eitaa logo
کتاب طلائیه
500 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
102 ویدیو
4 فایل
بزرگترین فروشگاه دائمی کتاب و محصولات فرهنگی کتاب طلائیه 📫نشانی: اراک، ابتدای خیابان محسنی، سمت راست، جنب پل خیبر 📞09189637930_08632228593 اینستاگرام📱 instagram.com/booktalaeieh خرید🛍️ @Vahidjalaeie بخش انتشارات (چاپ و نشر)📙 @Khademshohadiran
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب:بادام📖📚 نویسنده: این حقیقت‌داشت.مامان از خیلی وقت پیش نگران من بود.علتش هم این بود که من همیشه با بچه‌های دیگر متفاوت بودم،حتی از بدو تولد؛چون اصلا لبخند نزدم.اوایل مامان فکرمیکرد که فقط رشدم کمی کند است،اما کتاب‌های فرزندپروری میگفتند که بچه سه روز بعد از تولد شروع به لبخندزدن میکند.اون روزشماری میکرد،تفریبا صدروز شده بود. شبیه شاهزاده خانم قصه‌ها که نفرین شده است و لبخند نمیزند.... 🔴قیمت روی جلد:۷۰تومن 🔴قیمت با تخفیف:۶۰تومن
قیمت با احترام ۹۰هزار تومان این داستان به طور خلاصه درباره ملاقات یک هیولا با هیولای دیگری است. یکی از هیولاها من هستم. یون جه با یک بیماری مغزی به نام آلکسی تایمیا به دنیا آمد که بروز احساساتی مانند ترس یا خشم را برای او سخت می‌کند. او هیچ دوستی ندارد - دو نورون بادام شکلی که در اعماق مغزش قرار گرفته‌اند این کار را با او کرده‌اند - اما مادر و مادربزرگ فداکارش زندگی امن و رضایت‌بخشی را برای او فراهم می‌کنند. خانه ی کوچک آنها بالای کتابفروشی دست دوم مادرش است که با یادداشت های رنگارنگ تزئین شده است. این یادداشت ها به او یادآوری می کند چه زمانی باید لبخند بزند، چه زمانی باید بگوید "متشکرم" و چه زمانی بخندد. سپس در شب کریسمس - شانزدهمین سالگرد تولد یون جه - همه چیز تغییر می کند. یک عمل تکان دهنده ی ناشی از خشونتی تصادفی دنیای او را در هم می شکند و او را تنها و به حال خودش رها می کند. یون جه که برای کنار آمدن با فقدان خود تلاش می کند، در انزوای خاموش عقب نشینی کند، تا اینکه گون نوجوان مشکل داری به مدرسه شان می آید و آنها یک پیوند شگفت انگیز ایجاد می کنند. ❣❣ 🔻به ما بپیوندید🔻 @booktalaeieh