مداحی آنلاین - نگاه مایوسانه به مرگ - استاد عالی.mp3
2.09M
مقصد دل من
هر پنج شنبہ
سامراستـــــ💖
اگر با من همراه مۍشوید
بسم الله ...
السلام علیک یا اباالامام المنتظر💚
#پنج_شنبه_های_سامرایی
✲🕊✲🕊✲🕊✲🕊✲
#سلام_امام_زمانم💓
عاقبت نور تو
پهنای جهان میگیرد
جسم بی جان زمین
از تو توان میگیرد
سالها قلب من
از دوریتان مرده ولی
خبری از تو بیاید
ضربان میگیرد
#السلام_علیک_یااباصالح_المهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
✴️ سـربـازان خورشـیـد ✴️
♦️ قسمت 194
✳️ استکبارستیزی ✳️
✳️ بخش سوم: الگوهای برتر ✳️
*️⃣ فصل اول: وظایف منتظران
❇️ دعـــا ❇️
...➖ در مواقع گوناگون، زمزمه دعاهای مخصوص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، مرهم دردها و مشکلات رزمندهها میشد.❗
🔹 «شهید صیاد شیرازی» در کتاب خاطراتش، وقتی نحوه خارج شدن از محاصره ضد انقلاب را توضیح میدهد، درباره نقش «دعای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف» در فعالیتهای نظامی مینویسد:
✍️ « ... این جا اولین جایی بود که در منطقه جنگی، دعای مقدس آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را خواندم. همین که دعا را خواندم، بلافاصله طرح عملیات توی ذهنم آمد. ناگهان تمام تاکتیکهایی که به صورت علمی خوانده بودم و هیچ وقت عملاً استفاده نکرده بودم، در ذهنم استنتاج شد؛ یعنی از بین همه خواندنیها و دورههایی که دیده بودم، ذهنم روشن شد که کجا باید اینها را به کار بگیریم؛ آن هم تاکتیک عبور از منطقه خطر در شرایط محاصره دشمن بود.»[۱]❗
🔹 یکی از هم رزمان «شهید مصطفی یوسفی» که شاهد شهادتش بود، نقل میکند:
💫« مصطفی حال دیگری داشت؛ زیر نخل نیم سوخته ای نشسته بود، به تنه زخمی آن تکیه داده بود و زیر لب میخواند: «اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه.... » اشک مثل باران از چشمش روی کتابچه دعا میچکید.»[۲]❗
🔹 هم چنین درباره «شهید حسین کوکبی» نقل شده است:
💫« وقتی که مجروح شد، دعای «الهی عظم البلاء» را شروع کرد؛ تا رسید به: «یا محمد و یا علی، یا علی یا محمد»، دیگر صدایش در نیامد و رفت.»[۳]❗
❇️ به یاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بودن❇️
(ادامه دارد) ...
〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️
📚 سربازان خورشید - صفحه ۲۴۱ و ۲۴۲.
مؤلف: امید درویشی
ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف
📚[۱]: احمد دهقان، ناگفتههای جنگ، ص۲۷و۳۳.
📚[۲]: سالم جعفری، امام زمان و شهدا، ص۷۶.
📚[۳]: محمد رضا قربانی، سفر عشق، ص۱۳۶.
گروه🌷🌤️بـوی ظـهـور🌤️🌷
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
@resane_zohoor
#سربازان_خورشید
#امید_درویشی
#سربازان_امام_عصر_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#فرهنگ
#فرهنگ_دفاع_مقدس
#فرهنگ_مهدویت
#تشیع
#استکبارستیزی
#زمینه_سازان
#دفاع_مقدس_و_زمینهسازانی_برای_ظهور
#شهدا_زمینهسازان_انقلاب_جهانی
#شهدا_بهترین_الگو_برای_منتظران
#معنای_انتظار
#الگوزدایی_در_دفاع_مقدس
#الگوهای_برتر
#وظایف_منتظران
#ولایت_مداری
#تقوا_و_خودسازی
#رضایت_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#خدمت_و_یاری_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#دعا
#به_یاد_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف_بودن
هدایت شده از بوی ظهور، رسانه ظهور
زیارت عاشورا.mp3
28.21M
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#التماس_دعا_برای_ظهور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
هدایت شده از داستانهای مهدوی
🌦حضرت ولی عصر(عج)🌦
🌅موضوع : معجزات حضرت مهدی(عج)
🌹کاری از گروه بوی ظهور
🌳(داستان 647) قسمت ۱۷
🌷 آن آشنا آمد 🌷
☘ ... سیّد نگاهی به روی مبارک آن سوار کردند و از ایشان پرسیدند: آیا شما هم تا تپه سلیمانیه با ما همراه میشوید؟
آن سوار در حالی که تبسّمی بر لب داشت، فرمودند: آری.
سیّد نگاهی به آفتاب انداخت؛ سپس به من گفت:
میرزا! اسبم را آماده کن تا به اتفاق زوّار به طرف کربلا حرکت کنیم و به کاظم نیز گفت که زوّار را برای رفتن خبر کند.
فوراً اسب را زین کرده و کمک کردم تا ایشان سوار شوند. ناگهان عربی که در خانه اش میهمان بودیم سراسیمه از خانه اش بیرون آمد و افسار اسب سیّد را در دست گرفت و با التماس رو به سیّد کرد و گفت:
مولای من! راه خطرناک است و چیزی به شب باقی نیست. امشب را نزد من بمانید تا کاملاً به درستی خبر واقف شوید و بی جهت وجود مبارکتان را به خطر نیاندازید.
سیّد نگاهی از روی مهربانی به او انداخت و گفت:
شما درست میگویید؛ ولی چاره ای نیست و باید زوّار به موقع به کربلا برسند. ناراحت نباشید ان شاء اللَّه خداوند بندگانش را از بلا حفظ میکند.
در حالی که آن سوار پیشاپیش ما حرکت میکرد به طرف تپه سلیمانیه راه افتادیم و زوّار نیز در پی ما میآمدند. کاظم هنوز از پشت، چشم به قامت آن سوار دوخته بود و چشم از جمال او برنمی داشت و در آن حال به من گفت:
میرزا! به خدا قسم در تمام عمرم هرگز به زیبایی این جوان کسی را ندیده ام.
باز نگاهم را متوجه سیمای نورانی آن سوار کردم و در دل به تحسین وی نشستم و به کاظم گفتم: ...
(ادامه دارد) ...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚: آن آشنا آمد - داستانهایی از کرامات امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
مؤلف: مسلم پور وهاب
ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
📝 آن آشنا آمد - صفحه ۳۹ الی ۴۱.
گروه ⛅🌹بوی ظهور🌹⛅
https://eitaa.com/joinchat/3689283792Cf33172c983
https://eitaa.com/booye_zohooremahdi
داستانهای مهدوی:
@booye_zohooremahdi
https://eitaa.com/booye_zohoor_resane_zohoor
#آن_آشنا_آمد
#داستانهایی_از_کرامات_امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#مسلم_پور_وهاب
#انتشارات_مسجد_مقدس_جمکران