#آیات_نور
#حزب سی و ششم
پیامهای آیه فوق ⇧⇩:
1- رزمنده بايد روحيّهى قوى داشته باشد. «وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى» از عوامل پيروزى، انگيزه و روحيّهى قوى رزمندگان است.
2- هنگامى كه حركتى صحيح و در خط پيامبر باشد، عنايت خداوند و برطرف شدن عوامل ترس و اضطراب حتمى است.
3- پيروزى مؤمنان، تنها به ابتكار، طرح نظامى، سلاح و نفرات آنان و يا به خاطر فرشتگان نيست، بلكه اصل، اراده و خواست خداوند است. «وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» چنانكه گاهى به خواست خداوند، گروه اندكى از مؤمنان بر گروه زيادى از دشمنان پيروز مىشوند.
4- امدادهاى الهى و يارىرساندن به مؤمنان، بر اساس عزّت وحكمت است.
#استاد_قرائتی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
●➼┅═❧═┅┅───┄
#پیامبررحمت
بیاورد از حـرا قـــــرآن مـحـمّـــد
که رجحان داشت بر باران محمّد
اگرچه احمـد و خیـــــرالبشر بود
فـراتر بـود از انســـان مـحـمّـــــد
🔸 شاعر: محمدعلی ساکی
#شنبه_های_نبوی
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
#سلام_امام_زمانم
یا ایهاالعزیز دلم مبتلایتان
دارد دوباره این دل تنگم هوایتان
از حال ما اگر که بپرسی ملال نیست
جز دوری شما و فراق صدایتان😔
🔸 شاعر: حسن کردی
#فرج_مولا_صلوات 💖
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌍موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌴(داستان 587) قسمت 4
💐 *در جستجوی محبوب!*💐
🍃 ... با تمام وجود به سویش رفتم. هنگامی که به او نزدیک شدم، در سلام پیشی گرفت و گفت: ای برادر! با ما راه بیا!
به اتّفاق به راه افتادیم و در راه از سخنان او بهره مند شده و لذّت بردم. کوههای عرفات را پشت سر گذاشته و از ارتفاعات «مِنا» نیز عبور کردیم. نزدیک فجر به میان بلندیهای «طائف» رسیدیم. همانجا فرمود تا پیاده شویم و نماز شب را به جای آوریم.
پس از نافله شب، مرا به خواندن نماز «وتر» و سجده شکر و تعقیبات نماز تشویق نمود.
بعدها نیز به همان ترتیب نماز شب را به جا میآوردم، و این حال خوش را از او به یادگار دارم. پس از اتمام نماز، دوباره به راه افتادیم.
وقتی به بلندیهای کوه طائف رسیدیم، گفت: چیزی میبینی؟
گفتم: آری! تلّی را میبینم که خیمه ای زیبا بر روی آن برپاست، و نوری از آن ساطع است که روح را به اهتزاز در میآورد.
او گفت: امید و آرزو آنجاست. ای برادر! با ما راه بیا!
به اتفاق به راه افتادیم، و از آن بلندی که بودیم، سرازیر شدیم. وقتی به نزدیکی خیمه رسیدیم، گفت: پیاده شو! که اینجا سرکشان، ذلیل و جبّاران، خاضع هستند. زمام ناقه را نیز رها کن!
گفتم: آن را به که بسپارم؟
گفت: این جا حرم قائم علیه السلام است و جز مؤمن کسی وارد و خارج نمی شود. ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: داستانهایی از امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف - برگرفته از کتاب بحار الانوار/
گردآورنده و مترجم حسن ارشاد؛ تحقیق تصحیح ویرایش واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران - ص ۱۸۵ و ۱۸۶.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://chat.whatsapp.com/CwfcV2Ysy4JCM5071GEki5
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor