفقود دادند و جوانهای‏‎ ‎‏خودشان را از دست دادند لکن در عین حال با هم بودند و پشتیبان هم بودند، از این به‏‎ ‎‏بعد هم پشتیبان هم باشند و برادر باشند با هم. ‏ 🔹سال ١٣۶٧ الآن‏‎ ‎‏عید نوروز ما در آستانۀ ولادت حضرت سیدالشهدا است و دنبال او ولادت حضرت‏‎ ‎‏مهدی ـ علیه السلام ـ که آن هم در ١۵ شعبان واقع شده است. بنابراین تقریباً باید ما‏‎ ‎‏بگوییم که یک حجتی است بر ما این دو ولادت و این واقع شدن این روز شریف و این‏‎ ‎‏روز نوروز در یک همچو آستانه ای که این دو بزرگوار که هر دو ـ اقامۀ عدل ـ برای اقامۀ‏‎ ‎‏عدل هستند 🔸سال ١٣۶٨ امسال نوروز ما بین دو عید واقع شده است: یکی عید سعید ولادت حضرت امام‏‎ ‎‏حسین ـ سلام الله علیه ـ که احیا کنندۀ دین اسلام بود از صدر اسلام تا آخر الزمان، و یکی‏‎ ‎‏هم عید ١۵ شعبان ولی عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ که او تا ازل احیا می کند دین خدای‏‎ ‎‏تبارک و تعالی را. و ما امیدواریم که ملت ما در این سال نو به طوری عمل بکند که سیرۀ‏‎ ‎‏انبیا بوده است. به طوری عمل بکند که سیرۀ اولیا بوده است. و عمده این است که هواهای‏‎ ‎‏نفس از بین برود. انسان در طول عمر مبتلای به این هوای نفس است که محتاج به‏‎ ‎‏ریاضت است. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 سال "جهش تولید با مشارکت مردم" 🎥 ببینید | فیلم کامل پیام نوروزی رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳ 🌷 🔍 متن کامل پیام👇 khl.ink/f/55687
✉️منشور سی و چهار ساله ✳️گزیده‌ای از پیام‌های نوروزی مقام معظم رهبری در سی و چهار سال اخیر/١ 🔹سال ١٣۶٩ آن کسانی که باید برای خدا و انقلاب کاری می‌کردند و نکردند، آن کسانی که در جهت مخالف راه خدا و راه انقلاب کاری انجام دادند که باید انجام نمی‌دادند، باید آنچه را که گذشته است، اصلاح کنند و از آنچه که صادر شده، استغفار نمایند. حتّی کسانی که در مقابل انقلاب قرار داشتند و قرار دارند، اگرچه اقلیت کوچکی هستند، اما آنها هم بندگان خدایند؛ چنانچه هنوز در آنها مایه و بقیه‌یی از وجدان الهی و انسانی باقی است - که ان‌شاءاللَّه باقی است - در رفتار خود تجدیدنظر کنند و راه خدا و این نظام الهی و قرآنی را با همه‌ی وجود تقویت نمایند. 🔸سال ١٣٧٠ ما صبح روشنی را مشاهده می‌کنیم. احساس می‌کنیم که ملت ایران ان‌شاءاللَّه به سمت پیشرفت درحرکتند. استقلال، آزادگی و مردانگی این ملت، شجاعتی که در همه‌ی صحنه‌ها از خود نشان داد و می‌دهد، برخوردار بودن او از مسؤولان خوب و دولتمردان مخلص و دلسوز و انقلابی و علاقه‌مند، همه را ناشی از عمق رشد و بالندگی این ملت عزیز - که نتیجه‌ی تاریخ پُربار اوست - می‌دانیم. البته تقوای الهی، پرهیزگاری و خداترسی مردم و حرکتشان به سمت اهداف الهی، به آنان کمک خواهد کرد که این راه را با سرعت و سهولت بپیمایند و ان‌شاءاللَّه به اهداف عالیه نایل بشوند. 🔹سال ١٣٧١ عید کامل برای یک ملت، هنگامی است که آحاد ملت بتوانند درون خودشان را با امید، ایمان، نشاط و وجدانِ کار و آگاهی و معرفت بسازند. همچنین بتوانند با استحکام بخشیدن به رابطه خود با خداوند متعال و تحکیم معنویّت در درون، به وسیله دعا و با استعانت از خدا، با توکّل، خضوع و عبادت، جان و دل خود را روشن کنند و به آن امید و اطمینان و آرامشی که برای سعادت انسان لازم است، برسند. 🔸سال ١٣٧٢ آنچه که من به برنامه‌ریزان و مسؤولین دولتی مؤکّداً سفارش می‌کنم، این است که در این برنامه توجّه کنند که هدف اصلی، کمک به طبقات محروم جامعه باشد. این، چیزی است که ما را به «عدالت اجتماعی» نزدیک می‌کند. هدف اصلی در کشور ما و در نظام جمهوری اسلامی، عبارت از تأمین عدالت است و رونق اقتصادی و تلاش سازندگی، مقدّمه آن است. 🔹سال ١٣٧٣ از آغاز سال جدید، دو شاخص را به عنوان شعار برای خودمان قرار دهیم: این دو شاخص، عبارت است از «وجدان کار» و «انضباط اجتماعی». این دو شاخص، برای همه ما، در هر جا که هستیم بسیار مهم است. 🔸سال ١٣٧۴ توصیه دوم که آن هم برای جامعه ما بسیار مهم است، «انضباط اقتصادی و مالی» است. من این را از آحاد ملت و مسؤولین کشور و مأمورین دولت، امسال تقاضا دارم. انضباط اقتصادی و مالی یعنی مقابله با ریخت و پاش، زیاده روی و اسراف. 🔹سال ١٣٧۵ من همه را به رعایت منابع مالی کشور توصیه می‌کنم. کشور ما، کشور ثروتمندی است و می‌تواند خود را به‌خوبی اداره کند و بسازد. حتی می‌تواند به غیر از زمان حال، زمان آینده را هم پایه‌ریزی کند و تضمین و تأمین نماید؛ اما مشروط بر این‌که موارد ثروت، به شکل صحیحی مورد ملاحظه قرار گیرد و در آن، اسراف و زیاده‌روی نشود. 🔸سال ١٣٧۶ در اوایل امسال، مسأله مهمّی در مقابل مردم ماست که آن، مسأله انتخابات ریاست جمهوری است. من از همه ملت ایران تقاضا می‌کنم که با روشن‌بینی و هوشمندی و تیزبینی خود به این مسأله به صورت یک مسأله ملّی و تاریخی نگاه کنند و آن را دست کم نگیرند. 🔹سال ١٣٧٧ از اوّلِ سال هفتاد و شش تا همین اواخر، پی‌‌‌درپی در اظهارات جهانی از سوی امریکاییها و دیگران - حتّی عناصر و رجال خودِ امریکا - عنوان شد که در هماوردی در مقابل جمهوری اسلامی، نتوانستند موفّقیتی کسب کنند و جمهوری اسلامی در همه میدانها - در میدان اقتصادی و سیاسی، در جذب دوستان و در مواجهه با دشمنان - توانست قدرت و عظمت و عزّت خود را نشان دهد و به دشمن بفهماند که جمهوری اسلامی را نمی‌‌‌توان نادیده و غیر جدّی گرفت؛ بلکه باید به این پدیده عظیم انسانی و اسلامی در این منطقه، با چشم جدّ نگاه کنند. 🔸سال ١٣٧٨ امروز ملت ایران در دنیا ملت عزیزی است و در درون خود احساس توانایی و اقتدار و عزّت می‌کند. ملت ایران از تحقیر قدرتهای بزرگ و ظالم و سلطه‌گران خود را نجات داد. ملت ایران در مسیر ایجاد زندگی خوب و مطلوب و حیات طیّبه قرار گرفت. البته این مسیر، به‌سرعت و بی‌مانع طی نمی‌شود. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️گزیده‌ای از پیام‌های نوروزی مقام معظم رهبری در سی و چهار سال اخیر/٢ 🔹سال ١٣٧٩ امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در زندگی حکومتی خود، نسبت به عدالت، نسبت به حقوق ضعفا و درماندگان و پابرهنگان، بی‌اغماض و بی‌گذشت بود. ماهم باید همین‌طور باشیم. 🔸سال ١٣٨٠ در زمینه آنچه که ما در سال ٨٠ باید به عنوان شعارهای اساسیِ خودمان به آن نگاه کنیم، من دو نقطه مهم را مطرح می‌کنم: نقطه اوّل، اقتدار ملی است. اقتدار ملی برای یک کشور، حفظ کننده هویت او، مایه عزّت او و وسیله رسیدن او به آرمانهاست...نکته دوم و نقطه‌ی اساسی دیگر - که بیشتر به دستگاههای اجرایی ارتباط پیدا می‌کند - مسأله اشتغال است. سال را باید از آغاز تا پایان، سالِ تلاش برای ایجاد اشتغال مفید و مولّد قرار دهیم. 🔹سال ١٣٨١ مسأله مبارزه با فساد هم یک عنصر حقیقی و اساسی در اصلاح امور کشور است. مبارزه با فساد، وظیفه همه است؛ اما در درجه اوّل، وظیفه مسؤولان کشور است. مبارزه با فساد باید با جدیّت، دقّت، بی‌نظرىِ کامل و دور از تندروی و زیاده‌‌روی باشد. 🔸سال ١٣٨٢ همه‌ی مسؤولان در سه قوّه، باید نهضتی را برای خدمت‌رسانی به مردم شروع کنند. ممکن است ما انواع و اقسام کارها و برنامه‌ها را در پیش‌رو داشته باشیم و اجرا کنیم؛ باید در میان آنها آنچه خدمت‌رسانیِ عمیقتر و ماندگارتر و زودبازده‌تر محسوب می‌شود، اولویّت پیدا کند. به ویژه این کارها باید بیشتر در خدمت قشرهای مستضعف و محروم و محتاج جامعه صورت گیرد. 🔹سال ١٣٨٣ سال ۸۳ آخرین سال دولت خدمتگزار کنونی است؛ همچنانکه در اواسط سال ۸۳ مدت مسؤولیت پنج ساله‌ی اول رئیس قوه‌ی قضائیه به پایان می‌رسد و در اوایل همین سال هم مجلس ششم شورای اسلامی دوران مسؤولیت خودش را به پایان می‌برد؛ همان‌طور که برخی از دستگاه‌های مهم و تأثیرگذار کشور دوره‌هایی را طی می‌کنند و به پایان دوره‌ی مسؤولیت‌های خودشان می‌رسند و دوره‌های جدیدی آغاز خواهد شد.آنچه که در این سال مناسب و لازم است که انجام بگیرد، این است که مسؤولان بخشهای مختلف به مردم گزارش بدهند که در دوران مسؤولیتی که در حالِ پایان یافتن است یا پایان یافته، چه خدمت بزرگ و چه کار شایسته‌ای را برای مردم انجام داده‌اند. 🔸سال ١٣٨۴ سالی که در پیش داریم، سال مهمی است؛ هم از این جهت که در آغاز این سال انتخاباتی برگزار می شود که برای ملت ایران و سرنوشت کشور در یک دوره ی چهارساله حایز اهمیت است، و هم از این لحاظ که سال شروع سند چشم انداز بیست ساله یی است که نظام برای آینده ی خود پیش بینی کرده است. 🔹سال ١٣٨۵ عزم انقلابی بر آن است که به حول و قوه‌ی الهی، از تلخی‌ها، پلکانی به سوی شیرینی‌ها بسازیم و سختی‌ها را به سختکوشی‌ها تبدیل کنیم؛ این درس اسلام و درس پیامبر عظیم‌الشأن اسلام است. 🔸سال ١٣٨۶ ملت ما هدف روشنی دارد؛ هدف بزرگ ملی ما «استقلال ملی، عزت ملی و رفاه عمومی ملت» است. همه‌ی اینها به برکت اسلام و ایمان اسلامی تحقق‌یافتنی است. 🔹سال ١٣٨٧ ما باید آنچه را که در گذشته ـ در دروان حکومت طاغوتها ـ از دست داده‌ایم و دچار عقب ماندگی شده‌ایم، جبران کنیم؛ این ایجاب می‌کند که ما تلاشمان را هرچه می توانیم بیشتر و بیشتر و جدی‌تر کنیم. در عرصه‌ی داخلی آنچه مورد نیاز است، پیدا کردن راههای میان‌بر همراه با تدبیر و درایت و حکمت است؛ ما نمی‌توانیم آرام و معمولی حرکت کنیم؛ باید با شتابی حساب‌شده و منظم و منضبط پیش برویم. 🔸سال ١٣٨٨ سال جاری که از این لحظه آغاز میشود، سال مهمی است و امیدواریم که ملت ایران بتواند بر تجربیات گوناگون این سال هم با قدرت خود - که از ایمان به خدا سرچشمه گرفته است - غلبه کند و ان‌شاءاللَّه حوادثی را که در طول یک سال ممکن است در سطح جهان و منطقه و کشور اتفاق بیفتد، همه را به سود خود تمام کند. 🔹سال ١٣٨٩ تفسیر کوتاهی که از حوادث بعد از انتخابات در طول چند ماه می‌شود ارائه کرد، عبارت از این است که دشمنان کشور و دشمنان نظام جمهوری اسلامی بعد از گذشت سی سال، همه‌ی تلاش خود و توان خود و نیروهای خود را متمرکز کرده‌اند برای اینکه بتوانند این انقلاب را از درون شکست بدهند. ملت در مقابل این توطئه‌ی بزرگ، این حرکت خصمانه، با آگاهی و بصیرت و عزم و ایستادگیِ بی‌نظیری توانست دشمن را به شکست بکشاند. تجربه‌ای که در این هشت ماه بعد از انتخابات تا بیست و دوم بهمن بر این ملت و بر این کشور گذشت، تجربه‌ای پر از درس، پر از عبرت و حقیقتاً مایه‌ی سربلندی ملت ایران است. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️گزیده‌ای از پیام‌های نوروزی مقام معظم رهبری در سی و چهار سال اخیر/٣ 🔹سال ١٣٩٠ آنچه که در عرصه‌ی مجموعه‌ی مسائل کشور انسان مشاهده میکند، که در سال 90 باید ما آن را وجهه‌ی همت خودمان قرار بدهیم، این است که از جمله‌ی اساسی‌ترین کارهای دشمنان ملت ما و کشور ما در مقابله‌ی با کشور ما، مسائل اقتصادی است. 🔸سال ١٣٩١ به تشخیص من، بر طبق گزارشها و مشاوره‌ی با افراد مطلع و آگاه، به این نتیجه میرسیم که عرصه‌ی چالش مهم در همین سال جاری - که این سال، امروز و از این ساعت شروع میشود - عرصه‌ی اقتصادی است. جهاد اقتصادی چیزی نیست که تمام‌شدنی باشد. مجاهدت اقتصادی، حضور جهادگونه در عرصه‌های اقتصادی، برای ملت ایران یک ضرورت است. 🔹سال ١٣٩٢ البته آن‌چه را که ما در سال ۹۲ در پیشِ‌ رو داریم، باز عمدتاً در دو عرصه‌ی مهم اقتصاد و سیاست است. در عرصه‌ی اقتصاد، به تولید ملی باید توجه شود؛ همچنان که در شعار سال گذشته بود. البته کارهایی هم انجام گرفت، منتها ترویج تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی، یک مسأله‌ی بلند‌مدت است؛ در یک سال به سرانجام نمی‌رسد. خوشبختانه در نیمه‌ی دوم سال ۹۱ سیاست‌های تولید ملی تصویب شد و ابلاغ شد. یعنی درواقع این کار ریل‌گذاری شد که بر اساس آن، مجلس و دولت می‌توانند برنامه‌ریزی کنند و حرکت خوبی را آغاز کنند و ان‌شاءالله با همت بلند و با پشتکار پیش بروند. 🔸سال ١٣٩٣ در نگاه به سال ۹۳ آنچه به نظر این حقیر مهم‌تر از همه است، دو مسئله است: یک مسئله همین مسئله‌ی اقتصاد و دیگری مسئله‌ی فرهنگ است. در هر دو عرصه و در هر دو زمینه توقّعی که وجود دارد، تلاش مشترکی است میان مسئولان کشور و آحاد مردم. آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است، بدون مشارکت مردم تحقّق‌پذیر نیست. 🔹سال ١٣٩۴ در سال ۹۴ آرزوهای بزرگی برای ملّت عزیزمان داریم که همه‌ی این آرزوها هم دست‌یافتنی است. آرزوهای بزرگ ما برای ملّت در این سال، پیشرفت اقتصادی است؛ اقتدار و عزّت منطقه‌ای و بین‌المللی است؛ جهشهای علمی به معنای واقعی است؛ عدالت قضائی و اقتصادی است؛ و ایمان و معنویّت است که از همه مهم‌تر و پشتوانه‌ی همه‌ی آن سرفصل‌های دیگر است. به نظر ما همه‌ی این خواسته‌ها و آرزوها دست‌یافتنی است؛ هیچ‌کدام از اینها چیزهایی نیست که از ظرفیّت ملّت ایران و ظرفیّت سیاستهای نظام بیرون باشد. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️گزیده‌ای از پیام‌های نوروزی مقام معظم رهبری در سی و چهار سال اخیر/۴ 🔸سال ١٣٩۵ آنچه که من به عنوان شعارِ امسال انتخاب میکنم، عبارت است از «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل». این، راه و جاده‌ی مستقیم و روشنی است به سمت آن چیزی که به آن احتیاج داریم. البته توقع نداریم که این اقدام و عمل، در ظرف یک‌ سال همه‌ی مشکلات را حل کند؛ اما مطمئنیم که اگر چنانچه اقدام و عمل به صورت برنامه‌ریزی شده و درست انجام بگیرد، ما در پایان این سال آثار و نشانه‌های آن را مشاهده خواهیم کرد. 🔹سال ١٣٩۶ اقتصاد مقاومتی یک مجموعه است؛ این مجموعه اگر فقط در زیر نام اقتصاد مقاومتی مورد توجّه قرار بگیرد، ممکن است چندان منشأ اثر نباشد؛ من علاج را در این میبینم که این مجموعه را به نقاط مهم تقسیم کنیم و برای هر نقطه‌ی کلیدی و مهمّی یک فصلی از زمان را قرار بدهیم، و از مسئولین و افراد شاخص و از آحاد مردم بخواهیم که همه‌ی همّت خود را بر روی آن نقاط کلیدی متمرکز کنند؛ به نظر من علاج در این است که این نقطه‌ی کلیدی را امسال درست شناسایی کنیم. 🔸سال ١٣٩٧ درباره‌ی سال ۹۷ -سالی که از این لحظه آغاز میشود- آنچه مهم است، این است که همه باید سخت کار کنند. بنده در شعارهای سالها معمولاً مخاطب را مسئولین قرار میدادم؛ امسال مخاطب، همه‌ی آحاد ملّت و از جمله مسئولین خواهند بود. 🔹سال ١٣٩٨ در مسئله‌ی اقتصاد مسائلی که داریم زیاد است: بحث کاهش ارزش پول ملّی یک مسئله‌ی مهم است، بحث قدرت خرید مردم همین جور، بحث مشکل کارخانه‌جات و کم‌کاری و احیاناً تعطیل بعضی از کارخانه‌جات از این قبیل است. اینها مشکلات است. آنچه من مطالعه کردم و از نظر کارشناس‌ها استفاده کردم، کلید این همه، عبارت است از «توسعه‌ی تولید ملّی». 🔸سال ١٣٩٩ و اما سال ۹۹، که در حال شروع شدن است. اوّلاً از خدای متعال میخواهیم که این سال را سال پیروزی‌های بزرگ قرار بدهد و به حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) که ناخدای این کشتی او است، عرض میکنیم که کشورِ خودش را به ساحل نجات برساند، مردم مؤمن ایران را حمایت کند، کمک کند. به ملّت ایران هم عرض میکنم همان طور که در طول این سالهای متمادی -نه فقط سال ۹۸- با حوادث گوناگون شجاعانه برخورد کردند، با روحیه برخورد کردند، بعد از این هم با روحیه و با امید برخورد کنند با همه‌ی حوادث، و مطمئن باشند که تلخی‌ها خواهد گذشت، و «اِنَّ‌ مَعَ العُسرِ یُسرًا».قطعاً یُسر در انتظار ملّت ایران است؛ در این تردیدی نیست. 🔹سال ١۴٠٠ این سال -سال ۱۴۰۰- سال حسّاس و مهمّی است: هم به خاطر انتخاباتی که در اوّل این سال هست که ما در خرداد ۱۴۰۰ انتخابات مهمّی در پیش داریم که این انتخابات میتواند تأثیر مهمّی در اوضاع کشور و حوادث کشور و آینده‌ی کشور بگذارد؛ مدیریّتهای جدیدی بر سر کار خواهند آمد، احتمالاً تازه‌نَفَس، با انگیزه‌های گوناگون قوی ان‌شاءالله وارد مدیریّت اجرائی کشور بشوند. 🔸سال ١۴٠١: ما در مقابله‌ی با تحریم دو راه میتوانیم برویم: یکی اینکه برویم سراغ تحریم‌کننده و از او خواهش کنیم، بگوییم «آقا شما ما را تحریم کردید، ما خواهش میکنیم که حالا مثلاً شما این تحریم را کم کنید یا بردارید»، او هم بگوید خیلی خب حرفی ندارم، این کارها را انجام بدهید -چند خواسته‌ی استکباری روی میز بگذارد، بگوید این کارها را انجام بدهید- من یک مقدار از تحریم را کم میکنم؛ این یک راه است که در واقع راه ذلّت، راه انحطاط، راه عقب‌ماندگی است. یک راه دیگر هم این است که نیروی داخلی خودمان را فعّال کنیم... ملّت ما این راه دوّم را انتخاب کرده؛ یعنی واقعاً این جور است. من میبینم ملّت عزیز ما این راه دوّم را انتخاب کرده و موفّقیّتهای بزرگی هم به دست آورده که آخری‌اش همین موفّقیّتهای مربوط به مسئله‌ی کرونا است. 🔹سال 1402: شعار سال را اینجور اعلام میکنم: «مهار تورم، رشد تولید»، این شعار سال است. یعنی باید همه‌ی همّت مسئولین متوجّه این دو موضوع باشد. در درجه‌ی اوّل مسئولین، در درجه‌ی بعد همینطور که گفتم فعالان اقتصادی و فعّالان مردمی و کسانی که دستشان میرسد کاری انجام بدهند و فعّالان فرهنگی، صدا و سیما که باید فرهنگ‌سازی بکند در این زمینه‌ها، همه‌ی اینها باید متوجه این دو نکته‌ی اصلی باشند، در درجه‌ی اول مهار تورّم، یعنی واقعاً تورّم را مهار کنند و کاهش بدهند تا آنجایی که ممکن است کاهش بدهند و مسئله‌ی تولید را افزایش بدهند. بنابراین [شعار سال] شد مهار تورّم و رشد تولید. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 پخش زنده دیدار نوروزی اقشار مختلف مردم با رهبر انقلاب، امروز چهارشنبه اول فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ 📣  سخنرانی نوروزی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی امروز چهارشنبه اول فروردین ۱۴۰۳ در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار می‌شود‌. 🗓 این برنامه که با حضور اقشار مختلف مردم تهران از ساعت ۱۶:۳۰ امروز اول فروردین‌ماه آغاز می‌شود، بصورت زنده از رسانه KHAMENEI.IR و شبکه‌های صدا و سیما پخش خواهد شد. 🔹️ شایان ذکر است دیدارهای نوروزی رهبر انقلاب در سالهای گذشته در حرم مطهر حضرت ثامن‌الحجج علی‌ ابن موسی‌ الرضا علیه‌السلام برگزار می‌شد که امسال با توجه به تقارن آغاز سال ۱۴۰۳ هجری شمسی با ایام ماه مبارک رمضان در تهران برگزار می‌شود. 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یک داستانِ شنیده نشده زندگی پرماجرای شهید بهمن حجت کاشانی و همسرش؛ قسمت اول 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🏴عزای عید شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/1 🔹امام خمینی قدس سره الشریف با هماهنگی سایر علمای عظام فروردین سال 1342 را به علت جسارت به قرآن کریم، توطئه علیه اسلام و اهانت به دین و علمای اسلام عزای عمومی اعلام کرد. ایشان در روز چهارشنبه 29اسفند1341 که روز پایان درس امام در آن سال بود فرمود: 🔸امسال ما عيد نداريم و اين عيد را عزاى ملى اعلام مى‏‌كنيم، نه به خاطر اين‌كه مصادف است با شهادت حضرت صادق ـ‏‏سلام ‏اللّه‏ عليه‏‏ آن حضرت مقامش عالى و بلند است، ولادت و شهادتش موجب تحكيم و پيشرفت اسلام است... 🔹ما در اين عيد عزاداريم براى مصيبت‌‏ها و لطمه‏‌هايى كه در اين سال به اسلام وارد شد. اين سال، سال خوشى براى مسلمين نبود، سال خوبى براى روحانيت نبود. در اين سال به اسلام تجاوز شد، علماى دين و روحانيون مورد اهانت قرار گرفتند، هتک شدند. در اين سال استعمار توطئه‌‏هايى را عليه اسلام تدارک ديد، عمال پليد استعمار به قرآن جسارت كردند، براى پايمال كردن احكام نورانى قرآن نقشه‌‏ها كشيدند، برنامه‌‏ها ريختند، طرح‏‌ها دادند. اگر مسلمين بدانند كه چه توطئه‌‏ها و نقشه‏‌هايى عليه عزت اسلام، سعادت ملت‏‌هاى مسلمان و استقلال ممالک اسلامى در دست اقدام است، ديگر هيچ‌‏وقت عيد نمى‏‌گيرند بلكه قيام مى‌‏كنند به وظايف دينى كه بر عهده دارند. (نهضت امام خمینی ج1 ص335) 🔸سال 1341 خورشيدى همراه با يک دنيا رنج و مصيبت براى ملت ستم‌ديده و محروم ايران و هتک و اهانت نسبت به علما و روحانيان، تجاوز به اسلام، قانون‌‏شكنى‌‏ها، بيدادگرى‏‌ها و هزاران جنايت و خيانت از طرف رژيم شاه و ... پايان پذيرفت و بهار 42 همراه با نسيم روح‌‏بخش انقلاب اسلامى كه به دست تواناى امام خمينى پى‌‏ريزى شده بود آغاز شد. 🔹مردم مسلمان ايران، برخلاف همه‌‏ساله كه با شادى و شعف به استقبال عيد نوروز مى‌‏رفتند، با قلبى اندوهگين، دلى آزرده، چشمى گريان، روحى خشمگين و عصيان‌‏بار، سال نو را آغاز كردند. عيدى نداشتند تا از آن استقبال كنند. خودكامگى‌‏ها، بيدادگرى‌‏ها، قانون‌‏شكنى‏‌ها و تجاوزات پى‏ در پى رژيم شاه، شادى، شعف و آسايش را از مردم سلب كرده بود و با احساس خطر براى اسلام و استقلال وطن، ديگر دل شاد و خرمى نبود تا به استقبال عيد برود. مردم مسلمان، علما و روحانيان در برخورد و ملاقات، به جاى عرض تبريک و شادباش، به يكديگر تسليت مى‏‌گفتند و آيه شريفه انا للّه‏ و انا اليه راجعون را مى‏‌خواندند. كارت‌‏هايى به چاپ رسيده بود كه برادران مسلمان را به علت ضايعاتى كه بر اسلام و جامعه اسلامى وارد آمده است تسليت مى‌‏داد. 🔸مردم از آن كارت‏‌ها خريدارى كرده، براى يكديگر ـ به جاى كارت تبريک عيد ـ مى‌‏فرستادند. در بسيارى از مساجد، حسينيه‌‏ها و منازل علما، مجالس عزا برپا بود و سخنگويان مذهبى در بالاى منابر، ضرباتى را كه از طرف هيأت حاكمه ايران بر اسلام، روحانيت و ملت ايران وارد آمده بود بازگو مى‏‌كردند و خطراتى را كه متوجه اسلام و استقلال ايران بود يادآور مى‌‏شدند. در شهر قم، بالاى درب بعضى از مدارس دينى پرچم سياهى ديده مى‏‌شد كه روى آن با خط درشت نوشته شده بود: «امسال مسلمين عيد ندارند». در مدرسه فيضيه نيز پلاكاردى كه عزادار بودن ملت ايران و تجاوزات رژيم شاه به اسلام، قانون اساسى و حقوق مردم را بيان مى‌‏كرد نصب شده بود. بسيارى از روحانيان و محصلين حوزه علميه قم نوار سياه‌رنگى كه سوگ و اندوه را نمايان مى‌‏كرد، بر سينه زده بودند. 🔹امام، گويندگان مذهبى شهر قم را به حضور طلبيد و از آنان خواست كه در آن هنگام كه بسيارى از مردم دهات و شهرها، از دوردست‌‏ترين نقاط ايران براى زيارت به قم مى‌‏آيند، از فرصت استفاده كنند و در مجالسى كه به مناسبت شهادت حضرت امام صادق (ع) تشكيل مى‌‏شود، در راه بيدارى و آگاهى توده‌‏هاى روستانشين و باخبر ساختن آنان از اوضاع نابسامان كشور و خيانت شاه به ايران و كشاورزان و نابودى كشاورزى و زراعت كشور به اسم «اصلاحات ارضى»! و ... تمام نيروى خود را به كار اندازند و در انجام رسالت مقدسى كه برعهده دارند، كوتاهى نورزند.(نهضت امام خمینی ج1 ص364-363) ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻روش‏‌هاى مبارزاتى در حوزه قم شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/2 🔹هنگام تحويل سال نو، صحن مطهر حضرت معصومه (ع) از انبوه جمعيتى كه براى گذراندن ساعت اول سال در كنار آن آستانه مقدسه راهى قم شده بودند، موج مى‏‌زد. هزاران نفر در صحن مطهر، داخل حرم، مسجد بالاسر و مسجد اعظم كه مجاور حرم بود گرد آمده، در انتظار تحويل سال بودند. 🔸به محض آن‌كه چراغ‌‏هاى حرم مطهر به علامت تحويل سال، براى لحظه‌‏اى خاموش شد، موج اعلاميه‌‏ها و تراكت‌‏هايى كه بازگوكننده جنايات رژيم و عيد نداشتن ملت ايران بود، فضاى صحن و حرم را سفيد كرد و ميان مردم ريخته شد. 🔹اين رهروان راستين راه خمينى و محصلين حوزه قم بودند كه براى نخستين‏ بار از تاريخ تأسيس آن حوزه، به چنين كار انقلابى دست مى‌‏زدند و طبق قرار قبلى ده‌‏ها نفر با انبوهى اعلاميه و تراكت، پيش از تحويل سال، وارد صحن و حرم شده، در لا به ‏لاى انبوه جمعيت، هريک در جاى معينى كه از پيش مشخص شده بود قرار گرفتند و هنگام تحويل سال نو يک‌باره اعلاميه‌‏ها و تراكت‌‏ها را به هوا ريختند و شور و هيجانى در ميان مردم ايجاد كردند. 🔸در ميان اعلاميه‌‏ها، اعلاميه امام، با عنوان درشت «روحانيت امسال عيد ندارد» جلب‏ نظر مى‏‌كرد.محصلين حوزه قم با آنكه براى اولين ‏بار بود كه به اينگونه مبارزه دست مى‏‌زدند و مهارت و ورزيدگى كافى نداشتند و از طرفى قواى جهنمى «ساواک» با تمام نيرو بسيج شده بود و همه ‏جا را تحت‏ نظر و در كنترل خود داشت، توانستند با موفقيت كامل، بدون باقى گذاشتن كوچكترين اثر و ردپايى از خود، برنامه را به انجام برسانند و به سلامت از صحنه بيرون روند. لشكر گارد شاهى در قم 🔹شاه از اين مبارزه گسترده و همه ‏جانبه علما، به‌كلى گيج و آشفته شده بود از‏‏اين ‏‏رو بر آن شد نقشه‏‌هاى فاشيستى خود را كه مدت‌‏ها بود در سر داشت به مرحله اجرا درآورد و به خيال خود، چنان «ضرب ‏شستى» به روحانيان نشان دهد كه تا چند نسل ديگر به خود جرأت ندهند كه به يک پادشاه ايران زمين بگويند: «بالاى چشم شما ابروست»! و چنان ترس و وحشتى در دل مردم ايجاد كند كه هرگز دست از پا خطا نكنند. او روزهاى اول سال نو را كه شهر قم شلوغ و پر ازدحام است، براى پياده ‏كردن نقشه غيرانسانى خود، مناسب مى‌‏ديد. 🔸صبح روز دوم فروردين 1342 كه مصادف با 25 شوال 1382 سالگرد شهادت حضرت امام صادق(ع) بود، ماشين‌‏هاى شركت واحد، يكى پس از ديگرى وارد قم شد و سرنشينان خود را پياده كرد. كسى نمى‌‏دانست كه سرنشينان آن چه كسانى هستند و روى چه غرض و انگيزه‌‏اى راهى قم شده‏‌اند؟! بسيارى گمان مى‌‏كردند اتوبوس‏‌ها و سوارى‌‏هايى كه در خط تهران ـ قم كار مى‌‏كند ـ به علت ازدياد مسافر ـ نتوانسته جوابگوى مراجعين و مسافرين باشد و از ماشين‌‏هاى شركت واحد كمک گرفته‏‌اند! غافل از آن‌كه سرنشينان آن، شه‌‏پرستان جلادى هستند كه به منظور ريختن خون پاک مبارزان روحانى راهى قم شده‏‌اند. ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
لشکر گارد شاهی در قم شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/3 🔹به دنبال آمدن ماشين‏‌هاى شركت واحد، ناگهان ده‏‌ها كاميون نظامى كه مجهز به پايه‌‏هاى مسلسل سنگين بود، مملو از سربازان زره‌‏پوش و مسلح وارد قم شد و پس از مانور كوتاهى در شهر، به بيرون دروازه بازگشت و در آنجا متوقف شد. 🔸هنوز چيزى از روز نگذشته بود كه خانه امام خمينى (كه مراسم عزا برپا بود) از جمعيت انباشته شد، به طورى كه ديگر جايى براى نشستن يا سرِپا ايستادن نبود. توده مردم كه از دوردست‏‌ترين نقاط كشور، از شهر و روستا، راهى قم شده بودند به منزل امام رو آورده، در انتظار ديدار او ـ‏‏كه هنوز از اندرون بيرون نيامده‏ بود‏‏ دقيقه‌‏شمارى مى‏‌كردند. سخنگويى روحانى بالاى منبر رفت و ضمن يادكردن از برنامه روشنگرانه حضرت امام صادق(ع) و مبارزات اساسى آن حضرت با دستگاه اموى و عباسى، به مسائل روز و اوضاع آشفته ايران و خيانت‏‌هاى هيأت حاكمه به اسلام اشاره كرد كه ناگهان صداى صلوات نابجا و پى ‏در پى، سخنان او را قطع كرد و موجب ناآرامى‌‏هايى در مجلس شد. 🔹به دنبال آمدن ماشين‌‏هاى شركت واحد، ناگهان ده‌‏ها كاميون نظامى كه مجهز به پايه‌‏هاى مسلسل سنگين بود، مملو از سربازان زره‌‏پوش و مسلح وارد قم شد و پس از مانور كوتاهى در شهر، به بيرون دروازه بازگشت و در آنجا متوقف شد. 🔸هنوز چيزى از روز نگذشته بود كه خانه امام خمينى (كه مراسم عزا برپا بود) از جمعيت انباشته شد، به‌طورى كه ديگر جايى براى نشستن يا سرِپا ايستادن نبود. توده مردم كه از دوردست‏‌ترين نقاط كشور، از شهر و روستا، راهى قم شده بودند به منزل امام رو آورده، در انتظار ديدار او ـ‏‏كه هنوز از اندرون بيرون نيامده‏ بود‏‏ دقيقه‏‌شمارى مى‏‌كردند. سخنگويى روحانى بالاى منبر رفت و ضمن يادكردن از برنامه روشنگرانه حضرت امام صادق(ع) و مبارزات اساسى آن حضرت با دستگاه اموى و عباسى، به مسائل روز و اوضاع آشفته ايران و خيانت‏‌هاى هيأت حاكمه به اسلام اشاره كرد كه ناگهان صداى صلوات نابجا و پى ‏در پى، سخنان او را قطع كرد و موجب ناآرامى‌‏هايى در مجلس شد. 🔹مسئول امور بيرونى، فوراً به حضور امام خمينى شتافت و تشنج، ناآرامى و حركت‌‏هاى مرموزانه در مجلس را به آگاهى ايشان رسانيد. امام بى‏‌درنگ به بيرونى آمد و با استقبال گرم و پرشور مردمى كه در آنجا ازدحام كرده بودند روبه‌‏رو شد و در كنار منبر ـ‏‏در جايى كه تقريباً همه شركت‏‌كنندگان در آن مجلس بتوانند ايشان را ببينند‏‏ نشست. سخنگوى روحانى كه در بالاى منبر بود، سخنان خود را دنبال كرد و به بازگو كردن توطئه‌‏ها و نقشه‏‌هاى ضداسلامى و غيرملى دولت ايران پرداخت، ليكن بار ديگر صداى صلوات نابجا و مرموزانه، سخنان او را قطع كرد! امام، آقاى شيخ صادق خلخالى را كه در آنجا بود، به حضور طلبيد و به او به طور سرگوشى سخن‏‌هايى گفت. نامبرده فوراً پشت ميكروفن قرار گرفت و اعلام داشت: «توجه بفرماييد. حضرت آيت‌‏اللّه‏ مى‌‏فرمايند: به افرادى كه مأموريت اخلالگرى و ايجاد هرج و مرج در اين مجلس را دارند، اتمام حجت مى‌‏كنم كه اگر يک‌‏بار ديگر، حركت سوء و ناشايسته‌‏اى كه موجب اخلال در نظم و آرامش مجلس باشد، از خود نشان دهند و خواسته باشند از رسيدن سخنان آقايان خطبا به گوش مردم جلوگيرى كنند، فوراً به طرف صحن مطهر حركت مى‏‌كنم و در كنار مرقد مطهر حضرت فاطمۀ معصومه(ع) سخنانى را كه لازم است به گوش مردم برسد، شخصاً ايراد خواهم كرد.»... 🔸به دنبال اين برخورد قاطع، ديگر صدايى برنخاست، اخلالى روى نداد، نَفَس‌‏ها بريد! و سكون و آرامش، مجلس را فراگرفت و توطئه‌‏اى كه از طرف «ساواک» براى برهم زدن مجلس ترتيب داده شده بود، بدين‏گونه خنثى شد. گويندگان روحانى يكى پس از ديگرى منبر رفتند تا آنچه را كه لازم بود به گوش مردم برسانند و به بهترين نحو سخن گفتند و از روى جنايت‏‌ها و خيانت‌‏هايى كه رژيم شاه به اسلام و ايران كرده و مى‌‏خواهد بكند پرده برداشتند.(نهضت امام خمینی ج1 ص367-364) ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻جريان مدرسه فيضيه شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/4 🔹بعدازظهر آن روز (دوم فروردين 1342 ـ 25 شوال 1382) مجلس سوگوارى در مدرسه فيضيه برقرار بود و از آنجا كه مدرسه مزبور، در كنار صحن مطهر و در ميدان آستانه قرار دارد ـ كه قهراً محل گذر و رفت و آمد زوار و مسافران مى‌‏باشد‏‏ مجلس مزبور با ازدحام كم‏‌نظيرى تشكيل شده بود. تمام صحن حياط، بالكن‏‌هاى طبقه دوم و شبستان‌‏هاى مدرسه از جمعيت انباشته بود. 🔸در ميان شركت‏‌كنندگان همه‌‏گونه افراد: پير، جوان، شهرى، روستايى، روحانى، فرهنگى، دانشگاهى، نظامى، بازارى، كارگر، پيشه‌‏ور، كشاورز و ... به چشم مى‏‌خورد؛ ليكن اكثريت شركت‌‏كنندگان را دهاتى‌‏ها و روستانشينانى تشكيل مى‌‏دادند كه از امور سياسى و جريانات روز يا به‌كلى بى‌‏اطلاع بودند و يا آن‌كه خيلى سردر نمى‏‌آوردند. 🔹قيافه‌‏هاى مرموز، غيرعادى، اهريمنى كه از آن‌ها شرارت و هرزگى مى‌‏باريد نيز در ميان انبوه جمعيت، جلب‌‏نظر مى‌‏كرد و بنا به گفته يك زائر، بوى زننده الكل كه در فضاى مدرسه پيچيده بود، شامه‌‏ها را مى‌‏آزرد و انسان را به ياد میكده‏‌هاى قديم تهران مى‌‏انداخت! 🔸كاميون‏‌هاى نظامى مملو از سربازان مسلح كه از روز پيش به قم آورده شده بود، با بوق‏‌زدن‌‏ها و گازدادن‌‏هاى ممتد و پياپى و ايجاد صداهايى گوش‌خراش و سرسام‌‏آور وارد شهر شد و در ميدان آستانه، مقابل مدرسه فيضيه ايستاد. عنوان «لشكر گارد ـ گردان مخابرات» كه روى كاميون‌‏ها نوشته شده بود، جلب‌‏نظر مى‏‌كرد. اطراف مدرسه و ميدان آستانه از مأموران انتظامى و به اصطلاح امنيتى موج مى‌‏زد و مدرسه كاملاً در محاصره قرار داشت. حركت‏‌هاى مرموزانه كه در داخل مجلس صورت مى‏‌پذيرفت، وجود افرادى با چهره‏‌هاى ناآشنا، خشونت‏‌بار، رعب‏‌انگيز كه بوى شراب از دهان‌شان بيرون مى‌‏زد، رفت ‏و آمدهاى غيرعادى، نقل و انتقالات نظامى در بيرون مدرسه، آمادگى مأموران انتظامى و ... همه حكايت از يک نوع توطئه خطرناكى مى‌‏كرد كه در شرف وقوع بود. 🔹در اين هنگام آقاى انصارى ـ‏‏گوينده معروف قم‏‏ بر عرصه منبر قرار گرفت و راجع‏ به زندگى حضرت امام صادق(ع) و كوشش‌‏هاى دائم و دامنه‌‏دار آن حضرت در آگاه‏ ساختن مردم به حقايق قرآن و مكتب تشيع و كارشكنى‌‏هاى شديد مخالفان و معاندان در مقابل آن حضرت داد سخن داد، آن گاه از حوزه علميه قم به عنوان «دانشگاه امام صادق» و «سربازخانه امام زمان» سخن به ميان آورد و رشته سخن را به نقش حوزه‌‏ها در حفظ و حراست احكام اسلام و استقلال ايران كشانيد كه يک‌باره صداى پرمهيب صلوات در فضاى مدرسه پيچيد و سخن او را قطع كرد! او بى‏‌اعتنا به اين صلوات بى‏‌مورد، خواست به سخنان خود ادامه دهد كه بار ديگر صداى رعدآساى صلوات او را از سخن گفتن بازداشت! او گويا متوجه نقشه‏‌اى كه در كار بود نشده بود و به گمان اين‌كه مردم روى عدم تشخيص و توجه و به‌‏طور اتفاقى صدا به صلوات بلند كرده‌‏اند! از شنوندگان درخواست كرد كه بي‌جا صلوات نفرستند، هرگاه صلوات فرستادن لازم باشد، خود او دستور خواهد داد و ... به محض آن‌كه لب به سخن گشود، بار ديگر صداى صلوات طنين افكند! 🔸يک جوان پرشور روحانى به اسم «سيدرضا موسوى اردستانى» كه نزديک منبر نشسته بود، مردى را ديد كه در كنارش نشسته، مرتب صدا به صلوات بلند مى‌‏كند، به گمان آن‌كه تمام اين بساط زير سر همين يک نفر است به او حمله كرد و مشت محكمى به دهان او كوبيد كه يک‌باره صدها مشت از چپ و راست بر سر و صورت آن سيد روحانى فرود آمد كه به‌كلى او را گيج و از خود بی‌خود ساخت! عمامه از سرش افتاد و همانند توپ با مشت‏‌هاى سنگين نابكارانى كه اطراف منبر را تا شعاع وسيعى اشغال كرده بودند به هر سو پرت شد و با زحمت، خود را از آن صحنه بيرون كشيد!(نهضت امام خمینی ج1 ص368-367) ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻فاجعه فیضیه شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/5 🔹مردم كه متوجه روی دادن حادثه‏‌اى در پاى منبر شده بودند، از هر طرف سر می‌كشيدند تا ببينند چه جريانى روى داده است و بعضى از جاى خود برمی‌خاستند و می‌كوشيدند خود را به محل حادثه نزديک كنند، ليكن آقاى انصارى كه سخت كوشش داشت آرامش مجلس به هم نخورد، كوشيد كه با شوخى و بذله‏‌گويى جريان را به اصطلاح «ماست مالى كند»! از اين رو مردم را دعوت به آرامش و سكوت كرد و اظهار داشت: «بنشينيد! چيزى نيست، چند نفر پاى منبر ما، سر يک دانه سيگار كشمكش داشتند! تمام شد»! و از آنجا كه دريافت تمام افرادى كه دور منبرش چمپاتمه زده با چشمان شرارت‏‌بار به او خيره شده‏‌اند، به گفته خودش «عوضى»! هستند كه براى برهم ‌زدن مجلس و آشوبگرى به آن‌جا آمده‏‌اند، كمى وحشت كرد و لحن سخن را عوض كرد و با زبان نرم خواست آن دژخيمان وحشى را رام و آرام ساخته، از شرارت و آشوب‌گرى بازدارد! از اين رو با لحنى ملايم اظهار كرد: «ما كه با كسى سر جنگ نداريم، ما در اينجا جمع شده‏‌ايم تا براى ششمين پيشواى شيعيان، ذكر مصيبتى بكنيم و اگر حرفى می‌زنيم، سخنى می‌گوييم، جز نصيحت مشفقانه منظورى نداريم، ما وظيفه داريم خير و صلاح ملک و ملت را ...» صداى صلوات بار ديگر طنين افكند! او كه از اين صلوات فرستادن‏‌ها و در حقيقت «پارازيت» دژخيمان شاه به ستوه آمده بود، يک‌باره فرياد كشيد: «آى مردم! آى مسلمان‏‌هايى كه از صدها فرسنگ راه به اين شهر مقدس آمده‏‌ايد، به شهر و ديار خود كه بازگشتيد به همه برسانيد كه ديگر به روحانيت، اجازه ذكر مصيبت براى رئيس مذهب جعفرى هم نمی‌دهند...» كه بار ديگر صداى صلوات، رشته سخن را از كفَش ربود! او كه می‌ديد به هيچ‏‌وجه نمی‌تواند سخن بگويد و اوضاع وخيم‌تر از آن است كه فكر می‌كرده است، فوراً سر و ته مطلب را جمع كرد و از منبر پايين آمد. 🔸به محض آن‌كه آقاى انصارى قدم از منبر پايين گذاشت، يكى از دژخيمان شاه از جا پريد و ميكروفن را گرفت و عربده سرداد: «به روح پرفتوح اعليحضرت فقيد رضاشاه كبير»! بلندگو قطع شد و صدايى از ميان جمعيت برخاست كه: خفه‏‌شو! 🔹مجلس بر هم ريخت، داد و فرياد، حمله و فرار، حركات ديوانه‏‌وار و وحشت‏‌انگيز، عربده مستانه، صداى دلخراش بگير، بگير، بزن، بزن! و ... مردم را به‌كلى كلافه و حيرت‌زده كرده بود! كسى نمی‌دانست چه خبر است؟ حمله و گريز براى چيست؟ و حمله از طرف كيست؟ وحشت و دلهره همه را گرفته بود و از آنجا كه بيشتر شركت‏‌كنندگان در مجلس، اهل دهات و روستاها بودند و از اينگونه مناظر غيرعادى و مرموزانه كمتر ديده و شايد هرگز نديده بودند، سخت وحشت كرده، پا به فرار گذاشتند! هجوم مردم به سوى درب خروجى مدرسه به اندازه‏‌اى شديد بود كه حركت به كندى و زحمت صورت می‌گرفت و خارج شدن را دشوار می‌كرد. هركس می‌كوشيد به هر صورتى كه هست پاى خود را از مهلكه و معركه بيرون بكشد! و جان خود را نجات دهد! 🔸ديرى نپاييد كه مدرسه از جمعيت خالى شد! فقط روحانيان و عده‏‌اى از مردم باقى ماندند با مشتى دژخيمان خون‏‌آشام شاه كه همانند درندگان جنگل، مرتب نعره می‌زدند و حمله می‌‌كردند. 🔹دژخيمان شاه كه تعداد آنان از هزار نفر تجاوز می‌كرد، يک شكل و يك قيافه: سرها را به فرم آلمانى زده، لباس‌‏هاى دهاتى شكل، هيكل‏‌هاى وحشت‏‌انگيز و زمخت همانند خوک پروارى، با چشمانى شرارت‏‌بار و خون‏‌گرفته، مست و مخمور، مشت‏‌ها را گره كرده، ميان صحن مدرسه به هر سو می‌دويدند و عربده «جاويد شاه»! می‌كشيدند! 🔸اين «گروه بی‌پدران» بنابر اظهار افراد وارد، غالباً زاييده آميزش نامشروع مردها و زن‏‌هاى فريب‏‌خورده، هوسران و آلوده هستند كه پس از رها شدن در كنار كوچه و درب مسجد به شيرخوارگاه‏‌هاى شهردارى برده می‌شوند و در آنجا پرورش يافته، در دامان مزدوران بيگانه، درس شه‏‌پرستى می‌گيرند و آنگاه وارد ارتش شده، در گارد شاهنشاهى گمارده می‌شوند؛ و از آنجا كه از خدا، مذهب و اصالت و نجابت انسانى و خانوادگى خبرى ندارند و بی‌پدر و مادر واقعى می‌باشند، تنها گروهى هستند كه در ارتش به شاه وفادارند و تا سرحد پرستش نسبت به او عشق می‌ورزند. 🔹این گروه تحت تربيت جاسوس‏‌هاى امريكايى و اسرائيلى درس شه‏‌پرستى آموخته، از خداپرستى، وطن‌خواهى و غيرت و انسانيت چيزى نمی‌دانستند، به اصطلاح افسران و درجه‏‌دارانى بودند كه عمرى از دسترنج توده‏‌هاى محروم و زحمتكش خورده و خوابيده بودند و به اسم «دفاع از آب و خاک وطن»! به عياشى و هوسرانى پرداخته، در آن روز براى درهم كوبيدن سنگر استقلال ايران و پاسداران راستين حقوق انسان‏‌ها، به قم آمده بودند و به آن وحشی‌گری‌ها و درندگی‌هاى غيرانسانى دست می‌زدند.(نهضت امام خمینی ج1 ص370-368) ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔻حماسه فیضیه شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/6 🔸رياست آن «گروه بی‌پدران» برعهده جلاد (معاون ساواک تهران) بود كه متأسفانه در يک سانحه هوايى معدوم شد و اجل نگذاشت كه بماند تا در دادگاه اسلامى به جرم خيانت به اسلام و ايران و ارتكاب فاجعه خونين فيضيه، محاكمه و مجازات شود. هرچند كيفرى كه از جانب منتقم قهار می‌بيند، شديدترين كيفرها و بهترين مجازات می‌باشد. 🔹سرهنگ مولوى كه خود نيز با لباس مبدل، به مدرسه فيضيه آمده بود، با يک جفت دستكش سفيد به عنوان علامت‏‏ در زاويه ايوان يكى از حجره‏‌ها ايستاده بود و عمليات را فرماندهى می‌كرد. او با كشيدن سوتى دژخيمان را گردآورد و فرمان حمله داد. 🔸شه‏‌پرستان خون‏‌آشام كه همگى مست بودند، همانند درندگان گرسنه‌‏اى كه از جنگل بيرون آمده باشند، به هرطرف حمله‏‌ور شدند و با چوب‏‌هاى مخصوصى كه در زير لباس خود پنهان كرده بودند، به جان روحانيان و طلاب بى‌‏دفاع افتادند! 🔹روحانيان و محصلين مدرسه فيضيه كه تا آن لحظه بدون هيچ‌‏گونه واكنشى، تماشاگر صحنه بودند و نمى‌‏دانستند كه غرض و انگيزه آن وحشی‌هاى جنگل شاهنشاهى، از آن جست و خيزها و عربده كشيدن‏‌ها چه می‌باشد، با يورش دژخيمانه آنان، در مقام دفاع برآمده، نرده طبقه دوم مدرسه را كه با آجر ساخته شده بود خراب كردند و با سنگ و آجر به آنان حمله‏‌ور شدند. 🔸بارانى از سنگ و پاره‏‌آجر از طبقه دوم و پشت‏‌بام مدرسه به سوى شه‏‌پرستان باريدن گرفت، خون از سرهاى بسيارى از آنان فوران كرد، هيكل‌‏هاى زمخت و اهريمنى بعضى از آنان همانند لاشه خوک به زمين افتاد. آنان با آن‌كه همگى به «كلت» و «پارابلوم» مسلح بودند، از آنجا كه توطئه ملوكانه بر آن تعلق گرفته بود كه آنان را «دهقان»! و «كشاورز»! جا بزند، از به‏‌كار بردن آن خوددارى مى‏‌ورزيدند و فقط از چوب‏‌ها و دشنه‏‌هايى كه همراه داشتند، مجاز بودند استفاده كنند و نظر به آن‌كه روحانيان از طبقه دوم و پشت‌‏بام، آنان را با سنگ و آجر مورد هدف قرار می‌دادند، استفاده از آن دو اسلحه گرم ممكن نبود. 🔹«گروه بی‌پدران» از هر سو راه گريز در پيش گرفتند! عربده‏‌هاى مستانه به‏‌ آه و آخ و ناله تبديل شد! فرياد «تسليم، تسليم»، جاى «جاويد شاه» را گرفت. جالب قيافه سرهنگ بديعى (رئيس ساواک قم) بود كه دست‏‌ها را بالاى سرش گرفته بود و مرتب داد می‌زد: تسليم، تسليم! 🔸قهرمانان روحانى، بی‌اعتنا به اين «زوزه‏‌هاى عاجزانه» به حمله‏‌هاى دليرانه خود ادامه دادند و بارانى از سنگ و آجر براى لحظه‏‌اى قطع نمی‌شد، تا آنجا كه دژخيمان شاه، مجبور به عقب‏‌نشينى شدند و به شبستان شرقى مدرسه كه بين دو راهرو و درب خروجى قرار دارد پناه بردند؛ ليكن در آنجا نيز با سنگ‌باران جوانان دانش‏‌آموز دبيرستان دين و دانش قم (كه در اتاقى كه به شبستان مزبور اشراف داشت سنگر گرفته بودند) مواجه شدند و به ناچار به راهروى خروجى كه سرپوشيده و محفوظ بود، پناه بردند و پس از لحظه‏‌اى با تنظيم و تشكل خاصى در حالى كه به شيوه ويژه خود، غريو مى‏‌كشيدند و صدا را از ته حلق بيرون می‌دادند با يورشى برق‏‌آسا به وسط صحن مدرسه ريختند و كوشيدند به هر طورى كه شده خود را به طبقه دوم برسانند و روحانيانى را كه آنجا سنگر گرفته بودند، از پاى درآورند؛ ليكن بارانى از سنگ و آجر آنان را به عقب‏‌نشينى مجبور كرد و عده‏‌اى از قهرمانان روحانى از طبقه دوم پايين آمده، با سنگ و چوب، شه‏‌پرستان زبون را تعقيب كردند و چيزى نمانده بود كه آنان را از مدرسه بيرون برانند و درب را ببندند كه غريو گلوله‏‌هاى مأموران انتظامى صحنه را عوض كرد! (نهضت امام خمینی ج1 ص372-371) ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
جنایت علیه طلبه نابینا شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/7 🔹شه‏‌پرستان خون‌‏آشام كه در برابر حملات كوبنده روحانيان پا به فرار گذاشته بودند، در حمايت نيروى امدادى كه روى پشت‌‏بام مدرسه سنگر گرفته بود و مرتب تيراندازى مى‌‏كرد به مدرسه بازگشتند و به اكيپ‌‏هاى پنج و ده نفره آرايش يافته، با عربده‏‌هاى: «جاويد شاه‏‏ مرگ بر اسلام‏‏ مرگ بر روحانيت»! به حجره‌‏ها حمله‌‏ور شدند، درها، پنجره‌‏ها و شيشه‌‏هاى اتاق‌‏ها را شكستند و با كارد، چاقو، دشنه، پنجه‏‌بكس و چوب، همانند گرگ‌‏هاى گرسنه به جان روحانيان بى‏‌دفاع افتادند! سينه‌‏ها شكافتند، دست‏‌ها، پاها و سرها شكستند. بسيارى را از طبقه دوم مدرسه به پايين افكندند، كه از آن جمله طلبه نابينايى بود كه در طبقه دوم، قسمت جنوب‏‌شرقى مدرسه، در حجره‌‏اى پنهان شده بود. دژخيمان او را از زير تختى كه پنهان شده بود بيرون كشيدند و با مشت و لگد و بكس تا آنجا كه توانستند زدند! آنگاه او را كشان‏كشان، از حجره بيرون آوردند و روى ايوان، همانند توپ به هر سو انداخته با مشت و لگد به هم پاس مى‏‌دادند. طلبه نابينا به هر سو مى‌‏دويد، استغاثه مى‌‏كرد و از دژخيمان مى‌‏خواست كه او را رها كنند، بگذارند به طبقۀ پايين برود و از مدرسه خارج شود. يكى از «گروه بى‌‏پدران» با لحن مسخره‏‌آميزى فرياد زد: 🔸«آى ملعون‌‏ها! چرا يک مؤمن اعمىٰ را اذيت مى‏‌كنيد! مگر نمى‏‌دانيد اذيت و آزار در اسلام حرام است»! آن‌گاه دست آن بيچاره اسير را گرفته، به لب ايوان آورد و گفت: «بيا اخوى محترم! از اينجا برو پايين»! طلبه نابينا كه احساس كرده بود آنجا پرتگاه است خواست خود را عقب بكشد كه با مشتى به پايين پرت شد و فرياد جگرخراشى از دل بركشيد و بی‌هوش شد. شه‏‌پرستان از ته دل خنديدند! 🔹رفتار اين بى‌‏پدران آدم‌كش و شاه‏‌دوست، نسبت به طلاب ديگر نيز به همين‏گونه، بلكه به مراتب بدتر و شديدتر بود. با چاقو و بكس و مشت و لگد تا آن‌جا كه مى‌‏توانستند آنان را مضروب و مجروح مى‌‏كردند و گاهى نيز با سنگ و آجر و آهن‌پاره چنان محكم بر سرشان مى‌‏كوبيدند كه خون فواره مى‌‏زد! 🔸خنجر را روى سينه آنان گذاشته، مى‏‌گفتند بگوييد «جاويد شاه»! كه اگر مخالفت مى‏‌ورزيدند و اين شعار كفرآميز و ضداسلامى را بر زبان نمى‌‏آوردند، خنجر را در سينه آنان فرو مى‌‏كردند! 🔹يكى از شه‌‏پرستان روى سينه پيرمردى روحانى و ريش سفيد (گويا آقاى علمى، متصدى مدرسه فيضيه بوده است) نشست و خنجر را زير گلويش گذاشت و از او خواست بگويد: «جاويد شاه»! پيرمرد گفت: «جاويد شاه»! گفت از ته قلب بگو «جاويد شاه»! بار ديگر پيرمرد گفت: «جاويد شاه»! گفت بگو: «مرگ بر اسلام»! 🔸پيرمرد روحانى چشم‏‌ها را بست و گفت «اشهد ان‏‏ لا اله ‏الا اللّه‏‏‏ اشهد ان محمداً رسول‏ اللّه‏». دژخيم شاه وقتى آن پيرمرد روحانى را آماده كشته شدن ديد، دست از سرش برداشت؛ ليكن با لگد محكمى كه به پهلوى او زد او را بی‌هوش كرد! 🔹«گروه بى‌‏پدران» آنگاه كه روحانيان را زير مشت و لگد، سخت مضروب و مجروح كردند همانند اسراى جنگى آنان را سرصف قرار دادند و در دو طرف آنان تا شبستانى كه در بخش جنوبى مدرسه قرار دارد صف كشيدند و آنان را در آن مسير رانده، با چوب مخصوصى كه در دست داشتند بر سرشان مى‌‏زدند تا به شبستان مزبور رسانيده، در آنجا آنان را گرد آوردند. لباس‏‌هاى روحانيان (عبا، قبا و عمامه) و كتب دينى و علمى را ميان حياط مدرسه انباشته، به آتش كشيدند و در اطراف آن به كف ‏زدن، هورا كشيدن و پايكوبى پرداختند! قرآن كريم را هرجا كه يافتند پاره‌‏پاره كرده، اوراق مقدس آن را زير دست و پا ريختند و لگدمال كردند تا بدين ‏وسيله آن را از بين ببرند و كتاب «انقلاب سفيد» را جايگزين آن كنند! لوازم ناچيز طلاب از قبيل چراغ خوراك‌‏پزى، سماور، قورى، منقل، ساعت، چمدان، فرش، ظرف، كفش، پتو، لحاف و تشک، عباى زمستانى، پرده، جارختى، چتر، ميز مطالعه و آنچه را كه قابل استفاده يافتند به عنوان غنيمت جنگى غارت كردند! و هرچه كه به نظر آنان بى‌‏ارزش آمد، شكستند و از بين بردند! ◀️ادامه دارد.... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پایان تراژدی خونین شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/8 🔹اين تراژدى خونين كه ده‌‏ها كشته و صدها زخمى به همراه داشت حدود ساعت هفت بعدازظهر كه تاريكى جان‌كاه و وحشت‌زا همه جا را فرا گرفته بود پايان پذيرفت و درندگان جنگل شاهنشاهى كه دست‏‌هايشان تا مِرفق به خون فرزندان انقلابى اسلام، آغشته بود، سرمست و مغرور و قهقهه‌‏زنان مدرسه را ترک كردند و رفتند تا هرچه زودتر پاداش خون‌ريزى‌‏ها، غارت‌گرى‏‌ها، هتک به قرآن، سوزاندن كتاب‌‏هاى علمى و لباس روحانى و ديگر جنايات خود را از خدايگان خويش بگيرند! و به منظور پوشيده داشتن جنايات غيرانسانى خود تا آنجا كه توانستند جسدهاى بی‌جان و نيمه‌‏جان قربانيان آن فاجعه را در كاميون‌‏ها ريخته، با خود بردند كه تاكنون به دست نيامده كه آن اجساد را در كجا زير خاک كردند؟ يا در كدام درياچه گم و گور ساختند؟ از آن شهيدان به خون خفته، فقط هويت سه‏ نفر به دست آمد كه يكى از آنان فردى روحانى به نام بود و دو تن ديگر از كسبه و پيشه‌‏وران شهر قم بودند كه در راه دفاع از اسلام و روحانيت، جان عزيز خود را از دست دادند. 🔸فرداى آن روز (سوم فروردين) درست هنگام يورش وحشيانه روز پيش، ناگهان عربده چندش‌‏آور «جاويد شاه» صحن مدرسه را لرزانيد و بار ديگر شه‌‏پرستان به مدرسه ريخته با شدتى به مراتب وحشيانه‌‏تر از روز پيش به زدن و كشتن پرداختند و روحانيان و نيز مردم بی‌گناهى را كه در آنجا گردآمده، آدمكشى‌‏ها، خون‌خوارى‌‏ها، وحشی‌گرى‌‏ها و جنايات شاهانه را از نزديک مى‌‏ديدند با چاقو و دشنه مورد يورش قرار دادند و عده‌‏اى را به خاک و خون كشيدند و آنگاه مدرسه را ترک كردند. 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
شاه‌دوستی یعنی غارت‌گری! شصت و یکمین سالگرد یورش مزدوران رژیم ستم‌شاهی به مدرسه مبارکه فیضیه/9 بخشی از پیام امام خمینی (ره): 🔹«...حمله كماندوها و مأمورين انتظامىِ دولت با لباس مبدّل و به معيت و پشتيبانى پاسبان‌ها به مركز روحانيت خاطرات مغول را تجديد كرد. با اين تفاوت كه آن‌ها به مملكت اجنبى حمله كردند، و اين‌ها به ملت مسلمان خود و روحانيون و طلاب بى‌پناه. 🔸در روز وفات - عليه السلام- با شعار « » به مركز امام صادق و به اولاد جسمانى و روحانى آن بزرگوار حمله ناگهانى كردند؛ و در ظرف يكى دو ساعت تمام مدرسه فيضيه، دانشگاه امام زمان- صلوات اللَّه و سلامه عليه- را با وضع فجيعى، در محضر قريب بيست هزار مسلمان، غارت نمودند؛ و درب‌هاى تمام حجرات و شيشه‌ها را شكستند. 🔹طلاب از ترس جان، خود را از پشت بامها به زمين افكندند. دستها و سرها شكسته شد. عمامه طلاب و ساداتِ ذريه پيغمبر را جمع نموده آتش زدند؛ بچه‌هاى شانزده- هفده ساله را از پشت بام پرت كردند؛ كتاب‌ها و قرآن‌ها را- چنانكه گفته شده- پاره كردند...» 🔸«...اينان با شعار «شاه دوستى» به مقدسات مذهبى اهانت مى‌‏كنند. «شاه دوستى» يعنى غارتگرى، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمين، و تجاوز به مراكز علم و دانش؛ «شاه دوستى» يعنى ضربه زدن به پيكر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه‌‏هاى اسلام و محو آثار اسلاميت؛ «شاه دوستى» يعنى كوبيدن روحانيت و اضمحلال آثار رسالت‏»(صحيفه امام، ج‏1، ص: 177) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
ایمان حضرت خدیجه سلام الله علیها در سخت‌ترین شرایط اجتماعی و سیاسی امام خمینی قدس سره الشریف: ▫️پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ از اول که قیام کرد، تنها ـ تنهاـ قیام کرد و‏‎ ‎‏دعوت کرد مردم را. قومش را دعوت کرد به حقْ تعالی و به توحید و هیچ کس همراهش‏‎ ‎‏نبود. تنهایی قیام کرد اول هم. مثلاً زنش که در منزل بود ـ حضرت خدیجه ـ به او ایمان‏‎ ‎‏آورد، و حضرت امیر که بچه‌ای بود آن وقت ایمان آورد؛ و بعد کم‌کم در مدینه. ▪️در مکه‏‎ ‎‏هم که بودند ـ در سیزده سال ـ نشد یک کاری انجام بدهند، برای اینکه مکّی‌ها همه‏‎ ‎‏مقتدر و چیزدار بودند و می‌دیدند که اگر این رشد بکند با منافع‌شان مخالف است. از این‏‎ ‎‏جهت با او مخالفت می‌کردند، از خوف این‌که این رشد پیدا بکند و با منافع‌شان چه بشود.‏‎.. ▫️تا در مکه بودند ـ تقریباً ـ می‌شود گفت تنها بودند. یکی ـ دو تا،‏‎ ‎‏چند نفر مختصری به ایشان گرویدند و این‌ها. فعالیت هم در مکه جز اینکه دعوت‏‎ ‎‏می‌کردند و دعوت زیرزمینی ـ به اصطلاح ـ می‌کردند چیزی نبود؛ تا وقتی که مقتضیات‏‎ ‎‏جور شد و رفتند به مدینه.. .‏(28آبان1357 - صحیفه امام ج5 ص36) ⚫️رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهیدی که خلبانی شاه را رد کرد زندگی پرماجرای شهید بهمن حجت کاشانی و همسرش؛ قسمت دوم ◀️قسمت اول 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زندان و آفتاب تابان زندگی پرماجرای شهید بهمن حجت کاشانی و همسرش؛ قسمت سوم قسمت اول قسمت دوم 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
🔴روایتی از شگردهای مخدوش‌سازی اسناد تاریخی توسط بیت منتظری 🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری/1 🔹 سالهاست که آغاز شده است و ما امروز در نقطه پرحرارتی از این میدان قرار داریم. کار دشمن در این آوردگاه دو چیز است: طرح روایت‌های نادرست، و خدشه در روایت‌های درست. 🔸جریان نزدیک به در سال‌های اخیر شگردهای پیچیده در مخدوش‌سازی حافظه‌ تاریخ انقلاب و تولید روایت‌های دروغین از وقایع داشت. جریانی که حتی مستندات متقن تاریخی همچون دستخط امام در نامه تاریخی و حساس 6فروردین1368 در عزل آقای حسینعلی منتظری را مخدوش جلوه داده و زیر سوال می‌برد. 🔹بنیاد تاریخ‌پژوهی در آخرین یادداشت تاریخی خود با تمرکز بر این موضوعِ حساس و حیاتی، حکایت‌گرِ رویه و رویکرد جریان منتظری در عرصه مخدوش‌سازی اسناد و قرائن قطعی تاریخی است؛ چنانکه پیش از این نیز در یادداشتی تفصیلی، یکی از بهتان‌های بزرگ نویسنده وابسته به جریانِ منتظری علیه علامه طباطبایی، مورد نقد جدی قرار گرفت و واکنش‌های انفعالیِ بعدی نیز منجر به خلاف‌گویی‌های تازه گردید! 🖊متن کامل این یادداشت تاریخی در افشای شگردهای مخدوش‌سازی اسناد تاریخی توسط بیت منتظری در خبرگزاری تسنیم: https://tn.ai/2629908 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
✳️ مواجهه امام خمینی با منتظری/بخش اول 🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری/2 🔸مواجهه امام خمینی با ثمره عمر خود حسینعلی منتظری یکی از تلخترین مواجهات امام با پروژه نفوذ و اغفال سران برجسته نظام بود که طبعا هزینه سنگینی برای جمهوری اسلامی داشت. 🔹اما آغاز ماجرا پس از آنی بود که تیتر یک روزنامه کیهان مبنی بر قائم مقامی آقای منتظری در آذر ماه ۶۴ که توسط یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری بیان شد، بیت منتظری و شخص وی مورد توجه و طمع بسیاری قرار گرفت. کسانی که منتظری را پل پیروزی‌ها و کسب موقعیت‌های بعدی خود می‌دیدند. 🔸ارتباط نهضت آزادی‌ها با وی که از قبل از انقلاب وجود داشت، تقویت شد و جولان باند سید مهدی هاشمی و منافقین زخم خورده بیشتر. حاصل این همگرایی‌ها، انتقادات غیرمنصفانه و تند منتظری در نامه‌هایش به امام (ره) در مورد اعدام سید مهدی هاشمی قاتل، جنگ و نهادهای انقلابی مانند سپاه شد. 🔹می‌توان اوج این بی انصافی‌ها را در عوض شدن جای شهید و جلاد در تابستان ۶۷ دید که در بیان منتظری، «منافقینِ» بی منطق و تروریست اول انقلاب به «مجاهدینِ» با منطق و تفکر تبدیل شدند و اجرای حکم الهی در مورد آن‌ها، مورد طعن و نیش آقای منتظری قرار گرفت! منتظری که خود روزی در کسوت نماز جمعه تهران و قم، راه انقلاب و امام (ره) را می ستایید، در ده فجر ۶۷، تندترین انتقادات را به راه امام (ره) و سیاست‌های انقلاب و جنگ وارد کرد؛ در حالی که خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مسئولینی بود که بیشترین اختیارات را داشت! 🔸 امام خمینی از ابتدا با انتخاب آقای منتظری به قائم مقامی مخالف بودند و اگر چه بنا بر مصالحی، سکوت اختیار کرده بودند اما بعدها به این مخالفت تصریح نمودند. 🔹ایشان در نامه ۶۸/۱/۶ چنین می نویسند: « والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را می دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل کرده که مفید برای حوزه های علمیه بودید.. در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.» مخالفت امام با انتخاب آقای منتظری گرچه برای نخستین بار در فروردین ۶۸ مکتوب شد اما ایشان پیشتر در جمع سران قوا به نارضایتی خود از این انتخاب و نیز ناتوانی منتظری برای تصدی رهبری انقلاب اسلامی تصریح کرده بودند. 🔹 مرحوم سید احمد خمینی در این باره چنین بیان می دارد: « در سال ۶۵جلسات هفتگی سران قوا در دفتر یکی از آنان یا در بدون حضور امام برگزار می شد. من، ای، آیت الله موسوی اردبیلی، آقای میر حسین موسوی و آقای هاشمی رفسنجانی حضور داشتیم. بر حسب تقدیر در همان روز آقای منتظری نیز با امام جلسه داشتند. در آن سال هر وقت که امام با آقای منتظری ملاقات می کردند بعد از جلسه برافروخته و عصبانی بودند به طوری که در چهره شان مشخص و نمایان بود. آن روز در وسط جلسه بودیم که ناگهان امام بدون در زدن یک دفعه با حال عصبانیت شدید و برافروختگی وارد اتاق شدند و خطاب به ما فرمودند: من از اول با منتظری مخالف بودم. ایشان به درد رهبری بعد از من نمی خورد!» کلام امام که تمام شد، سران قوا و من در یک سکوت سنگینی فرو رفتیم؛ چون چنین بر خورد بی‌مقدمه ای از امام سابقه نداشت و اهمیت موضوع را می رساند.» 🔸 علت مخالفت امام را می توان در نامه های ایشان جستجو نمود. آقای منتظری علی رغم برخورداری از جایگاه رفیع علمی و فقهی، در باب سیاست و مدیریت، به تعبیر امام و تایید برخی بزرگان، فردی « » و «» بود که به شدت تحت تأثیر اطرافیان و نفوذی ها قرار می گرفت. باند سید مهدی هاشمی، جریان لیبرال(نهضت آزادی) و شبکه تروریستی منافقین سه ضلع مثلثی را تشکیل دادند که آقای منتظری را در چنبره خود قرار داده بودند و ایشان عملا صدایی برای انعکاس تحلیل های غلط و حرف های تخریبی آنها علیه انقلاب اسلامی تبدیل شده بود.( روزگار قائم مقامی، صص ۶۱_۶۸) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db